صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان تدریجی بودن اصلاحات بعد از انقلاب
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع تدریجی بودن اصلاحات بعد از انقلاب
-
حضار
حضار: بانوان عضو انجمن اسلامی تربت حیدریه
بسماللّه الرحمن الرحیم
یک صحبت، سرِ کمبودها و اشکالات و جهاتی است که نه تنها شما به آن مبتلا هستید، در سرتاسر کشور تقریباً این ابتلا هست. بعد از هر انقلاب هم نباید انتظار این داشت که تا این انقلاب آن چپاولگرها را بیرون کرد، یکدفعه پشت آن دیوار یک گلستانی باشد. اینها کوشش کردند در طول مدت، خصوصاً در این پنجاه سال؛ پنجاه و چند سال که همۀ نیروهای انسانی و غیرانسانی را از بین ببرند. و قلم و قَدَم و مطبوعات و همۀ اینها هم در خدمتشان بود، رادیو ـ تلویزیون و سینماها و همه چیز در خدمتشان بود، برای اینکه جوانهای ما را به تباهی بکشند و مملکت ما را از هستی ساقط کنند و یک چند روزی خودشان به عیش و عشرت بپردازند. و بعد از یک همچو انقلابی که آنها را کنار زدید، توقع نداشته باشید که فوراً همه چیز مطابق دلخواهتان عمل بشود، این باید بتدریج بشود. بعضی از انقلابها در صورتی که امکاناتشان بسیار زیاد بوده است ـ مثل انقلاب اُکتبر ـ بعد از قریب شصت و چند سال باز هم نتوانستند اصلاح کنند، و باز هم با دیکتاتوری و فشار رفتار میکنند.
انقلاب ایران بحمداللّه از تمام انقلابهایی که در دنیا واقع شده است بهتر است. و این را باید «انقلاب سفید» اسمش را گذاشت؛ نه آن انقلابی که محمدرضا میگفت؛ یعنی انقلابی است که ضایعاتش کم بوده؛ ولو خوب، داشته است؛ زیاد هم ضایعات داشت؛ اما
ضایعات نسبت به انقلابات دیگر بسیار کم بوده است؛ و آن چیزهایی که به دست آمده بسیار زیاد؛ یعنی قدرتی را که هیچ تصور نمیشد که شکسته بشود این انقلاب شکست. و البته محتاج است حالا به قدمهای مثبت برای سازندگی و باید بتدریج و به کمک همه انشاءاللّه تحقق پیدا بکند.
و اینکه میگویید نیرو بگیریم، کدام نیرویی در دنیا از این نیروی شما بزرگتر بود؟[1]کدام نیرویی میتوانست بدون اینکه ساز و برگ داشته باشد، بدون اینکه یک نظام داشته باشد، بر همۀ آنهایی که همۀ ساز و برگها را داشتند و همۀ نظامها را داشتند و به همه جور مُسلَّح بودند و ورزیده، شما خانمها نه نظام رفته بودید و نه ساز و برگ نظامی داشتید، برادرهای ما هم همین طور، آنها هم نداشتند؛ این قدرت چه قدرتی بود که همۀ آنها را شکست؟ این یک قدرت ایمانی بود، اسلامی بود؛ یک قدرت الهی بود ـ این قدرت الهی بود که غلبه کرد بر جنود شیطان، شما چرا باید سست بشوید؟ شما یک قوۀ خارقالعاده دارید که با آن قوه یک سدی را شکستید که تمام دنیا را به حیرت انداختید و هیچ احتمال اینکه این سد را بتواند کسی بشکند نبود. باید شما هر وقت میآید یک سستی درتان پیدا بشود، ملاحظه این را که پشتوانۀ شما خداست؛ این را ملاحظه کنید. و با آن نیروی ایمان است که شما توانستید نهضت را تا اینجا برسانید. و این نیروی ایمانی را باید حفظ بکنید و هیچ وقت مأیوس نشوید و هیچ وقت سستی به خودتان راه ندهید؛ که یأس و سستی و اینها از جنود شیطان است.
همیشه امیدوار باشید، همیشه اطمینان قلب داشته باشید؛ شماها پیروزید. وقتی برای اسلام یک نهضتی باشد، یک قیامی، قیام الهی باشد، قیام اسلامی باشد؛ این قیام اسلامی خواه ناخواه پیروز است.
و بحمداللّه برای اقشار ملت ما یک تحولی پیدا شد که این تحول اعجابآور بود که یک جمعیتی که در فکر هیچ این مسائل نبودند در ظرف مدت کوتاهی از بچه و بزرگ و دانشگاهی و غیردانشگاهی و بازاری و کارگر؛ همه به فکر این افتادند که باید این امور را اصلاح کرد. وقتی یک ملتی به فکر یک مطلبی باشند، درست میشود، البته بتدریج درست میشود. مهم این است که ما هر کدام وظیفه برای خودمان بدانیم، یعنی من که یک طلبه هستم اینجا برای خودم وظیفه بدانم که آنقدری که میتوانم خدمت بکنم؛ شما خواهرها هم که در محالّ خودتان هستید وظیفه بدانید که یک مملکتی را که آشفته است و خراب کردند و از بین بردند؛ خودتان با همتتان این مملکت را بسازید و تربیت کنید.
مهم این است که این اشخاصی که از مسائل دورند، از مسائل روز دورند، از مسائل اسلامی دورند، اسلام را نشناختهاند، اینها آگاه بشوند؛ اینها را تربیت بکنید. بالاتر فاجعهای که برای این ملت اتفاق افتاده است در این ظرفهای طولانی، این است که فکرشان عوض شده است. یک فکر غربی شده است فکرشان، توجهشان، همه به این است که ما خودمان چیزی نداریم، از خارج باید بیاید. اینها باید علاج بشود، به آنها فهمانده بشود که ما خودمان همه چیز داریم، غرب به ما محتاج است، نه ما به او. این احتیاج است که آنها را وادار میکند که با همۀ قوا طرفداری از محمدرضا بکنند، برای اینکه میبینند محتاج به او هستند، محتاج به این هستند که به این مملکت تسلط پیدا بکنند و از ذخایر این مملکت ببرند. مملکت ما یک مملکت غنیای است، یک مملکتی است که همه چیز خودش را میتواند اداره بکند. وسعتش وسعتی است که برای ـ از قراری که احتمال میدهند ـ برای صد و پنجاه میلیون جمعیت کافی است و ذخایرش ذخایر بسیار ارزنده است و امیدوارم که ذخایر انسانیاش هم رشد پیدا بکند و انسانها انسانهای رشید بشوند. آنهایی که، خواهرهایی که تاکنون داخل در مسائل روز نبودند داخل بشوند، قشرهایی که فکر نمیکردند در این امور به فکر بیفتند. اشخاصی که با قلم و قدم خودشان
غربی فکر میکردند و دعوت به غرب میکردند به خود بیایند و دعوت بکنند به آن چیزهایی که ما داریم. ما همه چیز داریم. فرهنگ ما فرهنگ غنی است. مملکت ما مملکت غنی است. مُنتها نگذاشتند که این امور تحقق پیدا بکند.
و حالا که بحمداللّه مملکت از خودتان است، دیگر دست آنها کوتاه شده است، و امیدواریم تا آخر کوتاه باشد، خودتان به فکر باشید که همه چیزتان را اصلاح بکنید. اول خودتان را اصلاح بکنید. اول مهذب بشوید و تعلیمات اسلامی را که برای آدمسازی است، آن تعلیمات را عمل به آن بکنید و بعد هم جوانها را، بچهها را تربیت کنید که ما بعد از یک مدتی متحول بشویم به یک انسانهایی که اسلام میخواهد؛ نه یک انسانهایی که استعمار میخواهد.
انشاءاللّه خداوند همهتان را توفیق بدهد، موفق کند و این مسائلی را که گفتید، اینطور نیست که در نظر نباشد، در نظر هست و باید با تدریج درست بشود و ما سفارش هم به همۀ اینها کردهایم و سفارش هم میکنیم، و آنها هم مدعی هستند که ما مشغول کار هستیم و میتوانیم، منتها یک قدری کارها زیاد است، مشکل است و آنها هم حق دارند البته بسیار کار زیاد است و مشکل. و امیدواریم که کلیۀ امور حل بشود و مشکلات حل بشود و هیچ وقت به خودتان یأس راه ندهید. و شما یک پیروزی پیدا کردید که دنیا را به حیرت انداختید؛ یک همچو قدرتی که یک همچو پیروزی پیدا کرده هیچ نباید به خودش یأس نشان دهد. شما با همین قدرت ایمان خودتان انشاءاللّه همۀ امور کشور خودتان را اصلاح بکنید.
خداوند انشاءاللّه همهتان را حفظ کند. و من هم دعاگوی همۀ شما هستم و هم خدمتگزار.