صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان مخالفت اسلام با آزادی به شیوۀ غربی
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع مخالفت اسلام با آزادی به شیوۀ غربی
  • حضار حضار: اقشار مختلف مردم

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

اسلام، دین قیام و دین هدایت

عید سعید فطر بر همۀ مسلمین مبارک باد، و عیدهای سعید مبارک باد. سابق عید فطر ما عید خون بود و مبارک، و امسال هم برای برادران کُرد ما عید خون است و مبارک. اسلام با خون رشد پیدا کرد. دینهای بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ اسلام در عین حالی که یک دستشان به کتابهای آسمانی و برای هدایت مردم، دست دیگر به اسلحه‏ها بود. ابراهیم خلیل ـ سلام اللّه‏ علیه ـ با یک دست صحف را داشت و با دست دیگر تبر برای سرکوبی بتها. موسی کلیم، ـ سلام اللّه‏ علیه ـ با یک دست تورات را داشت و با دست دیگر عصا، عصایی که فرعونیان را به خاک مذلت نشاند، عصایی که اژدها بود، عصایی که خیانتکاران را می‏بلعید. پیغمبر بزرگ اسلام با یک دست قرآن را داشت و با دست دیگر شمشیر، شمشیر برای سرکوبی خیانتکاران و قرآن برای هدایت. آنها که قابل هدایت بودند، قرآن راهنمای آنها بود، آنهایی که هدایت نمی‏شدند و توطئه‏گر بودند، شمشیر بر سر آنها.

ما در عید فطر سابق که عید خون بود و در این عید هم که باز عید خون است هراسی از خون نداریم. اسلام دین خون است برای فجّار؛ و دین هدایت است برای مردم دیگر. اولیای ما بی‏هراس خون دادند و بی‏هراس در جنگهای خونین وارد بودند. امیرالمؤمنین ـ سلام‏اللّه‏ علیه ـ آن موجود یگانه، در عین حالی که نهج‏البلاغه برای هدایت داشت،
شمشیر برای آنهایی که توطئه‏گر بودند. ما خونها دادیم و شهدا دادیم. اسلام خون داد و شهدا داد. ما فرقهای شکافته دادیم، مثل علی‏بن ابی طالب، علی‏بن‏الحسین و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل سیدالشهدا و اصحاب و اعوان او. اسلام در تمام اعصار، با خون و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد.

عدم هراس جوانان از مرگ

ما از شهید دادن باکی نداریم. در عید فطر سال قبل و در آن ایام شهدا دادیم و در این فطر و در این ماه صیام هم شهدا دادیم، از شهادت باکی نیست. اولیای ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول. اولیای ما هم بعض از آنها در حبس و بعض از آنها در تبعید به سر بردند. برای اسلام هر چه بدهیم کم دادیم . و جانهای ما لایق نیست. بدخواهان ما گمان نکنند که جوانهای ما از مُردن، از شهادت، باکی دارند. شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما می‏رسد. آنها باید از مردن بترسند که بعد از موت را فنا می‏دانند. ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می‏دانیم چه باکی داریم. خائنها باید بترسند، خادمهای به اسلام خوفی ندارند. ارتش ما، ژاندارمری ما، شهربانی ما، پاسداران ما، خوفی ندارند. پاسداران ما را که در پاوه و امثال آن سر بریدند به حیات جاودان رسیدند.

گروهکهای فاسد در خدمت بیگانگان

ما هر چه خواستیم هدایت کنیم این قشرهای فاسد را، هر چه مهلت دادیم که هدایت بشوند، هر چه مهلت دادیم که به خود بیایند، هر چه مهلت دادیم که به مصالح کشور نظر کنند، هر چه آزادی دادیم که آزادی را برای ملت وسیلۀ رشد ملت قرار بدهند، آزادی قلم دادیم، آزادی بیان دادیم، آزادی اجتماعات دادیم، آزادی احزاب دادیم، که اینها اگر درست می‏گویند که برای ملت کار می‏کنند و دمکرات هستند، حکومت مردم بر مردم می‏خواهند، اگر اینها حکومت مردم بر مردم می‏خواهند، چرا نمی‏گذارند مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند؟ چرا با خرابکاریها نمی‏خواهند مردم حکومت خودشان را تعیین کنند؟ چرا با غائله آفرینیها نمی‏گذارند که ملت، قانون اساسی خودش
را به دست خبرگان خودش تعیین کند؟ اینها دمکرات نیستند؛ اینها جنایتکارانی هستند که با اسم حزب دمکرات می‏خواهند برای اربابان خودشان کار کنند.

ملت عزیز کردستان ما بیدار باشند! از اعمال اینها بفهمند که اینها مردم خائنی هستند، و منافق هستند. اینها اظهار می‏کنند که ما برای ملت، برای مصالح ملت، می‏خواهیم عمل کنیم؛ اینها که می‏گویند برای مصالح ملت می‏خواهیم عمل کنیم، چرا مصالح ملت را به باد می‏دهند؟ چرا جوانهای این ملت را می‏کشند؟ چرا بیمارستان را خراب می‏کنند؟ چرا نمی‏گذارند این ملت سرنوشت خودش را تعیین کند؟ اگر شما دمکرات هستید؛ بگذارید حکومت مردم بر مردم تحقق پیدا کند. شما دمکرات نیستید، شما منافق هستید، شما دیکتاتورهایی هستید که به صورت دمکرات بیرون آمدید. ادعا می‏کنید.

برادران کردستانی من، عزیزان من! کسانی که گول خوردید از این سران خودفروخته، برگردید به اسلام، اسلام عفو دارد، اسلام برای همه است، اسلام باب رحمت است، برگردید به دامن اسلام. دست بردارید از این حزبها؛ از این گروههای فاسد. اسلام با شما با عطوفت رفتار می‏فرماید؛ و با خائنان با خشونت. خائنان را سرکوب می‏کند با شمشیر، با اسلحه؛ و به شما رحمت می‏کند و با شما مدارا می‏کند. باب رحمت باز است، باب عفو باز است. بیایید به باب رحمت حق، گول نخورید از این خائنان، از این منافقان.

فساد و فحشا، ثمرۀ آزادی غربی

مع‏الاسف در مراکز هم یک آراء فاسد هست. اینها که آزادی می‏خواهند، اینها که می‏خواهند جوانهای ما آزاد باشند، قلمفرسایی می‏کنند برای آزادی جوانهای ما، چه آزادی را می‏خواهند؟ می‏خواهند جوانان ما آزاد بشوند؛ قمارخانه‏ها باز باشد به طور آزاد، مشروبخانه‏ها باز باشد به طور آزاد، عشرتخانه‏ها باز باشد به طور آزاد، هروئین‏کشها آزاد باشند، تریاک کشها آزاد باشند؛ دریاها آزاد باشند. و درها باز برای جوانها. جوانهای ما آزاد باشند و هر مفسده‏ای را بخواهند عمل کنند؛ به هر فحشا که می‏خواهند کشیده شوند. این چیزی است که از غرب دیکته شده است. این چیزی است
که می‏خواهند جوانان ما ـ که می‏شود در مقابل آنها بایستند ـ را بی‏خاصیت کنند. ما می‏خواهیم جوانانمان را از میکده‏ها به میدان جنگ ببریم
[1]. ما می‏خواهیم جوانانمان را از عشرتکده‏ها به میدان جنگ ببریم[2]ما می‏خواهیم جوانانمان را از این سینماهایی که بود و جوانهای ما را به فساد می‏کشید دستشان را بگیریم و به جاهایی ببریم که برای ملت فایده داشته باشد. این آزادی که آقایان می‏خواهند آزادیی است که قدرتمندها دیکته کرده‏اند؛ و نویسندگان ما یا غافلند و یا خائن. این دمکرات مآبها که می‏گویند باید آزاد باشد، به هیچ وجه نباید جلوی هیچ چیز را گرفت، اینها الهام می‏گیرند از اَبَرقدرتها، و آنها می‏خواهند ما را غارت کنند ، و جوانهای ما بی‏تفاوت باشند. جوانهایی که در عشرتگاهها هستند بی‏تفاوتند. جوانهایی که مبتلا به مخدِّرات هستند در امور کشوری بی‏تفاوت‏اند. جوانهایی که در مراکز فحشا بزرگ می‏شوند نسبت به مصالح مملکت کار ندارند. این جوانها به مصالح مملکت کار دارند که از این مسائل دورند؛ در تحت تربیت اسلامی هستند. رئیس پاسدارها به من گفت جوانهای ما شب، نماز شب می‏خوانند و در قنوت فلان دعا، دعای مُفصَّل را می‏خوانند. اینها می‏توانند مملکت نگه دارند. ما می‏خواهیم مملکت حفظ کنیم. حفظ مملکت به آزادی که شما می‏گویید نیست. این آزادی مملکت را، بر باد می‏دهد. این آزادی که شما می‏خواهید آزادی دیکته شده است؛ برای اینکه مملکت را ببلعند و جوانی ما نداشته باشیم جواب بدهد. چنانچه دیدیم که عمل کردند و چه شد، چه مصیبتهایی به مملکت ما وارد شد؛ برای اینکه جوانهای ما را به فساد کشیده بودند. ما می‏خواهیم جوانانمان را از چوب وافور رها کنیم، مسلسل دست آنها بدهیم. ما می‏خواهیم جوانانمان را از وافور رها کنیم، و به میدان جنگ ببریم. شما می‏خواهید که ما آزاد بگذاریم تا جوانان ما فاسد بشوند، و اربابان شما بهره بردارند.

تخطئه روشنفکران غرب‏زده

بله، ما مرتجع هستیم، شما روشنفکر هستید. شما روشنفکرها می‏خواهید که ما به هزار و چهارصد سال قبل برنگردیم. شما می‏ترسید که اگر ما جوانان را مثل هزار و چهارصد سال قبل تربیت کنیم که با جمعیت کم، دو امپراتوری بزرگ را به باد داد. ما مرتجع هستیم؛ شمایی که می‏خواهید جوانان ما را به تعلیمات غربی بکشید، نه آن تعلیماتی که خودشان دارند، آن تعلیماتی که برای ممالک استعماری دارند، شما روشنفکر هستید! شما که آزادی می‏خواهید، آزادی همه چیز، آزادی فحشا، همۀ آزادیها را می‏خواهید، شما روشنفکر هستید! آزادی که جوانهای ما را فاسد کند، آزادی که راه را برای مستکبرین باز کند، آزادی که ملت ما را تا آخر به بند بکشد. شما این آزادی را می‏خواهید، و این دیکته‏ای است که از خارج به شما شده است.

شما حدود آزادی را، برای آن چیزی قائل نیستید. شما بی‏بند و باری را «آزادی» می‏دانید. شما فساد اخلاق را آزادی می‏دانید. شما فحشا را آزادی می‏دانید. ما شما را آزاد گذاشتیم، و خودتان را به فحشا کشیدید؛ به بدتر از فحشا کشیدید، آبروی خودتان را بردید پیش ملت. ما شما را آزاد گذاشتیم، و قلمهای مسموم شما توطئه‏گران مملکت ما را می‏خواست به باد بدهد؛ با اسم دمکراتی، با اسم آزادیخواهی، با اسم روشنفکری؛ با اسمهای مختلف. خائنان در این مملکت با دست باز شروع کردند به فعالیت و توطئه‏چینی. همین خائنها غائله‏های کردستان را به وجود آوردند. و همین خائنها هستند که برای توطئه‏گرها عزا می‏گیرند. آنهایی که جوانهای ما را سر بُریدند حرفی نیست؛ آنهایی که جنایتکاران را قصاص می‏کنند برایشان[نوحه]می‏گیرند؟! ما که می‏خواهیم مملکت خودمان را از دست جنایتکاران، از دست خیانتکاران، از دست چپاولگران، نجات بدهیم، ما سلب آزادی کردیم! البته آزادی که منتهی بشود به فساد، آزادیی که منتهی بشود به تباهی ملت، به تباهی کشور، آن آزادی را نمی‏توانیم بدهیم. آن آزادیی است که شماها می‏خواهید آن آزادی است که می‏خواهید جوانهای ما را بی‏تفاوت بار بیاورید، هر چه هر جا بشود و هر که هر کاری بکند؛ دولتهای بزرگ، تمام منافع ما را
ببرند و آنها مشغول عشرت باشند. عشرتخانه‏ها درست کرده‏اند، بارها درست کردند، سینماها درست کردند، دامن زدند به آن، مخلوط کردند جوانهای زن و مرد را با هم و به فساد کشیدند هر دو را با اسم «آزادی». مملکت ما را بردند، و اینها که آزاد بودند و به آزادی عمل کردند بی‏تفاوت بودند. همین روشنفکرها هم بی‏تفاوت بودند، همین دمکراتها هم بی‏تفاوت بودند، همین احزاب هم بی‏تفاوت بودند.

آزادی وارداتی مردود است

آنها که مملکت ما را نجات دادند همین تودۀ جمعیت است؛ همین دانشگاهیهای عزیزند؛ همین طلاب علوم دینیۀ عزیزند؛ همین علمای بلادند؛ همین تجار و کسبۀ بلاد هستند؛ این جوانها، همین کارگر است، همین کشاورز است، اینها مملکت ما را نجات دادند. و اکنون شما با اسم آزادی و آزادیخواهی و دمکراسی و کذا می‏خواهید این مردم را دوباره برگردانید به حال اول و آنها را تحقیرکنید. آزاد بگذارید تا اینها هر کاری می‏خواهند بکنند، بعد از یک نسل دیگر یک انسان متعهد پیدا نشود در مملکت. این آزادی را شما می‏خواهید. و این همان آزادی است که به شما الهام کرده‏اند و شما از خارج الهام گرفتید؛ و ما آزادی وارداتی را قبول نمی‏کنیم. ما باید این ملت را حفظ کنیم. ما باید این جوانان را حفظ کنیم. ما باید دست این جوانها را از تباهیها بکشیم؛ و قدرتمند کنیم. ما انسان رزمنده می‏خواهیم. ما جوانهای حماسه‏جو می‏خواهیم. ما روشنفکر نمی‏خواهیم، این روشنفکر. البته در بین روشنفکرها، در بین طبقات تحصیلکرده، بسیار اشخاص صحیح هستند؛ لکن اینهایی که با قلم دارند بر ضد ملت قلمفرسایی می‏کنند و با قَدَم دارند بر ضد ملت اِقدام می‏کنند و اسلحه را به روی ملت کُرد عزیز ما کشیده‏اند، اینها سرکوب خواهند شد.

خدای تبارک و تعالی در باب مؤمنین می‏فرماید:اَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُم[3]نسبت به توطئه‏گرها، نسبت به کفار، که توطئه‏گرها هم از آن صف هستند، و سران این احزاب هم
از آن سنخ هستند، نسبت به آنها اشداء، با شدت، با مشت گِره کرده، به دستور اسلام با شدت عمل می‏کنیم؛ و با ملت رُحَما؛ رحیم هستند، دوست هم هستند. ما خادم همه هستیم، ما چون خادم شما هستیم این خیانتکارها را سرکوب می‏کنیم؛ برای اینکه اینها به شما خیانت می‏کنند.

همکاری مردم در دستگیری خیانتکاران

ما خادم برادران کردستانی هستیم و خادم برادران بلوچستانی و سیستانی و همۀ طبقات. ما می‏خواهیم شما را نجات بدهیم از دست این خائنها؛ شما هم کمک کنید این خائنها را از خود دور کنید؛ سران اینها را بگیرید تحویل بدهید، اینها به اسلام عقیده ندارند. اینها با قرآن مخالف‏اند. اگر به قرآن اعتقاد دارند، قرآن فرموده است:أَطِیعُوا اللّه‏ و أَطِیعُوا الرَسُولَ وَ أُولی الاَمرِ مِنکُم[4]چرا از اُولی الأمر اطاعت نمی‏کنند؟ چرا قیام بر ضد حکومت کردند؟ چرا قیام بر ضد اولی الأمر کردند؟

ای علمای کردستان! جوانهای خودتان را بیدار کنید. ای علمای کردستان! از اسلام پشتیبانی کنید. ای علمای کردستان! این خیانتکاران را برانید، و دستور دهید اینها را بگیرند و تحویل دادگاه اسلامی بدهند، نگذارید اینها از مرزها فرار کنند. ارتش مرزها را نگه دارد، تمام مرزها را مکلَّف است که با قدرت نگاه دارد. قوای انتظامی، وحدت کلمه پیدا کنند؛ هماهنگ باشند. پاسداران ما با قوای انتظامی دیگر هماهنگ باشند. اگر هماهنگ نباشید، خائنید.

امروز مخالفت خیانت است. امروز دسته‏دسته بودن خیانت است. اگر شما هماهنگ باشید، کشته نمی‏دهید؛ زود پیش می‏برید. و ان‏شاءاللّه‏ به همین زودی این ریشه‏های فاسد کنده می‏شود و این خیانتکاران به سزای خودشان می‏رسند. خداوند همۀ شما را و همۀ ما را هدایت کند. خداوند خائنان را از صفحۀ روزگار بردارد.

والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏ و برکاته

1 - در اینجا جمعیت فریاد سر می‏دهد: «صحیح است». و امام دعوت به سکوت می‏فرمایند و می‏گویند: «صحیح است نگویید. تظاهر نکنید».
2 - مجدداً جمعیت فریاد می‏کند «صحیح است» و امام باز تذکر می‏دهند که «ساکت باشید! تظاهر نکنید. شعار ندهید.» 
3 - سورۀ فتح، آیۀ 29. 
4 - سورۀ نساء، آیۀ 59: «از خدا اطاعت کنید و از رسول و اُولوالاَمر خویش فرمان برید».