صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان شرافت و مسئولیت بزرگ پاسداری
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع شرافت و مسئولیت بزرگ پاسداری
-
حضار
حضار: پاسداران امیرآباد و جوادیّه تهران
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من امیدوارم که همۀ ما سرباز اسلام باشیم، و گوش به فرمان خدای تبارک و تعالی. و من امیدوارم که شما پاسداران همانطور که پاسدار اسلام الآن هستید، پاسدار جمهوری اسلام هستید، پاسدار خودتان هم باشید. شما امروز با سمت پاسداری در جمهوری اسلامی یک شرافت زیاد و بزرگ دارید و یک مسئولیت بزرگ. اما شرافت برای اینکه خدمتگزار به اسلام، و خدمتگزار به دین اسلام شریف است. و اما مسئولیت برای اینکه شمایی که برای اسلام هستید و سرباز اسلام هستید باید همه چیزتان را اسلامی کنید. خدای نخواسته، چنانچه از سربازهای اسلام به مردم یک تعدّی بشود، یک چیزی واقع بشود، یک مکروهی واقع بشود، این پای اسلام حساب میشود. در رژیم طاغوتی هر کاری که سازمانیها[1]میکردند و دیگران و قوای انتظامی، پای طاغوت حساب میشد. امروز آن رژیم رفت و رژیم اسلامی است؛ شما هم پاسدار رژیم اسلامی هستید. اگر خدای نخواسته، از بعضی جوانهای شما یک تندی، یک چیز مکروهی واقع بشود که مردم مثلاً خوششان نیاید، حالا دیگر نمیگویند رژیم طاغوتی، میگویند در رژیم اسلامی هم این مسائل هست. و نمیگویند آن آدم این کار را میکند، میگویند پاسدارها این کار را میکنند. اگر یک پاسدار قدمش را کج بگذارد، میگویند پاسدارها این جوری هستند. چنانچه یک روحانی پایش را کج بگذارد، میگویند روحانیها اینطور هستند. این مسئولیت بزرگی است که برای ما هست و برای شما. برای ما هست برای اینکه ما
خودمان را منتسب به اسلام میکنیم، و ما مثل شما پاسدار اسلام هستیم انشاءاللّه. و برای شما هست برای اینکه شما هم الآن پاسدار اسلام هستید. خیلی مواظب باشید که صحیح رفتار کنید، با مردم برادر باشید.
فرق ما بین رژیم طاغوتی و رژیم اسلامی این است که در رژیم طاغوتی مردم جدا بودند از قوای انتظامیه؛ از رژیم، هر کدام مقابل هم ایستاده بودند. ملت هر چه میتوانست کارشکنی میکرد برای دستگاه دولتی، دولت هم هر چه میکرد برای استفاده خودش و برای فشار به ملت بود. اما در رژیم اسلامی، دولت و ملت از هم جدا نیستند، با هماند، دوست و برادرند. برادر باشید با مردم، همۀ قوای انتظامی ـ که شما هم الآن از آن قوا هستید ـ باید در خدمت مردم باشند. مردم احساس کنند که شما در خدمت آنها هستید. وقتی این احساس بشود مردم مثل برادر با شما رفتار میکنند، دعا به شما میکنند، پشتیبان شما هستند.
اینکه در آن رژیمها تا یک صدایی بلند شد همه رها کردند و متصل شدند به ملت، برای اینکه کار، کار شیطانی بود. ملت هم پشتیبان نبود. خودشان هم از باطن پوسیده بودند. امّا در رژیم اسلامی کار، کار خدایی است و سرباز، سرباز خداست و قوی است. چنانچه در صدر اسلام با یک عدّۀ کمی آن فتحها و پیروزیها نصیبشان شد، ایران را، روم را شکست دادند. شما هم الحمدلِلّه با روحیۀ قوی، ایمان به خدا، این طاغوت را شکست دادید. و طاغوتی که در باطن خودتان هست، شکست بدهید. مهم این است که آن طاغوت را شکست بدهید.
و امیدوارم که انشاءاللّه با سلامت و سعادت و در تحت رهبری «آقا» این راه را طی بکنید. و این نهضت را به آخر برسانید، که یک حکومت اسلامی با محتوای اسلامی، که تمام جاها که انسان پا میگذارد ببیند که اسلامی است. خداوند همۀ شما را موفّق کند.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته