صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان آشفتگیهای پس از انقلاب و ضرورت رفع آنها
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع آشفتگیهای پس از انقلاب و ضرورت رفع آنها
-
حضار
حضار: کارکنان پالایشگاه نفت تبریز
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ما باید فکر بکنیم که چه کردم؛ و بعد از این کار چه باید بشود و بعد ما چه تکلیف داریم. آنکه ملت ما انجام داده است یک امر اعجازآمیزی است که به حسب قواعد طبیعی نمیشد یک همچو امری واقع بشود، برای اینکه یک ملتی بود اولاً خیلی ترسان از سازمانها و اینها، که وقتی اسم سازمان[1]را میشنید، هر کس میشنید، شاید به خودش میلرزید. و ثانیاً نداشت هیچ چیزی که مقابله کند با یک قدرت بزرگ معذلک، هم در روحیه متبدل شد به یک موجود دیگری، یک موجود ترسو به یک موجود شجاع، یک موجودی که از سایۀ پلیس میترسید متبدل شد به یک موجودی که با شاه در افتاد و بیرونش کرد. و ثانیاً هیچ نداشت، و آنها همه چیز داشتند؛ و یک کاری انجام دادید. خوب، حالا یک انقلابی شما کردید و یک پیروزی بسیار مهمی به دست آوردید. پشت هر انقلابی، آشفتگیهای بسیار زیاد هست. و ـ بحمداللّه ـ آشفتگیهایی که در این انقلاب ماست خیلی کم است، اما خودش فی نفسه زیاد است، اما وقتی که مقایسه بشود با آشفتگیهایی که در انقلابات دنیا واقع شده است، این کم است نسبت به آنها، و بعد از این انقلاب و هر انقلابی که این آشفتگیها هست و خصوصاً انقلاب ما که خرابکاری
اینها کردند و رفتند؛ قرضهای زیادی گذاشتند، نیروی انسانی ما را عقب زده بودند، اقتصاد ما را ور شکسته کرده بودند، ارتش به یک صورت دیگر در آمده بود، همۀ قوا و همۀ جهات در هم و بر هم، همۀ وزارتخانهها یک جاهای بسیار ناراحت کننده.
و حالا که انقلاب حاصل شد و میخواهید همه چیز منقلب بشود دیگر، همه چیز بخواهد منقلب بشود، ـ نمیشود ـ که یکدفعه شما فرض میکنید که ما میخواهیم همه وزارتخانههایی که هستند ـ اینها ـ اشخاصی که در آنجا مثلاً طاغوتی بودند، اینها عوض بشوند، و یک اشخاص دیگر بیایند. اینها پنجاه سال زحمت کشیدند که ما آدم نداشته باشیم! حالا دولت به زحمت افتاده است که چه بکند، گردش میکنند این طرف، آن طرف، یکی را برمیدارند، یکی را میگذارند، بخواهند یکدفعه در را باز کنند و بگویند همه بروید، خوب، به هم میخورد اوضاع، به تدریج اینها دارند عمل میکنند. دولت، شب و روز زحمت میکشند، اینها حسن نیت دارند؛ زحمت میکشند؛ لکن اموری است که با تدریج باید درست بشود. به این زودی نباید ما توقع داشته باشیم که یک رژیمی رفته و همه چیز را هم خراب کرده و این همه هم قرض گذاشته برای این مملکت، حالا تا این پایش را بیرون گذاشت تمام کارها درست بشود! و البته آنهایی که طمع به این مملکت دارند به این زودی دست بردار نیستند، آنها توطئه میکنند، اسباب فساد ایجاد میکنند، اسباب شلوغی و ناراحتی ایجاد میکنند، نمیگذارند کِشت بشود، وقتی کشت شد، نمیگذارند بردارند، وقتی برداشتند میسوزانند. اینها همه اموری است که بعد از انقلاب هست در کار. شما نباید قدرت ایمانتان را هیچ در آن تزلزل ایجاد کنید، شما قوی باشید، شما پیروز هستید، اینها هم رفتنی هستند. منتها تحمل زحمت میخواهد. شما پنجاه سال ظلم کشیدید و حرف نزدید، نتوانستید هم حرف بزنید، پنجاه سال از شهربانی و از ارتش و از ژاندارمری و از سازمان[2]بالخصوص همۀ ما رنج بردیم، همۀ
ما زحمت کشیدیم، حبس رفتند رفقای شما، شکنجه دیدند رفقای شما، پنجاه سال این طور بود؛ حالا پنجاه سال این کارها شده است و شما هیچ وقت خطابه نخواندید که چرا این جور میشود! حالا پنج ماه است، پنجاه ماه هم نیست، پنج ماه است که اینها رفتهاند، آن وقت هم خرابی کردهاند و رفتهاند، شما با آن قدرت و قوۀ الهی که خدا به شما داده به پیش بروید. دولت از یک طرف، و شماها از یک طرف و ماها از یک طرف، همه با هم مجتمع، این نهضت را پیش ببریم و انشاءاللّه همه چیز درست بشود و همۀ این چراها جواب داده میشود. همه اشکالات وارد است، اما وقت دارد.
الآن شما باید همۀ قدرتان را صرف بکنید برای اینکه الآن قانون اساسی ـ اساس مملکت ـ باید، درست بشود. اساس مقدم بر این طور چیزهاست، الآن قانون اساسی را باید درست بکنید.
اشخاص خبره را فکر بکنید چه اشخاصی باید انتخاب بکنید؛ اشخاص سالم، اشخاصی که نه شرقی باشند، نه غربی باشند، اعتقاد به جمهوریت اسلامی داشته باشند، ایمان به خدا داشته باشند، اهل علم باشند، امثال ذلک. انشاءاللّه وقتی مجلس درست شد و قانون اساسی درست شد و رئیس جمهور درست شد، اینها هم به تدریج درست میشود. قدرت الآن دست خود شماست و اینها هم هیچ آدمی نیستند که بتوانند کاری بکنند. خدا انشاءاللّه همهتان را حفظ کند. موفّق باشید.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته