صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان لزوم تبیین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در خارج
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع لزوم تبیین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در خارج
-
حضار
حضار: مهندسان وزارت کشاورزی
[بسم اللّه الرحمن الرحیم]
... در برخورد با گروههای دیگری که راجع به ایران میخواهید بحث بکنید، شما خودتان نهضت را میدانید چه بوده است و برای چه بوده است، و مقصد آخری چیست. ایران بعد از آن زحمتها و مرارتها و اختناقها و چپاولگریها و اینها، به جان آمد ملت ایران، و قیام کرد. و صِرف قیام ما را به جایی نمیرساند؛ بلکه قیام چون اسلامی بود و جوانهای ما برای اسلام کوشش کردند و همه مقصدشان اسلام بود و از جان گذشته بودند برای اسلام، از این جهت، با وحدت کلمه و اتکا به اسلام این نهضت پیشرفت کرد و امید است که این نهضت باز باقی بماند و وحدت کلمه باقی بماند و پیش برود نهضت تا آخر. شما در آنجا باید این چیزی که علت پیش آمدن این نهضت بود ـ چون در خارج حتی حالا هم باز در روزنامههایی که اجیر هستند از طرف خود آن مرد[1]یا کسانی که هوادار او هستند، باز هم برای او توصیف میکنند که این میخواست مملکت را پیش ببرد ـ شما به گروههایی که برمیخورید، توضیح بدهید که این[شاه]با اسم پیشرفت، با اسم «تمدن بزرگ» و دروازۀ تمدن بزرگ، همه چیز ایران را به باد داد و نگذاشت حتی دانشگاه آنطوری که باید رشد بکند ... و اقتصاد ما را بکلی به هم زد، و همه چیز ایران را وابسته به اجانب کرد. اینکه مردم قیام کردند، برای اینکه همه چیزشان به باد رفت، و خسته شدند مردم. از این جهت، قیام کردند و این نهضت را بپا داشتند و این دستها را بریدند و قطع
کردند از کشورشان. و حالا هم نه این است که به مقصد رسیدند، مقصد این است که یک حکومت عدل[ایجاد شود]، یک حکومت که وابسته به هیچ جناحی نباشد، یک کشوری که هیچ یک از جناحها نتوانند در آن دخالت بکنند، یک کشور اسلامی که مبنی بر احکام اسلام باشد، که احکام اسلام همهاش عدالت است، یک همچو آرزویی هست و اگر چنانچه بگذارند این دستهای پلید وابسته به خارجیها، این کار انجام میگیرد. و ما امیدواریم که این توطئههایی هم که الآن در ایران است، و به صورتهای مختلف توطئه هست، امیدواریم که با همت همۀ جوانها و همۀ جناحها اینها هم از بین برود. در هر صورت، معرفی اینکه وظیفهای که گفتید راجع به آن اصل، معرفی اینکه برای چه مردم قیام کردند و چه شد علت قیام آنها، و مقصد آنها چه هست، اینها را، البته آنقدری که شما میتوانید، برای آنها توضیح بدهید.
و اما برخورد با همۀ گروهها برخورد سالم باید باشد. یعنی اسلام همین طور است که حتی با دشمنها هم با مسالمت رفتار میکند، مگر آنکه بر ضد مصالح یک کشوری، مصالح اسلام، توطئه بکنند؛ آنجاست که با شدت عمل میکند. لکن همۀ بشر را اسلام میخواهد که سعادتمند باشند و با همه هم معاشرت صحیح، برخورد صحیح، برخورد دوستانه باید باشد. حتی با آنهایی هم که هیچ اعتقادی به اسلام ندارند برخورد، برخورد دوستانه باشد.
و اما آن مطلب سوّمتان، دربارۀ میزی که مشروبِ مُحرَم است، مثل مسکرات، سر آن میز نشستن به حسب اسلام حرام است. بله، حتی کسی که هیچ مشروبات هم نمیخورد و سر یک میزی اگر یک ظرف مسکر باشد، سر آن میز حرام است بنشیند. این حکم خداست و البته استعمالش دیگر معلوم است. بنابراین، البته وقتی که شما آنجا بروید، به شما احترام میکنند؛ چیزی را که بخواهید میکنند؛ بگویید میزتان را علی_' حده کنند. و جلوتر بگویید.
[گفته شد که ممکن است به هیأت اعزامی دولت جمهوری اسلامی به چشم کم و بیاعتنایی بنگرند، علی_' رغم آنکه امروز ایرانیان خود را سربلند میدانند. امام فرمودند:]
گمان ندارم آنها دیگر حالا شما را کوچک نگاه کنند. آن وقتی که شما را کوچک نگاه میکردند که میدیدند که آن شخصی که خودش را شخص اول مملکت میدانست برای آنها آنقدر خضوع میکرد. من این را یادم نمیرود که جانسون بود، و شاه رفته بود آنجا و عکسش هم آنجا در روزنامهها منتشر شد ـ این[از]یاد من نمیرود، از ناراحتی که آن وقت پیدا کردم، آن مرد، جانسون[2]، ایستاده بود آنجا عینکش را برداشته بود و به دستش گرفته بود و چپ به آن طرف نگاه میکرد؛ این شخص آن سر، همان آنجایی که جای نشیمن خودش بود؛ محمدرضا جلو او ایستاده بود، مثل اینکه یک آدم مثلاً بچه مکتبی پهلوی استاد ایستاده بود! وقتی میدیدند آنها که شخصی که حالا دارد حکومت میکند به یک جمعیتی اینطور است وضعش، نسبت به آحاد مملکت هم آنها نظرشان آنطور میشد. اما وقتی که حالا دیدند که یک مملکت است که مشتش را گره کرد و همه را بیرون کرده، الآن نظر همه نسبت به شماها منقلب شده است.
خودتان باید حفظ کنید خودتان را. برای اینکه اینقدر تبلیغات بر ضد خود شماها شده است که ماها را، باطنمان را متحول کردند به یک چیز دیگر، از آن شخصیتی که انسان باید داشته باشد. این قدر اینها تبلیغات کردند که شخصیت را از ما گرفتند که ما الآن هم تا صحبت میشود، انگلستان، امریکا[هنوز هم احساس ضعف میکنیم]! همۀ این خیابانهای ما را به اسم اینها گذاشته بودند. میدانها را به اسم اینها گذاشته بودند و هکذا همه چیز. حالا شما آن نیستید، و مملکت ایران هم آن نیست. شما از قراری که از خارج میآیند، میگویند که شما نمیدانید خارج نسبت به ایران چه نگاه میکند. خود ایران باز
عظمت این نهضت را درست ادراک نکرده است. عظمت این نهضت در خارج بیشتر از این مسائل است. الآن هم اینهایی که از طرف شوروی میآیند اینجا، گاهی آن سفیرشان میآید اینجا، معلوم است که نظرشان به اینجا آن نظرها دیگر نیست و بنابراین، شما خودتان را یک ملت غالب بدانید و اشخاصی که غلبه کردید بر دیگری، و به اسم غلبه بروید در آنجا. و ابداً از آنها هیچ باکی نداشته باشید و به اسم یک ملت غالب بروید در آنجا؛ نه مثل سابق که یک ملتِ ضعیف بود. یک ملت قویای که هم شوروی را کنار گذاشت و هم امریکا را و هم انگلستان و هم همه را. بنابراین، هیچ به شما نظر کوچکی نمیکنند؛ مگر اینکه خودتان کوچک کنید خودتان را و خودتان نکنید این کار را.
خداوند انشاءاللّه همۀ شما را تأیید کند و توفیق بدهد. موفق باشید با سلامتی بروید و با پیروزی برگردید. انشاءاللّه.