صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان تربیت فرزند از دیدگاه اسلام
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع تربیت فرزند از دیدگاه اسلام
-
حضار
حضار: بانوان فرهنگی دزفول
بسم اللّه الرحمن الرحیم
شما خانمها به طوری که حالا خودتان میگویید معلم هستید؛ دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکی شغل تربیت فرزند، که این از همۀ شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همۀ عالَم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمیتوانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچههای خوب تربیت کنید. دامن مادرها دامنی است که «انسان» از آن باید درست بشود. یعنی اول مرتبۀ تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر؛ و برای اینکه علاقۀ بچه به مادر بیشتر از همۀ علایق هست و هیچ علاقهای بالاتر از علاقۀ مادری و فرزندی نیست. بچهها از مادر بهتر[مسائل]را اخذ میکنند. آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر معلم نیستند، تحت تأثیر استاد نیستند. از این جهت بچههایتان[را]در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل میدهید شما این بچه را به دبستان، یک بچۀ صحیح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحویل بدهید.
پس یک شغل، شغل تربیت اولاد است؛ که معالأسف در آن حکومت طاغوتی این شغل را میخواستند از این مادرها بگیرند. تبلیغ کردند به اینکه زن چرا بچهداری بکند ... این شغل شریف را منحطش کردند در نظر مادرها؛ برای اینکه میخواستند که مادرها از
بچهها جدا بشوند، بچهها را ببرند در پرورشگاهها بزرگ کنند؛ مادرها هم علی_' حده بروند یک کارهایی که آنها دلشان میخواهد بکنند و بچه در پرورشگاه وقتی که بزرگ بشود، یک بچهای که در دامن مادر بزرگ بشود نیست؛ عقده پیدا میکند. وقتی بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبی بخواهد سر و کار داشته باشد و محبت مادر از سر او کم بشود، این بچه عقده پیدا میکند. بسیاری از این مفسدههایی که در جامعه واقع میشود، از این بچههایی هستند که عقده دارند؛ از این انسانهایی هستند که عقده دارند. مبدأ یک عقدۀ بزرگ، این جدا کردن بچه از مادر است. محبت مادری لازم دارد بچه. بنابراین، این شغل که شغل انبیا است و انبیا هم آمدند برای اینکه انسان درست کنند، این شغل اول شما هست؛ در اول تربیت بچه.
و چون شما معلم هستید، از این جهت یک شغل شریف دیگری به شما محول شده. و به آنقدر که این شغل شریف است، مسئولیت آن هم بزرگ است. شغل شما شغل انسانسازی است. معلم انسان درست میکند، همان شغل انبیا است. انبیا آمدند، از اول هر نبیای آمده است تا آخر، فقط شغلش این بوده که انسان درست بکند، تربیت کند انسانها را. شغل معلمی همان شغل انبیا است. پیغمبر اکرم معلم همۀ بشر است، و بعد از او حضرت امیر ـ سلاماللّه علیه ـ باز معلم همۀ بشر است. آنها معلم همۀ بشر هستند، شما معلم یک عده از بشر. شغل همان شغل است؛ یعنی شعبۀ همان است؛ کار، یک کار است؛ آنها در یک محیط وسیعتر، و ما در یک محیط کوچکتر. بنابراین، این شغل شما[نیز]یک شغل بسیار شریفی است؛ لکن مسئولیتش هم بسیار زیاد است؛ چنانکه مسئولیت انبیا بسیار زیاد بود. انبیا به همان مقدار که برای آدمسازی آمده بودند مسئولیتشان زیاد بود. منتها آنها مسئولیتشان را به انجام رساندند، کارهایی که به آنها محول بود به انجام رساندند. شما شغلتان بسیار شریف است و همان شغل انبیا است؛ مسئولیتتان هم همان مسئولیت است.
و باید توجه داشته باشید که این بچههایی که پیش شما تربیت میشوند تربیت دینی بشوند، تربیت اخلاقی بشوند. اگر یک بچۀ متدین را شما تحویل جامعه بدهید، یکوقت میبینید همین یک بچۀ متدین متعهد یک جامعه را اصلاح میکند. یک فرد ممکن است یک جامعه را اصلاح بکند؛ بنابراین، اگر خدای نخواسته این بچه از دامن شما درست از کار در نیاید، از تحت تربیت شما که معلم هستید درست از کار در نیاید، ممکن است یک بچه یک جامعه را فاسد بکند، و شما مسئول باشید.
شما از آن طرف[اگر]یک فرد را تربیت صحیح بکنید، آنقدر شرافت دارید که همان شرافت انبیا است. از این طرف، اگر خدای نخواسته تربیتتان نسبت به بچههایی که توی دامنتان هست، یا بعداً که بچههایی که تحت تربیت شما هستند، اگر خدای نخواسته فاسد تربیت بشوند، ممکن است که یک جامعه را فاسد کنند.
خداوند انشاءاللّه شما را حفظ کند و سعادتمند کند؛ و مربی خوب باشید برای بچهها و مربی خوب باشید برای این دخترهایی که میآیند پیش شما تربیت میشوند. خداوند همهتان را حفظ کند.