صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان هشدار به ارتش و دولت غاصب ـ لزوم تبعیت از دولت موقت
- محل تهران، مدرسۀ علوی
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع هشدار به ارتش و دولت غاصب ـ لزوم تبعیت از دولت موقت
- حضار
حضار:روحانیون، جمعی ازپرسنل نظامی و یازدهتن از نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من با اینکه حال ندارم مع ذلک چند جمله را باید عرض بکنم. ما همیشه[خواهانیم]که ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگی خودش را بگذراند. و این انقلاباتی که تا حالا پیش آوردهاند، این انقلاباتی که برای ما مصیبت بار آورد و برای آنها نکبت، ما هرگز میل نداشتیم که بشود؛ لکن بیعقلی کردند و شد. اگر نصیحتهای اولی ما را پذیرفته بودند، مطلب به اینجاها نمیرسید. حالا هم ما باز نصیحت میکنیم آنهایی را که غاصب هستند. نصیحت میکنیم دولت غیر قانونی را، نصیحت میکنیم ارتش را، به اینکه اگر شما مایلید که این مملکت آرام بشود و ثابت باشد، دست بردارید. آن کسی که غیرقانونی است برود سراغ کارش برود سراغ کسب و کارش! ارتش هم برگردد به دامن ملت؛ ملت او را میپذیرد. اگر به این نصیحت عمل بکنند، مسائل حل است؛ آرامش در مملکت پیدا خواهد شد و اوضاع فرهنگی و اقتصادی و سایر چیزها ـ با تدریج البته ـ یک وضع خاصی، یک وضع صحیحی پیدا میکند.
گرچه این مرد، که محمدرضا پهلوی اسمش است، این رفت و همۀ اوضاع مملکت را خراب کرد؛ یک مملکت خرابی برای ما گذاشت. هرجایش را دست بگذارید خرابی است: اقتصاد از هم ریخته است؛ زراعت ما را بکلی از بین بردند؛ به اسم «اصلاحات
ارضی» فاسد کردند کشاورزی ما را، و بازار درست کردند برای اربابهای خودشان. به اسم «تمدن» و «ترقی» ما را به عقب بردند؛ فرهنگ ما را عقب راندند. تمام اوضاع ایران را خراب کردند، جز قبرستانها را که آباد شد! یعنی قبرستانهای ما که عددش چند بود، عدد زیادتر پیدا کرد، آباد شد؛ اما اوضاع مملکتمان همه خراب شد. اینها اگر به نصیحت روحانیون گوش بدهند و آنچه که صلاح ملت است ما به آنها میگوییم آنها هم انقیاد کنند، دیگر این اوضاع پیش نمیآید. نه دیگر قبرستانهای ما دوباره آبادتر میشود و نه مملکت خرابتر؛ نه خون عزیزهای ما میریزد نه مادرهای جوانمرده به عزا مینشینند. من نصیحت میکنم این دولت و ارتش را به اینکه شما دست بردارید از این لجاجت. شما خاضع بشوید به رأی ملت. رأی ملت این است که میبینید. ملت عبارت از مرکز تا آخر ـ هر جا که اسمش ایران است. شما در یک دهِ بروید و ببینید که دهی دارید که این صداها در آن نباشد؟ یک شهری پیدا میکنید که فریادشان بلند نباشد که ما استقلال و آزادی و حکومت اسلامی میخواهیم و ما این رژیم را نمیخواهیم؟
احترام به رأی ملت بگذارید. احترام به آرای علمای اسلام بگذارید. احترام به آرای اقشار مختلفۀ ملت بگذارید. زیادتر از این مردم را به خاک و خون نکشید. ما دولت را تعیین کردیم؛ هم به حَسَب قانون ما حق داریم و هم به حسب شرع حق داریم. ما به حَسَب ولایت شرعی که داریم و به حسب آرای ملت که ما را قبول کرده است، آقای مهندس بازرگان را مأمور کردیم که دولت تشکیل بدهد، دولت موقت؛ برای اینکه آرای ملت را با رفراندم راجع به رژیم استفسار کند؛ ولو اینکه من احتیاج به این نمیدیدم برای اینکه آرای ملت این همه گفته شده است و فریاد کردهاند؛ اینقدر فریاد اینکه ما حکومت اسلامی میخواهیم و ما رژیم شاهنشاهی را نمیخواهیم. دیگر احتیاج نیست لکن برای اینکه بهانهها تمام بشود و ثابت بشود به اینکه مطلب اینطور است؛ ملت ایران مُسلم است، ملت ایران یک رژیمی که برخلاف اسلام است نمیخواهد، ملت اسلام حکم اسلام را
میخواهد، حکومت اسلامی را میخواهد، حکومت عدل را میخواهد. برای اثبات این، ایشان را مأمور کردیم به اینکه رفراندم بکند و مقدماتش را فراهم کند که آرای عمومی را ـ عرض بکنم ـ ما استفسار کنیم. و مردم هم حالا من عرض میکنم به آنها که مردم هم اگر نظری راجع به این حکومت دارند اعلام کنند. فردا مردم همه جا در ایران، در همۀ شهرهای ایران، در تهران، در همۀ محلات تهران، نظر خودشان را راجع به این دولتی که ما... تعیین کردیم، اعلام کنند. تظاهرات کنند نظر خودشان را بگویند. یا نظرشان این است که ما دولت اسلامی نمیخواهیم، خوب داد کنند که نمیخواهیم؛ یا نظرشان این است که این دولتی که تعیین شده است و به ولایت شرعی تعیین شده است و یک حکومت شرعی است، نه فقط حکومت قانونی باشد، یعنی حکومت شرعی لازمالاتّباع، همه کس واجب است بر او که از این حکومت اتّباع کند. نظیر اینکه مالک اشتر را که حضرت امیر ـ سلاماللّه علیه ـ میفرستاد یک جایی و منصوبش میکرد، حاکم واجبالاتّباع بود یعنی حاکم الهی بود، حاکم شرعی بود. ما هم ایشان را حکومت شرعیه دادیم و حکومت قانونی هم که هست، بنابراین واجبالاتّباع است.
قیام برخلاف حکومت اسلامی قیام برخلاف حق است و مجازات دارد. اما مخالفت با این رژیم یا هر رژیمی، مخالفتش معصیت الهی است لکن مجازات به آن معنا که یک جزای عُرفی هم داشته باشد ندارد، به خلاف قیام بر ضد حکومت. قیام بر ضد حکومت جزای عرفی دارد در شرع ما، و خیلی هم سخت است آن جزا. از این جهت ما سفارش میکنیم به حکومتها، به حکومتهای جائر، به استاندارهای همه جا، به ژاندارمریهای همه جا، به ارتش، هر جا که هست، به اجزای ادارات، به نخستوزیری، به کذا، به همۀ اینها ما اعلام میکنیم که آقای مهندس بازرگان حکومت شرعیه دارد از قِبَل من؛ و بر همه واجب است که اطاعتش را بکنند. و شما آقایان هم که از اهل علم و از علما هستید مردم را ارشاد کنید. و اگر بناست که به جاهای دیگر هم بروید، بروید به همه جا و مردم را ارشاد کنید و به آنها بفهمانید که مسئله مسئلۀ حکومت عدل است، مسئله مسئلۀ حکومت اسلامی است. و ما امیدواریم که بعد اختیار به دست خود شما بیفتد و مجلس را خود شما تعیین
کنید. ما پنجاه سال است که مجلسمان مجلس شاهنشاهی بوده، نه مجلس ملی بوده، و حالا ما میخواهیم مجلس ملی درست کنیم؛ اختیار دست خود مردم، وکلا را خود مردم تعیین بکنند؛ سرنوشت خودشان به دست خودشان باشد. ان شاءاللّه خداوند به همۀ شما سلامت بدهد، به همۀ شما نصرت بدهد، و همهتان انشاءاللّه سالم و شریف باشید.