صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان آزادی احزاب در جمهوری اسلامی
- محل پاریس، نوفللوشاتو
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع آزادی احزاب در جمهوری اسلامی
-
حضار
مصاحبهکننده: خبرنگار مجلۀ آلمانی اشترن
سؤال:[حضرت آیتاللّه! شما بنیادگذاری یک دولت اسلامی را در ایران اعلام فرمودهاید که ریاست آن را عهدهدار خواهید شد. آیا این دولت اسلامی براساس یک رژیم پارلمانی و از نوع رژیمهای پارلمانی دنیای غرب خواهد بود یا یک نوع حکومت روحانی؟ و آیا میخواهید نقش ریاست خود را با انتخابات و یا با مراجعه به آرای عمومی به تصویب برسانید؟ در این دولت اسلامی آیا احزاب سیاسی، روزنامهها و همچنین غیرمعتقدین به دین میتوانند آزادانه ـ احتمالاً ـ عدم موافقت را با آن حضرت و سیاستتان اظهار دارند؟]
جواب:من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. و طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه به آرای ملت؛ و قانون، قوانین اسلام است. و احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند، مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد.
ــ[قدرت حضرتعالی بر روی چه نیروی سیاسی یا بر چه تشکیلات بنیادی دیگر اتکا خواهد داشت؟ تکیۀ شما مثلاً بر روی «جبهۀ ملی» است یا بر روی روحانیون؟ قبلاً اظهار فرموده بودید که اینها فقها و اشخاص دیگری هستند که باید به امور حکومت اشتغال یابند و آیا این اصل به همان سان که قبلاً فرمودهاید عمل خواهد شد؟]
ــمن چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهدۀ روحانیون است و اتکای روحانیون هم به ملت است نه به حزبی. و من هم به ملت اتکا دارم و به حزبی وابسته نیستم.
ــ[بنابراین نقل قولهایی که از جنابعالی در روزنامۀ هرالد تریبون امریکایی منتشر شده، نقل قول و پیام شما نیست؟]
ــبسیاری از روزنامهها برخلاف واقع چیز مینویسند. و من باید تعجب کنم از اینکه چطور روزنامهها به خودشان اجازه میدهند که حرفهایی که برخلاف واقع است و من نگفتهام و نکردهام نسبت دهند.
ــ[در چه هنگام و در چه شرایطی برای نخستین بار در خود احساس این رسالت سیاسی را فرمودهاید؟ و چرا تودههای ایرانی را بلافاصله پس از حوادث سال 1963[1]ـ از همان هنگام که جنابعالی رهبر خلقی بودید ـ بسیج نفرمودید؟]
ــما از اول برای اینکه مخالفت با رژیم داشته باشیم، چون رژیم را قانونی نمیدانستیم، درصدد بودیم و لکن بتدریج ملت بیدار شد. یک امری نبود که بتوان در همان اوایل این کار را انجام داد. در این مدت کم کم مردم بیدار شدند و از یک سال و نیم قبل به این طرف، این آگاهی به اوج خود رسید و منتهی به این مسائل شد.