صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان گوشههایی از زندگی خصوصی
- محل پاریس، نوفللوشاتو
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع گوشههایی از زندگی خصوصی
-
حضار
مصاحبهکننده: خبرنگار فرانسوی روزنامۀ جمعه، شنبه، یکشنبه
سؤال:[ممکن است دربارۀ زندگی خصوصی خود از سال 63 به بعد توضیحی بدهید؟]
جواب:زندگی خصوصی من مثل زندگی خصوصی همۀ مردم عادی است. من طلبهای هستم مثل سایر طلبهها.
ــ[سالهای عمر خود را که دور از ایران بودید چگونه گذراندید؟]
ــمدتی در ترکیه تبعید بودم ـ حدود یک سال ـ و بعد به نجف تبعید شدم و چهارده سال در عراق بودم و فعلاً هم آمدهام اینجا. در این مدت علاوه بر تدریس مسائل مذهبی، هر چند گاهی مردم را از جنایات شاه به وسیلۀ پیام و با سخنرانی آگاه میکردم. من در این مدت یک لحظه ساکت نبودهام.
ــ[چگونه فرانسه را به عنوان محل اقامت خود برگزیدید، و چگونه این محل (خانۀ) خاص را برای اقامت برگزیدید؟]
ــاول قصد داشتم از راه کویت به سوریه بروم. دولت با اینکه ویزا داشتم راهم نداد و گفت احساس خطر میکند. حتی اجازۀ عبور تا فرودگاه را برای خود خطرناک خواند. به همین جهت آمدم در کشوری که اینچنین نباشد. و اگر بتوانم در کشوری اسلامی به فعالیتهای الهی خود ادامه دهم خواهم رفت. آمدن ما به اینجا علت خاصی ندارد.
ــ[شرایط دولت فرانسه برای اقامت شما در این کشور چه بود؟]
ــدولت فرانسه هیچگونه شرطی برای ماندن من نکرده است و من زیر بار هیچ شرطی که به ضرر ملت ایران باشد نمیروم. بله، در اوایل آنان از مصاحبات من جلوگیری کردند که آن هم رفع شد.
ــ[برنامۀ روزانۀ زندگی شما چیست و چگونه است؟]
ــبیشتر از شانزده ساعت کار میکنم. در اینجا نوع کارم با نجف فرق کرده است. مصاحبات، مذاکرات و گاهی سخنرانی، خواندن گزارشاتی که توسط عدهای تهیه میشود، بررسی نامهها و تلگرافاتی که میرسد و گاهی جواب به آنها، کار روزانهام را تقریباً تشکیل میدهد.
ــ[پیامهای خود را چگونه به ایران میفرستید؟]
ــفعلاً توسط تلفن و اشخاص.
ــ[این پیامها چگونه به دست خبرنگاران میرسد؟]
ــاوضاع ایران به صورتی است که نه تنها نظر خبرنگاران را جلب کرده، بلکه نظر مردم عادی را هم در همه جا جلب کرده است. چطور میشود که خبرنگاری مسائل ایران را دنبال کند و به اعلامیهها دسترسی پیدا نکرده باشد!؟
ــ[آیا به همۀ نامههای خود هر روز پاسخ میدهید؟]
ــاگر لازم باشد جواب میدهم.
ــ[آیا شما تماسهایی با مردم شهر نوفللوشاتو دارید که بدانید در این شهر کوچک چه میگذرد؟]
ــبعضی از آنان به اینجا آمدهاند.
ــ[آیا فکر میکنید که هرگز دوباره به ایران برگردید؟]
ــمن هرگاه صلاح دانستم به ایران برمیگردم. برای من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود.