دیوان شعر امام خمینی
دریای هستی
- در غم عشقت فتادیم، کاشکی درمان نبودی
- من سر و سامان نجویم، کاشکی سامان نبودی
- زادهیاسماء را با جَنَّةُ الْمَأویٰ چه کاری؟
- در چَمِ فردوس میماندم، اگر شیطان نبودی
- از مَلَک پرواز کن و ز مُلکْ هستی رخت بر بند
- نیست آدمزاده آن کس کز مَلَک پرّان نبودی
- یوسفا! از چاه بیرون آی تا شاهی نمایی
- گر چه از این چاه بیرون آمدن آسان نبودی
- ساغری از دست ساقی گیر و، دل بر کن ز هستی
- بر شود از قید هستی، آنکه فِکر جان نبودی
- عاشقم، عاشق، که درد عشق را جُز او نداند
- غرق بحر عشقم و، چون نوح پشتیبان نبودی.
فروردین 1366