دیوان شعر امام خمینی
شرح پریشانی
- درد خواهم دوا نمیخواهم
- غصّه خواهم نوا نمیخواهم[1]
- عاشِقم، عاشِقم مریض توام
- زین مرض، من شفا نمیخواهم
- من جفایت به جان خریدارم
- از تو ترک جفا نمیخواهم
- از تو جانا، جفا وفا باشد
- پس دگر من وفا نمیخواهم
- تو «صفا»ی منی و «مروه»ی من
- «مروه» را با «صفا» نمیخواهم
- صوفی از وصل دوست بیخبر است
- صوفیِ بی صفا نمیخواهم
- تو دُعای منی! تو ذکر منی!
- ذکر و فِکر و دُعا نمیخواهم
- هر طرف رو کُنم تویی قبله
- قبله، قبله نما نمیخواهم
- هر که را بنگری فدایی تو است
- من فدایم فدا نمیخواهم
- همهْ آفاق، روشن از رُخ تو است
- ظاهری جای پا نمیخواهم.
فروردین 1366