دیوان شعر امام خمینی
بهار جان
- بهار آمد، جوانی را پس از پیری ز سر گیرم
- کنار یار بنشینم، ز عمر خود ثمر گیرم
- به گُلشن باز گردم، با گُل و گلبُن در آمیزم
- به طرف بوستان، دلدار مهوش را به برگیرم
- خزان و زردی آن را نهم در پُشت سر، روزی
- که در گُلزار جان، از گل عذار خود خبر گیرم
- پر و بالم که در دِی از غم دلدار پرپر شد
- به فروردین به یاد وصل دلبر، بال و پر گیرم
- به هنگام خزان، در این خرابآباد بنشستم
- بهار آمد که بهر وصل او، بار سفر گیرم
- اگر ساقی از آن جامی که بر عشّاق افشاند
- بیفشاند، به مستی از رُخ او پرده بر گیرم.
اسفند 1365