دیوان شعر امام خمینی
محرمِ اسرار[107]
- هیچ دانی که من زار، گرفتار توام؟
- با دل و جان، سبب گرمی بازار توام
- هر جفا از تو به من رفت به منّت بخرم
- به خُدا یار توام، یار وفادار توام
- تار گیسوی تو، آخر به کمندم افکند
- من اسیر خم گیسوی تو و تار توام
- بس کن ای جغد! ز ویرانهی خود دم بربند
- که در این دایره، من نقطهی پرگار توام
- عارفان، پرده بیفکنده به رخسار حبیب
- من دیوانه، گشایندهی رُخسار توام
- عاشقان، سِرّ سویدای تو را فاش کنند
- پیش من آی! که من محرم اسرار توام
- روی بگشای بر این پیرِ ز پا اُفتاده
- تا دم مرگ، به جان عاشق دیدار توام.
اسفند 1367