دیوان شعر امام خمینی
پرتو خورشید
- مژده ای مُرغ چمن! فصل بهار آمد باز
- موسم می زدن و، بوس و، کنار آمد[1]باز
- وقت پژمُردگی و غمزدگی آخر شد
- روز آویختن از دامن یار آمد باز
- مُردگیها او فرو ریختگیها بشدند
- زندگیها به دو صد نقش و نگار آمد باز
- زردی از روی چمن، بار فرابست و برفت
- گُلبن از پرتو خورشید به بار آمد باز
- ساقی و، میکده و، مطرب و، دستافشانی
- به هوای خم گیسوی نگار آمد باز
- گر گُذشتی به در مدرسه، با شیخ بگو:
- پی تعلیمِ تو، آن لاله عذار آمد باز
- دکّهی زُهد ببندید در این فصل طرب
- که به گوش دل ما نغمهی تار آمد باز.
اسفند 1365
1
- سلمان ساوجی با همین وزن و قافیه و سیاق:اگر این موی میانم، به کنار آید بازگلبن عیش مرا، تازه بهار آید باز.