دیوان شعر امام خمینی
سفرِ عشق[60]
- با دلِ تنگ، بسوی تو سفر باید کرد
- از سر خویش، به بتخانه، گذر باید کرد[1]
- پیر ما گفت: ز میخانه شفا باید جست
- از شفا جستنِ هر خانه حذر باید کرد
- آنکه از جلوهی رخسار چو ماهت پیش است
- بیگمان معجزهی شقِّ قمر باید کرد
- گر درِ میکده را، پیر به عُشّاق گشود
- پس از آن آرزوی فتح و ظفر باید کرد
- گر دل از نشئهی می، دعوی سرداری داشت
- به خود آیید که احساس خطر باید کرد
- مژدهای دوست، که رندی سر خُم را بگشود
- باده نوشان! لب از این مائده، تر باید کرد
- در رهِ جستن آتشکده، سر باید باخت
- به جفاکاری او، سینه سپر باید کرد
- سر خم باد سلامت، که به دیدار رخش
- مستِ ساغرزده را نیز خبر باید کرد
- طرّهی گیسوی دلدار، به هر کوی و دری است
- پس به هر کوی و در از شوق سفر باید کرد.
29 دی 1367
1
- حاج ملا هادی سبزواری با همین وزن و ردیف:دیده را آینهی روی شهی باید کردسینه را جلوهگه مهر و مهی باید کرد.