زندگی نامه احمد خمینی
بیماری و رحلت جانگداز یادگار امام
صبحگاه روز 21 اسفند 1373 خبر بستری شدن یادگار امام، نخست موجی از نگرانی در جماران و دقایقی بعد در شهر تهران و پس از آن در سرتاسر ایران پدید آورد و ساعاتی بعد با پخش خبر، بطور رسمی از صدای جمهوری اسلامی، در ایران غوغایی برپا شد که تنها نمونه آن در پخش خبر بیماری امام دیده بودیم. گزارشات بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست
کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. خانوادۀ معزّز و رنجکشیدۀ آن مرحوم، که خود در یکایک رنجهای دوران مبارزه و فداکاریهای یادگار امام سهمی برابر با او داشته است، به محض اطلاع، درخواست کمک میکند و با توجه به مجاورت منزل با بیمارستان تخصصی قلب و عروق (بقیةالله) بلافاصله امدادگران حاضر شده و پس از اقدامات ضروری امدادی، به فوریت او را به بیمارستان منتقل میکنند و با استفاده از تجهیزات کامل بخش سی. سی. یو فعالیتهای فوری پزشکی آغاز میشود و لحظاتی بعد اطباء متخصص و برجسته، از تخصصهای مختلف به محض شنیدن خبر، سراسیمه خود را بر بالین آن عزیز میرسانند و کار تشخیص و مداوا با سرپرستی جناب آقای دکتر عارفی و نظارت و همکاری آقای دکتر طباطبائی (متخصص قلب، و برادرِ همسر گرامی حاج احمد آقا) آغاز میشود. عزیزی که ناباورانه هماکنون روی تخت بیمارستان در حالت اغما خوابیده است نورچشم ملت ایران و یادگار خمینی کبیر و پشتوانهای مستحکم برای نظام و انقلاب است. رهبر معظم انقلاب اسلامی و ریاست جمهوری اسلامی و رئیس مجلس شورای اسلامی و بسیاری از مسئولین و بلندپایگان کشور بیدرنگ به عیادت فرزند شایسته امام و انقلاب میشتابند. اقشار مختلف مردمی که خبر را پیش از دیگران شنیدهاند بسوی جماران در حرکتند.
تیم پزشکی با بسیج امکاناتی که از سوی مسئولین امر دستور آن صادر شده است هر آنچه که در توان دارد بکار میگیرد و همزمان، انواع آزمایشهای ممکن و متداول در پزشکی را برای تشخیص منشأ عارضۀ قلبی انجام میدهد. کلیه گزارشات پزشکی حاکی از آن است که جز ایست ناگهانی قلب و متعاقب آن اختلال شدید در دستگاه تنفسی و سپس سکتۀ مغزی چیز روشن دیگری به چشم نمیخورد.
فضای عمومی کشور با پخش اخبار صادقانه ولی نومیدکنندۀ تیم پزشکی چنان غمگرفته و حزنآلود میشود که توصیف آن جز با بودن در آن فضا و همنوا شدن با مردم ممکن نیست و قلم از بیانش عاجز است. مردم دسته دسته و فوج فوج برای برپایی مراسم دعاو تضرع بدرگاه خداوند عازم مساجد و امکان مذهبی میشوند. کوچههایجماران و خیابانهای اطراف آن در تمام ساعات شاهد بسیجیان و خانوادههای شهدا و دلدادگان کوی خمینی است که خانه و کاشانه را رها کرده و سر بر دیوار نهاده و بغض خویش را آهسته گریه میکنند مبادا کسی تصور کند که دیگر تفسیر کلام خمینی را از «احمد» نخواهد شنید. احمد تجسمی است از روح زیبای خمینی.
پنج روز سرتاسر ایران و هر جا که در جهان نام مبارک خمینی به بزرگی برده میشود، دستهای میلیونها انسان مؤمن به دعا و فریاد استغاثه بلند، و صدای هق هق گریه از دلهای
شکسته در کوچه پس کوچههای جماران بتدریج بلندتر، وفضای حزنانگیز ایران هر لحظه اندوهبارتر، و دلهره و اضطرابها هر آن افزونتر، و نذر و نیازها فراوان و بیشمار میشدند. سیل نامهها به جماران و دفاتر مسئولین نظام و صدا و سیما سرازیر بود، مردمانی که قدر خمینی و قدر خاندان او و نهضت الهی و یارانش را میشناختند ایثارگرانه و با التجاء و التماس خواستار اهداء قلب و اعضای حیاتی بدن به فرزند امامشان بودند.
به خدا سوگند که راست گفت حضرت روحالله آنجا که فرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودۀ میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله، صلیالله علیه وآله، و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی، صلواةالله و سلامه علیهما، میباشند»[71]
در میان نامههای رسیده مواردی به چشم میخورد که یکایک افراد خانواده با ذکر مشخصات کامل خود و گروه خونی و اطلاعات پزشکی مربوط به قلب و کلیه و ریۀ خویش و با اعلام اینکه به بیمارستان مراجعه کرده و از سلامت اعضای خود اطمینان یافتهاند و با دادن شماره تلفنهای متعدد از خود و همسایگان و منسوبین مصرانه خواستار اعلام نیاز تیم پزشکی شدهاند تا به محض اطلاع در بیمارستان حاضرشده و قلبشانرا تقدیم فرزند امام کنند. و تنها مکاتبه نبود،
افراد متعددی همه روزه در جلو بیمارستان صف کشیده بودند تا نوبت را از دیگران در اهداء قلب خویش بستانند! براستی جز در مکتب عشق و ایمان به ولایت کدام فرهنگ و ملتی را اینچنین بزرگوار و وارسته سراغ دارید؟ با وجود اعلامهای مکرر رادیو مبنی بر عدم نیاز به اهداء قلب، مراجعه این قبیل فداکاران و اصرار آنها بر تماس با پزشکان تیم و سماجت آنها در اهداء قلب بدانجا کشیده بود که کار را بر مأمورین و مسئولین بیمارستان و نیروی انتظامی دشوار ساخته بود.
□
با طولانی شدن مدت بیماری و حالت بحرانی یادگار امام و پخش خبرهای موذیانۀ رادیوها و خبرگزاریهای بیگانه، دشمنانی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به وحدت و همدلی مردم استفاده میبردند شایعات بیاساس را دامن میزدند و از سوی دیگر شدت علاقه عاطفی مردم به فرزند امام و جوانی ایشان و غیر مترقبه و ناگهانی بودن بیماریوی و عدم امکان عیادت عمومی از ایشان به دلیل رعایت اجتناب ناپذیر مراقبتهای بهداشتی ویژه در بخش قلب زمینهسازی طبیعیِ پذیرش برخی از این شایعات را نزد سادهلوحان فراهم میساخت و البته سود آن را دشمن میبرد. که باید برای این بیماری مزمن فرهنگی با کار عمیق فرهنگی چارهای اندیشیده شود و راه بر سوء استفادۀ دشمن در چنین شرایطی مسدود گردد.
به هر حال پس از پنج روز، تلاش خستگیناپذیر تیم
پزشکی نتیجهای نبخشید و «احمد خمینی» همان کسی که نامش، و یادش و تصویرش و فداکاریهای بیمانندش تا ابد در کنار نام مبارک «امام خمینی» در قلب و روح و روان عاشقان انقلاب اسلامی پرجلوه و پراثر باقی خواهد ماند، ندای حق را در شامگاه 25 اسفند 1377 لبیک گفت و به آرزویی که در تمام ایام بعد از رحلت امام بر آن لحظه شماری میکرد یعنی ملاقات با پدر در پیشگاه حضرت حقّ، رسید و جهانی از مؤمنترین بندگان خدا را در سوگ خویش عزادار ساخت.«انالله و انا الیه راجعون»
فریاد شیون و زاری دوباره از جماران برخاست، ایران در رثای سردار نامدار نهضت خمینی کبیر یکپارچه میگریست.
و چه سوزناک و جانگداز گریه میکردند مردمانی که دیگر عطر خمینی را از وجود نازنین احمد در فضای جماران، و صدای دلانگیز یادگار عصر حماسۀ خمینی را نخواهند شنید. پرچمهای سیاه عزا بر در و دیوار شهرها آویخته شد.
فردای آنروز (صبح 26/12/73) دهها هزار تن از پیروان امام از سراسر کشور به تهران آمده بودند تا در مراسم وداع با پیکر مطهر یادگار امام و تشییع و تدفین آن عزیز با صدها هزار زن و مرد تهرانی در ادامۀ راه او و دفاع از ارزشهایی که او مدافع آنها بود و تجلیل از خدمات بیحد و حصر فرزند امام به انقلاب و نظام اسلامی همصدا شوند.
انبوه جمعیت میلیونی در قالب هیئتهای عزادار و سینهزن از صبح زود در سرتاسر خیابانهای منتهی به خیابان انقلاب و از آنجا بسوی دانشگاه تهران برای شرکت در مراسم نماز بر
پیکر مطهر آن عزیز روانه بودند و ساعتی نگذشت که تراکم جمعیت بحدی رسید که پیشروی بسوی دانشگاه از فاصلههای دور ناممکن شد. جمعیت انبوهی نیز در تمام مسیر طولانی دانشگاه تا مرقد مطهر حضرت امام و صحنهای وسیع حرم مطهر گرد آمده بودند. فریاد «عزا عزاست امروز» در آسمان تهران طنینانداز بود. ساعت 30/10 صبح، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنهای بر پیکر مطهر همرزم و همراه و یار وفادارش نماز خواند. سیل اشک از چشم مردمان جاری بود. ساعت 45/10 صبح خودرو حامل پیکر مطهر به مقصد حرم امام حرکت کرد، بغضها در گلو شکسته شدند و فغان جمعیت به هوا برخواست، دستهای عزا بر سر و سینهها فرو میآمد. ازدحام جمعیت در تمام مسیر خیابانها تا میدان بهمن و در سر تا سر اتوبان بعثت تا میدان وسیع جهاد و اتوبان منتهی به حرم و تراکم جمعیت تشییع کننده و شدت احساسات مردمی بحدی بود که تشییع پیکر پاک احمد آقا چهار ساعت بطول انجامید و در ساعت 10/15 بعدازظهر وارد محوطه حرم شد. حرم و صحنهای آن از جمعیتی که از ساعتها قبل به انتظار ایستاده و عزاداری میکردند موج میزد و امکان ورود نبود. علیرغم تجربههای قبلی و پیشبینیهای وسیعی که شده بود، غلیان احساسات جمعیت، امکان کنترل را از مأمورین گرفته بود. سرانجام پس از 5/1 ساعت تلاش پیکر مطهر یادگار امام
وارد حرم گردید و در این لحظه بود که فریاد یا حسین و یا خمینیِ جمعیت فضا را شکافت، غوغایی از ماتم و اندوه و فغان برپا بود، بسیاری از عزاداران بیهوش گردیدند. در ساعت 55/16 دقیقه بعدازظهر و پس از گذشت پنج ساعت سرانجام امانت خمینی کبیر با عزّتی وصفناپذیر به امامِ انقلاب بازگردانده شد و پیکر پاکش داخل ضریح و در جوار مزار مطهر امام بخاک سپرده شد.
وقتی که فرزند اندیشمند و فرزانۀ آن عزیز، حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی در قدردانی از حماسۀ حضور مردم لب به سخن گشود و هنگامی که او
- با همان صلابت و اطمینانی که از جدّ بزرگوارش در شهادت آیةالله حاج آقا مصطفی و از پدر عزیزش بعد از رحلت امام سراغ داریم – از ادامه راه پدر در تداوم راه امام و دفاع از انقلابِ امام و نظام امام و مهمترین دستآورد امام: «ولایت فقیه»، به کوتاهی، اما پرمعنا و رسا سخن گفت جمعیت امکان تحمل یافت و آرام گرفت و مطمئن شد که همانگونه که داغ امام عزیز و احمد عزیزش فراموش نمیشود، چراغ افروخته در خاندان اطهر خمینی نیز خاموش شدنی نیست.
و بدین ترتیب اسفند، ماه خزان عمر دنیائی احمد و بهار
عمر جاودانه او شد.
و چه سعادتی است که او بنحو اکمل نصیب خود کرده در کنار خمینی و با هدفهای او همۀ عمر زندگی کردن و در یاد او از این جهان کوچیدن و در جوار او آرمیدن. و انشاءالله با خمینی در جوار انبیاء و ائمه اطهار محشور شدن.«السلام علیک یا روحالله و ابنا روحالله»
و البته ماجرای زندگانی یادگارِ همیشه ماندگارِ خمینی پایانی ندارد چرا که او جلوهای روشن از حقیقت وجود خمینی بود و بفرموده رهبر معظم انقلاب: خمینی حقیقتی است همیشه زنده.
و شرح ماجرای زندگی احمد نیز دفتری است هماره گشوده در کنار کتاب بیانتهای زندگانی امامِ عشق و خوبیها.
والسلام