زندگی نامه احمد خمینی
تلاشهای احمد و درماندگی ساواک شاه
سند زیر یکی از دهها اسنادی است که نشان میدهد چگونه تلاشهای هوشمندانه فرزندان امام خمینی در مسیر پیگیری اهداف مبارزه، ساواک شاه را درمانده ساختهاند:
«به ریاست ساواک قم
از اداره کل سوم (136)
تاریخ 11/11/48 – خیلی فوری
درباره مصطفی و
احمد مصطفوی خمینی فرزندان آیتالله خمینی
عطف به 3087/21 – 12/7/48 اطلاعات واصله حاکی است نامبردگان بالا به منظور به ثمر رساندن اهداف مضرۀ خود با پارهای از عناصر افراطی در تماس میباشند. خواهشمند است دستور فرمائید با استفاده از تمام امکانات موجود اعمال و رفتار و تماسهای سید احمد خمینی را تحت مراقبت دقیق قرار دهند و مکاتبات مشارالیه و نیز تلفن او را کنترل و نتیجه را مستمراً منعکس سازند.
مدیر کل اداره سوم – مقدم»
«خیلی محرمانه موضوع فرزند آیتالله خمینی
بقرار اطلاع فرزند آیتالله خمینی با نام مستعار «عزت» در مناطق کردنشین با فراریان ایرانی ارتباط برقرار نموده است.
ملاحظات. جهت اطلاع و تحقیق سریع و اعلام نتیجه.
3509 – 316
10/7/48»
منزل امام در قم کانون ارتباط مبارزین و مرکز تجمع عاشقان خمینی بود. دیوارهای گلی و اتاقهای ساده و فضای مردمی این منزل یادآور مناجاتها و فریادگریهای حضرت روحالله و یادآور 14 سال تلاش خستگیناپذیر «احمد» در پیگیری اهداف قیام، پس از تبعید رهبری آن است. این منزل در زمرۀ مواریث انقلاب اسلامی و پیشگامان حماسه 15 خرداد است. منزلی است که تداعیکنندۀ کار بزرگ خمینی در تحققِ عینیتِ دین و سیاست و وحدت بخشیدن به مرجعیت و رهبری است؛ و این همان نیاز و آرمانی است که شیعه برای تحققش قرنها مجاهده کرد، و چه بسیار سنجیده اقدام کرد آن یادگار هوشیار امام خمینی که پس از ارتحال حضرت آیةالله العظمی اراکی این مکان مطهر را در اختیار رهبری بزرگوار انقلاب اسلامی نهاد تا عینیت و وحدت مذکور همچنان استمرار یابد. او با این اقدامش عملاً بر این حقیقت گواهی داد که در قاموس فرهنگ امام خمینی، اعتقاد به تعمیمِ ولایت فقیه در تمامی شئونی که خدای متعال برای امام جامعه اسلامی قرار داده است سرفصل ایدهها و آرمانهای امام خمینی است.
در سالهای پس از تبعید حضرت امام، به گواهی صدها سندی که از پروندههای ساواک به دست آمده است، رژیم شاه و دستگاههای امنیتی او بیشترین تلاش را بکار گرفتند تا یاد و نشان این کانون قیام و صاحب آن را از دلها بزدایند. اما
به شهادت همین اسناد و آنچه که ملت ایران شاهد بودند آن همه توان و امکانی که بسیج شد، در برابر مقولهای به نام «ایمان و عشق و استقامت» تاب مقاومت نیاورد و رنگ باخت. با همه مراقبتها و کنترل تلفنها و گماردن مأمورین امنیتی و جلوگیری از تردد مردم و احضار و بازداشتهای مکرر گردانندگان آن، این بیت شریف به همت معدودی از پیمان بستگان با خمینی کبیر، مرکزیت تجمع پیروان امام و محل
ارتباط مبارزین معتقد به امام و مرکز ساماندهی و تنظیم امور شهریه امام در حوزههای علمیه بود و این نقش برجسته در تاریخ نهضت امام بیش از همه مدیون مجاهده و تدبیر و
شجاعت و فراست «احمد» یادگار عزیز خمینی است که در برابر هر ترفندی که ساواک به کار میبست تا قفل تعطیلی بر این مکان شریف زند، او از قبل کلیدهای گشایش را آماده داشت و چنان عمل میکرد که ذهن کارگزاران امنیتی دوایر و ادارات تو در توی ساواک در تحلیل وقایع این منزل را درمانده ساخته بود.
نشانههای این درماندگی را در تناقض در تصمیم گیریها و تحلیلهای مندرج در اسناد ساواک به روشنی
در مییابیم. نقل تمامی اسناد در این نوشتار نمیگنجد فقط از باب نمونه به چند مورد آن بسنده میکنیم. قبل از آن به خاطرات یادگار امام از وقایع و حوادث مربوط به این منزل در آن ایام، اشاره میکنیم[1]. ایشان میفرمودند (نقل به
مضمون):
«وقتی که در بازگشت دوّم مخفیانهام به عراق دستگیر و زندانی شدم، از آنجا که ساواک در مراحل بازجویی از اهداف بعدیام چیزی دستگیرش نشد، بر آن شد تا پس از آزادی، از طریق کنترل و تعقیبهای غیرعلنی، اطلاعاتی از چگونگی ارتباط امام با ایران و نحوۀ جمعآوری و ارسال وجوهات شرعیۀ مقلدین امام و چگونگی پرداخت شهریه را بدست آورند. لذا مدتی از تردّد مردم و زائرین و روحانیون منزل امام در قم ممانعت نمیکردند، به امید آن که عوامل نفوذی و مخفی آنها اطلاعات بیشتری بدست آورند.
ما نیز با رعایت اصول مخفیکاری و شناختی که از شیوههای ساواک داشتیم، از این فرصت کمال استفاده را بردیم و بعد از چندی ساواک متوجه شد که روش آنها نه تنها کارساز نبوده بلکه گردانندگان امور بیت امام موفق شدهاند که ارتباطهای گستردهای از طریق همین منزل برقرار نمایند. و علاوه بر آن، مجالس روضهخوانی و وعظ و خطابه در مناسبتهای مختلف در آنجا باعث تجمع گستردۀ علاقمندان به امام و افزایش شور و احساسات انقلابی مردم میشد. ساواک رویهاش را عوض کرد. بازداشتها و احضارها و اخطارها و مزاحمتهای مکرر شروع شد. تبعید وکلای شرعیامام در قم و دیگر مناطق و تبعید آیتالله پسندیده (در چندین مرحله) در دستور کار ساواک قرار گرفت. مدتی طولانی با
گماردن مأمورین شهربانی و امنیتی از ساعت 7 صبح تا 8 شب و برای مدتی نیز تا 11 شب به طور رسمی از تردد روحانیون و مراجعین به منزل امام جلوگیری میشد. در این ایام ما صبر میکردیم ساعتی بعد از تمام شدن کشیکِ مأمورین، یاران امام از طرق مختلف و منازل مجاور در آنجا گردهم میآمدند و مسائلمان را دنبال میکردیم و قبل از طلوع آفتاب متفرق میشدیم بسته شدن منزل و جلوگیری از تردد مقلدین و علاقمندان امام و تبعید نمایندگان امام و ایجاد تضییقات برای منسوبین و یاران و نقل آن از زبان مراجعینی که از مناطق مختلف به قم میآمدند خودش عاملی در جهت ترویج نام امام و بحث از نهضت و اهداف امام شده بود بهرهبرداری از این موضوع از سوی مبارزین خارج کشور و طرح آن در اعلامیههای آنان نیز تبلیغات رژیم را که میکوشید قیام پانزده خرداد را کمبهاء و آثار آن را فراموش شده جلوه دهد خنثی میکرد. دوباره ساواک به روشهای قبلی خود بازمیگشت و این سردرگمی در تصمیمها و اقداماتساواک تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. در تمام این مدت منزل امام مرکز اتصال انقلابیون و یاران امام بود.»
«نمونهای از اسناد ساواک در این رابطه:
«نظریه رهبر عملیات – در ایام سوگواری اغلب در منزل
خمینی مجلس روضهخوانی وسیله برادرش پسندیده و یا شیخ علیاکبر اسلامی برگزار و عده زیادی از مردم در آن شرکت مینمایند و با توجه به اینکه وعاظ ضمن سخنرانی در خاتمه منابر خود به بانی مجلس یعنی خمینی دعا نموده و از وی تجلیل فراوان بعمل میآورند و این امر باعث کسب وجهه و محبوبیت بیشتر خمینی میگردد. لذا بهتر است در صورت امکان ترتیبی داده شود که برای برگزاری اینگونه مجالس در منزل خمینی به نحو غیر مستقیم محدودیتهائی فراهم نمود.»
ساواک مرکز در تاریخ 27/6/46 ذیل سندی دیگر از گزارش فوق این نظریه را اظهار نموده است:
«نظریه – با عرض اینکه منزل خمینی در قم کانون تبلیغی به نفع وی شده و همچنین در ایام روضهخوانی مرکز تجمع روحانیون افراطی می گردد بنابراین چنانچه تصویب فرمایند به ساواک قم اعلام شود. در صورت امکان از طریق شهربانی محل نسبت به جلوگیری از تشکیل جلسات روضهخوانی در منزل خمینی اقدام
نمایند.»
متعاقب گزارشات فوق، دستور جلوگیری از برگزاری مراسم روضهخوانی در منزل امام صادر میشود. اما فرزند برومند امام و همچنین حضرت آیتالله پسندیده اعتنایی به اخطار ساواک نمیکنند. از ساواک تهران ابلاغ میشود که آیتالله پسندیده حق سکونت در قم را ندارد. دستور گماردن مأمورین شهربانی برای جلوگیری از تردد مردم صادر میشود. امّا این تضییقات نیز نمیتوانند نورافشانی کانون قیام را خاموش سازند.
یکی از عوامل مخفی ساواک که در میان جمعیت حاضر در منزل امام بوده در تاریخ 12/2/47 گفتگوی خصوصی یادگار امام با یکی از دوستانش را که استماع کرده به شرح زیر گزارش میکند:
«خیلی محرمانه نسختوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور
گزارش: درباره رفت و آمد در منزل آیت الله خمینی
محترماً معروض میدارد: برابر اعلام ساواک قم در تاریخ6/2/47 سید احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی ضمن مذاکره خصوصی اظهار داشته هر شب از ساعت هشت به بعد رفت و آمد در منزل وی (خمینی) به طور آزادانه صورت میگیرد و جلسات برقرار است.
ساواک مذکور اضافه نموده پس از اینکه مدتی منزل مشارالیه تحت مراقبت مأمورین شهربانی بوده و از ورود به منزل نامبرده جلوگیری به عمل آمده لکن بعلت سهلانگاری و مسامحه مأمورین شهربانی مجدداً رفت و آمد شروع شده و ضروریست به منظور ممانعت از تردد در این محل تصمیمات لازم اتخاذ شود.
خلاصه پیشینه:
پس از تبعید خمینی از ایران طرفداران و ایادی او کتابخانه و منزل وی را پایگاهی جهت بحث و تبادل نظر و احیاناً اتخاذ تصمیماتی قرار داده بودند که چون ادامه آن وضع به مصلحت نبود لذا با انجام تشریفات قانونی کتابخانه و منزل خمینی بازرسی و رفت و آمد در این محلها تحت کنترل مأمورین شهربانی قرار گرفت.
نظریه:
از ساواک محل خواسته شد با نفوذ در این جلسات ماهیت اصلی آن را آشکار نماید.»
مسئولین ساواک تهران در ذیل گزارش فوق چنین اظهار
نظر میکنند:
«به منظور تضعیف خمینی و ایادی ولی اصلح است از طریق شهربانی کل کشور به شهربانی قم دستور داده شود کماکان توسط مأمورین از رفت و آمد افراد به منزل خمینی جلوگیری بعمل آورند.»
وجود عنصر انقلابی و خستگیناپذیری به نام «احمد خمینی» و بزرگواری چون آیةالله پسندیده و تنی چند از اصحاب «روحالله» در منزلی که خشت خشتِ دیوارهای گلی آن، دفتری است از 15 سال مقاومتِ بیدارگران قبیله ایمان، سبب شدهاند تا نقشههای پی در پی و حساب شدۀ ساواک
نقش بر آب شود و آرزوی تعطیلی آن بر دل کارگزاران رژیمی که از این خانه مبارک و صاحب آن کینهها دارند، بماند. سه سند زیر نمونهای است از تلاش بیثمر ساواک شاه و نقش کلیدی «احمد» در خنثی کردن این تلاشها:
[سند اول]:
«خیلی محرمانه از: ساواک قم
تاریخ: 30/2/47
به: مدیریت کل اداره سوم 316
درباره: رفت و آمد در منزل خمینی
عطف به 10892/316 – 18/2/47 بطور کلی مراقبت از منزل خمینی وسیلۀ مأمورین شهربانی قبلاً تا ساعت 8 شب ادامه داشته و پسر نامبرده چندین شب از ساعت هشت شب به بعد از فرصت استفاده و با باز گذاردن درب منزل شروع به تشویق ایادی و تجمع آنان در منزل نموده که پس از اطلاع، مراقبت مستمر و مداوم تا ساعت 11 شب از منزل وی ادامه دارد و به احمد پسر خمینی نیز تذکرات لازم در این خصوص داده شد.
رئیس ساواک قم – مهران»
[سند دوم]:
«به ریاست شهربانی قم
از: ساواک قم
درباره: منزل خمینی پیرو شماره 5086/21 - 10/12/48 چون تشکیل هیچگونه اجتماعی در منزل خمینی به مصلحت نمیباشد لذا خواهشمند است دستور فرمائید از تشکیل مجالس، جلوگیری و نتیجه را به این سازمان اعلام دارند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم – مهران»
[سند سوم]:
«پسر کوچک آیتالله خمینی که مدتی است به قم آمده همه روزه در خانهاش روضهخوانی برقرار و رفت و آمد مردم به منزلش همچنان ادامه دارد. ضمناً اشخاصی که سهم امام خود را بابت خمینی تاکنون به دیگران بطور مخفیانه پرداخت میکردند از موقع حضور پسر خمینی در قم مردم این وجوه را بطور آزادانه به نامبرده پرداخت مینمایند.»