زندگی نامه احمد خمینی
15 خرداد سرآغاز تحولی بزرگ در زندگی احمد
قیام تاریخی پانزده خرداد سال 42 که در پی دستگیری امام خمینی در سحرگاه پانزده خرداد اتفاق افتاد، نقطه عطف مبارزات مردم ایران و سرفصل انقلاب اسلامی، و سرآغاز
هجرت و تحولی بزرگ در زندگانی «احمد» قهرمان فصلهای آینده نهضت امام خمینی بود.
شاهد فریادهای حقطلبانه امام بودن و سرآسیمگی و
ددمنشی رژیم شاه را دیدن و دستگیری پدر بزرگوار را هنگام نماز شب مشاهده کردن، و در پی آن، فریادهای «یا مرگ یا خمینی» زنان و مردان پیشتاز نهضت را شنیدن و با آنان همصدا گشتن و غروب فضای غم گرفتۀ قم انقلابی و در و دیوارهای خون رنگ آن را در شامگاه پانزده خرداد نظاره کردن، و حوادث تلخ و شیرین ماههای پس از قیام را به ارزیابی نشستن، که در یک سوی آن حماسه پیشتازان نهضت بود و در سوی دیگرش: سکوت و بیتفاوتیِ راحتطلبان، و نفاق و دوروئی مقامخواهانِ دنیاطلب؛ مشاهده این حوادث
تجربههائی سنگین و گرانقدر بودند که احمد را برای انتخاب نهائی و دشوارش در تعیین مسیر آینده زندگی خویش مددکار میشدند.
در غیاب پدر بزرگوار که دوران حبس و حصر را در تهران میگذرانید، حاج آقا مصطفی فرزند دیگر امام خمینی که در آن زمان خود از چهرههای فرهیخته وادی علم و جهاد در حوزه علمیه قم بود، ساماندهی امور بیت و دفتر امام را در قم بر عهده داشت و این موقعیت در آن ایام، خود فرصتی پدید آورد تا احمد در حساسترین مرحله زندگی به خویشتنِ خویش بپردازد. کارگزاران رژیم شاه غرق در خیالبافیها بر این تصور بودند که کشتار بیرحمانه مردم در 15 خرداد، و به زندان و تبعید فرستادن یاران خمینی و سرکوبی همه جانبه
قیام، کار نهضت را یکسره ساخته و صدای آن برای همیشه خاموش گردیده است. نخستین سخنرانی امام بعد از آزادی (فروردین 1343) یافتههای رژیم را درهم ریخت. روشنگریها و انتشار بیانیههای انقلابی و پیگیری اهداف مبارزه ادامه یافت تا آنکه در روز چهام آبان 1343 رهبر کبیر انقلاب اسلامی مستقیماً نهضت الهی خویش را در مصاف با عامل اصلی خیانتها یعنی هیأت حاکمه آمریکا، رودررو قرار داد.
نطق کوبنده امام و اعلامیه تاریخی او علیه احیای کاپیتولاسیون، ضربهای مهلک بود که تنها با تبعید امام به خارج از مرزهای وطن و قطع تمامی ارتباطهای او با ایران و حوزههای علمیه بود که شاه را خیالبافانه به ادامه دخالتهای آمریکا و تداوم سلطنت خیانتپیشهاش امیدوار میساخت.