چند روزی همقدم با شهید ترحمی-3
ماجرای ترکش خوردن چشم نادر و کتاب خریدن ناصر برای او
نادر که به هوش آمد، ناصر به او گفت خوش به حالت حالا قطعه ای از بهشت را برای خودت خریده ای.
نادر که به هوش آمد، ناصر به او گفت خوش به حالت حالا قطعه ای از بهشت را برای خودت خریده ای.