چند روزی همقدم با شهید ترحمی-5
چرا ناصر به هیچ خوراکیای لب نمی زد؟
مادر می گفت ناصر هر بار که به سمنان می آید روزه می گیرد.
مادر می گفت ناصر هر بار که به سمنان می آید روزه می گیرد.
نادر که به هوش آمد، ناصر به او گفت خوش به حالت حالا قطعه ای از بهشت را برای خودت خریده ای.