• خطبه ها
  • صفات پرهيزكارى
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

صفات پرهيزكارى

« 205»

(85) (و من خطبة له ( عليه ‏السلام  )) قَدْ عَلِمَ السَّرَائِرَ وَ خَبَرَ الضَّمَائِرَ لَهُ الْإِحَاطَةُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ الْغَلَبَةُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ الْقُوَّةُ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُ مِنْكُمْ فِي أَيَّامِ مَهَلِهِ قَبْلَ إِرْهَاقِ أَجَلِهِ وَ فِي فَرَاغِهِ قَبْلَ أَوَانِ شُغْلِهِ وَ فِي مُتَنَفَّسِهِ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ وَ لْيُمَهِّدْ لِنَفْسِهِ وَ قَدَمِهِ وَ لْيَتَزَوَّدْ مِنْ دَارِ ظَعْنِهِ لِدَارِ إِقَامَتِهِ فَاللَّهَ اللَّهَ أَيُّهَا النَّاسُ فِيمَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ

« 206»

وَ اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ حُقُوقِهِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى وَ لَمْ يَدَعْكُمْ فِي جَهَالَةٍ وَ لَا عَمًى قَدْ سَمَّى آثَارَكُمْ وَ عَلِمَ أَعْمَالَكُمْ وَ كَتَبَ آجَالَكُمْ وَ أَنْزَلَ عَلَيْكُمُ الْكِتَابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ عَمَّرَ فِيكُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ وَ لَكُمْ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ دِينَهُ الَّذِي رَضِيَ لِنَفْسِهِ وَ أَنْهَى إِلَيْكُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ فَأَلْقَى إِلَيْكُمُ الْمَعْذِرَةَ وَ اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ وَ قَدَّمَ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ أَنْذَرَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ فَاسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ أَيَّامِكُمْ وَ اصْبِرُوا لَهَا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّهَا قَلِيلٌ فِي كَثِيرِ الْأَيَّامِ الَّتِي تَكُونُ مِنْكُمْ فِيهَا الْغَفْلَةُ وَ التَّشَاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ وَ لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ فَتَذْهَبَ بِكُمُ الرُّخَصُ مَذَاهِبَ الظَّلَمَةِ وَ لَا تُدَاهِنُوا فَيَهْجُمَ بِكُمُ الْإِدْهَانُ عَلَى الْمَعْصِيَةِ

« 208»

عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ وَ الْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ وَ الْمَغْبُوطُ مَنْ سَلِمَ لَهُ دِينُهُ وَ السَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ وَ الشَّقِيُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْكٌ وَ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلْإِيمَانِ وَ مَحْضَرَةٌ لِلشَّيْطَانِ جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِيمَانِ الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ وَ الْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ وَ لَا تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ يُسْهِي الْعَقْلَ وَ يُنْسِي الذِّكْرَ فَأَكْذِبُوا الْأَمَلَ فَإِنَّهُ غَرُورٌ وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌ.  

« 210»

 


ص206

 از خطبه‏ هاى آن حضرت عليه السّلام است (در بيان بعضى از صفات حقّ تعالى و پند دادن بمردم و ترغيب آنان به عبادت و بندگى):  قسمت أول خطبه (1) خداوند متعال دانا به نهانيها است و آگاه از انديشه‏ها (ى در دلها) بهر چيز احاطه دارد (بكلّى و جزئى اشياء تسلّط دارد) و بر هر چيز غلبه و توانائى دارد، (2) پس بايد عمل كننده از شما بعمل بپردازد (خوشنودى خدا و رسول را بدست آورد) در روزهايى كه مهلت دارد پيش‏  

ص207

از آنكه مرگ بزودى او را دريابد و در وقتى كه فرصت بدست او است پيش از آنكه (بهول و وحشت قبر و قيامت) دوچار گردد، و در زمانيكه راه نفس كشيدن او باز است پيش از آنكه بند آيد (بميرد) و بايد براى آسايش خود و استوارى قدمش كار نيكو انجام دهد (فرمان خدا و رسول را ببرد تا روز رستخيز آسوده بوده پايش بر صراط نلغزد) و بايد از سراى كوچ كردن خود (دنيا) براى جايگاه هميشگى (آخرت) توشه بردارد (كه توشه آنجا را جز از اين سرا نبرند) (3) بندگان خدا از خدا بترسيد در آنچه در كتاب خود (قرآن) محافظت و رعايت آنرا بشما امر فرموده (در قرآن تدبّر و تأمّل كنيد) و در آنچه از حقوق خويش نزد شما وديعه و امانت نهاده (از اوامر و نواهى او پيروى نمائيد) زيرا خداوند سبحان شما را بيهوده نيافريده و مهمل و بيكار رها نكرده و شما را در نادانى و كورى (گمراهى) وا نگذاشته است، (4) اعمال شما را معلوم نموده (راه خير و شرّ و طاعت و معصيت را بشما نشان داده) و به كردار (نيك و بد و كوچك و بزرگ و نهان و آشكار) شما دانا است و مدّت عمر و زندگى شما را معيّن كرده، و بر شما كتاب (قرآن كريم) را برهان بر هر چيزى فرستاده است (اوامر و نواهى خويش را در آن بيان فرموده) و روزگارى پيغمبرش را در ميان شما زنده نگاه‏داشته تا آنكه دين خود را بآنچه در كتاب خويش فرو فرستاده براى پيغمبر و شما كامل ساخت، دينى كه مورد پسند او است (اكمل اديان است) (5) و به زبان آن حضرت آنچه دوست داشت از اعمال نيكو و آنچه كراهت داشت از كردار زشت و نواهى و اوامر خود را بشما ابلاغ نمود، و جاى عذر براى شما باقى نگذاشت و حجّت را بر شما تمام كرد، و شما را از عذاب تهديد نمود، پيش از آنكه قيامت بر پا شود، و ترسانيد پيش از رسيدن عذاب سخت، (6) پس (از خواب غفلت بيدار شويد، و) بقيّه عمر خود را دريابيد (بطلب رضاى خدا مشغول گرديد) و در روزهاى باقى مانده از عمر شكيبائى پيش گيريد (از معصيت و نافرمانى خود را باز داريد) زيرا اين روزهاى باقى مانده (كه ممكن است بتدارك از دست رفته‏ها صرف شود) كم است در مقابل روزهاى بسيارى كه از شما در غفلت و رو گردانيدن از موعظه و پند مى ‏باشد،  (7) و نفسهاى (سركش) خود را فرصت ندهيد (معصيت را آسان نپنداريد) كه اين فرصتها شما را  

 ص208

به راههاى ستمكاران مى ‏برد (از رفتار آنها پيروى خواهيد نمود) و (در هيچ امرى) سهل انگار نباشيد كه سهل انگارى ناگاه شما را بر معصيت در آورد. قسمت دوم خطبه (8) بندگان خدا، پند دهنده ترين مردم بخود كسى است كه پروردگارش را بيشتر اطاعت و بندگى نمايد (زيرا مقصود پند دهنده نفع رساندن بديگرى است و بزرگترين نفعها بدست آوردن سعادت هميشگى است و تحصيل آن مستلزم طاعت و فرمانبردارى از حقّ تعالى، پس هر كس پروردگارش را بيشتر عبادت و بندگى نمايد بيشتر سعادت بدست آورد و كسي كه بيشتر سعادت بدست آرد بيشتر از پند  

 ص209

دهندگان خود را پند داده است) و فريب دهنده ترين مردم خود را كسى است كه بيشتر از آنها پروردگارش را معصيت و نافرمانى كند (زيرا مقصود هر فريب دهنده‏اى زيان رساندن بديگرى است و بزرگترين زيانها بدست آوردن بيچارگى هميشگى است و يافتن آن مستلزم معصيت و نافرمانبردارى است، پس هر كس پروردگارش را از ديگران بيشتر معصيت كند، بيشتر بيچارگى بدست آورده و كسيرا كه بيشتر بيچارگى فرا گيرد، بيشتر از فريب دهندگان خود را فريب داده است) 9 و فريب خورده كسى است كه زيان بخود روا دارد (خود را هلاك و تباه نموده كارى كند كه مستوجب عذاب الهىّ گردد) و خرسند و خوشحال كسى است كه دين او به سلامت باشد (بر وفق احكام الهيّه رفتار كند تا ديگران باو غبطه برده مقام او را آرزو كنند) و خوشبخت كسى است كه از ديگر كسان پند گيرد (در راه نيكوكاران قدم نهاده از كردار زشت بد كاران دورى نمايد) و بد بخت كسى است كه از خواهش نفس و نادرستي هاى خويش فريب خورد (از هواى نفس پيروى كرده از خطر آن غافل گردد) (10) و بدانيد اندك رئاء و خود نمائى (در عبادت و بندگى) شرك است (زيرا هر كه در عبادت خدا غيرى را در نظر گيرد، البتّه او را شريك خدا دانسته) و همنشينى با هوا پرستان (معصيت كاران) باعث فراموشى ايمان و حضور شيطان است (زيرا بر اثر غفلت از ذكر خدا و ياد آخرت نور ايمان از دل گناهكاران بيرون مى ‏رود و شيطان براى اضلال و گمراهى در مجالشان حاضر مي شود، و به فرموده پيغمبر اكرم: «المرء على دين خليله و قرينه يعنى مرد پيرو دين و آئين دوست و همنشين خود مى ‏باشد» نشست و برخاست با هوا پرستان در شخص تأثير خواهد نمود) (11) از دروغ دورى كنيد كه آن از ايمان دور است (زيرا ايمان مجمع فضايلى است كه از جمله آنها راستى است و دروغ از جمله رذائل و صفات ناپسنديده مى ‏باشد، و به اين جهت ميان آن با ايمان تباين و جدائى است) راستگو مشرف به نجات و رهائى (از عذاب) و رستگارى است، و دروغگو بر جاى بلندى است كه نزديك به افتادن در گودال هلاكت و ذلّت و خوارى است، (12) و بر يكديگر حسد نبريد (زوال مقام ديگرى را آرزومند نباشيد) زيرا حسد ايمان را مى‏ خورد (مضمحلّ و نابود مى‏ نمايد) چنانكه آتش هيزم را مى‏ خورد (سوزانده و خاكستر مي كند) و با همديگر دشمنى نكنيد، زيرا دشمنى باعث (قطع رحم و) زوال هر خير و بركتى است (مانند تيغ كه مو را از سر زائل مى‏گرداند) (13) و بدانيد كه آرزو موجب بغلط و اشتباه انداختن عقل و فراموشى از ذكر خدا

 ص210

مى‏ گردد، پس (با ياد مرگ و هول و وحشت روز رستخيز) آرزو را دروغ انگاريد، زيرا آرزو فريب دهنده است (به چيزى كه حقيقتى ندارد) و آرزومند فريب خورده است.