- خطبه ها
- درود بر پيامبر
درود بر پيامبر
« 167»
(71) (و من خطبة له ( عليه السلام )) (علم فيها الناس الصلاة على النبي (صلى الله عليه و آله))
« 168»
اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْمَدْحُوَّاتِ وَ دَاعِمَ الْمَسْمُوكَاتِ وَ جَابِلَ الْقُلُوبِ عَلَى فِطْرَتِهَا شَقِيِّهَا وَ سَعِيدِهَا اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيلِ كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ قَائِماً بِأَمْرِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ غَيْرَ نَاكِلٍ عَنْ قُدُمٍ وَ لَا وَاهٍ فِي عَزْمٍ وَاعِياً لِوَحْيِكَ حَافِظاً لِعَهْدِكَ مَاضِياً عَلَى نَفَاذِ أَمْرِكَ حَتَّى أَوْرَى قَبَسَ الْقَابِسِ وَ أَضَاءَ الطَّرِيقَ لِلْخَابِطِ وَ هُدِيَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ الْآثَامِ وَ أَقَامَ مُوضِحَاتِ الْأَعْلَامِ وَ نَيِّرَاتِ الْأَحْكَامِ فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ وَ خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ وَ بَعِيثُكَ بِالْحَقِّ وَ رَسُولُكَ إِلَى الْخَلْقِ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ وَ اجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ مَنْزِلَتَهُ وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ و مَرْضِيَّ الْمَقَالَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطَّةٍ فَصْلٍ اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ
« 169»
وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ وَ أَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ وَ تُحَفِ الْكَرَامَةِ .
از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است كه در آن درود فرستادن بر پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله» را بمردم ياد مى دهد: (1) بار خدايا اين گستراننده زمين ها و نگاهدارنده آسمانها، و اى آفريننده قلبهايى كه شقاوت و بدبختى را اختيار كرده و دلهايى كه سعادت و خوشبختى را برگزيده، قرار ده بزرگترين درودها و افزونترين بركتهايت را بر محمّد، بنده و فرستاده خود كه ختم كننده بود آن (وحى و رسالت) را كه به پيغمبران پيش آمد، و راه بسته شده (سيادت و سعادت بشر) را گشود، (2) و حقّ (دين و شريعت) را بحقّ (برهان عقل و علم) آشكار كرد، و از جوش و خروش باطل و نادرستيها (فتنه هاى زمان جاهليّت) جلوگيرى نمود، و تسلّط گمراهي ها (ى از راه بيرون رفته و از راه برندگان) را نابود كرد، چنانكه سنگينى رسالت بر او تحميل شده بقوّت و توانائى آنرا متحمّل گرديد، و بامر و فرمان تو قيام كرد (دين حقّ و علوم و معارف را بمردم ياد داد) و براى بدست آوردن خوشنودى تو (تبليغ رسالت) شتاب نمود، بى آنكه از سبقت و پيش افتادن بماند، و در اراده و تصميمى كه داشت سستى ورزد، (3) و وحى تو را ضبط كرد، و عهد و پيمانت را نگاه داشت، و بر اجراء فرمان تو اصرار ورزيد تا اينكه شعله آتش را بر افروخت (علم و دانش و خدا پرستى را در ميان خلق منتشر ساخت) و براى كسيكه در راه كج (راه نادانى و فتنه) مىرفت راه حقّ را روشن و هويدا نمود، (4) و بسبب آن حضرت دلهايى كه در فتنهها و گمراهيها فرو رفته بودند هدايت شدند، و آن بزرگوار نشانهاى واضح و احكام شرعيّه را بر پا نمود، پس او امين درستكار و خزينه علم و اسرار تو است، و روز رستخيز (بر نيكو كاران و بد كاران) از جانب تو شاهد و گواه است، و مبعوث شده براه حقّ و رسول و فرستاده تو بسوى خلق مى باشد (5) بار خدايا براى او در سايه رحمت و احسان خود جائى فراخ بگشا، و او را (در برابر رنجهايى كه براى نشر علوم و معارف حقّه كشيده) از فضل و كرمت پاداش نيكو ده. (6) بار خدايا بناى او را بر بناى سازندگان پيش (دين او را بر اديان انبياء سلف) بلند (ظاهر و غالب) گردان،
ص170
و مقام و منزلتش را نزد خود گرامى دار، و نورش را (چراغى كه در راه حقّ بيفروخت) تمام كن (تا همه جهانيان از آن بهرهمند شوند) و پاداش بر انگيختن او به رسالت، گواهيش پذيرفته، گفتارش را پسنديده قرار ده كه راست گفتار بود و ميان حقّ و باطل را جدا مى نمود. (7) بار خدايا بين ما و او را جمع كن در جائي كه زندگانى آن نيك و نعمت آن جاودانى و خواهشهاى آن مطلوب و هوسهاى آن بر آورده و آسايش آن بسيار و جاى استراحت است با تحف و ارمغانهاى نيكو.
- 1 . آغاز آفرينش آسمان و...
- 2 . پس از بازگشت از صفين
- 3 . خطبه شقشقيّه
- 4 . درباره زبير و بيعت او
- 5 . پس از رحلت رسول خدا
- 6 . آماده نبرد
- 7 . در مذمّت مخالفين خود
- 8 . درباره زبير و بيعت او
- 9 . درباره پيمان شكنان
- 10 . حزب شيطان
- 11 . خطاب به محمد حنفيه
- 12 . پس از پيروزى بر اصحاب جمل
- 13 . سرزنش مردم بصره
- 14 . در نكوهش مردم بصره
- 15 . در برگرداندن بيت المال
- 16 . به هنگام بيعت در مدينه
- 17 . داوران ناشايسته
- 18 . نكوهش اختلاف عالمان
- 19 . به اشعث بن قيس
- 20 . در منع از غفلت
- 21 . در توجه به قيامت
- 22 . در نكوهش بيعت شكنان
- 23 . در باب بينوايان
- 24 . ترغيب بتقوى و پرهيزكارى
- 25 . رنجش از ياران سست
- 26 . اعراب پيش از بعثت
- 27 . در فضيلت جهاد
- 28 . اندرز و هشدار
- 29 . در نكوهش اهل كوفه
- 30 . درباره قتل عثمان
- 31 . دستورى به ابن عباس
- 32 . روزگار و مردمان
- 33 . در راه جنگ اهل بصره
- 34 . امر بجنگ با مردم شام
- 35 . بعد از حكميت
- 36 . در بيم دادن نهروانيان
- 37 . ذكر فضائل خود
- 38 . معنى شبهه
- 39 . نكوهش ياران
- 40 . در پاسخ شعار خوارج
- 41 . وفادارى و نهى از منكر
- 42 . پرهيز از هوسرانى
- 43 . علت درنگ در جنگ
- 44 . سرزنش مصقله پسر هبيره
- 45 . گذرگاه دنيا
- 46 . در راه شام
- 47 . درباره كوفه
- 48 . هنگام لشكركشى به شام
- 49 . صفات خداوندى
- 50 . در بيان فتنه
- 51 . ياران معاويه و غلبه بر فرات
- 52 . در نكوهش دنيا
- 53 . در مساله بيعت
- 54 . درباره تاخير جنگ
- 55 . در وصف اصحاب رسول
- 56 . به ياران خود
- 57 . با خوارج
- 58 . درباره خوارج
- 59 . خبر دادن از پايان كار خوارج
- 60 . در باب خوارج
- 61 . هشدار به كشته شدن
- 62 . نكوهش دنيا
- 63 . تشويق به عمل صالح
- 64 . در علم الهى
- 65 . در آداب جنگ
- 66 . در معنى انصار
- 67 . شهادت محمد بن ابى بكر
- 68 . سرزنش ياران
- 69 . پس از ضربت خوردن
- 70 . در نكوهش مردم عراق
- 71 . درود بر پيامبر
- 72 . درباره مروان
- 73 . هنگام بيعت شورا با عثمان
- 74 . پاسخ به اتهامى ناروا
- 75 . اندرز
- 76 . نكوهش رفتار بنى اميه
- 77 . نيايش
- 78 . پاسخ اخترشناس
- 79 . نكوهش زنان
- 80 . وارستگى و پارسائى
- 81 . در صفت دنيا
- 82 . خطبه غراء
- 83 . درباره عمرو بن عاص
- 84 . در توحيد و موعظه
- 85 . صفات پرهيزكارى
- 86 . موعظه ياران
- 87 . در بيان هلاكت مردم
- 88 . مردم پيش از بعثت
- 89 . در بيان صفات خداوندى
- 90 . خطبة الأشباح
- 91 . پس از كشته شدن عثمان
- 92 . خبر از فتنه
- 93 . در فضل رسول اكرم
- 94 . وصف پيامبر
- 95 . وصف خدا و رسول
- 96 . در باب اصحابش
- 97 . در ستم بنى اميه
- 98 . در گريز از دنيا
- 99 . درباره پيامبر و خاندان او
- 100 . خبر از حوادث ناگوار
- 101 . در زمينه سختيها
- 102 . در تشويق به زهد
- 103 . هنگام رفتن بجنگ جمل
- 104 . صفات پيامبر
- 105 . وصف پيامبر و بيان دلاورى
- 106 . در يكى از ايام صفين
- 107 . حمد خداوند و بیان فضائل رسول اکرم
- 108 . در صفات كمال و جلال خداوند و اوصاف فرشتگان
- 109 . اندرز به ياران
- 110 . در مذمّت دنيا و دورى كردن از آن
- 111 . درباره ملك الموت
- 112 . در مذمّت دنيا و ترغيب به آخرت
- 113 . در اندرز به مردم
- 114 . در طلب باران
- 115 . در ستايش پيغمبر اكرم و بيان بعضى از صفات آن بزرگوار
- 116 . موعظه ياران
- 117 . ستودن ياران خود
- 118 . تحريض مردم به جهاد
- 119 . بيان فضيلتهاى خود
- 120 . درباره حكميت
- 121 . خطاب به خوارج
- 122 . هنگام نبرد صفين
- 123 . در سرزنش اصحاب خود
- 124 . تعليم ياران در كار جنگ
- 125 . در رابطه با خوارج
- 126 . درباره تقسيم بيت المال
- 127 . در خطاب به خوارج
- 128 . فتنه هاى بصره
- 129 . درباره پيمانه ها
- 130 . سخنى با ابوذر
- 131 . فلسفه قبول حكومت
- 132 . در پارسايى در دنيا
- 133 . در ستايش حقّ تعالى
- 134 . راهنمائى عمر در جنگ
- 135 . نكوهش مغيره
- 136 . در مسئله بيعت
- 137 . درباره طلحه و زبير
- 138 . اشارت به حوادث بزرگ
- 139 . به هنگام شورى
- 140 . در نهى از غيبت مردم
- 141 . درباره نهى از غيبت
- 142 . درباره نيكى به نا اهل
- 143 . در طلب باران
- 144 . فضيلت خاندان پيامبر
- 145 . در فناى دنيا
- 146 . راهنمائى عمر
- 147 . در هدف از بعثت
- 148 . درباره اهل بصره
- 149 . پيش از وفاتش
- 150 . اشارت به حوادث بزرگ
- 151 . فتنه هاى آينده
- 152 . ستايش خدا
- 153 . در فضائل اهل بيت علیهم السلام
- 154 . در آفرينش خفاش
- 155 . خطاب به مردم بصره
- 156 . سفارش به پرهيزكارى
- 157 . پيامبر و قرآن
- 158 . خوشرفتارى خود با مردم
- 159 . در بيان عظمت پروردگار
- 160 . در بيان صفات پيامبر
- 161 . چرا خلافت را از او گرفتند؟
- 162 . در توحيد الهى
- 163 . اندرز او به عثمان
- 164 . آفرينش طاووس
- 165 . تحريض به الفت با يكديگر
- 166 . در ابتداى حكومتش
- 167 . پس از بيعت با حضرت
- 168 . هنگام حركت به بصره
- 169 . چون به بصره نزديك شد
- 170 . در آغاز نبرد صفين فرمود
- 171 . درباره خلافت خود
- 172 . شايسته خلافت
- 173 . درباره طلحه
- 174 . موعظه ياران
- 175 . پند گرفتن از سخن خدا
- 176 . درباره حكمين
- 177 . در صفات خداوند
- 178 . پاسخ به ذعلب يمانى
- 179 . در نكوهش يارانش
- 180 . پيوستگان به خوارج
- 181 . خطاب به نوف بکالی
- 182 . آفريدگار توانا
- 183 . خطاب به برج بن مسهر
- 184 . به همام درباره پرهيزكاران
- 185 . در وصف منافقان
- 186 . در ستايش خدا و پيامبر
- 187 . بعثت پيامبر و تحقير دنيا
- 188 . در ذكر فضائل خويش
- 189 . سفارش به تقوا
- 190 . در سفارش به ياران خود
- 191 . درباره معاويه
- 192 . پيمودن راه راست
- 193 . هنگام به خاكسپارى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
- 194 . پرداختن به آخرت
- 195 . پرداختن به آخرت
- 196 . خطاب به طلحه و زبير
- 197 . منع از دشنام شاميان
- 198 . بازداشتن امام حسن علیه السلام از ...
- 199 . درباره حكميت
- 200 . خانه علاء حارثى
- 201 . در باب حديثهاى مجعول
- 202 . در قدرت خداوند
- 203 . در نكوهش اصحاب
- 204 . آفريدگار بى همتا
- 205 . در وصف پيامبر و عالمان
- 206 . نيايش
- 207 . درباره صفين
- 208 . گله از قريش
- 209 . عبور از كشته شدگان جمل
- 210 . در وصف سالكان
- 211 . در ترغيب يارانش به جهاد
- 212 . تلاوت الهيكم التكاثر
- 213 . تلاوت رجال لا تلهيهم...
- 214 . تلاوت يا ايها الانسان...
- 215 . پارسائى حضرت على علیه السلام
- 216 . نيايش به خدا
- 217 . نكوهش دنيا
- 218 . دعائى از آن حضرت
- 219 . درباره يكى از حاكمان
- 220 . در توصيف بيعت مردم
- 221 . درباره تقوا
- 222 . در ذوقار
- 223 . با عبدالله بن زمعه
- 224 . در باب زيانهاى زبان
- 225 . چرا مردم مختلفند؟
- 226 . غسل و كفن كردن رسول خدا
- 227 . در ستايش پيامبر صلی الله علیه و آله
- 228 . در توحيد
- 229 . در بيان پيشامدها
- 230 . در سفارش به تقوا
- 231 . توصیف ايمان
- 232 . سفارش به ترس از خدا
- 233 . در حمد خدا و لزوم تقوا
- 234 . خطبه قاصعه
- 235 . سخنى با عبدالله بن عباس
- 236 . در حوادث بعد از هجرت
- 237 . در كار خير شتاب كنيد
- 238 . درباره حكمين
- 239 . در ذكر آل محمد علیهم السلام