سوریه پس از بیش از نیمقرن حاکمیت دیکتاتوری و چهارده سال جنگ داخلی بیرحمانه، اکنون در آستانه فصلی جدید از تاریخ خود قرار دارد. سقوط غیرمنتظره رژیم اسد و تغییر سریع در ساختار حاکمیت، امیدهای تازهای برای بازسازی یک کشور آزاد، امن و باثبات ایجاد کرده است. اما این تغییرات در حالی رخ داده که زخمهای عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همچنان پابرجا هستند و چالشهای بزرگی در مسیر بازسازی و ایجاد اعتماد عمومی پیش روی سوریه قرار دارد.
به گزارش جماران، «دیانا ریس» یادداشت نویسده اندیشکده آتلانتیک نوشت: دمشق— در طی بیش از پنجاه سال حکومت رژیم اسد، بهویژه چهارده سال جنگ داخلی خشونتآمیز، سوریه به کشوری تبدیل شده بود که در آن سرکوب گستردهای وجود داشت و خلأ ژئوپلیتیکی ایجاد شده بود. اما در ماه دسامبر، پیشروی غیرمنتظره یک ائتلاف از گروههای مسلح مخالف، به رهبری هیئت تحریر الشام، منجر به تغییر سریع در ساختار حاکمیت شد. تنها یک ماه پیش، من و میلیونها سوری، چه در داخل و چه در خارج از کشور، هرگز تصور نمیکردیم چنین روزی فرا برسد. اکنون که این لحظه تاریخی محقق شده است، چالشها و فرصتهای پیشروی بازسازی سوریهای آزاد، امن، فراگیر و شکوفا، بهتدریج آشکار میشود.
بازگشت تدریجی زندگی عادی به دمشق، حمص و حماه
برای اولین بار پس از پانزده سال، به سوریه بازگشتهام. چند روز پس از سقوط رژیم اسد و دوران اولیه شادی و ابهام ناشی از آن، از دمشق، حمص و حماه بازدید کردم و شاهد بودم که سوریها بهآرامی در حال بازگشت به زندگی عادی هستند. در دمشق، که بهعنوان قدیمیترین پایتخت مسکونی جهان شناخته میشود، پلیسهای نارنجیپوش با سوتهایشان ترافیک شلوغ را هدایت میکردند. مغازهداران پس از مدتها فروشگاههایشان را باز کرده بودند و دانشآموزان، پیش از تعطیلات، سوار اتوبوسهای مدرسه میشدند. کودکان خردسال بین خودروها در حرکت بودند و پرچمهای انقلابی، یعنی پرچم جدید سوریه با نوار سبز در بالای آن، میفروختند. پلاک خودروهایی از ادلب، حلب و درعا نشان میداد که بسیاری از این خودروها به افرادی تعلق دارد که یا به خانههایشان بازگشتهاند یا برای اولین بار پس از سالها، دوباره به دمشق آمدهاند.
نشانههای پایان دیکتاتوری: از پوسترهای پارهشده تا مجسمههای سرنگونشده
این بازدید تفاوتهای چشمگیری با آخرین حضورم در سوریه داشت. یکی از تفاوتهای برجسته این بود که در سراسر شهر، پوسترهایی که چهره بشار اسد، رییس جمهور پیشین سوریه را نمایش میدادند، توسط شهروندان پاره شده بودند. تفاوت دیگر، مجسمه زنگزده حافظ اسد، پدر بشار اسد، بود که زمانی با ظاهری تهدیدآمیز مقابل کتابخانه اسد ایستاده بود. این مجسمه اکنون سرنگون شده و در آن سوی خیابان، بر زمین افتاده بود. مردم با پا گذاشتن بر روی آن، آزادی خود را از پنجاهوچهار سال ستمگری جشن میگرفتند. اما آنچه بیش از هر چیز نمایانگر آزادیهای تازهیافته سوریها بود، این بود که مردم بدون ترس از زندانی شدن در زندانهای رژیم یا بمباران شدن توسط جتهای روسی، آزادانه صحبت میکردند و گردهم میآمدند. این صحنهها نمادی از آغاز فصلی جدید در تاریخ سوریه بود.
جنگ داخلی سوریه: ویرانی بیسابقه و تأثیرات جهانی
جنگ داخلی سوریه مرگبارترین و ویرانگرترین درگیری دهه ۲۰۱۰ بود و پیامدهای عمیقی بر امنیت انسانی، امنیت منطقهای و سیاست جهانی به جای گذاشت. این جنگ تأثیرات ویرانگری بر زندگی غیرنظامیان، زیرساختها و اقتصاد داشت و اثرات آن در سراسر جهان احساس شد. بیش از نیمی از جمعیت سوریه—حدود چهارده میلیون نفر—دستکم یکبار آواره شدند و بیش از پنج میلیون نفر به کشورهای همسایه پناه بردند. در بحران جهانی مهاجرت دهه ۲۰۱۰، بیش از یکچهارم پناهندگان جهان سوری بودند. مسئله مهاجرت به یکی از حساسترین موضوعات سیاسی تبدیل شد و سیاستها را از آنکارا تا برلین، لندن و واشنگتن تحت تأثیر قرار داد. اهمیت بازسازی یک سوریه آزاد و باثبات، هم برای جمعیتهای آسیبپذیر و هم برای کشورهایی که میزبان آنها هستند، بسیار چشمگیر است. با این حال، در حالی که بحثهایی درباره بازگشت پناهندگان، بهویژه در کشورهای اروپایی، آغاز شده است، این گفتوگوها به طرز نگرانکنندهای زودهنگام به نظر میرسند. سوریه هنوز آمادگی لازم برای پذیرش و ادغام مهاجران را ندارد، چرا که همچنان با چالشهای بزرگ انسانی، اقتصادی و سیاسی-نظامی مواجه است که پیش از هر اقدامی باید حل شوند.
چالشهای بزرگ پیش روی بازگشت پناهندگان به سوریه
از آغاز درگیریها در سال ۲۰۱۱، اقتصاد سوریه بهطور چشمگیری ۸۵ درصد کوچک شده است. هزینه بازسازی کشور بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود—رقمی که با توجه به گستردگی خسارات وارده به زیرساختها، کاملاً واقعی به نظر میرسد. برای کسانی که به سوریه بازمیگردند، یکی از آشکارترین تغییرات، سطح شدید فقر است که تنها دقایقی پس از ورود به مرکز شهر به چشم میآید. اثرات ویرانی بر جامعه کاملاً ملموس است: ساختمانهای عمومی و مسکونی غیرقابل استفاده، کثیف و رها شدهاند، و خیابانها و مغازهها تخریب شده و در وضعیتی آشفته به سر میبرند. جاده بین حمص و حماه، که پیشتر طی کردن آن تنها سی دقیقه زمان میبرد، اکنون بهدلیل پر بودن از آوار و تخریب ناشی از بمباران رژیم سوریه و روسیه به زمانی بسیار طولانیتر نیاز دارد. با این حال، این ویرانیهای آشکار تنها بخشی از زخمهای عمیق اجتماعی بر جای مانده از این درگیریها را نمایان میکند.
آثار اجتماعی جنگ: زخمهایی فراتر از ویرانیهای ظاهری
«ما از کابوسی طولانی بیدار شدهایم.» این جملهای بود که یکی از مردم دمشق به من گفت. دیگران این وضعیت را «زندگی در یک رؤیا» توصیف کردند و تأکید داشتند که بسیاری هنوز در «انکار» این واقعیت جدید به سر میبرند. آشکار بود که زخمهای ناشی از دیکتاتوری، در جوامعی که برای دههها تحت سلطه آهنین بودهاند، مانند سوریه، بهصورت بیننسلی منتقل میشود و احتمالاً نسلها زمان خواهد برد تا التیام یابد. این واقعیت در روزهای پس از سقوط رژیم سوریه کاملاً مشهود بود؛ روزهایی که به آزادی هزاران زندانی—مردان، زنان و کودکان—از زندانهای اسد انجامید. آزادی این زندانیان نوری تازه بر دههها جنایات رژیم حافظ و بشار اسد افکند.
سوریها با واقعیتی دردناک مواجه شدند؛ واقعیتی که سالها از آن آگاه بودند اما به سکوت واداشته شده بودند. خانوادهها هنوز در جستجوی عزیزانی هستند که در زندانهای بدنام رژیم یا گورهای جمعی، ناپدید یا به زور بازداشت شدهاند. این جستجوها، یادآور زخمهایی است که با گذشت زمان، همچنان بر وجدان جمعی مردم سنگینی میکند. در میدان شهدا در دمشق با خانوادههایی دیدار کردم که عکس عزیزان گمشده خود را در دست داشتند؛ افرادی که بسیاری از آنها از اوایل سال ۲۰۱۲ به زندان افتاده بودند. با دو مادر صحبت کردم: یکی از آنها پسرش را در ویدئویی که پس از آزادی زندانیان منتشر شده بود، شناسایی کرده بود و همچنان در تلاش بود تا او را پیدا کند. مادر دیگر شنیده بود که پسرش، که از سال ۲۰۱۴ مفقود شده بود، توسط یک همسایه در نزدیکی خانه قدیمیشان دیده شده است. او با چشمانی پر از امید گفت: «در مسجد اموی منتظرش خواهم بود، شاید آنجا پیدایش کنم.»
همچنین با گروههای جامعه مدنی دیدار کردم که تأکید داشتند بزرگترین چالش همچنان ارائه حمایت به ۷۰ درصد از سوریهایی است که در فقر زندگی میکنند و یکچهارم جمعیت که با فقر شدید مواجه هستند. سازمان ملل متحد اوایل امسال گزارش داد که بیش از ۱۶.۷ میلیون سوری—حدود ۷۹ درصد از جمعیت کشور—به کمکهای فوری بشردوستانه نیاز دارند. این آمار هشداری جدی درباره وضعیت بحرانی کشور است که نیازمند توجه فوری و برنامهریزی گسترده است.
ضرورت کاهش تحریمها برای بازسازی و بهبود زندگی در سوریه
سوریها بهخوبی میدانند که برای بازسازی جامعه، تثبیت اقتصاد و ایجاد خدمات دولتی و شبکهای از حمایتهای اجتماعی، نمیتوانند با دستان بسته پیش بروند. در تقریباً تمام گفتوگوهایی که با گروههای جامعه مدنی داشتم، بر ضرورت کاهش تحریمهای جهانی تأکید میشد. آنها امیدوار بودند که این تحریمها بهزودی کاهش یابد تا جریان مالی از خارج تسهیل شود، حوالههای ارسالی مهاجران به کشور امکانپذیر گردد، و فرآیندهای صدور مجوز سادهتر شود. این اقدامات به سازمانهای غیردولتی اجازه خواهد داد تا مؤثرتر عمل کرده و کمکهای بشردوستانه حیاتی را ارائه دهند. در همین حال، در غرب، سیاستگذاران و سازمانهای بشردوستانه در حال بازنگری در این تحریمها هستند، چرا که این محدودیتها میتوانند روند بهبود سوریه را به تأخیر بیندازند. موفقیت دولت موقت سوریه به حمایت و اعتماد مردم این کشور بستگی دارد؛ موضوعی که سانا سکری، کارشناس امنیت بینالمللی، در تحلیل اخیر خود برای شورای آتلانتیک بر آن تأکید کرده است. رسیدگی به بحران اقتصادی فعلی و تضمین تأمین نیازهای اساسی—از جمله دسترسی به غذا، آب، برق و خدمات درمانی—برای دستیابی به ثبات سیاسی بسیار حیاتی است. بدون رفع این نیازها و ارائه خدمات پایه، اعتماد عمومی و ثبات همچنان دستنیافتنی خواهد بود و تلاشها برای ایجاد صلح پایدار و حکمرانی دموکراتیک با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد.
اولویتهای حاکمان جدید: بازسازی اعتماد و همکاری میان اقوام و اقلیتها
بحران چندوجهی سوریه نیازمند راهحلهای نوآورانه و اقداماتی سریع و عملی است. در میان اولویتهای متعدد، تمرکز رهبری جدید بر بازسازی اعتماد و احیای مشروعیت، یک ضرورت اساسی به شمار میآید. در حالی که سوریها آمادهاند مسئولیت کشورشان را به دست بگیرند، جامعهای که نیمقرن تحت سلطه استبداد بوده است، باید ترس ریشهدار خود از دولت را کنار بگذارد. همچنین، سوریها باید برای نخستین بار بهطور هدفمند و هماهنگ، با همکاری میان اقلیتها و گروههای مختلف مذهبی و قومی، برای آیندهای مشترک تلاش کنند. این گامهای اولیه، ضروریترین اقدامات در مسیر ساخت سوریهای آزاد، باثبات و شکوفا هستند؛ سوریهای که میتواند الگویی الهامبخش برای سایر کشورهایی باشد که تحت تأثیر درگیریهای مشابه قرار گرفتهاند.