کتاب «دولتها چگونه پیروز میشوند؛ مبانی تعامل جهانی در عصر دیجیتال» با ترجمه مهساجزینی و ستاره فتاحی از سوی نشریه پیله سال گذشته روانه بازار شده است.
پایگاه خبری جماران: «شهر کوچک «ماسکاتین» در ایالت آیووا ایالاتمتحده با 200 هزار نفر جمعیت جزو شهرهای بزرگ جهان نیست، تنها علت شهرت آن این است که پایتخت هندوانه جهان است. بعد از ظهر 12 فوریه 2012 شهر شلوغ و مملو از طرفداران محلی، دانشجویان بینالمللی، پلیس، عکاسان، خبرنگاران و جمعیت معترض بود. تماشاگران و مردم پرچم ایالاتمتحده و جمهوری چین را به اهتزاز در آورده بودند، برخی پلاکاردهایی را شعارهایی مانند «آیووا+علامت قلب +چین» حمل میکردند. در ساعت مقرر، موتورسوار رسید.
مهمان افتخاری، «شی جین پینگ» که در آن زمان هنوز معاون رئیسجمهور چین بود راهی یک خانه معمولی چوبی به شماره 2911 در بانی درایو شد. همین که دوربینها فلش زدند او به ردیف بزرگان شهر سلام کرد و راهش را به سمت یک زوج مسن - النور و توماس دورچاک باز کرد. زوجی که فقط برای یک دیدار از فلوریدا به اینجا آمده بودند. این اولین دیدار آقای شی از ماسکاتین و همینطور نخستین ملاقات او با دورچاکها نبود. بیش از 30 سال پیش، در سال 1985، آنها شی را که در یک تور مسافرتی مخصوص مقامات چینی شرکت کرده بود، به خانه خود برده و از او پذیرایی کرده بودند.
مقامات چینی میخواستند از سبک زندگی آمریکایی در همکاری با مدرسه روابط بینالملل آمریکایی بیشتر سردربیاورند. رئیسجمهور آینده چین چند شب را در اتاق قدیمی پسر این خانواده خوابید که با کاغذ دیواریهایی با طرح فوتبال آمریکایی و چهرههای اکشن جنگ ستارگان تزیین شده بود. او وقتی سال 2012 به چین بازگشت از خاطراتش در ماسکاتین، دورچاکها و دیدگاه مثبت شهروندان معمولی آمریکایی به نیکی یاد میکرد. رویداد اصلی در سال 1985و بزرگداشت آن در سال 2012 اتفاق افتاد، زیرا افراد قدرتمند در پکن و واشنگتن دیسی به این درک رسیده بودند که مخاطب روابط بینالملل صرفاً دولتها نیستند. گاهی اوقات بهترین راه برای اجرای سیاست خارجی یک دولت، مشارکت با خارجیها به صورت بیواسطه و رو در روست... .»
فصل نخست کتاب «دولتها چگونه پیروز میشوند» نوشته نیکولاس جیکال، با چنین شروعی، از همان ابتدا قصد دارد اهمیت و لزوم و نقش دیپلماسی عمومی را به خواننده نشان دهد؛ نقطهای که به جای دولتها، ملتها مهم میشوند.
جیکال با تاکید بر عنصر «گوش» دادن به «دیگری»، به عنوان نخستین و مهمترین قدم در دیپلماسی عمومی، به تفاوت و نقطه افتراق عمده آن با تبلیغات اشاره میکند و با جزئیات این تفاوت را نشان میدهد. او مینویسد: «هدف تبلیغات این است که پیام را به مخاطبان دیکته و آنها را متقاعد کند که حق با شماست. اما دیپلماسی عمومی در مورد گوش دادن به طرف مقابل و تلاش برای توسعه درک متقابل در روابط است.»
جی کال که استاد رشته مطالعات آمریکایی دانشگاه لستر انگلستان بوده همانطور که در مقدمه نوشته، این کتاب را به عنوان یک مرجع برای دانشجویان رشته دیپلماسی و دیپلماتهای در حال تحصیل تهیه کرده است. او می گوید که بعد از حملات تروریستی11 سپتامبر، ناگهان در دو سوی اقیانوس اطلس، دولتها و دانشگاهیان به سرعت به حوزه دیپلماسی عمومی علاقهمند شدند. با این حال مخاطبان کتاب حاضر لزوما آکادمیسین ها یا دانشجویان نیستند. روایت کتاب به گونهای است که برای هر علاقه مند به حوزه سیاست خارجی، دیپلماسی و حتی تاریخ خواندنی است. به ویژه که با مثالهای جالب و جذاب بر چگونگی تأثیر نگاه قضاوتگر مردم و افکار عمومی در شکلگیری و ساخت یا حتی تخریب روابط بین دولتها تمرکز میکند.
آنچه نیکلاس جیکال، نویسنده کتاب «دولتها چگونه پیروز میشوند»، قصد توضیحش را دارد، نحوه و نوع دستیابی به «قدرت نرم»، ایده معروف جوزف نای، استاد نام آشنای مخاطبان جدی و حتی نیمه جدی حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل است. نای معتقد است که فرهنگ آمریکایی با جاذبهٔ بالای خود یکی از ستونهای قدرت آمریکا و یکی از مهمترین ابزارهای نفوذ قدرت آن کشور در صحنهٔ بینالمللی است.
اما اشتباه نکنید، جی کال در کتابش به هیچ عنوان به دنبال بسط ایده «قدرت نرم » نای با توجیه چرایی سلطه فرهنگ آمریکایی نیست. بلکه به دنبال این است که نشان دهد هر کشوری چگونه باید یا می تواند جنبههایی از این قدرت نرم را در خود پیدا کرده یا پرورش دهد. او میگوید که آنچه این روزها تحت عنوان «برند» یا تصویر یک کشور نزد مردم جهان و افکار عمومی شناخته شده و برخی کشورها با حساسیت زیاد به دنبال حفظ «برند» خود در جهان اند، خروجی چیزی به نام «دیپلماسی عمومی» است.
او میخواهد نشان دهد که دیپلماسی عمومی اندازه تا چه میزان میتواند تسهیلگر دیپلماسی رسمی و میانجی روابط دولتها شود. از قضا مثالهایی که او درکتابش آورده از دوران باستان تا معاصر، همه کشورها و نه لزوما امریکا را در بر میگیرد.
جیکال به عناصر دیپلماسی عمومی و ابزارهایی که هر عنصر در اختیار دارد میپردازد و در هر فصل با چندین مثال، به تشریح استفاده درست و نادرست، بهنگام و نابهنگام از این ابزارها اشاره دارد. گوش دادن، حمایتگری، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی تبادلی و پخش و انتشارجهانی به اعتقاد او عناصر دیپلماسی عمومی در عصر حاضرند.
کتاب با این جملات به پایان میرسد: «در طلوع یک رویکرد سیستماتیک به حکمرانی انسانی، از بیاس (حکیم و فیلسوف) اهل پیرنه یک سوال ساده در مورد ماهیت تلاش انسان پرسیده شد: چه چیزی برای مردمان از همه شیرینتر است؟ او بدون مقدمه پاسخ داد: امید.
بعد از گذشت دوهزار و500 سال، ما هنوز به امید نیاز داریم. دیپلماسی عمومی میتواند سازوکاری برای انتقال این امید باشد، بخشی از فرآیندی که از طریق آن مردم خود به امید تبدیل شوند.»
کتاب «دولتها چگونه پیروز میشوند؛ مبانی تعامل جهانی در عصر دیجیتال» با ترجمه مهساجزینی و ستاره فتاحی از سوی نشریه پیله سال گذشته روانه بازار شده است.