با توجه به وضعیت مخاطره آمیز اسرائیل و بی میلی ایران و واشنگتن به دیدن یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه، به ویژه در شرایطی که ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، یک دلیل قوی برای اینکه جنگ منطقه ای به راه نیفتد وجود دارد. با این حال، خاورمیانه همیشه ثابت کرده که منطقهای بسیار غیرقابل پیشبینی است که در آن درگیریهای محدود یا گسترشیافته، میتوانند در هر زمانی رخ دهند.
به گزارش جماران، امین صیقل، استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه ملی استرالیا، استادیار علوم اجتماعی در دانشگاه استرالیای غربی و نویسنده کتاب «چگونه در جنگ شکست بخوریم: داستان مداخله آمریکا در افغانستان » در تازه ترین نوشتار درباره تنش های جاری در منطقه غرب آسیا می نویسد: دور دیگری از حملات تند و تیز اسرائیل و حزب الله در حال حاضر به پایان رسیده است، اما خطر یک جنگ همه جانبه همچنان خاورمیانه را فرا گرفته است. هر دو طرف گفته اند که با وجود عدم تمایل به تشدید تنش، برای آن آماده هستند. نزدیک به 11 ماه از اعلان جنگ حماس علیه اسرائیل در 7 اکتبر 2023 می گذرد. بدون اینکه پایانی برای این جنگ متصور باشیم، خاورمیانه در آستانه یک درگیری منطقه ای است که دامنه و شدت آن می تواند ویرانگرتر از هر زمان دیگری، جنگ های 1967 و 1973 اسرائیل و اعراب، باشد.
در یک جنگ جدید، اسرائیل قرار است نه با ارتش های کشورهای عربی، بلکه با جمهوری اسلامی ایران و شبکه منطقه ای وابسته به آن، حزب الله لبنان، دولت سوریه و به ویژه حوثی های یمن روبرو شود. با توجه به اینکه ایالات متحده به عنوان ضامن امنیت اسرائیل عمل می کند و دشمنان جهانی آن در چین و روسیه و همچنین کره شمالی از ایران حمایت می کنند، شانس کمی برای محدود کردن تأثیر جنگ تنها به مخالفان یکدیگر در منطقه وجود دارد.
همه طرفهای درگیری کنونی از بزرگی چنین سناریویی آگاه هستند و این امر تاکنون آنها را از گسترش درگیری به یک رویارویی منطقهای باز داشته است. با این حال، وضعیت در میان مدت و بلندمدت ناپایدار است. اسرائیل نمی تواند به تضمین امنیت و دوام خود بر اساس اشغال سرکوبگرانه نامحدود سرزمین های فلسطینی، حتی با وجود قدرت ایالات متحده در پشت آن، ادامه دهد. اسرائیل قبلاً پنجره های آسیب پذیری را در برابر مقاومت حماس، حملات حزب الله و اقدامات تلافی جویانه ایران تجربه کرده است. اقدامات نظامی پیشگیرانه و قاطعانه اسرائیل در درازمدت به حداکثر رساندن امنیت و رفاه اسرائیل کمک چندانی نکرده است. اسرائیلیها به طور فزاینده ای در ترس و عدم اطمینان زندگی می کنند. انسجام ملی، اقتصاد، خدمات اجتماعی و برتری فناوری آن به طور قابل توجهی آسیب دیده است. بدون کمک همه جانبه آمریکا، اسرائیل دیگر در موقعیتی نیست که به تنهایی از خود در برابر ایران و متحدانش دفاع کند. اسرائیل به عنوان تنها دولت دارای سلاح هسته ای در منطقه، دارای سلاح های نهایی بازدارندگی و تخریب است اما ایران اکنون یک قدرت هسته ای آستانه است.
تعهد تزلزل ناپذیر ایالات متحده در قدرت بخشیدن به نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و وزرای افراطی او برای حفظ عملیات فاجعه بار غزه، تشدید تسلط اسرائیل بر سرزمین های فلسطینی و مشارکت در اعمال مکرر نیروی نامتناسب به نام بهبود امنیت اسرائیل در غزه بسیار مهم بوده و به قیمت محکومیت و انزوای گسترده جهانی اسرائیل تمام شده است.
شرایط کنونی اسرائیل اعتماد چندانی را در مورد آینده آن القا نمی کند. این وقعیت به قوت خود باقی خواهد ماند مگر اینکه تغییری در رهبری و جهت گیری سیاست صورت گیرد. به جای تمرکز بر اشغال، گسترش سرزمینی و جنگ، باید این درک وجود داشته باشد که امنیت و رفاه اسرائیل با امنیت فلسطینی ها در چارچوب راه حل دو کشوری در هم تنیده است.
صیقل در ادامه این مطلب ادعا می کند که ایران در موقعیت قوی برای شعله ور کردن یک درگیری منطقه ای نیست. چالشهای شدید سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران را در وضعیتی قرار نمیدهد که وارد چنین درگیری شود. پیچیدگیهای سیاست خارجی خود ایران که بخشی از سوء مدیریت و بخشی از اقدامات آمریکا و اسرائیل، از جمله تحریمهای فلجکننده آمریکا ناشی میشود، انتخابهای این کشور را به حداقل میرساند. در همین حال، خصومت با اسرائیل و ایالات متحده، شامل لغو توافقنامه هستهای ایران در جولای 2015 توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، تهران را به سرعت بخشیدن به حمایت خود از وابستههای منطقهای و برنامه هستهای وسیع تر سوق داده است.
با وجود همه مشکلات، نمی توان انتظار داشت تهران در برابر اقدامات اسرائیل مانند ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در 31 ژوئیه در تهران منفعل بماند. ایران این حق را برای خود محفوظ می داند که تلافی کند، اما به شیوه و زمان بندی که خود انتخاب کرده است. ایران این اقدام خود را به آتش بس غزه و خسته کردن اسرائیل در نوار و در مرز با حزب الله مرتبط کرده است. در صورت تحقق نیافتن آتش بس، تداوم میدان های کشتار غزه و گسترش رویارویی مرزی اسرائیل و حزب الله، تهران به احتمال زیاد به شیوه ای محدود و هدفمند، هرچند تا حدودی بزرگتر از تلافی جویانه خود در آوریل، تلافی خواهد کرد. اقدام آن صرفاً برای اهداف بازدارنده و احیای غرور ملی خواهد بود.
با توجه به وضعیت مخاطره آمیز اسرائیل و بی میلی ایران و واشنگتن به دیدن یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه، به ویژه در شرایطی که ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، یک دلیل قوی برای اینکه جنگ منطقه ای به راه نیفتد وجود دارد. با این حال، خاورمیانه همیشه ثابت کرده که منطقهای بسیار غیرقابل پیشبینی است که در آن درگیریهای محدود یا گسترشیافته، میتوانند در هر زمانی رخ دهند.