گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

محمد علی مهتدی، پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه: ترور اسماعیل هنیه ضربه معنوی به مقاومت است/ شهید هنیه بیش از چهره هایی چون خالد مشعل معتقد به هماهنگی با ایران بود/ هنیه از عملیات 7 اکتبر حماس بی اطلاع بود

مهتدی به جماران گفت: در حالیکه جناح خالد مشعل بیشتر با حزب اخوانی عدالت و توسعه ترکیه هماهنگ می کرد، اسماعیل هنیه معتقد به لزوم هماهنگی با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بود.

پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: سه روز پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبر دفتر سیاسی حماس در تهران و به خاکسپاری او در قطر که در این سالهای  اخیر به محل سکونت او تبدیل  شده بود، بیشترین محور پرسش ها بر پاسخ جمهوری اسلامی ایران و تاثیر این ترور بر روند جنگ در غزه متمرکز شده است. در عمده  مطالب منتشر شده یک خط تحلیلی واحد وجود دارد مبنی بر اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل به دنبال کشاندن پای جمهوری اسلامی ایران و دیگر اعضای محور  مقاومت به جنگی گسترده در منطقه و مستقیم با ایالات متحده است. هدفی که باید در نوع پاسخ دهی تهران به ترور هنیه ناکام بماند.

محمد علی مهتدی، پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه و جهان عرب در گفت و گو با خبرنگار جماران، معتقد است که هدف بی بی از این حملات فرار از روزمرگی عملیات کشتار در نوار غزه، و ورود به مرحله جدیدی از کشمکش و این بار در سطح منطقه ای است. او تاکید دارد که در وضعیت کنونی، تصمیم گیران در نوار غزه، مسئولان نظامی، یحیی سنوار و محمد ضیف هستند.

 

چرا اسرائیل در این بازه زمانی اسماعیل هنیه را آنهم در ایران هدف قرار داد؟

ترور اسماعیل هنیه در تهران، در واقع حلقه پایانی یک رشته عملیات تهاجمی، خارج از نوار غزه و کرانه باختری، و به عبارت دیگر علیه جبهه های پشتیبانی بود که از حمله به بندر حدیده یمن و به آتش کشیدن منابع سوخت انصارالله یمن آغاز شد. پس از آن شاهد اجرای نمایش انفجار موشک در شهر مجدل شمس، مرکز بلندی های اشغالی جولان سوریه بودیم و نسبت دادن آن به حزب الله لبنان، و به این بهانه، حمله به یک ساختمان مسکونی در حومه بیروت و در امنیتی ترین منطقه زیر کنترل حزب الله و ترور فؤاد شکر، از مسئولان نظامی حزب الله. اقدام بعدی، حمله به مرکز حشد الشعبی عراق در منطقه جرف الصخر که توسط ارتش آمریکا صورت گرفت، و سرانجام، ترور اسماعیل هنیه ، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران بود.

همه این عملیات خارج از قواعد بازی انجام گرفت. به نظر می رسد که دولت نتانیاهو که پس از 9 ماه کشتار در نوار غزه و کرانه باختری نتوانسته بود به  اهداف اعلام شده خود یعنی نابود کردن حماس و آزاد کردن اسرا دست یابد، این بار تصمیم گرفت با یک رشته عملیات جنون آمیز فرار به جلو بکند و از روزمرگی عملیات کشتار در نوار غزه، وارد مرحله جدیدی از کشمکش شود تا شاید بتواند قدرت بازدارندگی اسرائیل را که در عملیات طوفان الاقصی در 15 مهرماه گذشته به شدت آسیب دیده و حتی مضمحل شده بود ، احیاء کند.

ترور اسماعیل هنیه در تهران به دو هدف انجام گرفت. نخست زدن بالاترین مقام سیاسی در حماس به امید تاثیر معنوی آن بر مقاومت حماس در غزه و دوم به چالش کشیدن حاکمیت جمهوری اسلامی و نوعی دهن کجی به سیستم امنیتی ایران که نتوانسته است امنیت میهمان بلند مرتبه خود را تامین کند. توجه به زمان این ترور یعنی چند ساعت پس از مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدید پیام ویژه ای دارد و آن برنتابیدن شرایط مثبت جدید در ایران و اهدافی که در سخنرانی دکتر پزشکیان مبتنی بر اصلاحاتی در داخل در چهارچوب حقوق شهروندان و گسترش روابط خارجی برای برداشتن تحریم ها بوده، است. یادآوری کنیم که اسرائیل پیوسته در زمینه هر نوع تفاهم بین ایران و غرب سنگ اندازی کرده و بارها آمریکا را تشویق به جنگ علیه ایران کرده است.

 

فکر می کنید تا چه اندازه این ادعا که حمله اخیر به قلب تهران بدون هماهنگی آمریکا بوده، قابل پذیرش است؟ به  هرحال از یک سو ما می دانیم که واشنگتن از 7 اکتبر تاکنون همه تلاش خود را برای عدم گسترش دامنه جنگ کرده و از سوی دیگر هم بعید است که اسرائیل برای انجام چنین عملیاتی که تبعات آن می تواند دامن آمریکا را بیش از همه در منطقه بگیرد، بدون هماهنگی اقدام کرده باشد؟

بسیار بعید است نتانیاهو این اقدامات را بدون چراغ سبز آمریکا انجام داده باشد. اصلا سفر نتانیاهو به واشینگتن و سخنرانی او در کنگره و انداختن مسئولیت همه مشکلات منطقه به گردن جمهوری اسلامی و تاکید بر این که اسرائیل به نیابت از آمریکا در همه جبهه ها با ایران می جنگد، در واقع نوعی بستر سازی برای عملیات جنون آمیزی بود که قصد داشت در لبنان و ایران انجام دهد. این سفر و آن سخنرانی، در واقع در یک شرایط بی وزنی سیاسی در آمریکا صورت گرفت. در شرایطی که همه در گیر کارزار انتخاباتی بودند، جو بایدن، رئیس جمهوری، خود را کنار کشیده بود و خانم کامالا هریس، معاون بایدن، هم به شدت در گیر بود و سخنانی علیه اقدامات اسرائیل در نوار غزه بر زبان رانده بود و در جلسه کنگره هم شرکت نکرده بود. در این شرایط ، نتانیاهو، اگر نگوئیم با کلیت دولت آمریکا، دست کم با جهاتی در کنگره، پنتاگون و سیا،  عملیات خود را هماهنگ کرده بود.

 

ما در رهبران گروه های متفاوت مقاومت چهره های زیادی در این نیم قرن داشته ایم که هرکدام به ویژگی و خصوصیت خاصی شهره بودند. شما که تجربه بیش از 50 سال کار مداوم در  این حوزه  را دارید اسماعیل هنیه را چگونه شناختید و توصیف می کنید؟

مرحوم اسماعیل هنیه، با کنیه «ابو عبد»،  شخصیتی مبارز، مومن و سخت آرام و فروتن بود.  تحصیلات دینی بالائی داشت و به نوعی یک عالم دینی محسوب می شد. در زمان حضورش در غزه، امامت نمازهای جماعت را برعهده می گرفت. بسیار اهل صبر و توکل بود؛ بطوری که وقتی اسرائیل همه افراد خانواده و حتی نوه هایش را در نوار غزه قتل عام کرد، خم به ابرو نیاورد و بی  تابی نکرد.

در سال 2007 که حماس در انتخابات پیروز شد، هنیه عهده دار حکومت در غزه شد. سال 2017 به جای خالد مشعل، ریاست دفتر سیاسی حماس را بر عهده گرفت، اما اکثر اوقات در خارج و بطور مشخص در قطر اقامت گزید. در حالیکه جناح خالد مشعل بیشتر با حزب اخوانی عدالت و توسعه ترکیه هماهنگ می کرد، اسماعیل هنیه معتقد به لزوم هماهنگی با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بود.

البته در سال های اخیر نقش مرحوم هنیه بیشتر در زمینه دیپلماسی در خارج از اراضی اشغالی بود. وی در قطر سکونت داشت و گفته می شود که از عملیات 7 اکتبر حماس نیز بی اطلاع بود و زمانی که از طریق شبکه الجزیره از انجام عملیات و موفقیت آن خبردار شد، در هتل محل اقامتش سجده شکر به جای آورد. در جلسات مربوط به مذاکرات آتش بس هم مستقیما شرکت نمی کرد و نمایندگی حماس در این مذاکرات بر عهده خلیل الحیه، نائب رئیس حماس بود. اصولا در وضعیت کنونی، تصمیم گیران در نوار غزه، مسئولان نظامی، یحیی سنوار و محمد ضیف هستند. به همین دلیل ترور مرحوم هنیه تاثیری بر معادلات نظامی ندارد و بیشتر یک ضربه معنوی به مقاومت محسوب می شود.

 

فکر می کنید ایران و حزب الله لبنان به سمت چه نوع واکنشی در پاسخ به این حمله خواهند رفت؟

در این مورد می توان گفت که از نظر حزب الله، مسأله دو شق یا جنبه دارد. یک شق مربوط به ترور یک مسئول بلند پایه نظامی است که قبلا هم اسرائیل برخی از فرماندهان نظامی را در جنوب لبنان به شهادت رسانده است. ولی شق مهمتر قضیه مربوط می شود به اینکه اسرائیل به یک ساختمان در امنیتی ترین منطقه در حومه جنوبی بیروت حمله کرده و خطوط قرمز را زیر پا گذاشت. توضیح اینکه در همه 9 ماه گذشته دامنه عملیات در جنوب رودخانه لیطانی بود که گاه رژیم صهیونیستی از آن تجاوز میکرد و هدف هایی را در شمال رودخانه مورد حمله قرار می داد. در مقابل، عملیات مقاومت نیز در منطقه جلیل در شمال فلسطین اشغالی بود و به ندرت این عملیات اندکی به جلوتر از این منطقه کشیده می شد.

اما اکنون اوضاع فرق کرده و اسرائیل خارج از قواعد بازی به جائی حمله کرده که خط قرمز مقاومت بود . بنا بر این مقاومت نمی تواند ساکت بنشیند و حتما باید پاسخ سختی به دشمن بدهد تا او را به بازی طبق قواعد قبلی بازگرداند. حزب الله اعلام کرده که از این پس هیچ خط قرمزی را مراعات نخواهد کرد. این یعنی ممکن است شهر هائی مثل حیفا و تل آویو را مورد حمله قرار دهد. البته آقای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله، در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد که پاسخ در اختیار میدان است و این رزمندگان هستند که با فراهم آمدن شرایط، پاسخ خواهند داد.

در مورد جمهوری اسلامی نیز همین دیدگاه وجود دارد. مهم تر از ترور مرحوم اسماعیل هنیه، نقض حاکمیت کشور و دهن کجی به سیستم امنیتی و برنامه رئیس جمهوری است و این تجاوز نمی تواند بدون پاسخ بماند. پس پاسخ حتمی است و باید هم چنین باشد و اما تعیین نوع پاسخ و زمان و مکان آن، بستگی به بررسی ها و تصمیمات نهادهای مسئول دارد و در این مورد نمی توان جزئیاتی را پیش بینی کرد؛ جز اینکه پاره ای از نشانه ها گویای این است که پاسخ ها به عربده کشی نتانیاهو و نظامیانش ممکن است در چهارچوب وحدت میدان ها، همزمان از سوی کل محور مقاومت صورت پذیرد.

مسأله مهم این است که در این شرایط هیچکس نمی خواهد درگیری ها به یک جنگ گسترده منطقه ای بیانجامد. به نظر می رسد که نتانیاهو نیز با همین اطمینان که محور مقاومت از ورود به یک جنگ منطقه ای  پرهیز دارد به خود اجازه داده که دست به هر اقدام جنون آمیزی بزند تا مقاومت را به گمان خود در بن بست قرار دهد. به همین دلیل اشاراتی از سوی محور مقاومت شده که اینک در این شرایط چیزی به نام خویشتنداری معنی ندارد و مقاومت باکی از جنگ ندارد؛ به ویژه این که در صورت بروز چنین جنگی، هرچند همه آسیب خواهند دید، اما  این جنگ ممکن است به نابودی اسرائیل تمام شود. در هر صورت ، هر احتمالی وارد است.

 

تاثیر این ترور بر مذاکرات طولانی برای برقراری آتش بس در غزه را چه می دانید؟

به نظر بنده در این شرایط، مذاکرات صلح معنائی ندارد و مقاومت نیز حاضر به ورود در این مذاکرات نیست. اسرائیل اکنون با توهم برتری می کوشد شرایط خود را دیکته کند که مقاومت هرگز زیر بار نمی رود. لذا مذاکرات آتش بس و صلح تا اطلاع ثانی متوقف است. البته برخی از تحلیلگران این احتمال را، هرچند ضعیف، وارد می دانند که نتانیاهو، زیر فشار آمریکا و برای فرار از یک جنگ  ویرانگر منطقه ای، ناگهان اعلام کند که به جنگ در نوار غزه، طبق خواست مقاومت، پایان می دهد که در این صورت، عملیات جبهه های پشتیبان نیز باید به طور خودکار متوقف شود. این امر به معنی شکست اسرائیل در احیای بازدارندگی خواهد بود و تحولات ژرقی را در داخل رژیم اشغالگر به وجود خواهد آورد که در جای خود قابلیت بحث و تحلیل خواهد داشت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.