بخش مهمی از جاه طلبی های روسیه در قفقاز جنوبی بازسازی مسیرهای حمل و نقل زمینی به ایران است. جذاب‌ترین مسیر، مسیری است که آذربایجان آن را کریدور زنگزور می‌نامد، یک مسیر جاده‌ای و ریلی پیش‌بینی‌شده از طریق جنوب ارمنستان که آذربایجان را به نخجوان، منطقه‌ای آذربایجانی که هم مرز با ایران و ترکیه است، متصل می‌کند. با بازگشایی این مسیر 27 مایلی، مسکو یک اتصال ریلی مستقیم به تهران خواهد داشت .

به گزارش جماران، فارن افرز در گزارشی با عنوان بازی پنهان پوتین در قفقاز به بررسی سیاست فدراسیون روسیه در قبال این منطقه پرحاشیه پرداخته و می نویسد:

در 17 آوریل، ستونی از تانک‌ها و کامیون‌های روسی هنگام دور شدن از قره‌باغ کوهستانی، منطقه‌ای مرتفع در قلب قفقاز جنوبی که آذربایجان و ارمنستان بیش از سه دهه بر سر آن با هم جنگیده بودند، از میان تعدادی از شهرهای خاک‌آلود آذربایجان عبور کردند. از سال 2020، نیروهای حافظ صلح روسیه در آنجا حضور داشتند. اکنون، پرچم روسیه که بر فراز پایگاه نظامی منطقه به اهتزاز درآمده بود، در حال به پایین کشیده شدن بود.

اگرچه این مسئله بسیاری را غافلگیر کرد، اما خروج روسیه باعث تحکیم روند تغییر قدرت شد که در اواخر سپتامبر 2023 آغاز شده بود، زمانی که آذربایجان این قلمرو را تصرف کرد و تقریباً یک شبه، حدود 100000 ارمنی را وادار به مهاجرت کرد. نیروهای روسی در این جریان در کنار باکو ایستاده بودند.

آذربایجان، کشوری اقتدارگرا که با روسیه در دریای خزر مرز مشترک دارد، به عنوان یک بازیگر قدرتمند با منابع نفت و گاز قابل توجه، نظامی قوی و روابط پرسود هممان  با روسیه و غرب ظاهر شده است.

در همین حال، دو کشور دیگر منطقه، ارمنستان و گرجستان، در این چندماه تغییراتی را تجربه کرده اند. در ماه‌های پس از تسلط آذربایجان بر قره‌باغ کوهستانی، ارمنستان، متحد سنتی روسیه، محکم‌تر به سمت غرب حرکت کرده است. حزب حاکم در گرجستان در حال شکستن سه دهه روابط نزدیک با اروپا و ایالات متحده است و به نظر می رسد قصد تقلید از همسایگان خودکامه خود را دارد. در ماه مه، پارلمان گرجستان قانونی بحث برانگیز را برای سرکوب "نفوذ خارجی" بر سازمان های غیردولتی تصویب کرد ، قانونی که از قوانین مشابه در روسیه الهام می گیرد و به مسکو سیگنال می دهد که شریک قابل اعتمادی در مرز جنوبی خود دارد.

در این نظم دهی مجدد قفقاز جنوبی، انگیزه های پیچیده خود روسیه پنهان است. این منطقه که برای روس‌ها به عنوان ماوراء قفقاز شناخته می‌شود، در طول قرن‌ها اهمیت استراتژیک  داشته است. لمس امپراتوری در آنجا به اندازه سایر نقاط امپراتوری روسیه یا اتحاد جماهیر شوروی سنگین نبود. پس از پایان اتحاد جماهیر شوروی، مسکو تلاش کرد تا اهرم فشار خود را از طریق دستکاری درگیری‌های قومی-سرزمینی محلی در آنجا زنده نگاه دارد و تا آنجایی که می‌تواند نیروهای خود را در زمین این منطقه حفظ کند.

اما جنگ در اوکراین و رژیم تحریم های غرب این محاسبات را تغییر داده است. کرملین با تصمیم گیری برای خروج نیروها از آذربایجان، اذعان می کند که امنیت اقتصادی در قفقاز جنوبی – حداقل در حال حاضر – مهمتر از هر مسئله دیگری  است. روسیه به شدت به شرکای تجاری و مسیرهای تجاری برای فرار از تحریم در جنوب نیاز دارد. روسیه در زمانی که به طور فزاینده ای توسط غرب تحت فشار قرار می گیرد، این منطقه را به عنوان یک محور زمینی جدید در محاسبه های خود بخصوص با ایران قرار می دهد.

بازی بزرگ باکو

در ابتدا، خروج یکجانبه روسیه از قره باغ کوهستانی در بهار امسال گیج کننده بود. در بیشتر سه دهه گذشته، آذربایجانی ها و ارمنی ها بر سر سرزمینی که در داخل آذربایجان واقع شده اما اکثریت جمعیت آن ارمنی است، با هم جنگیده اند. در سال 2020، آذربایجان خسارت ارضی را که در دهه 1990 متحمل شده بود، معکوس کرد و قره باغ کوهستانی را نیز تصرف می کرد، اگر روسیه در آخرین لحظه نیروی حافظ صلح را که وظیفه حفاظت از جمعیت محلی ارمنی را بر عهده داشت، وارد میدان نمی کرد بازی در همان زمان به نفع باکو تمام شده بود.  

با این حال، هنگامی که آذربایجان در سپتامبر گذشته وارد قره باغ شد، آن نیروهای حافظ صلح روسی در کنار ایستاده بودند. با این حال، روس ها مأموریت داشتند تا سال 2025 در این سمت باقی بمانند. علاوه بر پیش بینی قدرت روسیه در منطقه، آنها همچنین می توانستند بازگشت برخی از ارامنه به قره باغ را تسهیل کنند.

البته، برای روسیه، 2000 مرد و 400 خودروی زرهی که به خارج از این قلمرو منتقل شدند، قابل استفاده در جبهه جنگ با اوکراین بودند اما این تمام ماجرا نبود. روسیه با تصمیم به خروج از منطقه، فضا برای واگذاری کنترل کامل این بخش به آذربایجان را فراهم کرد. برای بیشتر ارمنیان، این تاییدی تازه بر رها شدن از سوی روسیه بود. تقریباً بلافاصله، ناظران حدس زدند که نوعی معامله بین روسیه و آذربایجان انجام شده است.

آذربایجان به عنوان بزرگترین و ثروتمندترین سه کشور قفقاز جنوبی، بیشترین سود را از تغییر رویه روسیه برده است. این کشور بازیگری در سیاست انرژی شرق-غرب است که نفت و گازی را که توسط دو خط لوله از طریق گرجستان و متحد نزدیکش ترکیه به بازارهای اروپایی و بین المللی منتقل می شود، تامین می کند.

 این کشور با داشتن مرز مشترک با ایران، به عنوان دروازه شمال به جنوب بین مسکو و خاورمیانه عمل می کند. این کمک می کند که آذربایجان - بر خلاف دولت دموکراتیک ارمنستان - در همان قالب استبدادی روسیه ساخته شود. علی اف و پوتین جوان‌تر نیز می‌دانند که چگونه با یکدیگر در رابطه‌ای که بیشتر بر پایه ارتباط شخصی و سبک رهبری است تا روابط نهادی تجارت کنند.

روابط همیشه آنقدر خوب نبود. در دوران تزار و شوروی، مسکو رویکرد استعماری آشکارتری نسبت به جمعیت مسلمان آذربایجان در پیش گرفت و به نام‌های خانوادگی  روسی برای آنها پایان  داد و خط سیریلیک را بر زبان آذری تحمیل کرد. آذربایجانی ها هنوز از سرکوب خونین سال 1990، زمانی که در آخرین روزهای اتحاد جماهیر شوروی، رهبر شوروی، میخائیل گورباچف، نیروهایی را برای سرکوب حزب جبهه مردمی آذربایجان به باکو اعزام کرد و ده ها غیرنظامی را کشت، خشمگین هستند. در طول بیشتر درگیری طولانی مدت قره باغ، مسکو از ارامنه حمایت بیشتری کرد.

با این حال، پس از جنگ 2020 قره باغ کوهستانی، روسیه یک گرایش استراتژیک جدید به سمت آذربایجان را آغاز کرد. به نظر می رسد خروج نیروهای حافظ صلح در بهار امسال جزء کلیدی یک معاهده میان باکو و مسکو است. تنها پنج روز پس از خروج نیروهای حافظ صلح روسیه، علی اف به مسکو سفر کرد و در آنجا در مورد تقویت روابط شمال - جنوب بین دو کشور گفتگو کرد. پس از مذاکرات، وزیر حمل و نقل روسیه گفت که آذربایجان زیرساخت های راه آهن خود را به بیش از دو برابر ظرفیت بار خود ارتقا می دهد و امکان تجارت بسیار بیشتری با روسیه را فراهم می کند.

برای مسکو، همه اینها بخشی از مسابقه با غرب برای ایجاد مسیرهای تجاری جدید برای جبران گسست اقتصادی ناشی از جنگ در اوکراین است. از زمان شروع جنگ، دولت‌ها و شرکت‌های غربی تلاش کرده‌اند تا به اصطلاح کریدور میانی را ارتقا دهند، مسیری که محموله‌ها را از غرب چین و آسیای مرکزی به اروپا از طریق دریای خزر و قفقاز جنوبی حمل می‌کند و از این طریق روسیه را دور می‌زند. روسیه نیز به نوبه خود در تلاش است تا ارتباطات خود را از طریق گرجستان و آذربایجان به خاورمیانه و هند گسترش دهد.

آذربایجان به دلیل موقعیت مناسب جغرافیایی و عدم قرار گرفتن با هرکدام از طرفیت در یک ائتلاف تعهدآور توانسته  با هر دو طرف بازی کند. این کشور صادرات گاز به اتحادیه اروپا را پس از توافق با کمیسیون اروپا در سال 2022 افزایش می دهدو همزمان در موقعیت ایده آلی برای تجارت با صادرکنندگان انرژی روسیه نیز قرار دارد. در گزارشی که در ماه مارس منتشر شد، مؤسسه مطالعات انرژی آکسفورد پیشنهاد کرد که آذربایجان با همکاری با متحد نزدیک خود ترکیه، می‌تواند به ایجاد قطبی برای گاز روسیه برای رسیدن به بازارهای خارجی بدون تاثیرپذیری از تحریم کمک کند. آذربایجان به عنوان یک دلال قدرت منطقه ای، می تواند روسیه را قادر سازد تا اهداف خود را برای ایجاد ارتباطات قوی تر با ایران محقق کند.

قطاری به سمت تهران

بخش مهمی از بلندپروازی های روسیه در قفقاز جنوبی بازسازی مسیرهای حمل و نقل زمینی به ایران است. جذاب‌ترین مسیر، مسیری است که آذربایجان آن را کریدور زنگزور می‌نامد، یک مسیر جاده‌ای و ریلی پیش‌بینی‌شده از طریق جنوب ارمنستان که آذربایجان را به نخجوان، منطقه‌ای آذربایجانی که هم مرز با ایران و ترکیه است، متصل می‌کند. با بازگشایی این مسیر 27 مایلی، مسکو یک اتصال ریلی مستقیم به تهران خواهد داشت .

در واقع، این محور شمال - جنوب عملاً آنچه را که در طول جنگ جهانی دوم به عنوان کریدور پارسی شناخته می‌شد احیا می‌کرد ،  یک مسیر جاده‌ای و ریلی که از شمال ایران از طریق آذربایجان به روسیه می‌رود . ایالات متحده در طول جنگ به اتحاد جماهیر شوروی کمک کرد. با یک پیچ و تاب عجیب از سرنوشت، همین محور اکنون برای مسکو در مبارزه فعلی اش علیه ایالات متحده و غرب حیاتی است.

در نوامبر 2020، زمانی که پوتین، علی اف، و نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان توافقنامه ای سه جانبه امضا کردند که به طور رسمی درگیری در آن سال در قره باغ کوهستانی را متوقف کرد و نیروی حافظ صلح روسیه را معرفی کرد، روس ها فکر کردند که در چند قدمی باز کردن این مسیر قرار دارند.  این پیمان شامل مقرراتی بود که خواستار رفع انسداد همه راه‌های حمل‌ونقل اقتصادی و حمل‌ونقل در منطقه می‌شد و به طور مشخص به مسیر نخجوان در سراسر ارمنستان اشاره می‌کرد.

از آن زمان تاکنون، این کریدور بسته شده است، زیرا ارمنستان و آذربایجان نتوانستند در مورد شرایط عملیات آن به توافق برسند. با این حال، اصرار روسیه بر اینکه نیروهای امنیتی این کشور باید  کنترل این منطقه را برعهده داشته باشند، ثابت مانده است. در بازگشت از مسکو در ماه آوریل، علی اف نیز به این موضوع اشاره کرد و گفت که توافق 2020 (که سایر مفاد آن اکنون اضافی هستند) باید رعایت شود. بنابراین، گشایش کریدور ممکن است جوهره توافق جدید بین آذربایجان و روسیه باشد: در ازای خروج نیروهای روس از قره باغ ،  گامی که برای رهبری آذربایجان یک پیروزی بزرگ داخلی به ارمغان آورد و در چنین شرایطی ممکن است آذربایجان به کنترل امنیتی روسیه بر این منطقه در جنوب ارمنستان تن دهد.

اگر چنین طرحی اجرا شود، به منزله تسلط هماهنگ آذربایجان و روسیه بر مرز جنوبی ارمنستان خواهد بود که هم برای ارمنستان و هم برای غرب یک کابوس است. ارامنه کنترل یک منطقه مرزی استراتژیک حیاتی را از دست خواهند داد. ایالات متحده و متحدان غربی آن می بینند که روسیه گام بزرگی به سمت ایجاد یک ارتباط زمینی و جاده ای و ریلی با ایران بر می دارد. علاوه بر این، ارمنستان به تنهایی توانایی جلوگیری از اقدام روسیه و آذربایجان را ندارد.

بیگانگی روسیه با ارمنستان

هیچ یک از متحدان سابق روسیه به اندازه ارمنستان دچار فروپاشی شدیدی در روابط خود با مسکو نشده است. این دو کشور یک اتحاد تاریخی طولانی دارند که بر اساس مذهب مشترک مسیحی آنها بنا شده است. روسیه حافظ سنتی ارامنه در امپراتوری عثمانی بود و ارمنی‌هایی که در امپراتوری روسیه و سپس اتحاد جماهیر شوروی زندگی می‌کردند تمایل داشتند از تحرک اجتماعی بالاتری نسبت به سایر غیر اسلاوها برخوردار شوند: برخی از آنها به بالاترین رده‌های نخبگان شوروی رسیدند.

اما همه چیز در چند سال گذشته تغییر کرده است. روابط روسیه با ارمنستان در سال 2018، زمانی که انقلاب مخملی ارمنستان،  پاشینیان، یک دموکرات پوپولیست را به قدرت رساند، شروع به سرد شدن کرد. این انتقال قدرت به سختی در مسکو تحمل شد، مسکو می ترسید «انقلاب رنگی» دیگری یک دولت غیردوست را در مرز این کشور به قدرت رسانده باشد.

پس از جنگ قره باغ در سال 2020، مسکو به حمایت از ارامنه ادامه داد، اما روابط به طور فزاینده ای تیره شد. برای ایروان، تصرف این اراضی توسط آذربایجان در پاییز گذشته، با موافقت روسیه، به آخرین نیش زهراگین از سوی روسیه تبدیل شد.

از آنجایی که کرملین به تعهدات امنیتی خود در قبال ارمنستان عمل نکرد، پاشینیان شروع به حرکت قاطعانه کشورش به سمت غرب کرد. پاییز گذشته، او با ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین ملاقات کرد و ارمنستان رسماً به دادگاه کیفری بین‌المللی پیوست، به این معنی که پوتین، که حکم بازداشت دیوان بین‌المللی کیفری برای او صادر شده است، اگر پا به ارمنستان بگذارد، با تهدید بازداشت روبه رو خواهد بود.

در ماه فوریه، پاشینیان نیز مشارکت ارمنستان در ائتلاف نظامی به رهبری روسیه، سازمان امنیت جمعی را به حالت تعلیق درآورد. برخی از سیاستمداران اروپایی اکنون ایده عضویت نهایی ارمنستان در اتحادیه اروپا را مطرح کرده اند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.