تشدید تنش چین و فیلیپین در مورد جزیره توماس شول دوم میتواند به درگیریهای نظامی منجر شود و این احتمالی است که به نظر میرسد پکن مایل به وقوع آن است.
به گزارش جماران؛ جهان در چند هفته اول سال 2024 شاهد تشدید تنش جدی بین چین و فیلیپین در مناقشه حاکمیتی آنها بر سر جزیره «توماس شول دوم» بود. این جزیره که در 105 مایلی فیلیپین و 600 مایلی هانیان چین است، محل مناقشه و ادعای دوکشور بر سر حاکمیت است.
از پاییز سال 2023، چندین برخورد بین کشتیهای دو کشور، از جمله برخورد و شلیک کشتیهای گارد ساحلی چین با توپهای پرفشار آبی به کشتیهای فیلیپینی بود. اگر روند فعلی ادامه یابد، برخوردهای آتی ممکن است منجر به تلفات در هر دو طرف شود و احتمالا اختلاف را به سطحی برساند که ایالات متحده ممکن است برای دفاع از فیلیپین فشار را بر چین افزایش دهد. واشنگتن قول داده که به پیمان دفاعی میان چین و ایالات متحده احترام بگذارد تا به کشتیهای فیلیپینی در صورت حمله چین در هر نقطه از دریای چین جنوبی، کمک کند.
فیلیپین در سال جاری (2024) 1.8 میلیون دلار بودجه برای توسعه یک سازه دائمی در جزیره توماس شول دوم در نظر گرفته است تا با استفاده از آن بتواند یک پایگاه برای تفنگداران دریایی خود و پناهگاهی برای ماهیگیران در مواقع طوفانی و اضطراری در نظر گرفته است.
در ساحل این جزیره مورد مناقشه یک کشتی غول پیکر به نام سیرا مادره به آب نشسته است و نیروی دریایی فیلیپین از ان به عنوان یک پایگاه برای نیروهای خود، استفاده میکند.
همانطور که در حکم دادگاه داوری کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS) در سال 2016 آمده، ادعای حاکمیت چین هم از بعد جغرافیایی و هم از نظر تاریخی بر جزایر این منطقه اثبات نشده و این دادگاه در همان سال رای نهایی را به نفع فیلیپین صادر کرد اما چین با حاضر نشدن در این دادگاه این رای را به رسمیت نشناخته است.
منطقه مورد مناقشه در حوزه منطقه انحصاری اقتصادی ملقب به (EEZ)است که به نظر میرسد هم از لحاظ راهبردی و هم از لحاظ منابع نفتی و ذخایر غنی برای ماهیگیری اهمیت بالایی دارد. اگر چه اکتشاف منابع نفتی در این منطقه دریایی هزینه بالایی دارد، اما چشم انداز چین بلند مدت است و علاوه بر آن این دعای حاکمیتی زمینه و بهانه حضور نظامی در این منطقه را برای پکن فراهم کرده است.
چین با ساخت و مستحکم کردن هفت جزیره در مجمع الجزایر اسپراتلی بر ادعای حق حاکمیت خود بر حدود 90 درصد از دریای چین جنوبی، پافشاری دارد.
اهمیت داشتن پایگاههای دائمی بر روی صخرهها در این منطقه برای حاکمان چین به خوبی درک شده و پکن تمام تلاش خود را میکند تا از انجام همین کار توسط فیلیپین در مورد جزیره توماس شول دوم جلوگیری کند و در نهایت به دنبال خروج تفنگداران دریایی فیلیپینی از کشتی سیرا مادره است.
از آنجایی که هیچ یک از طرفین تمایلی به عقب نشینی نشان نمیدهند و ادعا میکنند که اقدامات آنها در مناطق تحت حاکمیت ادعایی مشروع است، این اختلاف قابل حل و فصل مسالمت آمیز از طریق مذاکره یا داوری نیست و همانطور که چالشهایی در مورد ادعاهای مطرح شده چین و اختلافات با مالزی، اندونزی، و سنگاپور در دهههای گذشته وجود دارد به نظر میرسد این تنش ها ادامه دار است و میتوانند به راحتی به سطوح خطرناکی افزایش پیدا کنند و تمایل و توانایی ایالات متحده برای دفاع از متحد خود را مورد آزمایش قرار دهند.
خوانش چین از وضعیت
از منظر چین، پیکربندی عوامل فعلی، دریچهای از فرصت را برای پیشبرد دستور کار در دریای چین جنوبی باز کرده است.
هنگامی که نیروی دریایی فیلیپین در سال 1999 یک جوخه از تفنگداران دریایی خود را در کشتی سیرا مادره در جزیره توماس شول دوم مستقر کرد، مقامات چینی خواستار خروج نیروهای فیلیپین از این کشتی شدند. به گفته چین، مقامات فیلیپین در زمان رییس جمهوری وقت؛ جوزف استرادا (2001-1998) قول دادند که این کار را انجام دهند. با این حال، فیلیپین به حفظ سیرا مادره در دومین توماس شول با جوخهای از تفنگداران دریایی در کشتی ادامه داد و به چین گفت که دلایل فنی آنها را از خارج کردن کشتی باز داشته است.
فیلیپین اخیرا ادعاهای چین مبنی بر اینکه مانیل قولی مبنی بر خروج از سیرا مادره داده را رد کرده است. فردیناند مارکوس جونیور، رییس جمهوری فعلی فیلیپین سال گذشته گفت: «من از چنین ترتیبات یا توافقی اطلاع ندارم که فیلیپین کشتی خود را از قلمرو خود خارج کند. اگر چنین توافقی وجود داشته باشد، من اکنون آن توافق را لغو میکنم.»
علیرغم پشت سر گذاشتن وعدهها مبنی بر حذف کشتی، چین این روایت را مطرح کرده است که فیلیپین اقدامات تحریکآمیزی از زمینگیری سیرا مادره گرفته تا حفظ آن در دهههای گذشته، و اکنون در تلاش برای ساختن یک سازه دائمی انجام داده است. بنابراین، به گفته پکن، مانیل مسئول تشدید تنش است که گویا قرار توجیهی برای اقدامات متقابل چین باشد.
چین برای پیشبرد استراتژی خود سعی کرده فیلیپین را نسبت به دیگر اعضای آسه آن منزوی کند.
و در حال پیشبرد مجموعه ای از فعالیتهای دیپلماتیک از جمله پروژههای پیشنهادی طرح کمربند و جاده با سایر کشورهای دارای ادعا در دریای چین جنوبی مانند اندونزی، مالزی و ویتنام است.
در همین حال، فیلیپین ابتکاری برای وادار کردن ویتنام و مالزی به مذاکره درباره یک منشور رفتاری جداگانه در دریای چین جنوبی با مانیل جدای از مذاکرات اصلی COC ASEAN و چین که در دو دهه گذشته پیشرفت بسیار کندی داشته است، طرحی کرده که البته تا امروز نتیجه مطلوبی در منطقه نداشته است.
آسه آن برای اولین بار تنها در مورد دریای چین جنوبی بیانیه مشترکی صادر کرد که در آن وزرای خارجه این گروه نسبت به تنش ها در «حوزه دریایی ما» ابراز نگرانی کرد و خواستار «گفتگوهای مسالمت آمیز بین طرفین» شد.
با این حال، پیچیده کردن استراتژی فیلیپین موضع ویتنام بوده است. در حالی که هانوی از حکم 2016 به نفع فیلیپین توسط دادگاه داوری UNCLOS حمایت کرد، ویتنام به ادعاهای خود در مورد مجمع الجزایر پاراسل و اسپراتلی ادامه میدهد و چین و فیلیپین را به دلیل افزایش تنش در دریای چین جنوبی مورد سرزنش قرار داده است.
چین همچنین امیدوار است از اختلافات درون خود فیلیپین استفاده کند. در حالی که مارکوس به دنبال اتحاد نزدیک با ایالات متحده و متحدانی مانند ژاپن برای مقابله با فشارهای چین است، مخالفتهای داخلی زیادی ایجاد شده است. رودریگو دوترته؛ رییسجمهور سابق، سارا دوترته؛ دختر و معاون رییسجمهور سابق و گلوریا ماکاپاگال آرویو، رییسجمهور پیشین، علنا از موضع تند مارکوس علیه چین انتقاد کرده و معتقداند در این شرایط خطر تبدیل فیلیپین به میدان نبرد بین ایالات متحده و چین احتمال بالایی دارد.
با این حال، چین ممکن است مایل باشد علیه درگیر شدن واقعی ایالات متحده در این مناقشه شرطبندی کند. در بحبوحه اختلافات سیاسی فزاینده بر سر کمکهای ایالات متحده به اوکراین و اسرائیل، ایالات متحده در سال 2024 به عنوان یک سال چالش برانگیز با یک انتخابات ریاست جمهوری و رقابت بسیار نزدیک ترامپ و بایدن روبرو است.
در این زمینه، کاملا مشخص نیست که آیا افکار عمومی داخلی آمریکا از درگیر شدن ایالات متحده در درگیری نظامی با چین حمایت میکند یا خیر. حتی اگر این اراده وجود داشته باشد، مشخص نیست که آیا ایالات متحده میتواند منابع مورد نیاز برای مقابله با سه جنگ منطقهای را به طور همزمان بسیج کند.
به هر حال، در حالی که بیرون راندن فیلیپین از جزیره توماس شول دوم در تلاشهای استراتژیک چین برای اعمال حاکمیت بر منطقه بر هیچ کس پوشیده نیست، ادعاهای رقبای چین بیش از هزاران مایل دورتر از وطن در میان مردم ایالات متحده رتبه بسیار پایینی دارد که باعث شده مقامات و کارشناسان روابط بینالملل از چشمانداز تضعیف اعتبار و تعهدات ایالات متحده در قبال متحدان ناامید شوند.
پکن بسیاری از جزایر و ویژگیهای دریای چین جنوبی را بهطور نظامی تصرف کرده است که در مهمترین نمونه آن تصرف جزیره توماس شول اول در سال 2012 بود و ایالات متحده بدون اینکه اقدام خاصی انجام دهد تنها نظارهگر بود.
ریسک محاسبه شده پکن
در مجموع، ارزیابیهای مطلوب چین از وضعیت کنونی به نفع خود، احتمالا باعث میشود که تاکتیکهای صبورانه و بلند مدت پکن تداوم داشته باشد. استراتژی سنتی چین نشان میدهد که برای دستیابی به اهداف خاص دارای ارزشهای استراتژیک نامتقارن، گامهای کوچکی برمیدارد. گامهایی ارزش بروز جنگ و درگیری را برای طرف مقابل (آمریکا) غیر ضروری دانسته و خطر وارد شدن به درگیری نظامی مستقیم آمریکا با چین را به حداقل میرسانند. پکن نیز خواهان درگیری نیست، اما از سال گذشته تا امروز تحرکات و رفتار آن نشان میدهد که احتمالا حاضر است برای پیشبرد منافع اصلی خود در منطقه، ریسک حساب شدهای را متحمل شود.
اگر پیش بینی چین در این محاسبات درست باشد، جرات میکند تا اقدامات تهاجمیتری را برای اشغال صخرههای دریای چین جنوبی انجام دهد.
با این حال، اگر چین اشتباه کند و ایالات متحده آماده عقب راندن تلاش پکن برای گسترش داراییهای خود در دریای چین جنوبی باشد، خطر درگیری نظامی به میزان قابل توجهی بالا میرود.
به طور خلاصه، سال 2024 نشان خواهد داد که کدام یک از دو سناریوی بالا یعنی تسلط کامل چین بر دریای چین جنوبی یا درگیری بین چین و ایالات متحده، احتمال بیشتری دارد.