فرازی از بیانات حضرت امام در دیدار اعضای «تجمع روحانیت مبارز ایران در خارج کشور»، شاهدی است گویا بر یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی اندیشه سیاسی امام خمینی. اعتبار رأی اکثریت به عنوان یک مبنای عقلایی و شرعی در تصمیمات مهم سیاسی و اجتماعی در موارد اختلاف نظر در تشکلها و نهادهای جمعی، که دلیلی معتبر و یا برهانی قاطع بر آن وجود ندارد را به وضوح می توان در این بیان امام خمینی ملاحظه نمود.
پایگاه خبری جماران؛ دکتر حمید انصاری: در ادامه برنامه انتشار اسناد دفتر حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) چند مطلب جدید منتشر می شوند.
تاریخچه این مطالب به 47 سال پیش، تیر ماه سال 1355 باز می گردد. یک سال پیش از آنکه بواسطه برخی علل داخلی و خارجی اندک تغییری در سیاست سرکوبگرانه رژیم پهلوی در سال 56 پدید آید، همه 20 نفر اعضای «تجمع روحانیت مبارز ایران در خارج کشور» با توصیه امام خمینی در جلسه ای چند ساعته در تیر 1355 در نجف اشرف برای رفع اختلافات برخی اعضا و تقویت انسجام تشکیلات خویش بر سر مواد میثاقنامه و یا اساسنامه مدون مبارزاتی مجمع به توافق رسیده و اعضای هسته مرکزی تشکل را انتخاب نمودند. 20 روز پس از آن امام خمینی اعضای مجمع را در منزل خویش فراخواند و طی سخنانی ضمن تقدیر از اقدام ارزنده آنان چند رهنمود تعهد زا و راهگشا برای ادامه فعالیتهای مبارزاتی در آن فضا و شرایط بسیار دشوار مبارزه در غربت بیان فرمود.
مرحوم آیت الله شیخ اسماعیل فردوسی پور عضو مجمع مذکور و یکی از سه عضو هسته مرکزی مجمع، مأموریت درج سوابق دبیرخانه ای هسته مرکزی مجمع را در همان سالهای 55 تا پیروزی انقلاب در سال 57 در دفتری که به همین منظور تهیه کرده بود بر عهده گرفت. خوشبختانه وی که به دقت این دفتر را طی سالهای طولانی نگهداری نموده بود طی یادداشتی که شرح آن در ادامه خواهد آمد همراه با یکی از پنج نسخه اصل میثاقنامه مذکور که به امضای اعضا مجمع رسیده است، برای نگهداری دائمی در موزه آثار مربوط به نهضت امام خمینی، به یادگار گرانقدر حضرت امام تحویل نموده است.
در ابتدای همین دفتر مرحوم آقای فردوسی پور عین متن یادداشت برداری شده از خلاصه فرمایشات امام خمینی در آن جلسه را که توسط آقای محتشمی پور ثبت گردیده بود، در همان زمان با دقت امانت دارانه درج نموده است. هر چند که قدمت این دفتر و وثاقت نویسنده آن و تأیید کامل محتوای این متن از ناحیه دیگر آثار حضرت امام در حصول اطمینان نسبت به اعتبار آن کافی بود اما جهت اطمینان بیشتر با توجه به وسواسی که اینجانب در انتساب مطالب به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران داشته و دارم بر آن شدم تا دلایل اعتبار آن را با گواهی شاهدان زنده آن دو نشست، بررسی و تکمیل نمایم. اسامی کامل اعضای مجمع مذکور در ادامه خواهد آمد؛ در دو روز گذشته که موفق شدم با 6 تن از امضا کنندگان میثاقنامه – که خوشبختانه در قید حیاتند - حضرات حجج اسلام و آیات، آقایان: ناصری، رحمت، سجادی، روحانی، فاضل فردوسی و طاووسی تماس بگیرم و ضمن قرائت متن خلاصه بیانات امام و متن میثاقنامه مذکور نظر ایشان را در رابطه با دو متن جویا شوم، حضرات نامبرده بالاتفاق بر اصالت سخن منسوب به امام و امضاهای میثاقنامه و قطعیت جلسه امام خمینی و بر وثاقت راوی گواهی دادند و هر یک از این بزرگواران نکاتی ارزنده از اصل ماجرا و جزئیات آن را یاد آور شدند که انشاء الله با همت پایگاه اطلاع رسانی جماران در پیگیری و ضبط و انتشار خاطرات این عزیزان و دیگر اعضای نهضت مذکور، پس از انتشار این نوشتار، زوایای فراوانی که از این مقطع در سیر مبارزات ملت ایران و یاران حضرت امام در سینه ها ناگفته مانده است برای نسل جوانمان و آیندگان بازگو شوند .
افزون بر شهادت صریح نامبردگان، به کتابهای خاطرات برخی از حاضران در آن نشست، از جمله خاطرات مرحوم آقای دعایی و مرحوم سید رضا برقعی و مجموعه بسیار مفصل و مستند 9 جلدی خاطرات مرحوم محتشمی پور که هنوز منتشر نشده و در دست تنظیم و آماده سازی برای انتشار می باشند، و همچنین خاطرات مرحوم آقای فردوسی پور مراجعه نمودم. با مشاهده تصویر عین میثاقنامه مذکور و عین متن بیانات امام خمینی در جلد دوم خاطرات (منتشر نشده) مرحوم حاج آقای محتشمی پور که یکی از سه نفر عضو هسته مرکزی مجمع روحانیون مبارز در نجف اشرف بوده است، و توضیحات آقای فردوسی پور در همین رابطه، یقین بر صحت و اصالت هر دو متن حاصل گردید که اینک در ضمن این نوشتار تقدیم پژوهشگران و خوانندگان محترم می شود.
فرازی از بیانات حضرت امام در دیدار یادشده، شاهدی است گویا بر یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی اندیشه سیاسی امام خمینی. اعتبار رأی اکثریت به عنوان یک مبنای عقلایی و شرعی در تصمیمات مهم سیاسی و اجتماعی در موارد اختلاف نظر در تشکلها و نهادهای جمعی، که دلیلی معتبر و یا برهانی قاطع بر آن وجود ندارد را به وضوح می توان در این بیان امام خمینی ملاحظه نمود. ضمن اینکه این بیان امام در شرایطی از خفقان حاکمیت مطلق شاه و ساواک و اقتدار رژیم پهلوی ایراد شده است که احدی حتی خوش بینانه ترین افراد نیز کمترین احتمالی برای سرنگونی شاه و برچیده شدن نظام شاهنشاهی و پیروزی نهضت امام خمینی در آن زمان را نمی داد؛ بدین جهت این بیانات در حقیقت مهر بطلانی است بر دروغ گویی و داستان پردازی کسانی که تأکید امام خمینی در مصاحبه های خویش در نوفل لوشاتو فرانسه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن بر جایگاه رأی اکثریت در نظام جمهوری اسلامی را، سوار شدن بر موج خواسته عمومی مردم و در مغایرت با اعتقاد دینی و مشی سیاسی واقعی امام معرفی کرده اند.
همچنین سخن امام در این دیدار نادرستی تحلیل کسانی که تأکید امام خمینی بر جمهوریت نظام را از باب احتجاج با مخالفان و یا از باب اضطرار و اقتضای ضرورت ناشی از افکار عمومی در سال 57 بیان کرده اند آشکار می سازد. این موضوع بخصوص زمانی برجسته تر می شود که توجه کنیم در فضای سیاسی زمانی و مکانی این دیدار، سخن امام ناظر بر انتخاب نمایندگان مردم در مصادر نظام دینی در انتخاباتها نیست بلکه پیش از آن، سخن از حجیت نظر و روشی است برای خروج از بن بست اختلاف نظرها در تشکلهای دینی در مسیر دشوار مبارزات سیاسی در مقام تصمیمات مهمی که در بسیاری موارد ، آزادی و سلامت، و حتی جان افراد را به مخاطره می افکند و نتیجه تصمیمات آن چه بسا بر کیان دین و مرجعیت و حوزه های علمیه و حتی کیان جامعه ایران و مبارزان آن اثر می نهاده است.
نکته جالب دیگر اینکه، هم در جمله توضیحی مندرج در آغاز متن پیام امام و هم در ابتدای میثاقنامه مجمع که هر دو در تیر سال 1355 نوشته شده اند از واژه «امام خمینی» استفاده شده است. این دو سند مکتوب، نمونه ای از دهها اسنادی هستند که نادرستی اظهارات برخی از مغرضینی که بکار بردن این عنوان برای حضرت امام را بر نتابیده و آنرا صرفا محصول فضای احساساتی دوران شور انقلاب در سال 57 دانسته اند و همچنین نادرستی تصور مشهور عامه و حتی خواص از نخبگان و پژوهشگران را بر اینکه استفاده از این عنوان برای نخستین بار در مراسم بزرگداشت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی در هشتم آبان سال 1356 بکار رفته است را نیز گوشزد نموده و تصحیح می نماید؛ البته استفاده از این عنوان در سخنرانی مذکور در جمعیت انبوه حاضر در مراسم و خصوصا توزیع نوار این مراسم و مراسمهای مشابه در سال 56 در سطح کشور، کاربرد این عنوان را در سطح عموم جامعه رسمیت بخشید.
یاد آور می شوم که – شاید - برای نخستین بار عنوان «امام خمینی» در کتاب معروف «سرود جهشها» اثر نویسنده برجسته و ادیب و حکیم الهی، زنده یاد استاد محمد رضا حکیمی در سال 1342 بکار رفت و منتشر شد و در سال پس از آن تحت تأثیر دیداری که بین استاد حکیمی و شاعر مبارز سیاسی آن زمان : نعمت میرزازاده متخلص به " م.آزرم" پدید آمد همین عنوان در قصیده بلند و حماسی «به نام تو سوگند» و با مطلع: «ای ز وطن دور ای مجاهد در بند» در محافل ادبی و سیاسی آن وقت انتشار وسیع یافت. همچنین از نخستین سالهای استقرار امام خمینی در تبعیدگاه دوم در عراق خصوصا از سال 1348 به بعد، در تیتر معرفی برخی از پیامهای امام خمینی که در نجف اشرف و سوریه و لبنان و پاکستان و افغانستان و دیگر بلاد به زبان عربی و فارسی منتشر می شدند از همین عنوان استفاده شده است چنانکه در ایران نیز در عنوان کتاب ولایت فقیه امام خمینی که با اسم مستعار «نامه ای از امام موسوی کاشف الغطا» منتشر شد همین عنوان «امام» استفاده شده بود.
متن و تصویر یادداشت آقای فردوسی پور در رابطه با تحویل دفترچه سوابق مجمع روحانیون مبارز در نجف:
مرحوم آیت الله حاج شیخ اسماعیل فردوسی پور (متوفای 26 بهمن 1385) که همراه با آیت الله محمد رضا ناصری (امام جمعه فعلی یزد) و مرحوم حجت الاسلام محتشمی پور سه عضو برگزیده نشست اعضای مجمع به عنوان هسته مرکزی آن بوده اند در تاریخ 20 آذر 1379 (شش سال قبل از رحلتش) طی یادداشتی دفتر مربوط به سوابق دبیرخانه ای مجمع روحانیون مبارز ایران در نجف را برای نگه داری همیشگی در موزه آثار مرتبط با نهضت امام خمینی تحویل یادگار امام داده است. متن یادداشت ایشان که در یکی از صفحات سفید همان دفتر و به خط ایشان مرقوم گردیده به قرار زیر می باشد:
« بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
با درود و سلام فراوان به روح پر فتوح امام راحل حضرت آیة الله العظمی خمینی اعلی الله مقامه الشریف و ارواح طیبه شهید آیة الله حاج آقا مصطفی و مرحوم یادگار امام حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای حاج سید احمد آقا خمینی نورالله مضجعهما و حشرهم مع اجدادهم الطیبین الطاهرین
محضر مبارک حجةالاسلام و المسلمین جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی یگانه یادگار امام رضوان الله علیه و امید ملت ایران، بنا به پیشنهاد دوستان محترم این دفتر را که یادگار فعالیتهای دوران نجف اشرف میباشد فراز میآورم، تا به عنوان یادگار در موزه آثار نگهداری شود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اسماعیل فردوسیپور
20/9/79 »
تشکیل جلسه مجع روحانیون در نجف و تعیین اعضای هسته مرکزی:
آقای فردوسی پور در خاطراتش درباره فاصله چندین ساله شکل گیری تدریجی نهضت روحانیون مبارز در عراق تا تشکیل جلسه برای تعیین اعضای هسته مرکزی و امضای مرامنامه مجمع، با اشاره به برخی از فعالیتهای تبلیغی علیه رژیم پهلوی ذیل عنوان روحانیون مبارز همانند انتشار نشریه 15 خرداد توسط ایشان و آقایان سید حمید روحانی و حسن کروبی، اجرای برنامه هفتگی رادیویی به وسیله مرحوم آقای دعایی بعنوان سخنگوی روحانیون مبارز ، می گوید: «... البته برنامه ای که ایشان اجرا می کرد با مشورت بقیه برادران بود. ... برادرهایی هم که آنجا حضور داشتند بطور متفرق و قاچاق از طریق آبادان و خرمشهر و یا از طریق کویت یا پاکستان و از راههای مختلف خودشان را به عراق رسانده بودند... فعالیتها در آنجا انفرادی بود هرکسی خودش به سلیقه خودش با ایران روابط داشت و اطلاعاتی پیدا می کرد، کارهای انقلابی انجام می داد، گاهی هم جلساتی تشکیل می شد منتهی آن جلسات خیلی مفید نبود و منجر به اختلاف و دعوا می گردید... امام هم کم و بیش از این اختلافات مطلع بودند و از اینکه وقتی ما دور هم می نشینیم و بین ما اتحاد نظر و وحدت وجود ندارد رنج می بردند و همینطور شهید حاج آقا مصطفی خمینی هم از این اختلافات ناراحت می شدند؛ بالاخره به این نتیجه رسیدیم که یک تشکیلاتی درست کنیم و همه با هم به اتفاق آرا کار را انجام بدهیم. جلسه ای تشکیل شد در آن جلسه تصمیم بر این شد که رأی گیری کنیم و به عنوان هسته مرکزی روحانیت مبارز خارج از کشور سه نفر را انتخاب کنیم...»
در خاطرات (منتشر نشده ) مرحوم محتشمی پور نیز برگزاری این جلسه و همچنین جلسه بعدی اعضای مجمع با امام خمینی همراه با توضیحات بیشتر بیان گردیده است .
متن کامل صورتجلسه این نشست که در حقیقت بمنزله مرامنامه مجمع و شرایط عضویت و تعیین اعضای هسته مرکزی می باشد و عین آن در دفتر مذکور باز نویسی شده است به اضافه توضیحات آقای فردوسی پور درباره نسخه های صورتجلسه و امضاهای آن که در انتهای متن آمده است به شرح زیر می باشد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
28 جمادی الاخرة 1396 [مطابق با 6 تیر 1355]
به یاری خداوند متعال و در پرتو توجهات خاصه ولی عصر حجة بن الحسن عجل الله فرجه الشریف و تحت رهبری امام خمینی دامت برکاته و افاضاته؛ در آخرین گردهمایی برادران آقایان: 1- دعایی 2- موسوی سیدهادی 3- کروبی 4- طاوسی 5- قاسمپور 6- رحمت 7- ناصری 8- املائی 9- سجادی 10- نعمتی 11- انصاری 12- ثقفی 13- نیکنام 14- فاضل 15- فردوسی 16- برقعی 17- محتشمی 18 موسوی سیدباقر 19- سمیعی غایب 20 روحانی در تاریخ 28/6/1396 – آقایان محتشمی، ناصری و فردوسی را به عنوان هسته مرکزی و گسترش پذیر تشکیلات روحانیون مبارز ایرانی خارج از کشور انتخاب نمودند.
شرایط اولیه برای همکارگیری که برای ایجاد همکاری، حداقل آن در نظر گرفته میشود:
- رازداری و امانت
- احساس مسئولیت
- تعهد و آمادگی کامل برای فداکاریهای لازم
- تبعیت از اکثریت آراء و عدم تکروی
- محبت و صمیمیت نسبت به افراد و نداشتن کینه و غضب
- صداقت و صراحت در گفتار و دروغ نگفتن
- التزام عملی به رهبری امام خمینی دامت برکاته
- احترام به شخصیت افراد و عدم تحقیر آنان
شرایطی که انتخاب شدگان، طبق آن در آینده عمل خواهند کرد:
- التزام عملی به رهبری حضرت آیة الله العظمی خمینی و در جریان گذاردن معظم له نسبت به فعالیتها و پیروی کامل از آن حضرت.
- کسانی که تشکیلات پیشنهاد عضویت [در هسته مرکزی] به آنان مینماید باید بپذیرند (البته به هر فرد در صورت اتفاق آراء پیشنهاد عضویت میشود.)
- افراد تا موقعی که عضو [هسته مرکزی] نشدهاند متعهدند که در محدوده فعالیتهای جمع دخالت نکرده نسبت به آن بی طرف باشند. مگر در موردی که از طرف تشکیلات به آنان پیشنهاد همکاری شده باشد. و هرگاه تشکیلات مزبور توانست 70% افراد را در بر گیرد، میتواند در صورت لزوم، دیگران را از هرگونه فعالیتی بازدارد بدین معنی که وابستگی او را به:«تجمع روحانیت مبارز خارج از کشور» تا آنجا که میتواند نفی کند.
این قطعنامه در آخرین تجمع در پنج نسخه نوشته شد و به امضاء همه رسید یک نسخه خدمت امام خمینی و یک نسخه نزد حاج آقا مصطفی و سه نسخه دیگر نزد اعضاء کمیته مرکزی است.
امضاء 19 نفر از برادران
توضیح: آقای سمیعی هنگام رأی گیری غایب بودند لیکن در تجمع اعضاء حاضر و امضاء کردند.
آقای روحانی امضا نکردند گرچه در جلسه رأی گیری حاضر و رأی دادند. لیکن عملا التزام خود را به وسیله حاج آقا مصطفی [کلمه ناخوانا، "نفی" یا "نقل" ...] کردند.»
در متن فوق منظور از «سمیعی» شهید محمد منتظری می باشد که نام مستعار وی در نجف اشرف و خارج کشور بوده است.
اسامی کاملتر افرادی که در متن فوق عمدتا با نام خانوادگی ذکر شده اند، در گزارشی که ساواک یکسال و نیم بعد در رابطه با همین جلسه و فعالیتهای آنان تنظیم کرده است بدین صورت بیان شده است :
«حدود یکسال و نیم پیش عدهاى از روحانیون افراطى و منحرف مقیم نجف اشرف به منظور تمرکز کارها و مشخص شدن وظیفه اصلى هر یک، اقدام به انتخاب سه نفر نماینده از بین خود کردهاند تا فعالیتهاى ضد ایرانى را این سه نفر به نمایندگى از سوى دیگران تحت عنوان «روحانیون مبارز خارج کشور» انجام دهند. روحانیون افراطى که مبادرت به انتخاب نماینده کردهاند عبارتند از: سید محمود دعایى، شیخ محمّد طاووسى، شیخ محمّدحسین املاء ىخوزانى، محمّد منتظرى (معروف به سمیعى)، سید صادق زیارتى سنگسرى (معروف به روحانى)، سید هادى موسوى میان پشته، شیخ حسن کروبى، شیخ اسماعیل فردوسى، سیدعلیاکبر محتشمى، شیخ محمّدرضا ناصرى، سید باقر موسوى مازندرانى، فتحالله قاسم پور، شیخ ابراهیم موسى حبیب (معروف به فاضل)، سید رضا اسماعیل میرداماد (معروف به برقعى)، سید محمّد سجادى، [شیخ محمد حسن] ثقفى، شیخ مرتضی نیکنام، شیخ محمدرضا رحمت، شیخ انصارى نجفآبادى. افرادى که از بین آنان به عنوان نماینده برگزیده شدهاند، عبارتند از: شیخ اسماعیل فردوسى، علیاکبر محتشمى و شیخ محمّد ناصرى. پس از انتخاب سه نفر مذکور، دو نفر دیگر از همین افراد به اسامى سید محمود دعایى و شیخ حسن کروبى به خمینى مراجعه و سه نفر موصوف را به عنوان نمایندگان روحانیون مبارز به وى معرفى کرده و از او خواستهاند هر موضوعى که در نظر دارد در سطح وسیعى انجام دهد، از قبیل تهیه و پخش اعلامیه یا ارسال نامه به گروههای مختلف، به یکى از این سه نفر احاله نماید. خمینى خواسته آنان را پذیرفته و از آن زمان اقدامات خمینى توسط این سه نفر انجام و پیگیرى شده و آخرین اقدام آنان چاپ جزوه سخنرانى خمینى و ارسال سه فقره آخرین نامه او به ایران است.
نظریه یکشنبه: خبر صحتدارد، اقداماتى که این افراد تحت عنوان روحانیون مبارز در خارج کشور انجام میدهد شامل تهیه اعلامیههای مضره علیه ایران، تکثیر نامههای خمینى، تکثیر اعلامیههایی که از خارج به نجف میرسد، همکارى با عناصر منحرف در داخل و خارج ایران، کمکهاى مادى و معنوى به خرابکاران از جمله گروه به اصطلاح مجاهدین خلق. ضمناً درباره اغلب افراد مندرج در گزارش فوق مستمراً مطالبى به عرض رسیده و تعدادى از آنان همانهایى هستند که در زمان تیرگى روابط ایران و عراق به سفارت شاهنشاهى در بغداد حمله و کارمندان را مضروب کردند. درباره شیخ محمّد ناصرى نیز به استحضار میرساند مشارالیه همان فردى است که چند سال پیش هنگام توزیع اعلامیههای خمینى در مراسم حج در عربستان سعودى دستگیر و به ایران اعزام گردید و سرانجام تحویل مقامات عربستان سعودى شد.»
در گزارش فوق به اشتباه نام کوچک جناب حجت الاسلام قاسم پور که «سیف الله» می باشد، «فتح الله» ذکر شده است.
در خاطرات (منتشر نشده) آقای محتشمی پور از این نشست و محتوای صورت جلسه آن چنین یاد شده است: «جلسهاى در منزل آقاى شیخ محمدرضا ناصرى با حضور اعضاى روحانیون مبارز برگزار شد که بیش از 3 ساعت به طول انجامید. در آن جلسه بحث پیرامون چگونگى فعالیت سیاسى این مجموعه در خارج از کشور صورت گرفت و مقرّر گردید تشکیلات روحانیون مبارز داراى ضابطه و قانونمند باشد و اساسنامهاى تنظیم شود تا فعالیتها در یک چارچوب معین قرار گیرد. به دنبال آن، اساسنامه و مرامنامه تشکیلات به صورت تلفیقى نوشته و در ده، دوازده بند تدوین شد. همچنین مقرّر شد افرادى که از سوى جمع، رابط با امام هستند، دقیقاً مشخص بشوند و اینگونه نباشد که هر کسى از نام و اسم روحانیان و ارتباط با امام استفاده بکند و مستقلاً حرکتى انجام دهد. در این جلسه تصمیم گرفته شد که یک هسته مرکزى انتخاب شود که با امام در ارتباط باشند و امام کلیه کارهایى را که ارجاع میدهند از طریق این هسته صورت گیرد و دوستان هم با این هسته همکارى کنند.
در پى این تصمیم، با انجام رأى گیرى هسته مرکزى انتخاب و برگزیده شد و آقایان محمّدرضا ناصرى، اسماعیل فردوسى پور و بنده انتخاب شدیم.»
تصویر نسخه اصل صورتجلسه یاد شده که به امضای اعضا رسیده است و در برگه ای جداگانه در داخل دفتر سوابق مجمع قرار گرفته بدین صورت است:
متن خلاصه بیانات امام خمینی مندرج در دفتر مذکور:
مرحوم فردوسی پور درباره دیدار اعضای مجمع با امام خمینی بعد از جلسه مذکور می گوید: «بعد از اینکه این انتخابات برگزار شد ما خدمت امام رسیدیم و به ایشان اطلاع دادیم که ما چنین جلسه ای داشتیم و چنین انتخاباتی برگزار شده است و این سه نفر هم به عنوان هسته مرکزی انتخاب شدند و بعد از این هم هر فعالیت سیاسی بشود دسته جمعی و از طریق این سه نفر برگزار خواهد شد. ایشان از این کار خیلی خوشحال شدند و مطالبی بیان کردند که آقای محتشمی همان موقع یادداشت کردند که آن نوشته به این شرح است: بسم الله ....»
آقای فردوسی پور پس از قرائت متن سخنان امام در پاسخ به این سوال که آیا این عین فرمایشات امام است؟ می گوید: «بله عین فرمایشات ایشان است که در آن موقع گفته و نوشته شده است. برادران ما همه مقید بودند که به این فرمایشات امام ملتزم باشند و عمل کنند و از آن زمان دیگر آن اختلافات و درگیریهایی که بود و حساسیتهایی که ایجاد می شد رفع گردید».
عین متن بیانات امام در دیداری که 21 روز پس از نشست اعضای مجمع، در شامگاه 27 تیر 1355 با حضور اعضای مجمع در نجف اشرف در منزل امام خمینی برگزار گردید و متن این بیانات بعنوان مطلع در دفتر سوابق فعالیتهای مجمع بازنویسی شده است بدین شرح می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصهای از مصاحبه برادران با امام خمینی(دام ظله) شب یکشنبه 20 رجب/ 96
و پیام معظم له به برادران:
عمده ادامه این اتحاد است؛ من هرچه فکر میکنم که ما بر سر چه و برای چه اختلاف داریم؟! اگر بر سر دنیا است ما که دنیا نداریم، سر آن دُوَل با هم اختلاف دارند؛ بر سر دنیا است؛ برای حکومت است. آمریکا و شوروی [که] با هم اختلاف دارند دنیا دارند و بر سر دنیا و ریاست دنیا اختلاف دارند. اما ما که دنیا نداریم؛ دنیا ما را طرد کرده است؛ هم چپ و هم راست ما را قبول ندارند.
اما در معنویات، معنویات اختلاف ندارد. تمام انبیاء اگر جمع شوند اختلافی بین آنها نخواهد بود.
میماند اختلاف رأی و نظر؛
اختلاف در رأی و نظر هم نباید موجب کدورت بین آقایان بشود. البته سلیقهها و آراء مختلف است؛ این آقا یک طریقه را میپسندد و آن آقا یک طریقه دیگر. مانند فقها که با هم اختلاف دارند لیکن این اختلاف رأی موجب کدورت نمیشود و اگر کدورتی هم بینشان باشد باز بر سر امور دنیوی و ریاست است؛ نه برای اختلاف رأی و نظر.
بنابر این آقایان که همه هدفشان خدا است و در این گوشه دنیا – نجف اشرف – هیچ چیز در دست ما نیست. الآن ما در این گوشه نجف چه داریم؟! دست ما از همه چیز کوتاه است، چیزی از امور دنیوی در دست ما نیست تا منشأ اختلاف شود و در این راه هم که قدم گذاشتهایم – راه مبارزه – نباید اختلاف رأی و نظر موجب کدورت بین آقایان بشود.
و این کدورتی که گاهی بود و میشنیدیم باعث نگرانی و ناراحتی ما میشد.
من امیدوارم این تجمعی که شده ادامه پیدا کند و دیگر مانند اجتماعات قبلی به جدایی نیانجامد. برای اینکه اگر به جدایی انجامید اختلاف بیشتر و کدورت شدیدتر خواهد شد.
نکتهای که باید تذکر دهم و لازم است توجه داشته باشید این است که:
از آنچه حساسیت ایجاد میکند مانند بعضی مخفیکاریهایی که دیگران را حساس میکند پرهیز شود. مطالب و کارها به نظر همه و با اطلاع و آگاهی همه باشد. مثلا آقای ... نوشتهای دارند مخفیانه میآورند من ببینم دیگران فکر میکنند که چه بود؟ و ایشان چه کار میکنند؟ و حال آنکه ممکن است یک امر عادی باشد و اگر دیگران اطلاع میداشتند این حالت و حساسیت ایجاد نمیشد.
امور و مطالبی که پیش میآید باید مورد بحث و مشورت قرار گیرد و اگر اختلاف رأی و نظری هم باشد با بحث و اقامه برهان حل و رفع شود و در صورتی که دلیل قانع کنندهای نبود و نتوانستند یکدیگر را قانع کنند به رأی گذاشته شود. کاری که در همه جای عالم میکنند که تابع اکثرت آراء هستند آقایان هم بکنند و تابع اکثریت آراء باشند.
علی ایّ حال من امیدوارم این اجتماعی که شده ادامه پیدا کند و آقایان در این راهی که قدم گذاشتهاند راهی که در میان چپ و راست، راه مستقلی است موفق باشند.»
تصویر روی جلد دفتر سوابق دبیرخانه ای مجمع روحانیون مبارز در نجف اشرف: و نمونه ای از صفحات فهرستهای مندرج در این دفتر: