دکتر محمود نادری داماد مرحوم سید محمود دعایی با اشاره به برخی اظهار نظرها در فضای رسانهای و سیاسی کشور پیرامون نقش مرحوم دعائی در انتقال پیام صدام حسین به امام خمینی ( ره) این موضع گیری ها را با استناد به مواضع و سخنان نماینده فقید ولی فقیه در موسسه اطلاعات نادرست خواند و آن را سناریویی برای تخریب وجهه بنیانگذار جمهوری اسلامی توصیف کرد.
وی در گفت و گو با خبرنگار جماران با ذکر خاطره ای از مرحوم دعائی مبنی بر اینکه فقط یکبار صدام را هنگام دادن استوار نامه ملاقات کرده است، اظهار داشت؛ مرحوم دعائی رو در رو از دکتر ابراهیم یزدی بابت ذکر خاطره غیرواقعی گلایه کرد و تاکید داشت که علت اصلی حمله صدام به ایران، جبران حس تحقیر تاریخی در قرارداد 1975 الجزایر بود که با هدف از بین بردن این قرارداد، صورت گرفت.
نادری با تاکید بر اینکه امانت داری و دقت مرحوم دعایی در بیان خاطرات نهضت امام (ره) مورد اطمینان و وثوق بسیاری است، تصریح کرد: سناریوسازی ها برای تخریب چهره امام با توجه به اسناد و مدارک راه بجایی نخواهد برد.
مشروح این گفت و گو در پی می آید:
محمود نادری در پاسخ به سوال خبرنگار جماران در مورد انتشار مطالبی که توسط یکی از فعالان سیاسی در چند روز گذشته به نقل از فردی که مدعی شده مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی خاطره ای در مورد جنگ عراق و ایران به وی گفته است، گفت: اخیرا آقای شهاب الدین حائری شیرازی در رابطه با دلایل آغاز جنگ عراق علیه ایران مطلبی مطرح کرده و مدعی شده اند که فردی چند روز پیش به ایشان گفته است، مرحوم آقای سید محمود دعایی در جلسه ای در زمانی که آقای سید محمد خاتمی وزیر ارشاد بودند، عین خاطره ای را گفته اند که قبلا مرحوم آقای دکتر ابراهیم یزدی از مرحوم آقای مهندس مهدی بازرگان درخصوص دلایل شروع جنگ عراق با ایران نقل کرده بودند.
وی تصریح کرد: با توجه به نزدیکی من با مرحوم آقای سید محمود دعائی بعنوان عضوی از خانواده ایشان(داماد ایشان) لازم میدانم برای آگاهی ملت شریف ایران چند نکته را عرض کنم. نکته اول آنکه من با فردی که آقای حائری شیرازی به سخنان ایشان استناد کرده اند، صحبت کردم و ایشان منکر مطلبی شدند که آقای حائری شیرازی منتشر کرده اند و گفتند، «این مطلب به شکل و کیفیتی که آقای حائری نقل کرده و به خاطره آقای ابراهیم یزدی ربط داده مورد تأیید من نیست؛ من با آقای حائری شیرازی هم صحبت می کنم که حتما موضوع را اصلاح کند و اگر لازم باشد خودم هم حتما در این خصوص به رسانه ها توضیح خواهم داد».
نادری در ادامه گفت: نکته دوم اینکه من به آن فرد محترم هم عرض کردم، آقای دعائی زمانی که در قید حیات بودند در چندین مصاحبه با روزنامه ها و رسانه های مختلف خاطره ای که مرحوم آقای دکتر ابراهیم یزدی در این خصوص نقل کرده بودند را تکذیب کردند و حتی در مصاحبه ای تفصیلی با یکی از رسانه ها به صورت تصویری و به طور کامل و شفاف توضیح دادند که موضوع به چه شکل بوده و به وضوح تبیین کردند که این یک سناریو تنظیم شده برای تخریب وجهه حضرت امام خمینی (ره) و مقصر جلوه دادن ایشان در قضیه شروع جنگ عراق با ایران است که فیلم این مصاحبه نیز منتشر شد و در اینترنت و فضای مجازی قابل جست و جو و دسترسی است. آقای دعایی حتی این را هم به صراحت گفتند که «من فقط یک ملاقات با صدام داشتم و آن هم روزی بود که استوارنامه سفارتم را به وی ارائه کردم و هیچ ملاقات دیگری با وی نداشتم. بنابراین اینکه صدام من را احضار کرده باشد که من پیام وی را به حضرت امام (ره) برسانم به هیچ وجه صحت ندارد». من توضیحات بیشتر را ارجاع می دهم به مصاحبه خود مرحوم آقای دعائی که دقیق باشد و یک وقت چیزی را پس و پیش نگویم.
وی با ذکر خاطره ای افزود: نکته سوم این است که من به خوبی به یاد دارم روزی در معیت مرحوم آقای دعائی در مجلس ختمی در مسجد امیرالمؤمنین(ع) واقع در بلوار مرزداران(معروف به مسجد آقای اشرفی اصفهانی) شرکت کرده بودیم و مرحوم آقای دکتر ابراهیم یزدی هم به این مجلس آمده بودند، در حاشیه این مجلس مرحوم آقای دعائی به طور اتفاقی مرحوم آقای دکتر یزدی را دیدند و با گلایه به ایشان گفتند جنابعالی مطالبی راجع به جنگ و نقش امام گفته اید و در آنجا به نقل از من هم خاطراتی گفته شده که خلاف واقع است؛ من خواهش می کنم اصلاح بفرمائید، وگرنه من حتما تکذیب می کنم و خاطرم هست مرحوم آقای دکتر یزدی هم با یک حالت شرمندگی چیزی نگفتند و رفتند.
نادری تاکید کرد: نکته چهارم این است که مرحوم آقای دعائی به عنوان یک انسان سلیم النفس، متقی، با صراحت و صداقت و البته با دقت و وسواس و امانت داری کم نظیر در بیان خاطرات مربوط به نهضت امام خمینی(ره) مورد وثوق و اطمینان و احترام بسیاری است. مرحوم آقای دعائی از ابتدای نهضت حضرت امام (ره) در دهه 40 که به این نهضت پیوستند تا زمان حیاتشان در بیان هر آنچه که مربوط به حضرت امام(ره)، نهضت و انقلاب می شد به خصوص در بیان خاطراتی که به نوعی به عنوان یک روایت تاریخی محسوب می شد خیلی دقت داشتند و حساب شده نقل می کردند که هیچ کس نمی توانست در باب صحت خاطراتی که ایشان نقل می کنند کوچک ترین خدشه ای وارد کند و اگر در مجلسی بود که چند نفر دیگر هم بودند، همه تصدیق می کردند که ایشان دارای حافظه ای بسیار قوی هستند و اگر قرار بود نقل خاطره ای کنند بسیار دقت داشتند که عین حقیقت گفته شود هر چند ممکن بود برای فردی یا عده ای خوشایند هم نباشد. امانت، دقت، صداقت و سلامت نفس در بیانش شهره خاص و عام بود.
وی خاطر نشان کرد: با این وجود متأسفانه شاهد هستیم عده ای سناریویی برای تخریب چهره امام (ره) و مقصر جلوه دادن ایشان در شروع جنگ عراق علیه ایران تنظیم کرده اند و خیلی هم گسترده هر چند وقت یک بار در رسانه ها و فضای مجازی منتشر می کنند و تاسف بارتر اینکه مبنای این سناریو غیراخلاقی را نیز خاطره ای از گزارشی کاملا ساختگی قرار داده اند که مثلا مرحوم آقای دعائی در حضور حضرت امام (ره) ارائه کردند تا نتیجه مطلوب خودشان را بگیرند. البته این دست سناریو سازی ها راه به جایی نمی برد چرا که کسانی که به دنبال حقیقت هستند به خوبی میدانند اگر بخواهد اتقان یک خاطره یا روایت تاریخی برای همگان مورد پذیرش باشد، حتما باید به مبنا و اساس و سند اصلی آن توجه شود. زمانی که خود شخصی که به بیان و سخن او استناد می شود و از او خاطره یا سخنی نقل می شود و وی به صراحت تکذیب می کند، از اساس آن خاطره زیر سؤال می رود و نادرستی آن روشن می شود.
نادری افزود: خاطرم هست من همان روز مواجه مرحوم آقای دعائی و مرحوم آقای دکتر یزدی از ایشان تحلیلشان را خواستم که چرا صدام به ایران حمله کرد؟ نظرشان این بود که صدام بعد از قرارداد 1975 الجزایر دچار یک حس تحقیر تاریخی شد و بعد از انقلاب که هنوز حکومت جمهوری اسلامی ایران مستقر نشده و نظامی نوپا بود، صدام فرصت را مناسب دید تا بتواند آن تحقیر را جبران کند و آن قرارداد را از بین ببرد. در واقع احساس می کرد از دست بالاتر و قدرت بیشتری برخوردار است و می خواست آن تحقیر بعد از قرارداد 1975 الجزایر را جبران کند.
وی در پایان گفت: خوشبختانه زمان حلال بسیاری از مسائل هست و حقایق پشت پرده را روشن می کند و اگر در گذشته در مورد دلایل جنگ عراق علیه ایران ابهاماتی وجود داشت امروز بسیاری از این ابهام ها برطرف شده و اساسا شخصیت و روحیات دیکتاتوری چون صدام حسین برای همگان روشن شده و پژوهشهای زیادی مستند به اسناد تاریخی بسیاری در مورد دلایل حمله رژیم بعث صدام به ایران انجام شده که زوایای پنهان و تاریخی این جنگ تحمیلی را پیش چشم همه قرار داده که مهمترین آن روحیه قدرت طلبی جنون آمیز صدام بود که از حمله به دیگر کشورها برای رسیدن به اهدافش هیچ ابایی نداشت و نمونه بارز آن حمله صدام به متحد اصلیش در جنگ عراق با ایران یعنی کشور کویت بود. کویت که غیر از کمک و همراهی محض با صدام کاری نکرده بود که مستحق حمله باشد.