حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری در نشستی به مناسبت چهل و یکمین سالگرد شهادت آیت الله دکتر بهشتی در کانون توحید گفت: پایه و اساس شخصیت معنوی آیت الله بهشتی را صداقت تشکیل می داد. ایشان هیچ چیزی را برتر از صداقت نمی دانست. آقای بهشتی هرگز دروغ را در هیچ زمینه و اندازه ای برنمی تابید.
به گزارش جماران؛ مسیح مهاجری در چهل و یکمین مراسم سالگرد شهادت آیت الله بهشتی که شب گذشته در کانون توحید برگزار شد، گفت: از اینکه در چهل و یکمین سالگرد فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی، شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران امام و انقلاب بالاخره نوبت رسید به اینکه یکی از اقدامات عملی شهید بهشتی در زمینه معرفی اسلام تراز جهانی صورت بگیرد، خدای بزرگ را شاکرم.
وی افزود: غیر از دو سال کرونایی، جلسات خوبی همیشه برگزار می شد و مسائل مختلفی در ابعاد گوناگون شخصیتی شهید مظلوم آیت الله بهشتی در محافل مختلف گفته می شد. ولی من لااقل سراغ ندارم و اگر بوده هم مطلع نشدم که در مورد بعضی از اقدامات عملی ایشان، از جمله آنچیزی که امروز مورد بحث بنده است، مطالبی گفته شده باشد.
او ادامه داد: قبل از اینکه وارد بحث شوم، درود می فرستم به روح صدیق ارجمند برادر بزرگوار جناب آقای دکتر جواد اژه ای که بر اثر کرونا از میان ما رفتند. ایشان خدمات زیادی برای احیای آثار شهید بزرگوار ما بهشتی داشتند. یک قسمت مربوط به شورای احیای آثار شهید بهشتی بود که خود ایشان و جناب آقای دکتر محمدرضا بهشتی تاسیس کردند و بنده هم در خدمتشان بودم.
مهاجری گفت: اکثر کتابهایی که در دهه 60 منتشر شد سهم عمده کارهای مربوط به آنها را آقای اژه ای بر عهده داشتند. البته بعدا در ادامه وقتی موسسه ای را هم جناب آقای دکتر سیدعلیرضا بهشتی تاسیس کردند و انتشار آثار شهید مظلوم آیت الله بهشتی را ادامه دادند، بازهم جناب آقای (دکتر جواد) اژه ای سهم مهمی در این کار داشتند و من واقعا غبطه می خورم که چنین نیروی باارزشی را از دست دادیم و اینجا بهترین جا برای یادکردن از ایشان و قدردانی از زحمات اوست. همچنین درود می فرستیم به ارواح طیبه همه شهدای اسلام، شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و شهدای حزب جمهوری اسلامی که معمولا در این قبیل جلسات بیشتر روی شخصیت شهید مظلوم آیت الله بهشتی تاکید می شود و از این عزیزان کمتر گفته می شود. البته ما هر ساله در روزنامه جمهوری اسلامی، مختصری از زندگی همه این 72 تن را چاپ می کنیم و امسال نیز این کار را انجام خواهیم داد. ولی فکر می کنم خود آنها هم راضی هستند که بیشتر از شهید بهشتی گفته شود برای اینکه مولا و مقتدای آنها و سیدالشهدای انقلاب اسلامی ایران بود.
مدیرمسئول جمهوری اسلامی گفت: در زمینه برجستگی های شخصیتی شهید مظلوم آیت الله بهشتی، من همیشه روی کلمه مظلوم تکیه می کنم. به دو دلیل اولا امام این عنوان را به ایشان دادند و ثانیا هر کس که با شخصیت آقای بهشتی آشنایی داشته باشد می داند که در اوج مظلومیت به شهادت رسیده است و کسانی که این جنایت را انجام دادند بزرگترین ظلم را در حق ملت ایران و جهان به معنایی که خواهیم گفت، کردند. بنابراین باید این واژه تکرار شود تا نسل ها هم بپرسند که برای چه می گویید مظلوم؟! و برای آنها نیز روشن شود که علت چیست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برجسته ترین و جامع ترین علمای حوزه همیشه کسانی بودند که دارای اطلاعاتی در زمینه های علوم معقول و منقول بودند. به این جور افراد در حوزه ها می گفتند جامع المعقول والمنقول. من چون با آقای بهشتی 8 سال تمام کار علمی کردم، از 1350 تا آخر 1357. اطلاع جامع و کاملی از شخصیت علمی ایشان دارم و خدمت شما عرض می کنم که ایشان فراتر از این عنوان بود. چون علاوه بر علوم معقول و منقول، و سایر علوم مطرح در حوزه های علمیه، در علوم روز هم متبحر بود و نه فقط آشنا که صاحبنظر بود. در علوم غربی، فلسفه غربی را هم می دانست و در بسیاری از علومی که شاید در آن مقطع در دانشگاه های ما مطرح نبود، ایشان وقوف داشتند.
مهاجری با بیان اینکه آقای بهشتی در 18 علم مجتهد بود، گفت: ایشان علاوه بر این ها بر سه زبان زنده دنیا مسلط بودند و همین باعث می شد که بتوانند اولا از منابع علمی دنیا به صورت مستقیم استفاده کنند و ثانیا بتوانند خودشان هم برای انتقال مطالب خود به دیگران به زبان های مختلف فعالیت کنند و محدود به زبان فارسی یا محتاج به مترجم که خیلی وقت ها تغییراتی در مطلب می دهد، نباشند. این برجستگی بسیار مهمی است که به لحاظ اطلاع از زبان و مراجعه به متن اصلی می توانستند داشته باشند. جامعه شناسی، روان شناسی، ادیان و مذاهب، اقتصاد، تاریخ عمومی، حقوق، سیاست از رشته های علومی بود که آقای بهشتی در آنها متبحر بودند.
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی افزود: علاوه بر این ها آقای بهشتی در علوم معقول، به فلسفه و عرفان اسلامی اکتفا نکردند و همانطور که عرض کردم به سراغ فلسفه و عرفان غرب هم رفتند. و جامع ترین فرد زمان خود در علوم بودند.
وی گفت: در بخش معنوی، پایه و اساس شخصیت معنوی آیت الله بهشتی را صداقت تشکیل می داد. من چون با ایشان خیلی کار کردم و در آن بخش معنوی هم عمد داشتم که از ایشان استفاده کنم این را با تمام وجود لمس کردم که آقای بهشتی هیچ چیزی را برتر از صداقت نمی دانست. کسانی که با آقای بهشتی زیستند و با ایشان آشنایی داشتند این را می دانند که آقای بهشتی هیچ گاه دروغ را در هیچ زمینه و اندازه ای برنمی تابید و صداقت را اصل اساسی و مهم اعتماد به دوستان و همکاران و هر کس دیگری می دانستند.
مهاجری ادامه داد: ما آن زمان نمی دانستیم که چرا آقای بهشتی تا این اندازه روی صداقت تاکید می کنند. حالا الان که دروغ را به عنوان اصل می بینیم و دغل را پایه می بینیم و صداقت را تبعید شده می بینیم، می فهمم که آقای بهشتی چرا تا این اندازه روی صداقت تکیه می کردند.
وی افزود: این جمله هم از ایشان است که فرمودند مسئولان را بر اساس اولین معیار یعنی صداقت انتخاب کنید و همین طور این جمله که خداوندا شاهد و گواه باش که در طول این مدت همواره در حدی که می توانسته نظر ما در کارها دخالت داشته باشد، در پی آن بوده ایم که صادق ترین، مخلص ترین و خدوم ترین ها را به مردم معرفی کنیم و آنها سر کار بیایند و اگر در مواردی خلاف این بوده است، صادقانه می گوییم فقط و فقط اشتباه کرده بودیم و درست نشناخته بودیم. خود همین هم نشانه صداقت است که ما یک زمانی کسی را بر سر کار گمارده و بعد بفهمیم اشتباه کرده ایم و به اشتباه خود اعتراف کنیم. امروز اما اعتراف به اشتباه اصلا وجود ندارد. بزرگترین کارهای خلافی را هم که انجام دهند، اعترافی وجود ندارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: عبادت، خودسازی، تهذیب نفس، صفا، صمیمیت، خدمت به مردم، وفای به عهد و تمام بخش های دیگر معنوی که در وجود آقای بهشتی بود از نظر بنده منشاءش صفا و صمیمیت بود.
او ادامه داد: ایشان با خدا صفا می کرد. همیشه نماز را اول وقت می خواندند. صدای اذان که بلند می شد بدون لحظه ای درنگ کارها را کنار می گذاشتند و به سراغ نماز می رفتند. نماز ظهر را بدون مستحبات می خواندند و می گفتند که مابقی حق کارمان است. نماز عصر را هم برای بعد از جلسات می گذاشتند. یک مرتبه من جسارت کردم و به ایشان گفتم آقا شما نماز عصر را که نمی خوانید یادتان نمی رود؟ یک نگاه عجیبی به من کردند و گفتند نه مگر آدم نماز هم یادش می رود؟
مهاجری گفت: آقای بهشتی خودش همیشه به آنچه می گفت، عمل می کرد. مانند امیرالمومنین(ع) که گفته اند هر وقت هر چه را گفته ام قبلش به آن عمل کرده ام.
این یار شهید بهشتی گفت: معتقدم آقای بهشتی به فوز عظیم رسید نه فقط با شهادت بلکه با صداقت. صداقتی که شهادت را هم نصیب آقای بهشتی کرد و واقعا هم خدا از او راضی است و هم او از خدا.
وی گفت: آقای بهشتی حتی یک دقیقه وقت خود را تلف نمی کرد. این را من در جلسات مختلف عمومی و خصوصی از آقای بهشتی دیدم. نظم هم جان مایه همه توفیقات عملی ایشان بود. تربیت دانش آموزان در قم با تاسیس مدرسه دین و دانش و طلاب مدرسه حقانی که چون زیاد به آنها اشاره شده، صحبت زیادی درباره شان نمی کنم.
اما بد نیست به این اشاره کنم که آقای مهدوی کنی نیز در تهران از اول انقلاب در دانشگاه امام صادق(ع) کارهایی انجام دادند و حالا آقای بهشتی کارشان درست بود. منتها بعد از رفتن ایشان افسار برخی کارها از دست دررفت.
وی ادامه داد: امروز مدیریت کشور با دانشجویان امام صادق(ع) و مدرسه حقانی است. یعنی رئیس جمهور از مدرسه حقانی است. رئیس قوه قضاییه نیز از مدرسه حقانی است و وزرا و بسیاری از مدیران نیز از دانشگاه امام صادق هستند. من قضاوت نمی کنم که این مساله بد یا خوب است؟ قضاوت با شما.
مهاجری گفت: آقای بهشتی اقدامات خوبی در مدرسه حقانی انجام دادند تا زمانی که بودند ولی بعد از ایشان اتفاقات دیگری افتاد و امروز همانطور که عرض کردم مدیریت کشور دست فارغ التحصیلان امام صادق(ع) و مدرسه حقانی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: تربیت مدیران برجسته مدنظر آقای بهشتی بود. ایشان به من می گفت باید در حزب سالانه حداقل ۲۰۰ نفر را برای مدیریت تربیت کنیم.
مهاجری با اشاره به اقدامات شهید بهشتی در قوه قضاییه گفت: بازسازی قوه قضاییه کار خوبی بود که آقای بهشتی شروع کردند ولی شهادت نگذاشت که ادامه دهند. تفاوت آقای بهشتی با بقیه کسانی که رئیس قوه قضاییه شدند یا هستند، با احترامی که به همه این عزیزان می گذارم این بود که قوه قضاییه تنها با یک چیز می تواند خوب اداره شود، اگر آن چیز را داشته باشد همه چیز دارد و آن استقلال است.
وی افزود: آقای بهشتی شخصیتی داشت که حتی در زمان رهبری امام هم استقلال خود را از دست نمی داد. اگر رئیس قوه قضاییه استقلال نداشته باشد، این قوه هیچ ندارد و به جایی نخواهد رسید. برجای گذاشتن دو میراث مهم به عنوان چراغ راهی برای مردم، یکی سخنان راهبردی و بسیار راهگشای ایشان است که در فضای مجازی مطرح است و همین طور کارهای ساخته شده بر مبنای صداقت است نه بر مبنای دروغ و دغلی که در خیلی از جاها مطرح است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در کانون توحید گفت: تدوین قانون اساسی یکی از اقدامات آقای بهشتی برای معرفی اسلام در تراز جهانی بود. ایشان معتقد بود که باید قانون اساسی به گونه ای باشد که سایر کشورها برای حکمرانی از آن الگو بگیرند. البته قانون اساسی در سال 1368 دچار بازنگری شد که در برخی موارد به ویژه در بخش اقتصادی و حکمرانی دستکاری های خوبی صورت نگرفت. در عمل هم معلوم شد که نواقصی دارد. یک نکته دیگر هم درباره قانون اساسی اینکه، به بعضی از اصول این قانون اصلا عمل نشد. یعنی یا مغفول واقع شد یا بعضی از اصول عامدا دور زده شدند. اگر به این قانون به درستی عمل می شد ما یک حکمرانی بی نظیر قابل عرضه به دنیا داشتیم، امروز نظام جمهوری اسلامی قابل عرضه نیست به این دلیل که به قانون اساسی عمل نشد.
او ابراز عقیده کرد: سال گذشته من مصاحبه ای درباره حزب جمهوری اسلامی داشتم که یک سوالش این بود اگر آقای بهشتی الان در میان ما بود چه می کرد؟، من گفتم در حصر بود. اگر بود در حصر بود برای اینکه برنمی تابید مسائلی را که امروز در جامعه وجود دارد. ولی اگر بودند اولین کار ایشان این بود که با شجاعت و صراحت، قانون اساسی را به ریل واقعی برمی گرداندند تا شایسته معرفی اسلام تراز جهانی باشد.
مهاجری در بخش پایانی سخنان خود اظهار کرد: از نگاه من، قانون اساسی بزرگترین کار آقای بهشتی بود و اگر قرار است ما به عنوان میراث داران شهید مظلوم آیت الله بهشتی کاری کنیم که قدردانی از آقای بهشتی باشد، باید کشور را به جایی برسانیم که همان قانون اساسی مورد نظر آقای بهشتی حتما به اجرا درآید و نواقصش هم برطرف شود تا خواسته ایشان که معرفی اسلام از این طریق در سطح جهانی بود، برآورده شود.