در انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری اگرچه چنین نامزدی در میان نامزدهای احراز صلاحیت شده وجود نداشت و نتیجه نهایی انتخابات، همان شد که در اغلب تحلیلها پیشبینی میشد اما اتفاق متفاوتی با ادوار قبلی پدید آمد. در این دوره، آرای باطله پس از منتخب مردم، رتبه دوم را کسب کرد و 3 کاندیدای دیگر حاضر در صحنه را پشت سر گذاشت.
به گزارش جماران؛ به نقل از روزنامه همشهری، ناظران سیاسی در ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری کشورمان بهدنبال یک «پدیده» میگردند. پدیده انتخابات معمولا به فردی اطلاق میشود که در محاسبات و تحلیلهای پیشینی کمتر روی او حساب باز میشود اما حین انتخابات، معادلات را بههم میزند و شگفتی میسازد.
در انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری اگرچه چنین نامزدی در میان نامزدهای احراز صلاحیت شده وجود نداشت و نتیجه نهایی انتخابات، همان شد که در اغلب تحلیلها پیشبینی میشد اما اتفاق متفاوتی با ادوار قبلی پدید آمد. در این دوره، آرای باطله پس از منتخب مردم، رتبه دوم را کسب کرد و 3کاندیدای دیگر حاضر در صحنه را پشت سر گذاشت.
در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بیش از 3 میلیون و 700 هزار رأی باطله به صندوق انداخته شده و آرای باطله نزدیک 13درصد مجموع آرای شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری را تشکیل داده است. این در حالی است که در ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری در کشورمان، معمولا این آرا 2تا 3درصد کل آرای ماخوذه را تشکیل میداده است.
افزایش بیسابقه آرای باطله میتواند یک پدیده اجتماعی نوظهور تلقی شود. صاحبان این رایها را میتوان کسانی تلقی کرد که ضمن وفاداری به سازوکار انتخابات، علاج دردهای مزمن جامعه و مسیر کنشگری عمومی را خارج از چارچوبهای سنتی جستوجو میکنند و از دوگانه مرسوم در همه ادوار انتخابات عبور کردهاند. آرای باطله اگرچه در نتیجه نهایی انتخابات تأثیرگذار نبود اما میتواند پدیده انتخابات سیزدهم لقب بگیرد؛ پدیدهای که بیش از ظاهر سیاسی، بر دلالتهای اجتماعی روشنی اشاره دارد و باید درصورتبندی تحولات جامعه مورد توجه قرار بگیرد. در ادامه در گفتارها و نوشتارهایی، به تحلیل پدیده آرای باطله در انتخابات ریاستجمهوری و پیامهای اجتماعی آن پرداختهایم.
آرای باطله را باید اعتراضی تلقی کنیم
تقی آزاد ارمکی- جامعه شناس
انتخابات ریاستجمهوری چه از نظر فرایند برگزاری و چه از نظر نتیجه نهایی، متفاوت از ادوار پیشین بوده است. در دوره ثبتنام این انتخابات، برخلاف ادوار قبلی، تعداد زیادی از سران و رجال سیاسی کشور برای کاندیداتوری ثبتنام کردند، گو اینکه همه آنها میخواستند بحران ناکارآمدی و بحرانهای مختلف اجتماعی و مشکلات اقتصادی را حل کنند و اساسا هیچ نقشی در بهوجود آمدن وضع فعلی نداشتند. با وجود ثبتنام حداکثری اما نهایتا بسیاری از داوطلبان، احراز صلاحیت نشدند و در نهایت صحنه انتخابات با جمعی از نامزدهای اصولگرا و 2نامزد شبهاصلاحطلب چیده شد؛ ترکیبی که اگرچه واکنشهای بسیاری را برانگیخت اما تغییر نکرد. در روز انتخابات هم، زمان رایگیری تمدید شد تا با افزایش رایدهندگان، مشارکت به حد قابلقبولی برسد. با توجه به ترکیب نامزدها، نتیجه انتخابات قابل پیشبینی بود. اما آنچه در نتیجه نهایی آرا توجه ناظران را بهخود جلب کرد، این بود که بعد از نفر اول، شاهد آرای باطله به اندازه نزدیک به 13درصد آرای اخذشده هستیم، بهطوری که فراوانی آرای باطله از تعداد آرای هر کدام از 3کاندیدای دیگری که انصراف ندادند و تا پایان در رقابتها ماندند نیز بیشتر شده است. اما این افراد که آرای باطله را به صندوق انداختهاند، چه کسانی هستند؟ به زعم نگارنده آنها در زمره شهروندانی هستند که هم معتقد به دمکراسی و نهاد انتخابات بوده و هم در میان کاندیداها فردی را نمیشناختند که از نظر آنها صلاحیت اداره کشور را داشته باشد. یعنی این حدود 4میلیون نفر ضمن اینکه به دمکراسی و مشارکت سیاسی اعتقاد داشتهاند، اما در مجموعه انتخابات فاقد کاندیدا برای نمایندگی خود بودهاند. این دست از شهروندان در واقع خواهان نامزد جدید هستند. آنها با آرای باطله عملا از دوگانه اصلاحطلب-اصولگرا عبور کردهاند. آنچه در این بین اهمیت دارد، نوع تلقی از افزایش چند برابری آرای باطله در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و نحوه مواجهه با آن است. بهنظر میرسد که اصلا نباید به این موضوع بهعنوان یک پدیده ناخوشایند نگاه شود؛ این پدیده نشان میدهد که بخشی از جامعه دیگر در چارچوب دوگانه سبز و قرمز عمل نمیکنند و عمل اجتماعی خود را از مسیر دیگری پیش میبرند. در سوی مقابل به اعتقاد من این اجازه را هم نداریم که آرای باطله را «رای اعتراضی» تلقی کنیم، چون شهروندان معترض که اصلا نیامدند رأی بدهند. بهنظر میرسد رایدهندگان باطله حتی اگر در دوره بعدی انتخابات ریاستجمهوری نیز کاندیدایی نداشته باشند، چون به مشارکت اعتقاد دارند، باز هم پای صندوق حاضر میشوند اما باز هم به هیچکدام از کاندیداهای حاضر در صحنه رأی نخواهند داد و آرایشان جزو باطلهها خوانده خواهد شد.
رأیهای باطله هم حس تعهد ملی دارند هم اعتراض
غلامرضا ظریفیان- استاد دانشگاه تهران
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با برخورد بخشی از شهروندانی روبهرو شد که در گذشته با شور و شوق فراوان رأی میدادند. البته پیشبینی میشد که بهدلیل انتقادها به وضع موجود و نارضایتی از روند بررسی صلاحیت کاندیداها، با عدماقبال جدیتر از وضعیتی که الآن رخ داده است مواجه شویم. اما بسیاری از دلسوزان کشور با وجود انتقادهایی که به برخی رویهها داشتند، احساس نگرانی و خطر کردند که خدایناکرده اگر پایه رأی مردم با یک کاهش جدی روبهرو شود، مملکت در برابر اسرائیلیها، آمریکاییها، جریانهایی مانند سلطنتطلبان و منافقان و همه کسانی که در گذشته دشمنیشان را به کشور و ملت نشان دادهاند و خیر این جامعه را هم نمیخواهند، آسیب ببیند و کشور با وجود مشکلاتی که با آن روبهرو است، دچار آسیبهای دیگری هم بشود.
بنابراین بخشی از شهروندانی که به حوزههای اخذ رأی رفتند، هیچکدام از کاندیداها را مطلوب ندیدند. ولی این سؤال مطرح است که کسانی که کاندیدای مطلوب نداشتند اصلا برای چه رأی دادند؟ افرادی که رأی باطله دادند از یک طرف میخواستند پایه رأی کلان در انتخابات آسیب نبیند و از طرف دیگر هم به نوعی اعتراض خود را با همین رایهای باطله نسبت به برخی رویهها اعلام کنند.
در دل این رایهای باطله، هم نوعی احساس تعهد ملی به سرنوشت کشور و ایفای وظیفه ملی برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی ناشی از مشارکت کم دیده میشود و هم نوعی اعتراض و مخالفت با روندها و رویهها. در تحلیل اینکه چه کسانی صاحب این آرای باطله هستند، نمیتوان همه آنها را به اصلاحطلبان نسبت داد. چون دلسوزان این جامعه فقط اصلاحطلبان نیستند بلکه لایههایی از روشنفکران که اصلا در دستهبندیهای سیاسی رایج کشور نمیگنجند نیز مردم را برای رأی دادن دعوت کردند. هر چند که تلاش اصلاحطلبان باعث شد تا یک بخشی از مردم که از جهات گوناگون ناراحتی داشتند به صحنه مشارکت در انتخابات بیایند، که بخشی از آنها آمدند و بالاخره به یک کاندیدایی رأی دادند و بخشی هم رأی سفید به صندوق انداختند.
نکته دیگری که در این انتخابات وجود داشت این بود که رأی کاندیداهایی که وعدههای کمیشده و مشخصی در حوزه یارانه نقدی، پرداخت حقوق به زنان خانهدار و... داده بودند، مورد استقبال مردم قرار نگرفتند. همین نشاندهنده این است که جامعه ما هوشمند است. درست است که سطح مطالعات کلاسیک پایین آمده اما سطح رجوع به اخبار سیاسی و دنیای مجازی خیلی گسترده و وسیع شده است.
کمترین نرخ مشارکت در تهران ثبت شد
مشارکت پایتخت در انتخابات 28 خردادماه چگونه بود و کاندیداها چقدر رأی آوردند؟
نرخ مشارکت انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم اگر در سطح کل کشور کاهش ۲۴.۵ درصدی داشت، در استان و شهر تهران این کاهش مشارکت شدیدتر بوده است. در ۲انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری، مشارکت به یک باره افت چند ده درصدی را تجربه کرده و پایینترین نرخ ادوار انتخاباتی طی ۴۳سال اخیر رقم خورده است. در بین استانها نیز، تهران پایینترین نرخ مشارکت را در مقایسه با سایر استانها داشته است و واجدان شرایط رأی، بسیار کمتر از میانگین کشور پای صندوقهای رأی آمدند. این افت مشارکت تهران در ادوار اخیر انتخابات بهتدریج در حال تثبیت است. ۲سال قبل در انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه۱۳۹۸، میزان مشارکت در شهر تهران ۲۵.۴درصد و در سطح استان تهران ۲۶.۲درصد بوده است. در انتخابات روز جمعه ۲۸خرداد۱۴۰۰، ۳۴.۳۸درصد مردم در ۱۶شهرستان استان تهران پای صندوقهای رأی آمدند و نرخ مشارکت شهر تهران ۲۶درصد بود. براین اساس نرخ مشارکت شهر تهران در مقایسه با انتخابات مجلس تفاوت ناچیزی داشته است و در سطح استان نیز افزایش مشارکت کمی رقم خورده است.
در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم در سال۱۳۹۶، نرخ مشارکت شهر تهران ۶۳.۷درصد و استان تهران 66درصد بود.
براساس توضیحات شکرالله حسنبیگی، رئیس ستاد انتخابات استان تهران، استان تهران ۹میلیون ۸۱۵هزار و ۷۷نفر واجد شرایط رأی داشته است که ۳میلیون و ۳۴۶هزار و ۵۸۰نفر آنان آرای خود را به صندوقها ریختهاند.
در یک نکته قابل توجه، فاصله رأی شهر تهران و استان تهران نیز برخلاف ادوار قبلتر انتخاباتی طی ۲انتخابات اخیر در حال نزدیک شدن به یکدیگر است. شهرستانهای استان تهران بهتدریج فاصله رأی بیشتری با میانگین کل کشور پیدا میکنند و مشارکت آنان همسو با تهران کمتر شده است.
براساس توضیحات رئیس ستاد انتخابات استان تهران، ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم با اختلاف چشمگیر نسبت به سایر نامزدهای انتخاباتی بیشترین آرا را به دست آورده است. او با اخذ ۲میلیون و ۱۵۹هزار و ۵۰۴ رأی ۶۴.۲۶درصد آرای استان تهران را به دست آورده است که بیشتر از میانگین ۶۲درصدی آرای رئیسی در سطح کل کشور است.
یک دوره قبل در انتخابات ریاستجمهوری۱۳۹۶، حسن روحانی ۷۱.۵درصد آرای استان تهران را به دست آورده بود. او در سال۹۲، ۴۸.۸درصد آرا به دست آورده بود.
در جایگاههای بعدی انتخابات اخیر ریاستجمهوری، محسن رضایی ۳۱۴هزار و۷۷۲ رأی معادل ۹.۳۶درصد آرای استان تهران، عبدالناصر همتی ۲۹۵هزار و۲۱۱ رای معادل ۸.۷۸درصد آرای استان تهران و سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی ۱۷۸هزار و۲۵۲ رأی معادل ۵.۳۰درصد آرای استان تهران را کسب کردهاند.
حسن بیگی همچنین در خصوص میزان آرای باطله مأخوذه در استان تهران گفته است: براساس نتایج صندوقها، ۳۹۸هزار و ۸۴۱رأی باطله مأخوذه معادل ۱۱.۸۶درصد آرای استان تهران و تعداد ۱۳هزارو۷۷۱ رأی معادل ۰.۴درصد آرای باطله غیرماخوذه در استان تهران است.
توضیحاتی درباره آرای باطله
روز گذشته یک اختلاف شمارش آرا بین آرای باطله و آرای سایر نامزدها شائبه هایی را درخصوص نتایج انتخابات ایجاد کرده بود که ستاد انتخابات کشور در توضیحی اعلام کرد: «تعدادی از تعرفههای اخذ شده توسط رأیدهندگان، با توجه به تعدد صندوقهای آرا، سهواً به صندوقهای دیگر ریخته شده و تعدادی نیز توسط افراد از شعبه خارج شده است.» در حساب و کتاب و جمعبندی آرای نامزدها به همراه آرای باطله ۴۴۰هزارو۱۵۸ رأی در مقایسه با کل آرای ماخوذه کم بود و به نظر میرسید آرای باطله باید ۴میلیون و ۱۶۷هزارو۲۸ رأی میبود. در توضیحاتی که روحالله جمعهای، مشاور وزیر کشور، در حساب کاربری خود در توییتر منتشر کرد، چنین اختلافی به خاطر ۲ اتفاق در روند رأیریزی افراد در صندوقها به وجود آمده است. جمعهای در این خصوص نوشته است: «اختلاف آرای اعلامی با آرای شمارشی، مربوط به تعرفههایی است که توسط رأیدهنده اخذ شده ولی به صندوق انداخته نشده یا با توجه به برگزاری همزمان ۴ انتخابات باهم اشتباهی توسط رأیدهنده در صندوق مربوط به انتخابات دیگر انداخته شده است.» این اختلاف عدد در واقع آرایی هستند که مفقوده به حساب میآیند، آن هم به این دلیل که یا به وسیله رأیدهندگان به صندوقها ریخته نشدهاند و یا به اشتباه به صندوقهای انتخابات مجلس، خبرگان رهبری و یا شورای شهر ریخته شدهاند. بر همین اساس، این تعرفههای مفقودشده اگر چه در شمارش کلی مشارکت لحاظ میشوند، اما به دلیل موجود نبودن در آرای باطله شمارش نشدهاند.
تشکیل پرونده برای شکایات انتخاباتی
سخنگوی کمیسیون اصل90 مجلس گفت: به دنبال شکایات واصله در مورد نحوه برگزاری انتخابات، کمیسیون اصل90 طی نامهای خطاب به وزیر کشور خواستار توضیح در این باره شد و برای این موضوع تشکیل پرونده داد. علی خضریان، نماینده مردم تهران به فارس گفت: پس از برگزاری انتخابات ۲۸خرداد ماه، قریب به هزار شکایت از طریق دبیرخانه و اعضا از طرز کار وزارت کشور به عنوان مجری برگزاری انتخابات در خصوص نحوه اجرای انتخابات و مشکلاتی ناشی از این نوع عملکرد برای مردم ایجاد شده است که به کمیسیون واصل شد. تشابه ظاهری تعرفههای اخذ رأی در حوزههایی که قرار بود یک کاندیدا برای 3انتخابات میان دورهای مجلس، خبرگان رهبری و ریاست جمهوری از سوی مردم انتخاب شوند، مشکلاتی را برای رأیدهندگان ایجاد کرده بود که یکی از دلایل میزان بالای آرای باطله و مخدوش در این دوره نسبت به ادوار گذشته انتخابات، وجود همین مشکل در روند برگزاری بوده است. به گفته خضریان «همچنین شکایات شفاهی در جریان برگزاری انتخابات به علت تاخیر در آغاز روند رأیگیری، کمبود تعرفه، نبود مهر، کمبود ناظر و بازرسین وزارت کشور در برخی از حوزههای سراسر کشور نیز به کمیسیون واصل شد. به دنبال این شکایات، کمیسیون طی نامهای خطاب به وزیر کشور خواستار پاسخگویی به این بیتدبیری شد و در این رابطه تشکیل پرونده داد».
بالاترین نرخ مشارکت انتخابات در استانهای محروم
طبق اعلام وزارت کشور، از کل واجدان شرایط حضور در انتخابات که 59میلیون و 310هزار و 307نفر بودند، کل آرای مأخوذه 28میلیون و 933هزار و 4نفر بود که مشارکت8/48 را نشان میدهد.
با توجه به نرخ مشارکت منتشرشده از سوی ستادهای انتخاباتی استانها، 8 استان خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام، سیستانوبلوچستان، گلستان، کهگیلویهوبویراحمد، کرمان و مازندران مشارکت بالای 60درصد را داشتند و در مجموع مشارکت در 20استان بالاتر از میانگین کشوری ثبت شده است.نگاهی دقیقتر به این آمار نشان میدهد خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام، سیستانوبلوچستان، گلستان، کهگیلویهوبویراحمد و کرمان در رتبههای اول مشارکت اما جزو استانهای محروم هستند.
بیشترین و کمترین مشارکت
در میان 31استان، بالاترین سهم مشارکت در انتخابات مربوط به خراسانجنوبی است. این استان با ثبت 74.22 درصد مشارکت در جایگاه اول قرار گرفت و بعد از آن، خراسانشمالی با 64درصد و ایلام با 63درصد قرار دارند. در مقابل تهران، کردستان و البرز به ترتیب با نرخ 34، 34.4 و 42 درصد کمترین نرخ مشارکت را در این انتخابات ثبت کردند. رئیس ستاد انتخابات خراسانجنوبی با اشاره به رتبه اول مشارکت در این استان میگوید: بیش از ۵۶۹هزار نفر در خراسانجنوبی واجد شرایط رأیدادن در این دوره از انتخابات بودند که تعداد کل آرای ماخوذه در استان ۴۲۲هزار و ۵۹۹رأی بوده است. ناصر خوشخبر میافزاید: سربیشه با 7/100درصد، طبس با 2/100درصد و خوسف با 81/94درصد جایگاه اول تا سوم را از نظر میزان مشارکت بهخود اختصاص دادند و علت بالاتربودن میزان مشارکت برخی شهرستانها از ۱۰۰درصد، اخذ رأی از افراد غیربومی (غیرساکن) در این شهرستانها بوده است. خوش خبر با بیان اینکه تعداد آرای باطله استان 1083مورد است، اظهار میکند: این عدد نسبت به حضور حداکثری مردم عدد پایینی را بهخود اختصاص داده است. تعداد تعرفههای بهکار گرفتهشده ۷۱۰هزار برگه است که ۴۲۳هزار و ۶۸۲تعرفه استفاده شده و ۸۶هزار و ۳۱۸برگه نیز ذخیره مانده است. در مقابل آمارخراسان جنوبی بعد از تهران، کردستان با بیش از ۳۷درصد مشارکت کمترین نرخ مشارکت را در میان استانها ثبت کرد. رئیس ستاد انتخابات کردستان میگوید: مجموع آرای ماخوذه ۴۵۱هزار و ۵۹۰رای است که از این تعداد ۳۳۳هزار و ۷۳۴آرای صحیح به صندوق ریخته شده است. آرای باطله نیز ۱۱۷هزار و ٨۵٦رای است. محمدابراهیم زارعی بالاترین مشارکت در استان را متعلق به شهرستان دیواندره میداند و میافزاید:
37.04 درصد مردمکردستان در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردند. شهرستان دیواندره با ۶۱/۵۰ درصد مشارکت در صدر مشارکت استان قرار دارد.
کمترین میزان مشارکت در استان نیز با 41.26 درصد در شهرستان سنندج روی داده است. بهگفته وی، مجموع تعداد واجدان شرایط رأی دادن در استان یکمیلیون و ۲۱۹هزار و ۱۲٦نفر بوده است.
مشارکت بالا در پایتخت اقوام ایران
همزیستی اقوام در استانهای مختلف یکی از موضوعات جالب توجه درباره ایران است. تهران، خراسانشمالی، قزوین، خوزستان و گلستان از استانهایی هستند که اقوام گوناگونی در آنها خانه گزیدهاند و در کنار هم زندگی میکنند. مشارکت مردم در این استانها هم موضوعی مهم و البته توجهبرانگیز است. در این دوره از انتخابات مردم استانهایی که از آنها یاد کردیم به جز تهران مشارکت قابل توجهی داشتند. در خراسانشمالی 64درصد، خوزستان 60/47درصد، قزوین 52درصد و گلستان 62درصد از مردم در انتخابات شرکت کردهاند. ترکیب اقوام در هریک از این استانها متفاوت است و این موضوع در هرکدام دلیل خاص خود آن استان را دارد. میزان مشارکت مردم این استانها در انتخابات نیز بسته به ویژگیهای اجتماعی و سیاسی هر استان با هم فرق دارد. گلستان بهعنوان پایتخت اقوام ایران از استانهایی بود که مردم آن مشارکت زیادی در انتخابات داشتند.
بهگفته هادی حقشناس، استاندار گلستان از مجموع یکمیلیون و ۳۵۴هزار نفر واجدشرایط رأی در استان بیش از ۸۲۵هزار نفر یعنی 62درصد واجدان شرایط در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری شرکت کردند.
معاون سیاسی امنیتی استانداری گلستان درباره دلایل این مشارکت میگوید: ترکمن، کرد، بلوچ، ترک، سیستانی، طبری و دیگر اقوام کشور در گلستان با هم زندگی مسالمتآمیزی دارند. همین موضوع هم موجب شدکه مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد.
احسان مکتبی با بیان اینکه رقابت اقوام برای حضور در شوراهای شهر و روستا موجب شده است تمایل به شرکت در انتخابات هم زیاد باشد و مردم استان در مقایسه با دیگر استانها 10 تا 15درصد مشارکت بیشتری نیز داشته باشند، میافزاید: البته این موضوع جنبه منفی ندارد و مردم استان به حدی از مدارا و تساهل رسیدهاند که همدیگر را بپذیرند و فهم مشترکی از زندگی داشته باشند.
وی درباره این موضوع که برای حفظ همین میزان مشارکت مردم استان، دولت آینده چه برخوردی با مطالبات آنها باید داشته باشد، میگوید: در گلستان یکی از نیازهای زیرساختی، آب است و بهجز اطراف گرگان و ناهارخوران باقی گلستان خشک، بیابانی و کمآب است. در دهههای گذشته هم بهدلیل برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی استان کاهش جدی یافته است. با این حال هیچ تامین اعتباری برای رفع این مشکل انجام نشده و با صرف همین آب اندک برای کشاورزی مشکلات آبی استان وخیمتر شده است.
در این شرایط بهنظر میرسد دولت آینده باید حقوق مردم را جدی بگیرد و به مطالبههای آنها توجه کند.
مسئولیت سنگین مسئولان در قبال مرزنشینان
16استان کشور مرزی هستند؛ استانهایی که شهروندانشان پیش از انتخابات مهمترین مطالبهخود را توجه به ظرفیتهای مرزی اعلام کرده بودند. مشارکت شهروندان این استانها در انتخابات هم نشان میدهد آنها به عملکرد دولت و شوراهای شهر و روستا امیدوار هستند تا بلکه بخشی از مشکلاتشان حل شود. در میان استانهای مرزی به جز کردستان که آمار مشارکتی زیر 40درصد داشت، آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه و خوزستان نرخ مشارکت بالای 40درصد و استانهای اردبیل، خراسان رضوی، گیلان، مازندران، هرمزگان، بوشهر، گلستان، سیستانوبلوچستان، ایلام، خراسان شمالی و جنوبی نرخ مشارکتی بالای 50درصد را به ثبت رساندند.
فرماندار نیمروز در سیستانوبلوچستان با بیان اینکه 86درصد مردم این شهرستان در انتخابات مشارکت داشتهاند میگوید: مردم شهرستان با این حضور حماسی ضمن دفاع از جمهوریت نظام، وفاداری خویش را به اثبات رساندند. محمد علی قهرمانی تأکید میکند این مشارکت بالا، مسئولیت و وظیفه خدمتگزاران مردم بهویژه منتخبان انتخابات را برای رفع مشکلات و دغدغههای آنها سنگینتر کرده است. او اظهار امیدواری میکند با وحدت و همدلی دلسوزان نظام فارغ از دسته بندیهای معمول پاسخ شایسته و مناسبی به این حضور حماسی و رفع محرومیتهای استان و شهرستان داده شود.
نرخ مشارکت بالای استانهای دریایی
مرزهای دریایی ایران در 2سوی کشور شاهراههایی برای تجارت و سفر هستند. انتخابات در استانهایی که همسایه دریا هستند در این دوره با مشارکت قابل توجهی(نسبت به میانگین کشور) همراه بود. مردم گیلان با 57درصد، گلستان 62درصد، خوزستان60/47درصد، هرمزگان 58درصد، سیستانوبلوچستان 62درصد و بوشهر 6/58درصد در انتخابات روز جمعه گذشته شرکت کردند. مردممازندران در این میان حضوری 60درصدی داشتند و از 2میلیون و ۴۷۴ هزار و ۲۰۵ نفر واجد شرایط شرکت در انتخابات، یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر پای صندوقهای رأی حاضر شدند.
معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران درباره دلایل مشارکت بالای مردم این استان در انتخابات میگوید: مردم مازندران در دهههای گذشته همیشه حضوری پررنگ در رخدادهای سیاسی کشور داشتهاند. اما سطح سواد مردم، نزدیکی شهرها به روستاها، میزان تحرک مردم استان، جمعیت دانشجوی استان، در کنار حس رقابت در انتخابات شوراها به شور انتخاباتی استان کمک کرده است.
حسین حسننژاد با بیان اینکه نباید نقش رسانهها و فعالان اجتماعی استان را در تشویق مردم به شرکت در انتخابات نادیده گرفت، اظهار میکند: در کنار این موارد خود انتخابات ریاستجمهوری و تبلیغات و رقابت نامزدهای آن هم فضای جذابی برای مردم ایجاد کرد که موجب حضور پرشورتر آنان در انتخابات شد. وی درباره اینکه دولت آینده چه برخوردی باید با مطالبات مردم مازندران داشته باشد، میگوید: نامزدهای ریاستجمهوری برنامههای خود را مطرح کردند و مردم یکی از برنامهها را بیشتر پسندیدند و کاندیدای مورد نظرشان را انتخاب کردند. اما بهنظر من مهمترین کار دولت افزایش انسجام مردم با سیاستهای دولت و حفظ ارتباط مردم با دولت است. مردم باید به شکلی جدی در برنامههای دولت نقش داشته باشند تا دولت بتواند پیکره اجتماعی را حفظ کند. معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران درباره مهمترین نیازهای مازندران نیز اظهار میکند: استان یک طبیعت بکر اما بسیار آسیبپذیر دارد. حفظ این طبیعت در کنار نگهداری از منابع آب بسیار مهم است، زیرا میتواند موجب افزایش بهرهوری اقتصاد کشاورزی و اشتغال در این بخش شود. اگر این اتفاق رخ دهد، میتوان با افزایش صنایع تبدیلی به بیشتر شدن اشتغال کمک کرد. موضوع دیگر توجه ویژه دولت به منطقه آزاد مازندران است. کارهای ایجاد منطقه از سوی دولت انجام شده و با پیگیری آن میتوان مشوقهای جدید سرمایهگذاری را به استان آورد. حسننژاد با اشاره به اهمیت مازندران در زمینه گردشگری میافزاید: دولت باید توجه داشته باشد که مازندران فقط جمعیت ساکن خود را ندارد و همواره یک جمعیت مازاد بهعنوان گردشگر در آن سکونت دارند. به همین دلیل این استان به زیرساختهای عمومی و خدماتی بیشتری نیاز دارد.
انتخابات در استانهای خراسان رضوی و قم
مردم استانهای مذهبی همواره شرکت در انتخابات را موضوعی عقیدتی محسوب میکنند و بهدلیل اعتقاداتی که دارند پای صندوقهای رأی حاضر میشوند. امسال مردم استانهای خراسان رضوی با 54درصد، قم 53درصد، فارس 48درصد و یزد با 36/58درصد حضور قابلقبولی در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا داشتند.
مطالبه شهروندان استانهای صنعتی
صنعت در برخی استانها مانند آذربایجانشرقی، اصفهان، البرز، تهران، چهارمحال و بختیاری، قم، مرکزی، فارس و یزد فعالتر است و سهم گستردهای را در اشتغال بهخود اختصاص داده که اغلب آنها مشارکت خوبی در انتخابات داشتند. شهروندان اغلب این استانها هم توجه به مشکلات واحدهای صنعتی و ارائه تسهیلات به این بخش را از دولت آینده خواستار هستند. رئیس ستاد انتخاباتی فارس بهعنوان یکی از این استانهای صنعتی با بیان اینکه یک میلیون و 711هزار و 427نفر از واجدان شرایط استان در انتخابات اخیر شرکت کردهاند میگوید: مشارکت این استان در انتخابات مجلس یازدهم حدود 42درصد بود و بهطور کلی شاهد افزایش مشارکت مردم در انتخابات اخیر بودیم. احمد احمدیزاده با بیان اینکه مشارکت اهالی شیراز حدود 33درصد و کل استان 48 درصد بوده است، میافزاید: مردم به برنامههای نامزدهای انتخاباتی ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا رأی دادند. حالا منتخبان باید به این برنامهها عمل کنند و این مهمترین نکتهای است که میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند. او با اشاره به پهناوربودن استان فارس از نظر تقسیمات استانی اظهار میکند: مشکلات معیشتی، رسیدگی به کسبو کارها و موانع اقتصادی مهمترین خواسته مردم فارس است.
***
نگاهی به فهرست مشارکت استانها در انتخابات اخیر ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا نکات مهمی در پی دارد؛ استانهای محروم و مرزی بالاترین جایگاه مشارکت را ثبت کردهاند. از سوی دیگر استانهایی با اقلیتهای مذهبی یا قومیتها هم پای صندوق رأی حضوری فعال داشتهاند. این موضوع بار سنگینی را روی دوش دولت و شوراهای آینده میگذارد تا برای حفظ سرمایههای اجتماعی تلاش کنند و پاسخ درخوری به اعتماد مردم بدهند.