پایگاه خبری جماران: استاد ژئوپلتیک و سفیر سابق کشورمان در نروژ و مجارستان معتقد است که به خاطر رقابتی که با چین دارند، سعی می کنند سطح تنش در خاورمیانه را پایین بیاورند ولی دل خوشی از عربستان ندارند. به همین دلیل سعی می کنند تعهدی که اوباما با ایران به انجام رسانده پا بر جا بماند و در این راستا تلاش خواهند کرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با عبدالرضا فرجی راد را در ادامه می خوانید:
با توجه به تیمی که بایدن برای سیاست خارجی آمریکا در نظر گرفته به نظر شما، توقع چه سیاستی در قبال ایران و خاورمیانه از این تیم وجود دارد؟
تفاوت هایی با دوره ترامپ خواهد داشت؛ چون استراتژی آنها متفاوت است و من بعید می دانم که بخواهند با ایران وارد چالش شوند و آن طور که از صحبت های آنها بر می آید، می خواهند به برجام برگردند. اما با توجه به فشاری که از داخل آمریکا مثل کنگره و رسانه، و همچنین اروپا و کشورهای منطقه مثل عربستان و رژیم صهیونیستی به آنها می آید، توقع دارند که مذاکراتی هم در رابطه با مسائل منطقه و موشکی داشته باشند. اما از طرف دیگر می خواهند تعهدی که در دوره اوباما به انجام رساندند و توافقی که کرده اند پا بر جا بماند.
چون سیاست های آنها به اروپا هم نزدیک می شود و حتما هم این اتفاق می افتد، می خواهند سیاست های خود را با اروپا هماهنگ کنند و جای امیدواری هست که به برجام برگردند و احتمالا تحریم ها را بردارند. میزان برداشتن تحریم ها جای سؤال و شبهه است که چقدر تحریم ها را بر می دارند. آیا آمادگی دارند که همه تحریم ها را بردارند؟ آیا بخشی از آنها را بر می دارند و یا می خواهند به صورت پله ای و قدم به قدم جلو بروند؟
در رابطه با برجام باید یک خوشبینی وجود داشته باشد
احتمال این وجود دارد که به خاطر امتیاز گرفتن از ایران بخواهند به صورت پله ای و یا قدم به قدم تحریم ها را بردارند؟
بله؛ اما بعید است که ایران بپذیرد. با توجه به اینکه وضعیت امروز با وضعیت بعد از برجام تفاوت دارد و ایران به تحریم هایی عادت کرده است و علی رغم تمام مشکلات توانسته خودش را مدیریت کند. از سوی دیگر ایران غنی سازی 20 درصد را دارد که باعث نگرانی جدی آنها است اما کار خاصی هم نمی توانند انجام بدهند و تنها ابزاری که دارند تحریم است. لذا پیچیدگی هایی هم در کار هست و در واقع دست آنها بسته تر شده است.
از سوی دیگر با آمدن رژیم صهیونیستی به منطقه سطح تشنج بالا رفته و آنها می دانند که اگر این بالا رفتن تشنج افزایش پیدا کند ممکن است آمریکا را نیز درگیر کند. بنابر این من تصور می کنم که در رابطه با برجام باید یک خوشبینی وجود داشته باشد و هر دو طرف بدون اینکه پیش شرطی داشته باشند باید به دوران قبل از خروج ترامپ از برجام برگردند. طبیعتا ایران انتظار دارد که تحریم ها بهتر از آن زمان برداشته شود. چون در آن زمان این کار نصف و نیمه بود؛ درست است که سرمایه هایی وارد ایران شد و سرمایه گذاری هایی صورت گرفت اما باز هم در رابطه با مسائل بانکی مشکلاتی وجود داشت.
در دوره بایدن به هیچ وجه سیاست های دوره ترامپ ادامه پیدا نمی کند
در رابطه با منطقه خاورمیانه هم من تصور می کنم در دوره بایدن به هیچ وجه سیاست های ترامپ ادامه پیدا نمی کند که بدون چون و چرا از کشورهای عرب تندرو حمایت و همه سیاست های آنها را تأیید کنند. البته ترامپ بیشتر باج گیری می کرد و اجازه می داد که آنها این سیاست های تند را به اجرا در بیاورند و از طرف دیگر جیب آنها را خالی می کرد و آنها هم تا حدودی راضی بودند؛ فکر می کردند آمریکا و دولت ترامپ امنیت آنها را برقرار می کند.
هیچ کس در آمریکا دل خوشی از عربستان ندارد
در خصوص عربستان این نکته وجود دارد که برخی کارشناسان معتقدند دموکرات ها دل خوشی از بن سلمان و آل سعود ندارند و احتمالا برعکس ترامپ که به سمت بن سلمان رفت، برای اینکه ارتباط خودشان را در منطقه داشته باشند بخواهند به سمت ایران بیایند. نظر شما در این خصوص چیست؟
دموکرات و جمهوری خواه ندارد، به نظر من هیچ کس در آمریکا، نه در میان دولتمردان و نه اعضای مجلس نمایندگان و سنا، دل خوشی از عربستان ندارد و با فرهنگ آنها سازگاری ندارد. اما اینجا منفعت حرف اول را می زند. آدمی مثل ترامپ از دل جمهوری خواهان بیرون آمد که منفعت طلبی آنها بیشتر است و چشم روی هم می گذارند و خیلی چیزها را نمی بینند. اما از ابتدا مسائل حقوق بشری تا حدودی برای دموکرات ها اهمیت داشته و نسبت به جمهوری خواهان عاقلانه تر فکر می کردند. بنابر این سیاست چشم روی هم گذاشتن را کاملا کنار می گذارند و انتقادهایی هم به عربستان خواهند کرد.
آنها می فهمند که چه بخواهند و چه نخواهند، ایران یک قدرت منطقه ای است و نمی شود تا ابد منطقه را همین طور پر تنش نگه داشت. بنابر این باید طوری عمل کنند که توازن قوا در منطقه حفظ شود؛ هم عربستان حضور و نفوذ خودش را داشته باشد، هم ترکیه نفوذ خودش را داشته باشد و هم ایران نفوذ خودش را داشته باشد و می خواهند این امر را بالانس کنند. در دوره اوباما یک استراتژی برای این بالانس طراحی کردند و وقتی هم که سعودی ها شکایت می کردند چرا با ایران این طور برخورد می کنید، آنها اعلام می کردند که ما نمی توانیم کاری انجام بدهیم و شما باید با هم گفت و گو و از طریق گفت و گو مشکلات منطقه ای خودتان را حل کنید.
البته الآن فاز جدیدی مثل حضور رژیم صهیونیستی در منطقه مطرح شده که البته من معتقدم با فشار ترامپ بعضی از کشورها این را پذیرفتند و بعضی ها هم زمینه آن را داشتند. این حضور رژیم صهیونیستی تنش در خلیج فارس را بالا می برد. باید ببینیم دموکرات ها چطور با رژیم صهیونیستی برخورد خواهند کرد. آیا بدون چون و چرا از اسرائیل حمایت می کنند؟ یا مثل زمان اوباما به اسرائیل می گویند که وارد درگیری نشو و اگر هم وارد درگیری شدی خیلی نباید روی ما حساب کنی. لذا به نظر من الآن اسرائیلی ها هم تلاش می کنند که سیاست بایدن را به مخالفت با ایران بر انگیزند اما آن طور نیست که دولت بایدن بخواهد کاملا در هماهنگی با رژیم صهیونیستی باشد.
این را فراموش نکنیم که در دوره ترامپ همین اسرائیلی ها ضربات مختلفی را به دموکرات ها زدند. ضمن اینکه دموکرات ها منفعت طلب هستند، یادشان نمی رود که در مواقع مقتضی ضرباتی را از اسرائیل، عربستان و امارات دریافت کرده اند و خودشان را کاملا با تیم ترامپ و علیه منافع دراز مدت آمریکا هماهنگ کردند. بنابر این من تصور می کنم هم در رابطه با ایران و هم در رابطه با کشورهای تشنج آفرین منطقه سیاست های دولت جدید آمریکا با دوره ترامپ کاملا متفاوت باشد.
جواب آمریکا همیشه برای اسرائیل مثبت، اما میزان آن متفاوت است
بعضی از کارشناسان با نگاه به اینکه تیم آقای بایدن یهودی هستند این امر را مطرح می کنند که احتمالا لابی صهیونیست تلاش کند که موانعی بر سر راه مذاکرات دولت جدید آمریکا با ایران به وجود بیاورد. نظرتان در این خصوص را هم به ما بگویید.
لابی صهیونیست در همه دولت های دموکرات و جمهوری خواه بوده و اثرگذار هم بوده اند؛ الآن هم فعال شده اند. هم لابی عرب و هم لابی صهیونیست در آمریکا فعال شده است. مهم این است که بعضی از دولت های آمریکا منافع ملی خودشان را هم در نظر می گیرند. نه اینکه جواب مثبت به اسرائیل ندهند؛ جواب همیشه برای اسرائیل مثبت، اما میزان آن متفاوت است. در دوره اوباما شاهد بودیم که بر اساس منافع ملی آمریکا یک استراتژی تدوین شد، حتی در رابطه با ایران و عرب ها، اما خیلی به اسرائیل روی خوش نشان ندادند. اما اوباما و تیمش برای اینکه از داخل دچار مشکل نشود، بالاترین کمک را به ویژه در حوزه تسلیحاتی به اسرائیل ارائه کرد.
بنابر این یک جا کم می گذارند و یک جا اضافه می کنند. اما بالأخره از نظر اقتصادی و نظامی یک قدرت جهانی هستند و در وضعیتی که الآن از نظر اقتصادی و نظامی و کرونا سخت گرفتار هستند، باید روابطشان در سطح نظام بین الملل را طوری تنظیم کنند که بتوانند منافع ایالات متحده را تأمین کنند. یادمان نرود که الآن فکر و ذکر اولیه آنها چین است.
قطعا دولت جدید آمریکا با چین سیاست های نرمی را اتخاذ نخواهد کرد
به نظر شما تیم جدید دولت آمریکا چه سیاستی در قبال چین خواهد داشت؟
قطعا با چین سیاست های نرمی را اتخاذ نخواهد کرد. من معتقدم که درست است آقای ترامپ تعرفه هایی را برای چین گذاشت اما چینی ها هم توانستند روی آمریکا فشار بیاورند. من تصور می کنم یکی از دلایلی که می خواهند خاورمیانه به ثبات برسد این است که فکر و ذکر آنها از اینجا خلاص شود. یعنی ضمن اینکه حضور نصف و نیمه داشته باشند تا تشنج پایین بیاید، نیروهای سیاسی و اقتصادی خود را به آن سمت ببرند که به چینی ها فشار بیاورند.
بنابر این اولویت یک دولت جدید آمریکا چین است. چون اگر با چین مقابله نکنند، تبعا آمریکا مقام اول جهانی خودش را از دست می دهد. به ویژه اینکه در دوران کرونا همه آسیب دیدند و آمریکا هم آسیب دید و اقتصادش کوچک شد اما اقتصاد چین رشد کرد و دو سه درصد بالا رفت.
در خصوص همین توافق 25 ساله ایران و چین که اعلام شد و هنوز اقدامی صورت نگرفته می بینید که چقدر مقاله نوشته شد و چقدر ابراز نگرانی کردند. بالأخره ایران یک قدرت منطقه ای است و انرژی دارد. انرژی می تواند چرخه اقتصاد چین را به حرکت در بیاورد. آمریکا حضور و نفوذ زیادی در ساختار کشورهای عربی دارد و اگر رئیس دولتی بخواهد نافرمانی کند می توانند او را متزلزل کنند اما در ایران این طور نیست. بنابر این نمی خواهند انقدر به ایران فشار بیاورند که ایران و چین دو متحد واقعی شوند. مثلا در دراز مدت بتواند انرژی چین را تأمین کند و حضور و نفوذ چین را در تنگه هرمز، چابهار و بنادر پاکستان و بنادر دیگر افزایش دهد. یکی از دلایلی هم که نمی خواهند تنش ها را بالا ببرند این است.
اما چون ترامپ فقط پول را در نظر می گرفت و به مسائل دراز مدت فکر نمی کرد، به این مسائل توجه نداشت. چیزی که در رابطه با چین یا کره شمالی و حتی ناتو و اروپا هم انجام داد بیشتر تبلیغاتی بود؛ لذا همه را با خودش دشمن کرد اما همین به نفع دولت بایدن شده که بتواند همکاری جدیدی را با دنیا شکل بدهد ولی طبیعتا رقابت با چین ادامه خواهد یافت.
وضعیت روسیه در مقایسه با دوره ترامپ بهتر نخواهد شد
به نظر شما، تیمی که بایدن برای سیاست خارجی آمریکا چیده در خصوص روسیه چه سیاستی را اتخاذ خواهند کرد؟
من تصور می کنم سیاست ها سختگیرانه تر خواهد بود. وعده هایی که ترامپ در انتخابات داده بود و پیغام هایی که با روسیه رد و بدل کردند و طبیعتا روس ها ملاحظه او را می کردند و ترامپ هم شخصا ملاحظه روس ها را می کرد و حتی در سخنرانی ها و مصاحبه ها به نحوی این امر را آشکار می کرد. البته کنگره و سنا و رسانه ها مخالف بودند.
اما از این به بعد دولت بایدن سیاست های هماهنگ تری با اروپا در رابطه با روسیه خواهد داشت و فشارها و تحریم ها ادامه خواهد داشت؛ روس ها هم نگران هستند و تا لحظه آخر هم به بایدن تبریک نگفتند و با ترامپ همدلی کردند. لذا من تصور می کنم که روسیه هم تحت فشار بیشتری خواهد بود اما با چین رقابت بیشتر اقتصادی دارند. هرچند در دریای جنوبی چین دولت هایی که با چین مشکل دارند تقویت خواهند کرد و پیمان هایی احتمالا صورت بگیرد اما در اینجا دولت بایدن سعی می کند اروپای شرقی را از روسیه جدا کند، از اوکراین بیشتر دفاع کنند و اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار بدهند تا توافق های اتمی و موشکی جدی تری را با غرب به امضا برساند. ملاحظاتی در زمینه رابطه اروپا و روسیه خواهند داشت و با اروپایی ها هماهنگی هایی خواهند کرد. لذا من تصور می کنم که وضعیت روسیه در مقایسه با دوره ترامپ بهتر نخواهد شد.