دشمنی هایی که در دوران بنی امینه و بنی عباس تحت عنوان خوارج با اهل بیت(ع) شد، بر مبنای «جهل مقدس» بود. یعنی دشمنی های خودشان را با دین توجیه می کردند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام «جهل مقدس» را دلیل ورود سیاهی لشکر دشمن به جنگ دانست و گفت: دشمنی هایی که در دوران بنی امینه و بنی عباس تحت عنوان خوارج با اهل بیت(ع) شد، بر مبنای «جهل مقدس» بود. یعنی دشمنی های خودشان را با دین توجیه می کردند.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنه ای در عزاداری شب عاشورای حسینیه دارالزهرا(س)، گفت: درباره قیام اباعبدالله(ع) در ماجرای عاشورا بحث های فراوان کرده اند و نویسندگان و محققین فراوانی کتاب نوشته اند و به فارسی هم کتاب های فراوانی نوشته شده است. مبنای سخن امشب من برداشت هایی از تحلیل مرحوم سیدجعفر شهیدی است.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در خصوص علت اینکه مردم مسلمان آن زمان هیچ اقدامی در مخالفت با این فاجعه انجام ندادند، اظهار داشت: به نظر مرحوم شهیدی ماجرای مدینه هم که به واقعه حرّه معروف شده است هم به خاطر قیام مخالفت خاصی از طرف مردم مدینه نبوده بلکه نارضایتی مردم ناشی از رفتارهای یزید با خود آنها بوده است.
وی افزود: برای پاسخگویی به چنین سؤال مهمی باید جامعه اسلامی را در دو مرحله از تاریخ گذشته مورد مطالعه قرار دهیم؛ یکی اجتماعی که در سال 11 هجری شکل یافت. یعنی زمانی که پیامبر(ص) فاتحانه از مدینه وارد مکه شد و رسما حکومت خودش را تشکیل داد. آن حضرت بعد از اینکه مرگ خود را نزدیک دیدند در جامعه آمدند و مردم را در حجة الوداع جمع کرد و آیه شریفه قرآن حاکی از موقعیتی است که در آن زمان وجود داشت.
سیدهادی خامنه ای تصریح کرد: وضعیت اسلام و مسلمانان آنقدر خوب بوده که خداوند می فرماید امروز کفار از شما ناامید شده اند و نمی توانند کاری انجام دهند و شما خوف و نگرانی از طرف آنها نداشته باشید. فقط دستورات الهی را خوب رعایت کنید. بعد هم می فرماید امروز دین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم و خشنودم از اینکه اسلام دین شما باشد. تفسیر شده به اینکه ماجرای ولایت علی بن ابیطالب(ع) و همه محدثین شیعه و سنّی آن را تأیید کرده اند.
وی ادامه داد: در آن زمان پیامبر(ص) می فرماید من از میان شما می روم و ثقلین را در میان شما می گذارم؛ مادامی که به این دو استناد، اعتماد و عمل کنید، هرگز ضلالت و گمراهی نخواهید داشت.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام یادآور شد: 50 سال بعد به جایی می رسیم که واقعه وحشتناک کربلا به وقوع می پیوندند. در این فاصله چه اتفاقاتی در جامعه اسلامی افتاد که آن جامعه خدایی که پیامبر(ص) و خدا از آن راضی هستند مبدل می شود به جامعه ای بی حس و حال و در حدی از انحراف و انحطاط که چنین واقعه بسیار زشت و اسف آوری در آن اتفاق می افتد. خیلی لازم است که انسان روی این مسأله فکر کند. یقینا حرف های فراوانی در این زمینه هست که در این فرصت ها نمی شود آنها را مطرح کرد.
وی افزود: ما می بینیم بعد از پیامبر(ص) سه خلیفه ظاهر شدند و دوران آنها طی شد. وقتی علی(ع) تشریف می آورند، با توجه به همه حوادثی که در آن 25 سال اتفاق افتاده، در سال 35 ایشان در صحنه حضور پیدا می کنند. طبیعتا نظر حضرت علی(ع) نسبت به شرایط زمان خودشان و اندکی قبل از آن راضی نبودند و آن شرایط را تأیید نمی کردند. اما در عین حال حاضر شدند که حکومت را به دست بگیرند. درباره دلیل این مسأله خود حضرت می فرماید «اگر نبود حضور مردم و آمادگی مردم برای حمایت و پشتیبانی و حجت و دلیلی بر من تمام نشده بود که یارانی وجود دارند، حتما این حکومت را قبول نمی کردم».
سیدهادی خامنه ای گفن: بعد از شهادت حضرت علی(ع) که بحران های اجتماعی بیشتر شد، نوبت به امام حسن(ع) می رسد و با آن کیفیت بسیار بد کنار گذاشته می شود. در دوران معاویه نفرین و لعن علی(ع) دستورالعمل حکومتی برای همه بوده است. امام حسین(ع) از این دوران ها می شنود عده ای از مردم کوفه از او دعوت کرده اند که برود و به مسائل و مشکلات آنجا رسیدگی کند و اگر امکانات بود، حکومت را در دست بگیرد. بعضی سؤال می کنند آن حضرت که می دانست اوضاع چطور است، چرا قبول کرد؟
وی افزود: جواب اجمالی این است در منطق امام و اولیاء الله در قبول یک مسئولیت، قرار نیست که با اطمینان صد در صد به پیروزی عملی را انجام بدهند. بله همین قدر که بدانند عده قلیل هم در صحنه حضور دارند، برای اینکه حق آنها ضایع نشود، اقدام می کنند؛ ولو اینکه برای خودشان خطر ساز باشد. این کاری است که هم حضرت علی(ع) کرده، امام حسن(ع) هم جنگید ولی بیشتر از آن نتوانست مقاومت کند و امام حسین(ع) هم حادثه همین بود که شنیده اید.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام اظهار داشت: به خاطر همین سؤال ها تا به حال نظرات گوناگونی درباره علت این قیام و حادثه ذکر شده است. عده ای گفته اند آن حضرت برای حکومت رفت. بعضی ها گفته اند برای شهادت رفت و علم به شهادت هم داشت. عده ای که می گویند برای حکومت رفت دو دسته اند. یک عده دوستانی مثل مرحوم صالحی نجف آبادی هستند که «شهید جاوید» را نوشت. ولی امروز عده ای از نویسندگان غربی و دشمنانی که تفکر وهابی گری هم پشت سر آنها است، برای اینکه مسأله را از آن حالت انسانی، ارزشی و حماسی بیرون بیاورند و محتوا را از آن بگیرند، می گویند حضرت برای حکومت رفت و مغلوب شد و از بین رفت.
وی تأکید کرد: در مورد انگیزه های دشمن هم اختلاف نظرهایی هست ولی مسأله مقداری روشن تر است و دلایل تاریخی آن هم در دسترس هست که انگیزه دشمن قدرت و پول بود. همه سران آنها دنبال این دو مسأله بودند. دامی هم که برای ایجاد رابطه با مردم می گستردند هم با همین دو ابزار بود. یعنی یا به آنها پست و مقام و یا وعده پول و چیزهای دیگر می دادند. همان چیزی که در دستگاه علی(ع) خبری از آن نبود و به همین خاطر خیلی از افراد که قبلا تمایلی داشتند طبعا کنار می کشیدند.
سیدهادی خامنه ای یادآور شد: در مورد حضرت علی(ع) گفته اند از بس اصول عدالت را می کرد کسی نتوانست طاقت بیاورد و با او کار کند. ممکن است این سؤال مطرح شود که حضرت امیر(ع) که در هستی هیچ کس مثل او پیدا نخواهد شد، چرا به گونه ای عمل نکردند که بیشتر بتوانند بمانند؟ این یک بحث اساسی است که من در چند کلمه می توانم بگویم. اصولا اساس کار و دعوت انبیاء و مأموران الهی، از اول تا آخر، این بوده است که ارزش های الهی را به مردم معرفی کنند و آنها را در معرض آزمایش قرار دهند.
وی ادامه داد: آنچه در عمل در تاریخ هستی بشر پیش آمده عبارت از «انتخاب به اختیار بشر» است. اینکه خدا در باطن و پشت صحنه چه می خواهد مسأله دیگری است. خداوند اختیار را به بشر داده که خودش انتخاب کند و انجام بگیرد آنچه که نتیجه انتخاب او است. میزان انتخاب و اراده بشر در هستی تعریف شده و میدان و عرصه ای هم که بشر اختیاری از خود ندارد هم تعریف شده؛ مهمترین وظیفه ما این است که این دو میدان را خوب بشناسیم.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه آنچه در تاریخ انجام شده آمیزه ای از اراده خدا و اختیار بشر است، افزود: مأموریت حضرت امیر(ع) به این صورت نیست که به هر قیمتی دعوت الهی را انجام دهد و مردم را هدایت کند و قدرت را به خاطر اینکه در اختیار این هدایت باشد در اختیار خودش نگه دارد. مهم نگهداری آن ارزش ها است. به نظر امیرالمؤمنین(ع) و ائمه، و انبیاء قبل، اگر لحظه ای با ظلم و ستمگران مدارا می داشتند و به قیمت این مدارا روزها یا سال هایی را می توانستند به قدرت و حکومت خودشان ادامه دهند، امروز ما نمی توانستیم به ارزش ها و دعوت الهی مهمی که آنها برای ما آوردند افتخار و استناد کنیم. خیلی از جاها اشکالاتی پیدا می شد که ما جوابی برای سؤال مردم نداشتیم.
وی علی(ع) مجسمه عدل الهی دانست و گفت: برای بشر امروز قابل توجیه نبود که مجسمه عدل لحظه ای با مجسمه ظلم سازش کند. ولی امروز ما با افتخار می توانیم بگوییم اینچنین بود؛ به قیمت اینکه آن حضرت بیش از چهار سال و چند ماه نتوانست حکومت کند. این مبنایی است که در اصل اسلام و ادیان الهی باید قبول کرده باشیم.
سیدهادی خامنه ای با اشاره به اینکه انگیزه های دشمن در سران قدرت و پول است، تأکید کرد: برای افراد زیردست هم تا جایی که پول و پست جواب می دهد، طبیعتا آن مؤثر است. سیاهی لشکری که معمولا در جنگ ها و برخوردها وجود دارد، از روی جهل و «جهل مقدس» به سراغ چنین چیزهایی می آیند. یعنی همان چیزی که در زمان حضرت امیر(ع) هم وجود داشت. در زمان حضرت امیر(ع) نماد این جهل، خوارج بودند. دشمنی هایی که در دوران بنی امینه و بنی عباس تحت عنوان خوارج با اهل بیت(ع) شد، بر مبنای «جهل مقدس» بود. یعنی دشمنی های خودشان را با دین توجیه می کردند.
وی یادآور شد: اگر بخواهیم شبیه آن منطق را امروز برای خودمان مجسم کنیم، نگاهی به داعش بیاندازید. دقیقا می شود همان منطق را در میان اینها جست و جو کرد. امروز داعش یک سرکردگی و فرماندهی خیلی بالا دارد که تحصیل کرده های دانشگاه های آمریکا و اروپا هستند و با پول و قدرت به این مسیر کشیده شده اند. اما کسانی که سر می برند و خون می ریزند و پرچم الله اکبر و لااله الا الله بالای سرشان می گیرند، همان جاهلان «جهل مقدس» هستند که اسلام را این جوری شناخته اند. خوارج تا سال های سال هرجایی اثر از شیعه و محبّ علی(ع) می دیدند بی امان و به خاطر رضای خدا می کشتند. امروز هم نمونه های فراوان در سراسر دنیا به نام داعش، طالبان و امثال اینها هست. اینها قبل از اینکه نام و نشانی باشند یک جریان تاریخی مشخصی هستند که باید خیلی دقیق شناخت.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه در واقع مخالفین با اساس اسلام مخالفت داشتند، تصریح کرد: امام امت در سخنرانی آتشین و کوبنده خودشان در مدرسه فیضیه از همان اول مطالبشان را با اشاره به حادثه عاشورا شروع کردند. مردم هم به شدت می گریستند و عکس العمل شدیدی داشتند. آن سخنرانی بسیار تأثیرگذار بود و منجر به ماجرای 15 خرداد سال 42 شد. در آنجا امام گفته اند «اینها با اساس مخالف بودند». یک کلمه خیلی ساده است ولی همه ماجرا این است. در طلیعه پیروزی انقلاب سال 57 هم امام در بیانیه محرم کلمه ای گفتند که واقعا همه را امیدوار کرد. فرمودند محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است.
وی با اشاره به اینکه از نیمه دوم حکومت عثمان تا پایان حکومت معاویه بعضی از اصول اسلامی دگرگون شد، گفت: عدالت که یکی از اصول اساسی اسلام بوده زیر پا گذاشته شد و در زمان معاویه قتل ها، تبعیدها، مصادره اموال بدون مجوز شرعی، شکنجه و آزار به بهانه گرایش به مذاهبی که آنها قبول نداشتند، در آن زمان به اوج خودش رسید. این بدعت ها نارضایتی در جامعه عربستان آن روز ایجاد کرد و مهیای شورش شد. اما در زمان معاویه به خاطر قدرت مرکزی که در شام وجود داشت و زیرکی خود معاویه، این نارضایتی خودش را نشان نمی داد.
سیدهادی خامنه ای ادامه داد: وقتی معاویه مرد مردم احساس کردند دریچه هایی باز شده که روال را به قبل از معاویه و عثمان برگردانند و بدعت ها را از بین ببرند. ولی حکومت یزید که بر پایه حکومت موروثی به وجود آمده بود، برای اینکه اساس حکومت خودش را قوی و حجاز را مطیع خودش کند، برای بیعت گرفتن از نامزدهای حکومت آن زمان کوشش می کرد. سیاستمداران دمشق با توجه به اهمیت مکه و حجاز سعی داشتند آنجا را مطیع کنند. اما خطری که از ناحیه عراق احساس می کردند بیش از همه اینها بود.
وی تأکید کرد: از امام حسین(ع) خیلی هراس و نگرانی دارند و می دانند چشم ها به سمت اوست و و او را خلیفه بر حق می دانند. عراق هم به دلایل گوناگون از بنی امیه ناخشنود و با بنی هاشم در ارتباط بود. در تاریخ نقل می کنند که معاویه بارها به یزید تذکر داده بود که اگر عراقی ها هر روز از تو بخواهند حاکمی را برداری مخالفت نکن؛ چرا که عوض کردن حاکمان خیلی آسان تر روبرو شدن با هزاران شمشیر برّان در عراق است. یعنی چنین خطری همیشه می تواند تو را تهدید کند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام وی در پایان گفت: یزید به فرماندهان خود دستور داده بود که یا امام حسین(ع) باید بیعت کند و یا او را بکشند. این از مسلمات تاریخ است و با هوش هم قابل درک هست و نیازی به علم غیب هم ندارد. لذا این سؤال پیش می آید که چرا مردم این سرزمین های پهناور واکنشی نشان ندادند؟ چرا کسی به این فکر نکرد که امام حسین(ع) و یارانش چه گناهی مرتکب شده اند که حکم آنها قتل باشد؟ تاریخ تا به حال چنین جنایتی را ندیده و نخواهد دید.