یادداشت؛
ظریف در داووس چه کرد؟
جواد ظریف در مصاحبه خود با فرید زکریا، با ارائه روایتی دقیق، مستدل و مبتنی بر واقعیت، کوشید تمامی فضاسازیها را خنثی کند. موضعگیریهای او نهتنها با مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در تضاد نبود، بلکه دقیقاً در راستای واقعیتهای صحنه، سیاستهای کلان کشور و منافع ملی قرار داشت. با این حال، شماری از محافل سیاسی و رسانههای مخالف، با تحریف سخنان ظریف، تلاش کردند او را به عقبنشینی از مواضع رسمی یا ارسال سیگنال ضعف متهم کنند؛ در حالی که وقتی روایت «ضعف ایران» همین حالا در فضای رسانهای و اندیشکدهای غرب غالب است، اساساً از چه «سیگنال ضعفی» سخن میگویند؟ آنچه ظریف انجام داد، در حقیقت خنثیسازی این روایت با تأکید بر شکستناپذیری مقاومت، رد ادعای تخریب سامانههای پدافندی و تصریح بر توان ذاتی و ماهوی کشور بود.
طی ماههای اخیر، روایتی مخرب و اتهاماتی سنگین علیه ایران در محافل سیاسی و علمی کشورهای غربی—بهویژه در ایالات متحده—شکل گرفته است. این فضاسازی، با پشتوانه لابیهای اسرائیل، اندیشکدهها، رسانههای جریان اصلی و اپوزیسیون برانداز، بهشدت در حال تبلیغ است و هدف آن تأثیرگذاری بر سیاستهای دولت جدید آمریکا و متحدانش در قبال ایران است. از جمله این اتهامات میتوان به القای «آپارتاید جنسیتی»، ترسیم ایران بهعنوان کشوری ضعیف و ناگزیر به ساخت سلاح هستهای، متهمکردن ایران به طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و ادعای بیثباتی سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی اشاره کرد.
در واقع، این مجموعه اتهامات همچون قطعات پازلی هستند که هریک برای وارد کردن فشاری معین بر ایران طراحی شدهاند و در کنار هم، زمینهساز اجرای نسخهای نوین از سیاست فشار حداکثری خواهند بود. بهعنوان نمونه، اتهام «آپارتاید جنسیتی» میتواند زمینهساز کارزارهای تبلیغاتی و حقوقی بیسابقه شود؛ بهویژه آنکه مقدمات چنین اقداماتی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در حال شکلگیری است. همچنین نسبتدادن طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر به ایران میتواند دستاویزی برای توقف روند لغو تحریمها باشد؛ چراکه مدعیاند درآمدهای احتمالی حاصل از رفع تحریم، در فعالیتهای بهاصطلاح «بیثباتکننده» ایران هزینه خواهد شد. از سوی دیگر، نمایش ایران بهعنوان کشوری ضعیف تلاشی است برای القای این تصور که هرگونه حمله نظامی علیه ایران، هزینه چندانی نخواهد داشت. در نهایت، طرح اتهام تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای نیز میتواند به فعالشدن زودهنگام مکانیسم حل اختلاف برجام (موسوم به مکانیسم ماشه) و اجماع بینالمللی علیه ایران منجر شود.
جواد ظریف در مصاحبه خود با فرید زکریا، با ارائه روایتی دقیق، مستدل و مبتنی بر واقعیت، کوشید تمامی این فضاسازیها را خنثی کند. موضعگیریهای او نهتنها با مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در تضاد نبود، بلکه دقیقاً در راستای واقعیتهای صحنه، سیاستهای کلان کشور و منافع ملی قرار داشت. با این حال، شماری از محافل سیاسی و رسانههای مخالف، با تحریف سخنان ظریف، تلاش کردند او را به عقبنشینی از مواضع رسمی یا ارسال سیگنال ضعف متهم کنند؛ در حالی که وقتی روایت «ضعف ایران» همین حالا در فضای رسانهای و اندیشکدهای غرب غالب است، اساساً از چه «سیگنال ضعفی» سخن میگویند؟ آنچه ظریف انجام داد، در حقیقت خنثیسازی این روایت با تأکید بر شکستناپذیری مقاومت، رد ادعای تخریب سامانههای پدافندی و تصریح بر توان ذاتی و ماهوی کشور بود.
در این میان، برخی نیز مدعیاند ظریف مسائل داخلی را در محافل بینالمللی مطرح کرده است. اما آیا در روزگاری که حتی سخنان یک روحانی در منبر مسجدی دورافتاده میتواند تیتر رسانههای جهانی شود، مرزی میان داخل و خارج باقی مانده است؟ مگر ندیدند همین فرید زکریا، با تسلط بر شکایات حقوقی جریان «پایداری» علیه ظریف، خود این بحث داخلی را پیش کشید و پاسخ گرفت؟ میگویند از وضعیت حجاب صحبت کرده است! از خود بپرسید: کدامیک بیشتر به عزت و دینداری مردم لطمه میزند—سخنان ظریف، یا ادعای نمایندهای که از تریبون رسمی مجلس فریاد میزند اگر قانون حجاب اجرا نشود، زنان ایرانی برهنه به خیابان میآیند؟
واقعاً مایهٔ تأسف است که عدهای از نمایندگان، در شرایط حساس امروز کشور، برای یک مصاحبه، دوباره همهٔ کمیسیونهای مجلس و سه قوه را درگیر درخواست عزل جواد ظریف کردهاند.
*رضا نصری، حقوقدان بین الملل
مشاهده خبر در جماران