کدخبر: ۱۶۵۷۳۰۰ تاریخ انتشار:

حکمرانی اخلاقی در دولت پزشکیان/۱۲ وفاق ملی

در کشورهایی که حکمرانی اخلاقی را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، می‌توان مشاهده کرد که وفاق ملی به‌طور قابل‌توجهی بالاست. احترام به حقوق شهروندی، شفافیت در سیاست‌گذاری و مبارزه با فساد از دلایل اصلی این موفقیت‌ها هستند.

دکتر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در یک سال گذشته بارها بر اهمیت وفاق ملی تأکید کرده‌اند. ایشان در همایش گفت‌وگوی ملی درباره وفاق ملی که در دی ۱۴۰۳ برگزار شد، بر لزوم همکاری و همبستگی میان اقشار مختلف جامعه برای حل مشکلات کشور تأکید داشتند. همچنین، در سفرهای استانی دولت وفاق ملی، دکتر پزشکیان بر ضرورت توجه به نیازهای مردم و تقویت همبستگی ملی تأکید نموده‌اند؛ اما به راستی وفاق ملی چیست؟ ضرورت و راهکار تحقق آن چگونه است؟ نسبت آن با حکمرانی اخلاقی چه می تواند باشد؟
 
آیا وفاق ملی در شرایط بحرانی کشور یک راه حل بنیادی برای حل مسائل اساسی است یا یک داد و ستد برای حضور در مسند ریاست جمهوری و تشکیل و استقرار دولت وفاق آقای دکتر پزشکیان؟ 

 

وفاق ملی: ضرورت، موانع و راهکارها در ایران
وفاق ملی یکی از مفاهیم اساسی در اداره و پیشبرد جوامع متنوع و پیچیده است. در کشورهایی مانند ایران که از تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی بالایی برخوردار هستند، ایجاد وفاق ملی به معنای واقعی کلمه یک ضرورت است. وفاق ملی در یک افق راهبردی به معنای ایجاد همبستگی و انسجام در بین تمامی اقشار جامعه با وجود اختلافات طبیعی در فرهنگ، دیدگاه‌ها و منافع است؛ اما اگر نگاه کوتاه مدت بر آن حاکم باشد، چیزی جز یک مسکن برای التیام دردهای مزمن نخواهد بود. این یادداشت به تعریف وفاق ملی، ضرورت آن در ایران، موانع پیش روی تحقق آن و در نهایت راهکارهای پیشنهادی می‌پردازد.

 

تعریف وفاق ملی
وفاق ملی به مفهوم ایجاد درک و همدلی مشترک میان گروه‌های مختلف جامعه است، به‌گونه‌ای که تمام افراد جامعه نسبت به اهداف و ارزش‌های کلان ملی متعهد باشند. این مفهوم بر پایه‌های احترام به تفاوت‌ها، عدالت اجتماعی و همبستگی برای دستیابی به آینده‌ای مشترک بنا شده است.

 

ضرورت وفاق ملی در ایران
1. فقدان انسجام اجتماعی : جامعه ایرانی طی دهه های گذشته  بدلیل سیاست های نادرست سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی وحتی مذهبی موجب چند پاره گی ، گسست اجتماعی ، تشدید فاصله طبقاتی ، تبعیض وبی عدالتی و... شده است وسرمایه اجتماعی جامعه به پایین ترین سطح تنزل یافته وبیم آن می رود که درصورت غفلت به فروپاشی اجتماعی منتهی گردد . وفاق ملی زمینه امیدواری را برای بهبود سرمایه اجتماعی فراهم می آورد . 

 

 

2. تنوع قومی و فرهنگی: ایران به‌عنوان کشوری با بیش از ده‌ها قومیت و زبان، نیازمند وفاق ملی است تا این تنوع به یک فرصت تبدیل شود و از چالش‌های ناشی از اختلافات جلوگیری شود. وفاق ملی می‌تواند به تقویت حس هویت مشترک کمک کند.
3. چالش‌های اقتصادی و اجتماعی: مشکلات اقتصادی نظیر تورم، بیکاری و نابرابری‌های اجتماعی در جامعه ایران از جمله مواردی هستند که بدون همبستگی و مشارکت جمعی نمی‌توان برای آن‌ها راه‌حلی پایدار یافت.
4. تهدیدهای خارجی: در شرایطی که ایران همواره با تهدیدهای خارجی و تحریم‌ها مواجه بوده است، وفاق ملی می‌تواند عامل تقویت مقاومت و ایستادگی در برابر این چالش‌ها باشد.
5. توسعه پایدار: بدون وجود وفاق ملی، امکان برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌های کلان و توسعه پایدار کاهش می‌یابد. جامعه ایرانی به شدت نیازمند ومحتاج توسعه همه جانیه وپایداراست راه حل اساسی برطرف نمودن ناترازی ها ، اقدام اساسی برای تسریع دربرنامه های توسعه ایران است .
موانع و چالش‌های وفاق ملی در ایران
۱. تبعیض و بی‌عدالتی: بی‌عدالتی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یکی از عوامل اصلی ایجاد شکاف بین اقشار مختلف جامعه است. وجود تبعیض در توزیع منابع و فرصت‌ها می‌تواند مانعی جدی برای وفاق ملی باشد.
۲. ضعف در گفت‌وگوی ملی: نبود فضای مناسب برای گفت‌وگو و تعامل بین گروه‌ها و اقشار مختلف باعث تشدید اختلافات و کاهش اعتماد متقابل می‌شود.
3. رسانه‌ها و گسست اطلاعاتی: رسانه‌ها نقش مهمی در ایجاد یا تضعیف وفاق ملی دارند. انتشار اطلاعات نادرست یا جهت‌دار می‌تواند به شکاف اجتماعی دامن بزند.
4. تفاوت‌های ایدئولوژیک و سیاسی: اختلاف نظرها در مسائل سیاسی و ایدئولوژیک گاهی به سطحی می‌رسد که مانع از دستیابی به فهم مشترک می‌شود.

 

راهکارها و پیشنهادات برای تحقق وفاق ملی در ایران
1. ترویج عدالت اجتماعی: ایجاد فرصت‌های برابر در تمامی زمینه‌ها، از آموزش گرفته تا اشتغال، می‌تواند باعث کاهش شکاف‌ها و تقویت همبستگی شود.
2. تقویت آموزش عمومی: سیستم آموزشی می‌تواند نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت وفاق ملی و احترام به تنوع فرهنگی ایفا کند.
3. ایجاد بستر گفت‌وگو: فراهم کردن فضای مناسب برای گفت‌وگوی ملی و ایجاد پل‌های ارتباطی بین اقشار مختلف جامعه، به تقویت همدلی و درک متقابل کمک می‌کند.
4. تقویت حس هویت ملی: با استفاده از برنامه‌های فرهنگی، هنری و آموزشی می‌توان حس هویت ملی را در بین اقوام و گروه‌های مختلف تقویت کرد.
5. نقش نخبگان و رهبران: نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی می‌توانند به‌عنوان واسطه‌هایی برای ایجاد وفاق ملی عمل کنند و دیدگاه‌های مختلف را به هم نزدیک کنند.
6. اصلاح نظام رسانه‌ای: رسانه‌ها باید به‌گونه‌ای عمل کنند که اعتماد عمومی را جلب کنند و اطلاعات دقیق و بدون جهت‌گیری ارائه دهند.
7. تقویت مشارکت سیاسی: ایجاد سازوکارهایی برای مشارکت اقشار مختلف در تصمیم‌گیری‌های کلان ملی می‌تواند باعث افزایش احساس تعلق آن‌ها به جامعه شود.
8. تقویت احزاب وتشکلهای سیاسی : احزاب درایجاد وتقویت وفاق ملی می توانند نقش آفرین باشند شایسته سالاری ، مردم سالاری وتوانمند سازی جامعه مدنی با تقویت وبرجسته نمودن نقش احزاب می تواند محقق گردد

 

وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی 
وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند. در واقع، وفاق ملی می‌تواند به‌عنوان بستری برای تحقق حکمرانی اخلاقی عمل کند و حکمرانی اخلاقی نیز می‌تواند زمینه‌ساز تقویت وفاق ملی باشد. این دو مفهوم مکمل یکدیگرند و ارتباط آن‌ها را می‌توان از جنبه‌های مختلف بررسی کرد: از جمله:
الف: وفاق ملی به‌عنوان نتیجه حکمرانی اخلاقی است حکمرانی اخلاقی بر پایه اصولی مانند عدالت، شفافیت، مسئولیت‌پذیری و احترام به کرامت انسانی استوار است. اگر دولت‌ها این اصول را در سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های خود رعایت کنند، اعتماد و همبستگی اجتماعی افزایش می‌یابد که نتیجه آن تقویت وفاق ملی است. مردم زمانی به وفاق می‌رسند که احساس کنند حقوق آن‌ها رعایت می‌شود و عدالت در جامعه برقرار است.
ب: حکمرانی اخلاقی به‌عنوان ابزار تقویت وفاق ملی است. در جوامعی که تنوع فرهنگی، مذهبی و قومی وجود دارد، حکمرانی اخلاقی می‌تواند نقش پل ارتباطی را ایفا کند. با پایبندی به ارزش‌های اخلاقی، می‌توان اختلافات را به فرصتی برای رشد تبدیل کرد و به جای شکاف اجتماعی، حس همبستگی و اتحاد را تقویت کرد.
ج: ارزش‌های اخلاقی به‌عنوان عامل مشترک، یکی از پایه‌های وفاق ملی، وجود ارزش‌های مشترک در جامعه است. این ارزش‌ها معمولاً ریشه در اخلاق و فرهنگ جامعه دارند. حکمرانی اخلاقی می‌تواند این ارزش‌ها را تقویت کرده و به‌عنوان مبنای همبستگی ملی عمل کند.
چالش‌های بی‌توجهی به اخلاق در حکمرانی در نبود حکمرانی اخلاقی، تبعیض، فساد و بی‌عدالتی رواج پیدا می‌کند که این مسائل می‌توانند باعث از دست رفتن اعتماد عمومی و تضعیف وفاق ملی شوند. در چنین شرایطی، جامعه دچار گسست شده و همبستگی لازم برای مواجهه با چالش‌های بزرگ‌تر از بین می‌رود.
در کشورهایی که حکمرانی اخلاقی را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، مانند کشورهای اسکاندیناوی، می‌توان مشاهده کرد که وفاق ملی به‌طور قابل‌توجهی بالاست. احترام به حقوق شهروندی، شفافیت در سیاست‌گذاری و مبارزه با فساد از دلایل اصلی این موفقیت‌ها هستند.
نتیجه‌گیری
وفاق ملی در ایران نه تنها یک ضرورت؛ بلکه یک اولویت است. بدون ایجاد همبستگی ملی، تحقق اهداف کلان و توسعه پایدار دشوار خواهد بود. با توجه به موانع و چالش‌های موجود، تلاش برای تقویت عدالت اجتماعی، گفت‌وگو، و حس هویت ملی می‌تواند گامی مؤثر در مسیر ایجاد وفاق ملی باشد. از سوی دیگر وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی دو روی یک سکه هستند. برای دستیابی به یک جامعه متحد و همبسته، رعایت اصول اخلاقی حکمرانی ضروری است. از طرف دیگر، وجود وفاق ملی می‌تواند حمایت عمومی از حکمرانی اخلاقی را تقویت کند؛ بنابراین، ارتباط بین این دو نه تنها مستقیم بلکه حیاتی است. امیدواریم نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی به وفاق ملی به عنوان یک راهبرد برای حل مسائل اساسی کشور نگاه کند و زمینه را برای تحقق آن فراهم آورد. حضور دکتر پزشکیان برای نظام حکمرانی یک فرصت تاریخی و شاید غیرقابل تکرار باشد. این حضور را باید مغتنم شمرده و اراده ملی برای تحقق آن فراهم گردد. ان شاالله
 
 
-------------------------------------------------------------------------------------------
*عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

 

مشاهده خبر در جماران