گزارش؛
همه آنچه در همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» مطرح شد/ پزشکیان: ایران شایسته بهترینهاست؛ با همدلی آیندهای بهتر بسازیم/ ظریف: «مردم» اصل وفاق هستند؛ وفاق دولت ائتلافی نیست/ خانیکی: نیاز به وفاق داریم تا بتوانیم ایران را یک منظومه هماهنگ ببینیم
همایش "گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی" پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور پزشکیان، محمدجواد ظریف، هادی خانیکی، محمد فاضلی، الیاس حضرتی و دیگر چهره های سیاسی و دانشگاهی برگزار شد.
به گزارش جماران؛ همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور برگزار شد.
پزشکیان در همایش وفاق ملی:
ایران شایسته بهترینهاست/ باید با همدلی آیندهای بهتر بسازیم
رئیس جمهور با تأکید بر اهمیت وحدت، انسجام و حرکت بر مدار حق و عدالت، خواستار کنار گذاشتن تعصبات قومی، جناحی و شخصی شد و تصریح کرد: پیشرفت ایران تنها با تکیه بر شایستهسالاری، تخصص و همدلی ملی ممکن است.
مسعود پزشکیان صبح امروز پنجشنبه در «همایش وفاق ملی» در جمع مدرسان، دانشمندان و پژوهشگران کشور با بیان اینکه سخن گفتن در حضور شما نخبگان کار ساده ای نیست، اظهار داشت: ما نیز روزی افراد عادی بودیم که با تلاش و پشتکار، قدم در این مسیر گذاشتیم. همانگونه که یکی از اساتید عزیز اشاره کردند، گاهی تنها یک ایده کوچک میتواند به موفقیتی بزرگ ختم شود.
پزشکیان با تأکید بر لزوم بیان اعتقادات قلبی در سخنرانیها گفت: متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود.
رئیسجمهور در ادامه سخنان خود با اشاره به اهمیت باورها و اصول اساسی در تصمیمگیریهای کلان گفت: متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه که باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.
پزشکیان با تأکید بر لزوم پایبندی به این اصول اظهار داشت: بر اساس باور قلبیام، حق و عدالت از جایگاهی مطلق برخوردارند و سایر مسائل پیرامون این دو اصل بنیادین شکل میگیرند. گسترهای که در آن زندگی میکنیم کشور عزیزمان، ایران، است و برای تحقق حق و عدالت در جامعه، باید شاخصهایی دقیق و شفاف وجود داشته باشد.
رئیسجمهور با تأکید بر اهمیت رعایت عدالت و انصاف در جامعه گفت: زمانی که حقوق دیگران نادیده گرفته میشود و بیانصافی در برخوردها رخ میدهد، این منیت فرد یا جمع است که مانع دیده شدن حق دیگران میشود. منیت همان عاملی است که اجازه نمیدهد با انصاف به مسائل نگاه کنیم و عدالت را در برخوردها جاری سازیم.
مسعود پزشکیان در ادامه افزود: نادیده گرفتن حقوق انسانها همواره نتیجه تسلط منیت است. برای دستیابی به عدالت اجتماعی، باید از این مانع عبور کنیم و فضایی فراهم آوریم که حق هر فرد و گروه در جامعه به رسمیت شناخته شود.
رئیسجمهور در تشریح این موضوع با استناد به آموزههای دینی و احادیث متعدد اظهار داشت: در احادیث و متون دینی تأکید فراوانی بر قضاوت بر اساس حق و دوری از هوای نفس شده است. قرآن نیز میفرماید: سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ. در این آیه، بهصراحت بیان شده است که آنانی که از مسیر حق منحرف میشوند و دیگران را از این راه بازمیدارند، عذابی عظیم خواهند داشت؛ چراکه روز حساب و کتاب را فراموش کردهاند.
پزشکیان با اشاره به تعهد الهی در اداره امور بر مبنای عدالت تأکید کرد: در آموزههای الهی آمده است که حکومت باید بر اساس حق مردم استوار باشد، نه جناح، مذهب، یا باورهای شخصی. قضاوت باید بهگونهای باشد که میان مردم عدالت برقرار شود و از هرگونه تأثیر هوای نفس پرهیز شود. همین هوای نفس است که انسان را از مسیر حق به ضلالت و گمراهی میکشاند.
رئیسجمهور با اشاره به اهمیت معنای صراط مستقیم در زندگی روزمره گفت: ما هر روز در نماز، صراط مستقیم را از خداوند طلب میکنیم. اگر این درخواست از عمق جان صورت نگیرد و با درک صحیح همراه نباشد، ممکن است در عمل به ضلالت بیفتیم. ضلالتی که منیت و هوای نفس ریشه آن است و ما را از مسیر حق منحرف میکند.
پزشکیان در ادامه خودخواهی را عامل اصلی ایجاد انحراف در مسیر عدالت دانست و افزود: منیت است که بسته به موقعیتها، جایگاهها، مقامها، و طبقه اجتماعی بر رفتار انسان سایه میاندازد و مانع از حرکت در مسیر حق میشود. طلب صراط مستقیم در نماز باید همراه با تزکیه نفس باشد تا انسان از قید این محدودیتها رها شود و به عدالت نزدیک گردد.
رئیسجمهور با اشاره به فرمایشات حضرت علی علیهالسلام در فرمان به مالک اشتر گفت: حضرت علی (ع) در توصیه به مالک برای حکومتداری، بر عمل بر اساس کتاب خدا و سنت رسول اکرم (ص) تأکید میکنند. ایشان میفرمایند ایثار و اطاعت از اوامر الهی شرط موفقیت در حکومت است، زیرا نفس اماره همواره انسان را به سوی بدی سوق میدهد.
پزشکیان با تأکید بر اهمیت پایبندی به تعهدات الهی و اصول دینی افزود: کتاب خدا همان پیمانی است که باید به آن عمل شود. ما بر اساس این نوشته و این تعهد، وظیفه داریم که اعمال خود را تنظیم کنیم. مشکل زمانی پیش میآید که از این تعهد فاصله میگیریم و آن را در رفتار و تصمیمات خود اجرایی نمیکنیم.
رئیسجمهور با اشاره به اهمیت کنترل نفس و پایبندی به اصول انصاف در حکومتداری اظهار داشت: زمانی که تابع هوای نفس باشیم، عدالت را زیر پا میگذاریم. حضرت علی (ع) در توصیه به مالک اشتر تأکید میکنند که حاکم باید هوای نفس خود را کنترل کند و آنچه بر او حرام نیست را مهار نماید. انصاف، چه با دوستان و چه با دشمنان، ضروری است. همانگونه که برای خود بهترین را میخواهی، همان را برای دیگران، حتی مخالفانت، در نظر بگیر. عدالت و انصاف در حکومتداری، فارغ از علاقه یا دشمنی شخصی، اصل بنیادینی است که نباید فراموش شود.
پزشکیان با استناد به ادامه فرمان حضرت علی (ع) افزود: حضرت علی (ع) میفرمایند قلبت را سرشار از محبت و لطف نسبت به مردم کن. مردم یا برادران دینی تو هستند یا در خلقت با تو برابرند. حاکم نباید مانند حیوان درندهای باشد که به مردم آسیب برساند. حتی در مواجهه با خطاها و اشتباهات مردم، گذشت، رحمت، و عطوفت باید سرلوحه کار حاکم باشد. این نگاه محبتآمیز است که میتواند پایههای یک جامعه عادلانه و پایدار را بنا کند.
رئیسجمهور با اشاره به آزمونی که خداوند برای مسئولان و حاکمان تعیین کرده است، اظهار داشت: خداوند تو را در کنار مردم آزموده و رفتار تو با آنان، امتحانی الهی است. حضرت علی (ع) در فرمان خود تأکید میکنند که اگر با مردم بر اساس محبت، مهربانی و انصاف رفتار نکنی، گویا در برابر خداوند قرار گرفتهای. زیرا بیانصافی و بیمهری نسبت به مردم، معادل جنگ با خداوند است.
دکتر پزشکیان با تأکید بر ضرورت رحمت و عطوفت در رفتار با مردم افزود: هیچکس از لطف و رحمت خداوند بینیاز نیست. اگر خداوند ما را میبخشد، ما نیز وظیفه داریم که با مردم با مهربانی، گذشت و عطوفت برخورد کنیم. حاکمان باید همواره به یاد داشته باشند که محبت به مردم، پایه اصلی عدالت و پیشرفت جامعه است.
رئیسجمهور با تأکید بر ضرورت رعایت انصاف و عدالت در رفتار با مردم اظهار داشت: نباید با مردم درافتاد و حق آنها را پایمال کرد. وظیفه ما خدمت به مردم است، نه تضییع حقوق آنها. در اینجا دیگر تفاوتی میان عرب و عجم، ترک و فارس، لر و بلوچ یا هر زبان و قومی وجود ندارد. برخورد با مردم باید بر اساس عدالت و انصاف باشد تا وحدت و همبستگی در جامعه پایدار بماند.
دکتر پزشکیان با اشاره به اهمیت تقوا بهعنوان شاخص برتری در جامعه افزود: اگر بپذیریم که معیار برتری تقواست، آنگاه میتوانیم کشورمان ایران را به جایگاه والاتری برسانیم. این همان مفهومی است که بارها بر آن تأکید کردهایم. اما متأسفانه در بسیاری مواقع از این اصل فاصله گرفته و درگیر مسائلی شدهایم که جامعه را از مسیر صحیح دور کرده است.
رئیسجمهور با اشاره به اهمیت نگاه وسیع و منصفانه در ارزیابی انسانها گفت: در آیات قرآن، جهانبینی عمیقی مطرح میشود که نظم و حساب دقیق هر چیز را به تصویر میکشد. در سوره الرحمن، خداوند پس از بیان خلق انسان و تعلیم قرآن، به وضع میزان اشاره میکند و تأکید دارد که همه چیز بر اساس اندازه و حساب مشخص شده است. این پیام الهی به ما میآموزد که در قضاوتها و ارزیابیها نیز باید بر اساس میزان و انصاف عمل کنیم، طغیان نکنیم و حقوق افراد را کم و زیاد نکنیم.
دکتر پزشکیان با تأکید بر مفهوم برتری بر اساس تقوا افزود: خداوند میفرماید: انا اکرمکم عندالله اتقاکم؛ این یعنی معیار برتری، تقواست که قابل اندازهگیری است. کسی که متقیتر است، برتر است. متقیتر بودن یعنی عالمتر، با تجربهتر و داناتر بودن. در اینجا دیگر جنسیت، قومیت یا زبان ملاک نیست. مرد یا زن، بلوچ، عرب، ترک یا فارس، هیچ تفاوتی ندارند. برتری تنها بر اساس شاخص تقوا و معیارهای عادلانه سنجیده میشود.
رئیسجمهور با انتقاد از تعصبات قومی و نژادی در جامعه ادامه داد: ما نباید بر اساس قومیت یا زبان درباره افراد قضاوت کنیم. اینکه کسی چون آذری است فکر کند برتر است، یا دیگری چون بلوچ است تصور کند پایینتر است، نگاهی اشتباه و دور از عدالت است. معیار، دانش، تقوا و صلاحیت است، نه تعلقات قومی و زبانی. برتری در جامعه باید بر اساس معیارهای قابل سنجش و عادلانه باشد.
رئیسجمهور با اشاره به نقش پیامبر اسلام (ص) در ایجاد وحدت میان اعراب دوران جاهلیت گفت: رسول خدا (ص) توانست در جامعهای که سالها گرفتار اختلاف و درگیریهای خونین بود، انسجام و وحدت ایجاد کند. این انسجام بر اساس شاخص تقوا و برتری معیارمند برقرار شد؛ شاخصی که ملاک برتری را از تعلقات قومی و زبانی جدا کرد و آن را به ارزشهای والای انسانی پیوند داد.
دکتر پزشکیان با تأکید بر مفهوم عملی تقوا افزود: تقوا صرفاً به نماز خواندن یا روزه گرفتن محدود نمیشود. تقوا به معنای مسئولیتپذیری در جایگاهی است که هر فرد در آن قرار گرفته است. اگر ابزار اندازهگیری عادلانه برای تقوا وجود داشته باشد و بر مبنای آن عمل کنیم، اختلاف و نزاع معنایی نخواهد داشت. دعوا زمانی شکل میگیرد که فردی از پذیرش راه درست سر باز زند و به اشتباه بر مسیر نادرست خود پافشاری کند، صرفاً به این دلیل که خودش گفته یا انجام داده است.
رئیسجمهور همچنین به ظلم ناشی از عدم پذیرش حق اشاره کرد و ادامه داد: هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که کسی راه درست را ببیند و نپذیرد، و بهجای آن بر مسیری نادرست اصرار ورزد. پذیرش حق و عمل بر اساس آن، نیازمند کنار گذاشتن تعصبات و حرکت بر اساس معیارهای عادلانه است.
رئیسجمهور با تأکید بر اهمیت پذیرش حقیقت و دوری از تعصب گفت: بارها گفتهام که دیدگاه فردی من یا هرکس دیگری، اگر نادرست باشد، نباید به جامعه تحمیل شود. قرآن میفرماید: مِمَّنِ ٱفتَرَى عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَو کَذَّبَ بِـَایَتِهِۦ إِنَّهُۥ لَا یُفلِحُ ٱلمُجرِمُونَ. خداوند ظالمان و مجرمان را به رستگاری نمیرساند. هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که حرف درست و دلایل روشن ارائه شود، اما در مقابل آن ایستادگی کنیم و آن را تکذیب نماییم.
دکتر پزشکیان با اشاره به اهمیت وفاق و عدالت در تصمیمگیریهای اجتماعی افزود: حق و عدالت تنها زمانی محقق میشود که بر اساس شواهد و مستنداتی روشن و قابلاندازهگیری عمل کنیم. مشکل زمانی آغاز میشود که فردی بخواهد صرفاً بهدلیل جایگاه یا مقام، نظر خود را تحمیل کند. اینکه کسی بخواهد از موقعیت خود برای برتریطلبی استفاده کند، ظلمی آشکار است.
رئیسجمهور با تأکید بر مسئولیت سنگین حاکمان در برابر مردم ادامه داد: رأی مردم و مسئولیتی که بر دوش ما گذاشته شده، فرصتی برای خدمت است، نه برتری. هر یک از شما میتوانستید در جایگاه من قرار بگیرید. تصور اینکه اکنون به مقامی رسیدهام و فردی خاص شدهام، آغاز سقوط و انحراف از مسیر است. وظیفه ما این است که با همافزایی و همکاری کسانی که دانش و توانایی دارند، کشور عزیزمان ایران را به جایگاهی که شایسته آن است، برسانیم.
رئیسجمهور با اشاره به لزوم دوری از اختلافات بر سر پستها و جایگاهها اظهار داشت: سر موقعیتها و مسئولیتها نباید با یکدیگر نزاع کنیم. این شایسته ایران و مردم ما نیست. وقتی به کشورهای همسایه نگاه میکنیم که به پیشرفت رسیدهاند و ما هنوز در این نقطه هستیم، باید از خود بپرسیم آیا این جایگاه، درخور ایران ماست؟ هرگز نمیپذیرم که ما از آنها کمتر باشیم. آنچه که به آن باور دارم، تلاش برای بینقص عمل کردن در هر پست و مسئولیتی است که برعهده میگیریم. هرکس باید در شغل و جایگاه خود تا حد امکان بهتر و کاملتر عمل کند.
دکتر پزشکیان با تأکید بر اهمیت ایجاد امید و نگاه مثبت در میان مردم و جوانان افزود: اگر بتوانیم این نگاه را در مردم و جوانانمان تقویت کنیم که زندگی محل رسیدن به قلههاست و نه توقف در مسیر، میتوانیم جامعهای پیشرو داشته باشیم. شاید من استعداد یا توان خاصی نداشته باشم، اما تا زمانی که زندهام، برای رسیدن به بهترین جایگاه ممکن تلاش خواهم کرد. زندگی جای اوج گرفتن است و هر انسانی میتواند بهتر از چیزی که هست، شود. این مسئولیت ماست که برای شکوفایی مردممان، از هر قوم و هر زبانی، فرصتهای برابر فراهم کنیم.
رئیسجمهور در ادامه با اشاره به اهمیت توانمندسازی نخبگان و جوانان گفت: وظیفه ما این است که راه را برای جوانان، نخبگان، و همه اقوام ایرانی از بلوچ، عرب، کرد، ترک، فارس، گیلک و دیگر اقوام باز کنیم. پیشرفت کشور تنها زمانی ممکن است که این عزیزان آزادانه بتوانند در عرصههای مختلف حضور یابند و پیشتاز شوند. نباید مسائل قومی یا گروهی مانع از همکاری و حرکت به سوی پیشرفت شود. این نگاه محدود، به جای رشد، تنها ما را از اهدافمان دور خواهد کرد.
رئیسجمهور با تأکید بر لزوم بهرهگیری از کارشناسان خبره در تمامی حوزهها اظهار داشت: بارها گفتهام، هیچکس هنگام بیماری به دنبال جناح، حزب یا گروه خاص نمیگردد. همه به دنبال پزشک حاذقی هستند که بتواند مشکلشان را حل کند. در سایر حوزهها، از اقتصاد و صنعت گرفته تا کشاورزی و هنر، همین اصل باید رعایت شود. اگر در هر زمینهای دنبال افراد متخصص باشیم، مشکلات کشور سریعتر و بهتر حل خواهد شد.
دکتر پزشکیان با اشاره به اهمیت کنار گذاشتن خودبرتربینی و عمل به شایستهسالاری افزود: نباید تصور کنیم که مقام یا جایگاه ما بهتنهایی دلیل برتری ماست. مشکلات ما زمانی آغاز میشود که فردی به جای توجه به تخصص و دانش، صرفاً بر پایه موقعیت خود تصمیمگیری کند. هر فردی، حتی رئیسجمهور، تنها در بخشی از مسئولیتها تخصص کافی دارد و در سایر حوزهها نیازمند استفاده از نظرات کارشناسان است. کسی که هر روز در کار و فعالیت خود حضور دارد، احتمالاً از کسی که تجربه عملی کمتری دارد، بهتر میداند.
رئیسجمهور با تأکید بر اتحاد و همبستگی ملی ادامه داد: اگر این مفاهیم را در جامعه درک کنیم و به جای اختلافات جناحی و گروهی به تخصص و شایستگی اولویت دهیم، میتوانیم به عنوان یک امت متحد عمل کنیم. دعواهای بیحاصل نباید ما را از هدف بزرگتر که همان پیشرفت کشور است، دور کند. شایستهسالاری و اتحاد، کلید عبور از چالشها و مشکلات است.
رئیسجمهور با تأکید بر اهمیت وفاق و همبستگی در جامعه اظهار داشت: وفاق میان مردم باید ما را به وحدت و انسجام واقعی برساند. خداوند در قرآن میفرماید: کان الناس امة واحدة؛ انسانها در ابتدا یک امت واحد بودند. خدا پیامبران را فرستاد و کتابهایی به آنها عطا کرد تا در اختلافاتی که به دلیل هوای نفس و زیادهطلبی به وجود آمده، حکم کنند و انسانها را به مسیر عدالت بازگردانند. پیامبران آمدهاند تا حق و حقوق دیگران ضایع نشود و جامعهای عادلانه شکل گیرد.
دکتر پزشکیان پیمودن صراط مستقیم در زندگی فردی و اجتماعی را حایز اهمیت دانست و گفت: نماز خواندن تنها برای اقامه ظاهری نیست؛ وقتی میگوییم اهدنا الصراط المستقیم، یعنی از خداوند میخواهیم ما را به مسیری هدایت کند که در آن حق دیگران تضییع نشود. ضلالت زمانی رخ میدهد که هوای نفس بر رفتار ما حاکم شود. آیه مالک یوم الدین ما را به یاد روز حساب میاندازد و این باور که تجاوز به حقوق دیگران، در قیامت پاسخ خواهد داشت، باید در ذهن و رفتار ما نهادینه شود.
رئیسجمهور با اشاره به اهمیت عطوفت و رحمت در جامعه اسلامی افزود: ما در نماز و گفتار خود مکرراً بسم الله الرحمن الرحیم را تکرار میکنیم، اما آیا در رفتار ما نیز عطوفت، گذشت و مهربانی دیده میشود؟ اگر این صفات در رفتار ما جاری شود، جامعهای خواهیم داشت که حق و حقوق همه در آن محترم شمرده شود و مردم در کنار هم برای ساختن ایران تلاش کنند. ایرانی که در چشماندازی که مقام معظم رهبری ترسیم کردهاند، به الگویی برای جهان تبدیل شود.
دکتر پزشکیان با انتقاد از رفتارهای ناسازگار با اصول ولایتمداری ادامه داد: اگر بخواهیم به آرمانهای والای انقلاب اسلامی و رهبری دست یابیم، باید بهدرستی از آنها دفاع کنیم. تخریب یک اندیشه یا هدف، تنها با بد دفاع کردن از آن ممکن است. زمانی میتوانیم الگوی جهانی باشیم که رفتار و کردار ما بر پایه عدالت، مهربانی و احترام به حقوق دیگران شکل گیرد. این چشمانداز زیباست و دستیابی به آن نیازمند همت و اتحاد همه ماست.
رئیسجمهور با اشاره به تجربیات زیستی خود در علم پزشکی اظهار داشت: در بدن انسان، قلب بر اساس یک نظم دقیق که بهطور منظم میزند، خون را پمپاژ میکند. حتی اگر این پمپاژ بهآرامی صورت گیرد، فرد زنده است و مشکلی وجود ندارد. اما زمانی که کانونهای دیگری در گوشههای قلب شروع به زدن میکنند و نظم را به هم میریزند، انسان دچار آشفتگی و ناآرامی میشود. این کانونهای خودسر، هماهنگی قلب را برهم میزنند و در نهایت باعث اختلال در عملکرد کلی قلب و بدن میشوند.
دکتر پزشکیان با توضیح بیشتر این موضوع افزود: در لحظهای که تمام عضلات قلب در حال انقباض و کشاکش هستند اما هیچ نظمی در کار نیست، قلب از کار میافتد و فرد جان خود را از دست میدهد. این مثال بهخوبی اهمیت هماهنگی و وحدت در جامعه را نشان میدهد. اگر یک جامعه با یک کانون مرکزی و هماهنگ عمل کند، میتواند با قدرت و آرامش به سمت جلو حرکت کند. اما اگر کانونهای متعددی بدون هماهنگی شکل بگیرند و هرکدام مسیر خود را بروند، نتیجهای جز آشوب و تشنج در جامعه نخواهد داشت.
رئیسجمهور با تأکید بر اهمیت وحدت و انسجام در جامعه ادامه داد: جامعهای که بر اساس اصول و چارچوبهای مشخص و با رهبری واحد عمل کند، میتواند پایدار و قدرتمند باشد. اختلافات و کشاکشهای متعدد، نظم و آرامش جامعه را برهم میزند و آن را به سمت هرجومرج سوق میدهد. وظیفه ما این است که با وحدت، انسجام و همدلی، بر محور حق و عدالت حرکت کنیم و به ایرانی دست یابیم که شایسته مردم این سرزمین است.
دکتر پزشکیان خاطرنشان کرد: ما باید بدون توجه به تفاوتهای ظاهری، زبان، جنسیت یا قومیت، بر اساس تقوا، مهارت، توانمندی و اثربخشی، دستبهدست یکدیگر بدهیم و ایرانی بسازیم که سازنده و افتخارآمیز باشد. ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، باید دلشان برای ایران بتپد و همه با هم برای شکوفایی این سرزمین تلاش کنند.
رئیس جمهور در ادامه بیان اینکه امروز در علم پزشکی روشهای جدیدی برای درمان ایجاد شده که از روشهایی که ما استفاده میکردیم بهتر است تصریح کرد: در چنین شرایطی من حق ندارم بر اساس آنچه خودم میگویم عمل کنم بلکه باید آنچه بر اساس شواهد و مستندات است را بپذیرم.
دکتر پزشکیان در ادامه تصریح کرد: اگر بپذیریم اصول حق است و عدالت، در هر جایی که بخواهیم مداخله کنیم بر اساس مدرک و شواهد است و اگر کسی دلیلی آورد که از دلایل ما بهتر بود میپذیرم.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه بر اساس آیات قرآنی متقین کسانی هستند که یا حرف درست بزنند یا اگر حرف درست زده شد بپذیرند، افزود: چه کسی ظالمتر از آن آدمی است که حرف درست نیاورد و اگر حرف درست هم آوردند با آن مخالفت کند؟
دکتر پزشکیان با بیان اینکه امروز دعوای ما بر سر اثبات شواهد است تصریح کرد: اگر ما بتوانیم در روشهای به یک پایه مشترک برسیم آنوقت خواهیم توانست بر سر شواهد با یکدیگر تعامل و گفتگو کنیم.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه قانون اگر بر اساس عدالت باشد قابل اجراست و اگر جناحی و دستهای باشد مشکل ایجاد میکند گفت: ما از هر حرف درست و قابل اثباتی با آغوش باز استقبال خواهیم کرد.
در پنل جریان های سیاسی و وفاق ملی تاکید شد:
وفاق بدون مشارکت و حضور مردم امکان پذیر نیست
جمعی از فعالان سیاسی اطلاح طلب و اصولگرا با تاکید بر این که برای تداوم گفتمان وفاق نیازمند گفتمان عمومی و اعتمادسازی و مشارکت مردم هستیم بیان کردند: وفاق بدون مشارکت و حضور مردم امکانپذیر نیست.
همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور برگزار شد، در نشست (پنل) «جریانهای سیاسی و وفاق ملی» تعدادی از فعالان سیاسی به ارائه دیدگاههای خود در موضوع «وفاق ملی» و نحوه تحقق آن و مواردی که پیرامون آن مطرح است پرداختند.
سعید آجرلو فعال سیاسی اصولگرا عضو این پنل گفت: اگر ما روی مسأله کارآمدی به معنای حل مسأله ناترازی، بانکها، بروکراسی دولت و مسائلی از این قبیل با هم توافق نداشته باشیم، سر مسأله دیگری هم وفاق نخواهیم داشت. گروهی هم که من آنها را نمایندگی می کنم نیز در غیر از این مسائل با طرف مقابل توافقی نخواهد داشت. چون مسائلی که اینجا مطرح میشود مسائلی است ما سالها با آن ها مرزبندی داریم و از این به بعد هم خواهیم داشت.
وی ادامه داد: اگر می خواهیم مشکل مردم را حل کنیم باید بتوانیم زندگی مردم را تأمین کنیم، مسائلی نظیر تورم و ارز را حل کنیم و بر سر حل این مسائل اجماع کنیم و جلو برویم. اگر وفاق و جریانهای سیاسی اپوزیسیون حکومت شوند، کارشان تمام است. وفاق اصلا استحاله جمهوری اسلامی نیست.
وی ادامه داد: فیلم آژانس شیشهای استعاره نمادین از نوعی دو قطبی بود. دوقطبی حاج کاظم و سلحشور نباید اتفاق بیفتد و اگر اتفاق افتاد باید با تعامل و گفت و گو حل شود اساسا نفع راست توده گرا و چپ تداوم دوقطبی حاج کاظم و سلحشور است اما اگر بخواهیم سر موضوعی با هم تفاهم کنیم آن «کارآمدی» است.
آجرلو افزود: در این جلسه تفکرات سوسیالیستی و کمونیستی با یکدیگر توافق کردند و این جالب است. در ناترازیها و بانکها و دموکراسی دولت باید به توافق برسیم والا شما نمیتوانید با گروهی که من نمایندگیشان را دارم توافق کنید. در دولت اول روحانی برجام اتفاق افتاد و با وجود مخالفت نیروهای سیاسیِ مخالف، برجام اجرا شد اما بعداً تبدیل به خوراک و دو قطبی سیاست داخلی تبدیل شد.
وی افزود: اگر کسی در وفاق دنبال تغییر قانون اساسی است؛ بنده میگویم، هرگز. اگر جریان وفاق تبدیل به اپوزیسیون نظام شود کارش تمام است.
قانون اساسی سند وفاق است
عماد بهاور فعال سیاسی اصلاح طلب از سخنرانان این پنل، مشکل عمده در کشور را بحران تصمیم سازی و بحران تصمیمگیری توصیف کرد و گفت: این مساله فراتر از همه بحران هایی است که میشناسیم. به عنوان مثال یکگروه در رابطه با سیاست خارجی معتقد است باید مقاومت کرد و نباید توافق کرد، یک گروه دیگر دقیقا ۱۸۰ مقابل آن از توافق تنشزدایی تعامل صحبت میکند. یا در رابطه با مسائل فرهنگی داخلی یک گروه معتقد است باید سختگیری بیشتری کرد و قوانین گذاشت، گروه دیگر برعکس روی آزادیهای اجتماعی، حق پوشش، و مسائل این چنینی تاکید میکند. یا در رابطه با انتخابات میبینید گروههای سیاسی اجتماعی که وجود دارند راه حل ها و نظرات کاملا متضادی میدهند. سوال این است که حالا آن مرجعی که تصمیم گیرنده و تصمیم ساز است کدام یکی از این مسیرها رو باید برود؟
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: این سلسله ضرورت وفاق ملی آنجایی پیش میآید که در مرحله تصمیمسازی بر سر مکانیزمهای تصمیمگیری و تصمیمسازی توافق شود و معلوم شود کدام سند وفاقی قرار است حل مسئله و حل منازعه کند. قانون اساسی و قانون آن سند وفاق است و البته شاید یک سند وفاقی مکمل قانون هم باید وجود داشته باشد که ببینیم چطور میشود تصمیم گرفت؛ چه در درون حاکمیت، چه در ارتباط مردم بین خودشان.
وی سقوط هواپیمای اوکراین و حاشیه های ناشی از این حادثه گفت: این سند وفاق است که تعیین می کند که مثلا ما در رابطه با آمریکا، در رابطه با موضوع هستهای، در رابطه با حجاب مردم چه باید بکنیم؟ برای اینکه این سند به واقع سیاستهای که پشتوانه اجتماعی داره تبدیل شود، در نهایت وفاق باید به یک نوع تغییرات نهادی منجر شود که این تغییرات نهادی تضمین میکند که مشارکت و نظر مردم در تمام مسائل و بحران ها مسائلی که وجود داره تعیین کننده است. بازگشت اعتماد مردم اینجا اهمیت پیدا میکند.
حاکمیت در موضوع وفاق اجماع دارد
سخنران دیگر این نشست حسین نورانینژاد قائممقام حزب اتحاد ملت بود که وی، تلقی خود از وفاق را یک نیروی سیاسی میانجی جامعه با حاکمیت اعلام کرد و اظهار داشت: مشابه این تلاش قبلا هم انجام شده و ما در گذشته مشابه این جریان را پشت سر گذاشتیم در دوره اصلاحات رواداری گفتمانی که شاکله گفتمان آقای خاتمی و اصلاحات را تشکیل میداد قرابت زیادی داشت با وفاق داشت، دولت اصلاحات بود. اواخر سال ۸۷ که مهندس موسوی برای انتخابات ۸۸ کاندیدا شد، بین ملت و حاکمیت فاصله ایجاد شده بود و آقای موسوی جایی بین اصلاح طلبی قرار گرفتند که وفاقی ایجاد کند. در انتخابات ۹۲ گفتمان اعتدال هم کاملا قرابت داشت با گفتمان وفاق، اما دیدیم به یک وفاق پایدار منجر نشد.
این فعال سیاسی افزود: بنابراین گفتمان وفاق به نوعی موج چهارم است و من شخصا خیلی امیدوارترم به این وفاق به دلیل تجاربی که پشت سر گذاشتیم. ضمن اینکه ادبیات و رویکرد آقای پزشکیان به عنوان کاپیتان وفاق با این موضوع سازگاری زیادی دارد.
نورانینژاد نکته قابل توجه این دوره را اجماع بیشتر در حاکمیت نسبت به این موضوع عنوان و خاطرنشان کرد: برخلاف سه موج قبلی، بخش قابل توجهتری از حاکمیت با مسئله وفاق همراه است. در موجهای قبلی بخش قابل توجهی از قدرت همسویی نداشت و احساس نیاز نمیکرد، اما به هر حال الان توازن و اجماع بیشتری وجود دارد.
وی لازمه تسری گفتمان وفاق به جامعه را اتخاذ یک تصمیم فرادولتی عنوان کرد و افزود: حاکمیت باید تصمیمات سختی برای حل بسیاری از مسائل حاد جامعه بگیرد که جامعه تابآوری داشته باشد. به طور خلاصه در یک مفهوم بحث گسترده پذیرش دولت- ملت و عبور از امت گرایی به دولت - ملت است. یعنی دولت مدرن در این کشور پذیرفته شود.
وفاق باید بین ملت و دولت باشد
محمد قوچانی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت با بیان اینکه مقوله «ملی» بودن در عبارت «وفاق ملی» موضوعیت دارد، گفت: اساساً اگر وفاق را در چارچوب ملی آن نبینیم، وفاق تبدیل به یک پروژه مثل پروژههای اصلاحات، اعتدال، و حتی عدالت که در دوره های گذشته مطرح شدند، میشود.
وی وقایع سال ۱۴۰۱ را باعث کاهش مشارکت مردم دانست و اظهار داشت: این امر سبب شد امروز نسبت به وفاق ملی احساس نیاز شود.
این فعال سیاسی- رسانهای با بیان اینکه در این شرایط که یک آذربایجانی رئیس جمهور ایران شده خیلی برای ایران مهم است، چون آذربایجان همیشه پرچمدار وحدت ملی بوده در توضیح مفهوم و غایت وفاق تاکید کرد: قرار نیست که وفاق بین جناح اصولگرا و اصلاح طلب باشد، همچنین قرار نیست که این وفاق بین مجلس و دولت یا حتی بین خود اصلاح طلبان روزنهگشا و طیف دیگری از اصلاحطلبان باشد، اساس این باید بین ملت و دولت باشد.
قوچانی درخصوص جریانهای سیاسی موجود در کشور اظهار داست: به صراحت گویم امروز ۴ اقلیت در کشور وجود دارد؛ اصلاح طلبان با وجود آنکه که پیروز انتخابات بودند اقلیت هستند، اصولگرایان با وجود اینکه نفر دوم انتخابات به نظر خودش رای قابل توجهی آورده اقلیت هستند، براندازان و انحلال طلبان اقلیت هستند، جریان پایداری که من آنها را اپوزیسیون درون نظام میدانم آنها هم اقلیتند؛ ما هیچ کداممان نمیتوانیم یکدیگر را حذف کنیم.
وی افزود: وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل میکردیم. از خودمان شروع میکنم، ما اصلاحطلبها اگر دستمان میرسید در جایی ممکن بود رقیب را حذف کنیم، از تعابیری استفاده کردیم که تعابیر خوبی نبود. اصولگراها که رسما کمر همت بسته بودند که اصلاح طلبان را حذف کنند، بنابراین برای رسیدن به چنین نقطه ای اول باید مبانی نظریمان را با یکدیگر مرور کنیم. مبانی نظری هم اگر حول مسئله ایران قرار نگیرد اساساً قابل گفت وگو نیست.
قوچانی تصریح کرد: حداقل چندین ناترازی در کشور وجود دارد که باید حل شوند؛ اول مسئله گرانی، دوم بحران انرژی، سوم بحران اشتغال که منحصر به بحران کار نیست و گزینشها هم مسئله است، موضوع دیگر که مسئلهای جدی است مسئله تحریمها است که اگر حلش نکنیم هیچ مسئله دیگری حل نخواهد شد، دیگری مسئله حجاب و فراتر از آن سبک زندگی است.
وی افزود: مسئله دسترسی به اطلاعات آزادی که در فیلترینگ نماد پیدا کرده و آخرین مسئله انتخابات است. اگر امروز ما از اینجا شروع کنیم که دور هم جمع شدیم تا چهار سال دیگر دوباره آقای پزشکیان انتخاب شود یا ما انتخاب شویم این راه انحرافی است و تا این مسائل حل نشود به نظر مسائل ملی ما حل نخواهد شد.
اساتید دانشگاه در نشست «افق های بین المللی وفاق» تاکید کردند؛
ضرورت نگاه هوشمندانه به وفاق در افق روابط بینالملل/ وفاق به معنای اجماع نیست
در نشست «افق های بین المللی وفاق» که پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی برگزار شد، حسین سلیمی، محمدحسین عادلی، الهه کولایی، ناصر هادیان و ساسان کریمی به ارائه نظرات خود ذیل عنوان وفاق پرداختند.
کریمی: باید وفاقهای هوشمندانه تری با خود و جهان داشته باشیم
ساسان کریمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران درباره معنایابی وفاق در عرصه بینالمللی گفت: هر گفتمانی که دولتها برای خود برمیگزینند باید به طور راهبردی، استراتژیک و بلند مدت به کار خود کشور آید. بنده با اینکه این وفاق باید به درد مردم و معیشت امروز آنها بخورد بسیار مخالفم و این در واقع عبارت پردازی دلچسب، زود هنگام و انحرافی است.
وی با بیان اینکه هر گفتمانی شامل وفاق باید به کار کشور آید، افزود: کشور شامل مردم امروز و مردم فرداست و فقط نه مردم امروز که بتوانند کمی راحتتر زندگی کنند. کشور به واسطه نگاه کوتاه مدت، امروز با ناترازی منابع روبرو شده است. وفاق دو معنی اصلی دارد؛ وفاقی که یکی داخلی است و باید دید چه کمکی به روابط ما در حوزه بین المللی و جهانی خواهد کرد و دیگری اینکه اتفاق نظری که ممکن است با هر طرف خارجی، شامل دوستها و رقبا و دشمنان در موضوعات متفاوت و حتی مورد اختلاف داشته باشیم، باید دید این دومی چه تاثیری بر انسجام داخلی خواهد گذاشت.
وی ادامه داد: تجربه ما نشان داده که بلافاصله بعد از برجام، به عنوان پروژهای که حداقل مردم دوبار به طور عمده به آن رای داده اند، در جامعه وفاق و بین مردم امیدی به وجود آمد. آن چیزی هم که از داخل به برجام آسیب زد اتفاقا از جنس همین نبود، وفاق برای پشتیبانی از قراردادی که دولت منتخب بسته بود.
کریمی با تصریح این مهم که امروز جامعه ما یک جامعه زخم خورده است، گفت: یکی از کهنه ترین زخم های این جامعه امروز مسئله سیاست خارجی آسیب خورده است. حداقل دو دهه است که ایران در تنگنای امنیتیسازی قرار دارد که خصمی مانند رژیم صهیونیستی و نیز برخی اشتباهات داخلی به آن دامن زده است.
وی تاکید کرد: میتوان با وفاق داخلی این گشایش را در روابط خارجی ایجاد کنیم. این مساله میتواند برای ترمیم اعتماد عمومی راهگشا باشد. امروز جامعه جهانی به واسطه نظم متفاوت نسبت به گذشته، بازیگران مختلفی دارد که دیگر منحصر به دولتها نیستند و معادلات مختلفی از جنس معادلات اتحاد و اطلاعات و غیره ایجاب میکند که ما وفاق های هوشمندانه تری با کشورهای مختلف، در داخل منطقه و در محیط جهانی داشته باشیم.
سلیمی: وفاق به معنای اجماع نیست
حسین سلیمی، استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه این نشست با اشاره به اینکه پدیدههای بینالمللی و جهانی مانند اشیا ثابت نیستند، گفت: ما دنیا را هرگونه نگاه کنیم، آنگونه میشود. اگر دنیا را پر از تنازع درگیری و دشمنی ببینیم زندگی ما در عرصه بین المللی پر از تنازع و دشمنی و تعارض خواهد شد.
وی ادامه داد: اگر دنیای فعلی را به ده منطقه تقسیم کنیم، در هفت منطقه دنیا نگرش تنازعی از میان رفته و در سه منطقه وجود دارد. تجلی این نگاه در کنش گفتاری ماست که چگونه سخن میگوییم و چگونه با سخن گفتن خود رفتار میکنیم و کنش انجام میدهیم.
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه بعضیها فکر میکنند وفاق یعنی اجماع، توضیح داد: اجماع در عرصه سیاست امکان پذیر نیست و رقابت و حتی مجادله در ذات سیاست است. وفاق سیاستی است که این رقابت را به کانال مثبت هدایت کند و در عرصه بینالمللی هم همینگونه است و هرگز منافع بازیگران و کشورها مشترک نخواهد بود. بحث این است که چگونه این تعارض منافع و نگرش ها در یک مسیر مثبت رقابت آمیز قرار گیرد.
سلیمی با اشاره به اینکه ما اگر وفاق را به معنای اجماع و کنار گذاشتن اختلافات در نظر بگیریم هرگز چه در عرصه داخلی چه در عرصه بین الملل امکان پذیر نیست، گفت: اما اگر به معنای این بگیریم که «دیگری» در بستر وجودی خود وجود دارد نه چیزی که ما می خواهیم آن زمان میآموزیم که چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم. اگر ما هستی خود را با نیستی دیگری تعریف کنیم دیگری روا وادار می کنیم که او هم هستی خود را با نیستی ما تعریف کند.
وی ادامه داد: ما باید بپذیریم جهان امروز کاملا با جهان ۴۵ سال پیش فرق میکند، ما در دنیای متفاوتی زندگی میکنیم. ما وارد جهان شبکههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و هویتی متفاوت شدیم و ناگزیر به تحول گفتار خود هستیم تا بتوانیم در این جهان زیست کنیم. دنیای ما تغییر کرده و اگر ما تغییر نکنیم امکان زیستن ما در این جهان نیست. منافذ تنفسی جامعه ما الان در فضای جهان جدید بسته شده ما باید این منافذ را باز کنیم. معنای امنیت در جهان امروز ما تغییر کرده است. اینکه در عرصه سیاست خارجی چگونه میتوانیم در این فضای نوین جهانی یک امنیت پایدار دست پیدا بکنیم نیازمند روشهای کاملاً متفاوتی با روشهای است.
هادیان: وفاق خارجی به معنای مدیریت خصومت با جهان است
ناصر هادیان استاد روابط بینالملل هم در این نشست با اشاره به اینکه میتوان از زوایای متفاوت وارد دنیا شد و بحث کرد، گفت: میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم و این تعامل میتواند شکلهای متفاوت به خود گیرد. یک سمت این تعامل می تواند دوستی و سمت دیگر آن خصومت باشد و هنر دیپلمات این است که خصومت ها را به سمت خنثی بودن و بعد دوستی بکشاند. به نظر من این گرایش اصلی سیاست خارجی همه کشورها از جمله کشور ما باید باشد.
هادیان با بیان اینکه اصل نباید بر دعوا باشد و اگر متمرکز بر گفت و گو باشد بهتر است، گفت: در این چارچوب باید تلاش کنیم با کشورهایی که رابطه بهتری با ما دارند دوستی برقرار کنیم و با کشورهای دیگر اگر خصومتی است به سمت مدیریت کشانده شود. سیاست بین الملل، سیاست قدرتهای بزرگ است و آمریکا، اروپا، روسیه و چین. در میان این کشورها، آمریکا قدرت جهانی و بقیه قدرت منطقهای هستند و ما نیازمند تعامل با همه جهان هستیم.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: باید به سمت تعامل حرکت کنیم و برنامهای برای بعد از مذاکرات و رفع تحریمهای احتمالی داشته باشیم.
تکصدایی در سیاست خارجی محکوم به ناپایداری است
محمدحسین عادلی دیپلمات و اقتصاددان در ادامه این نشست به مقایسه ارقام تولید ناخالص داخلی کشورهای همسایه ایران پرداخت و گفت: در سال ۱۹۹۰ میلادی و پس از پایان جنگ ایران و عراق، تولید ناخالص داخلی ایران ۵۸۱ میلیارد دلار بود. این رقم در ترکیه ۲۰۷، در عربستان ۱۱۷ میلیارد دلار بود. یعنی قدرت اقتصادی ایران ۹/۴ برابر عربستان و ۸/۲ برابر ترکیه بود.
وی ادامه داد: در سال ۲۰۰۰ میلادی تولید ناخالص داخلی ایران، ۹/۱ برابر عربستان و ۳/۱ برابر ترکیه شد. یعنی هر در دو مطقع ایران قدرت اول منطقهای از نظر رقم تولید ناخالص داخلی بود. در سال ۲۰۲۳ تولید ناخالص داخلی ایران ۳۷۲ میلیارد دلار، ترکیه ۱۱۲۹ و عربستان ۱۰۶۷ میلیارد دلار بود؛ یعنی ترکیه و عربستان در رتبههای اول و دوم و با فاصله زیاد قرار گرفتند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه میان تجارت خارجی و رشد و توسعه اقتصادی رابطه مشخصی وجود دارد؛ گفت: اگر تجارت بین المللی کشور یک درصد رشد کند، توسعه اقتصادی آن کشور بین نیم درصد تا هشت دهم درصد رشد می کند. در دو مقطع زمانی اشاره شده روابط بینالمللی ایران روابطی نسبتا مناسب بود اما پس از آن وارد یک ماجرای بین المللی شدیم که تاکنون ادامه دارد.
وی با بیان اینکه تجارت خارجی و مبادلات بینالمللی بر بستر همزیستی مسالمتآمیز با دیگران استوار است، گفت: زمانی با دنیا میتوان وفاق کرد که به سمت حداکثرسازی اشتراکات و حداقل سازی و مدیریت اختلافات پیش رویم. کشورها میتوانند منافع مشترک داشته باشند و مبادلات زمانی میتواند به مردم کشوری کمک کند که بتوان با کشورهای دنیا به نوعی از وفاق رسید.
عادلی با تاکید بر اینکه ریشه این وفاق از داخل شروع میشود؛ ادامه داد: این وفاق باید در دو سمت قدرت و حاکمیت شکل گیرد و نظر آنها باید برای اجرای یک سیاست خارجی عملی جلب شود. از سوی دیگر باید با مردم هم به وفاق رسید و اگر سیاست خارجی فاقد این دو باشد، پایدار و مقبول نخواهد بود و مورد استقبال کشورهای دیگر هم قرار نمیگیرد. هرگونه تکصدایی در سیاست خارجی محکوم به ناپایداری است.
وی تصریح کرد: واقعگرایی حکم میکند که بر اساس اندازه، قدرت و ظرفیتهای کشورها پیش رویم؛ سیاست خارجی یک امر ملی است و وفاق در امرملی بسیار مهم است و باید دید آیا در این امر ملی باید نگاه جناحی داشت؟ در نهایت باید از خود پرسید که کشوری که مردم آن دارای درآمد سالانه بالایی هستند بهتر میتوانند بیاندیشند و در عرصه بینالمللی ظاهر شوند یا کشوری که مردن آن درآمد پایینی دارند. امنیت کشور زمانی تامین میشود که نسبت مناسبی میان دارایی کشور با قدرتهای دیگر وجود داشته باشد. برای زدودن تهدید باید به روابطی اندیشید که براساس آن مبادلات اقتصادی مناسبی برقرار شده باشد.
در روابط خارجی نیازمند پشتوانه و وفاق داخلی هستیم
الهه کولایی، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل در این نشست با اشاره به اینکه ایران یکی از بین المللی ترین کشورهای جهان است، گفت: ما در شرایطی قرار گرفتیم که حتی اگر نخواهیم، حتی اگر بر اساس و با استناد به شواهد تاریخی، سیاستی را دنبال میکنیم که از تحولات منطقهای و بین المللی در کنار باشیم به ما چنین اجازه ای داده نمیشود. ما در منطقه ای زندگی میکنیم که گذشته از تحولاتی که در کشور ما در طول ۴۵ سال گذشته در جریان بوده، پیرامون ما هم از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب تحولات بسیار اساسی در حال شکل گیری است.
او با اشاره به اینکه این تحولات ما را ملزم میکند که ادراک خود را از محیط بیرونی و اینکه چه جایگاه، نقش و روابطی را می توانیم با کشورهای دیگر برقرار کنیم، دقیق تر کنیم، افزود: باوری وجود دارد مبنی بر اینکه کشورهایی که در واقع ملت های آنها حضور سیاسی پررنگ تری در نظام سیاسی مستقر دارند بیشتر به دنبال تعامل هستند و به سمت روابط سازنده و تامین منافع مشترک و در واقع گسترش همکاری های همه جانبه حرکت میکنند.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: این باور وجود دارد که نظام های دموکراتیک، نظام هایی که مردم حضور بیشتری در سیاستسازی و اجرای سیاستها به خصوص در عرصه بین المللی دارند، کمتر به دنبال ماجراجویی و ایجاد ناامنی و بیثباتی حرکت میکنند و ملتها در اصل به دنبال گسترش صلح و روابط همکاری جویانه هستند. این را اضافه بکنید به اینکه در محیط بینالمللی بعضی از گزاره ها زمانی که در فضای مجازی جستجو می کنید و در ادبیات سیاسی و بین المللی آنها را پیگیری می کنید، متوجه میشوید که این گزارها یا عبارات، واژه های تعیین کننده هستند. مانند پس از فروپاشی اتحاد شوروی، پس از یازده سپتامبر، پس از جنگ اوکراین، پس از فروپاشی دولت اسد؛ یعنی در واقع فرازهایی در محیط پیرامونی ما چه در سطح منطقه چه در سطح جهان اتفاق میافتد که نیازمند یک درک دقیق و کارشناسی است.
کولایی افزود: وفاق را در این چارچوب میبینم که در محیط داخلی کشور شرایطی شکل بگیرد که تامین منافع عموم مردم نه گرایشهای خاص و رفتارهای ماجراجویانه و رفتارهای بیثبات ساز به نام یک ملت شکل بگیرد، بلکه ملتی که مثل همه ملتهای جهان به دنبال یک سری اهداف مشترک است، اهدافی که در جامعه بشری امروز به دلیل جهانی شدن دسترسی به آنها در واقع از سهولت بیشتری برخوردار شده باشد. در واقع اینکه ما چطور این روابط را تنظیم کنیم من فکر میکنم بحثی است که ارتباط مستقیم با مفهوم وفاق پیدا میکند که در ارتباط با تامین منافع مردم ایران در این شرایط متحول جهانی است. جهانی که به هر حال وارد موج چهارم و در واقع نسل چهارم انقلابهای فناوری و دیجیتالی شده و آثار و پیامدهای آن به شکل کاملاً مشهود در حال گسترش پیدا کردن است.
کولایی افزود: اگر این مفهوم در داخل کشور ما بتواند استحکام لازم را پیدا کند و مردم بتوانند در این فرایند کسانی را با یک رویکرد تخصصی، علمی و کارشناسی سامان بدهند یعنی بر اساس یک ادراک واقع گرایانه این رابطه را تنظیم کردهایم. ما باز به لحاظ نظری باید تفکیک قائل شویم بین آنچه که ما ادراک میکنیم و آنچه که در محیط عملیاتی میتواند وجود داشته باشد، اگر اینها با هم تناسب و سازگاری پیدا نکنند در واقع میتواند فاجعه آفرین باشد. اگر ما در یک دوره خاص تاریخی مثلا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و یا پس از آن در جا بزنیم و تفاوت بین محیط های ایجاد شده در سطح منطقه و جهان را درک نکنیم، رفتارهای ما نیز ارتباطی با منافع مردم ایران نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: من بر این باور هستم که ما در روابط خارجی و در تنظیم سیاست خارجی خودمان نیازمند پشتوانه داخلی هستیم تا تامین منافع ملی با دسترسی مردم ایران شکل بگیرد. طبیعتاً در یک نگاه بلند مدت میان مدت و البته کوتاه مدت از مزایای این روابط مردم میتوانند بهرهمند شوند تا آن ثبات سیاسی اجتماعی حفظ شود. اگر درک روشنی از این تحولات وجود داشته باشد، می توان سیاست ها و رفتارها و برنامه های مناسب را تنظیم کرد. تصور من این است که این وفاق میتواند یک پشتوانه داخلی باشد تا این سیاستها با استحکام بیشتری و متناسب با تحولات جامعه جهانی دنبال شود.
در پنل "وفاق ملی و عدالت" تاکید شد:
عدالت میتواند ایده فراگیری برای وفاق باشد
جمعی از نظریه پردازان علوم اجتماعی در همایش گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی به تبیین نسبت وفاق با عدالت پرداخته و بر ارتباط بین این دو مفهوم تأکید کردند.
در نشست (پنل) "وفاق ملی و عدالت" تعدادی از کارشناسان به ارائه دیدگاههای خود در موضوع "وفاق ملی" و نسبت آن با عدالت پرداختند.
در ابتدای این نشست سمیه توحیدلو پژوهشگر علوم اجتماعی به طرح نسبت مسأله عدالت اجتماعی و مسأله اجتماعی پرداخت و گفت: برخی وفاق ملی را عملا هم پیوند همبستگی، تنظیم، یا نظم اجتماعی که فاکتوری از فاکتورهای سرمایه اجتماعی است میدانند، اما مسأله این است که سرمایه اجتماعی خودش معلول است و نمیتواند عامل اولیه باشه و یکباره ایجاد شود و وفاق ایجاد کند، بنابراین ما نیازمند این هستیم که تعریفی عاملانه تر یا ابزاری تر از مفهوم وفاق داشته باشیم.
وی با بیان اینکه به دلیل مذکور از نظر مفهومی وفاق را به نوعی همخوان با مفهوم عدالت اجتماعی میدانم و از نظر روش یا ابزار آن را با مسئله اجتماعی یا حل مسئله اجتماعی هم پیوند میداند، افزوود: مساله اجتماعی و عدالت اجتماعی با هم ارتباط دارند، یعنی انواع نابرابریهای اجتماعی عامل پیدایش مسائل اجتماعی میشود. ذینفعان قدرت همواره در صدر مینشینند و مدعی حل مسئله هستند، ولی گاهی این حل مسئلهها و مداخلهها در بلند مدت نابرابریهای دیگری میآفریند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: آقای پزشکیان در ابتدا دو مفهوم وفاق و رفع تبعیض را مطرح کردند و من بیشتر روی رفع تبعیض تاکید میکنم چون معتقدم درک مسائل اجتماعی به نوعی با درک عدالت اجتماعی در کنار یکدیگر معنادار میشود.
وی ایجاد ساخت یا آسیبشناسی را یکی از مولفههای شیوه نامه برای وفاق توصیف و آن را اینگونه توضیح داد: این به معنی آن است که افرادی که در یک مسئله هستند آیا مقصر همان مسئله هستند؟ یعنی مسئله سرزنش قربانی. یعنی حاکمان برای اینکه از مسئولیتپذیری دور باشند مثلاً مشکل ناترازی را به گردن مردم میاندازیم.
توحیدلو افزود: نکته دوم مسئله هژمونی و منافع همه است که به نوعی از طریق عقاید و باورها و ایدئولوژیها اتفاق میافتد و یک عده قلیل منافع خودشان را به عنوان منافع همه جا میزنند و مدام میگویند اگر این اتفاق بیفته به نفع همه است؛ مثلا قیمت ارز گران میشود، در رابطه با افزایش قیمت بنزین حرف زده میشود و مدام گفته میشودحذف رانتها به نفع همه است و این را به نوعی مسئله مردم میدانند. اینها جز مسائلیه که ما باید به آن بپردازیم و به شکل انضمامی دقت کنیم که اینها آیا واقعا مسئله مردم و به رفع تبعیض منجر میشود یا خیر؟
پرویز امینی استاد دانشگاه نیز سخنران دیگر این پنل بود که ضمن ارائه تبیینی از معنای وفاق و نحوه تحقق آن اظهار داشت: به لحاظ تاریخی و انضمامی و نظر عدالت می تواند ایده فراگیری برای ایجاد اجماع و وفاق در سازماندهی جمعی باشد و بعد یک صورتبندی از آن در سازمان نهادی متناسب با این ایده شکل بگیرد.
وی با بیان اینکه آنچه که امروزه مورد بحث است و وفاق در سطح قوه مجریه مطرح می شود یک اشکال دارد، تصریح کرد: ایراد آن است که قوه مجریه خود یک نهاد رقابتپذیر است، نهادها به یک اعتبار به نهادهای اجماعی و رقابتپذیر تقسیمبندی میشوند در نهادهایی رقابتپذیر، تنش چالش و نزاع در آنها پذیرفته شده است و قوه مجریه به این دلیل نمی تواند وفاق را نمایندگی کند چرا که خود از دل انتخاباتی بیرون آمده که در آن نزاع وجود داشته و دیدگاهها و افکار متفاوتی وجود داشته اند و حالا با تعدادی رأی یک گرایش سیاسی توانسته در انتخابات پیروز شود، وفاق اینجا بی معناست یعنی به لحاظ ایدئولوژیک قوه مجریه نمی تواند همزمان ایده های رقیب را هم نمایندگی کند و اولویت های آنها را بپذیرد. بنابراین وفاق به این معنا برای قوه مجریه بلاموضوع است و باید در سطح کلان حاکمیت مطرح شود.
وی اظهار داشت: هیچ طرح تئوریکی برای عدالت نداریم، بدون یک طرح توریک همه سیاستگذاری های ما یا ابتر است، یا ناکارآمد یا به چیزی ضد خودش تبدیل می شود! نمونه آن اتفاقی که بعد از جنگ افتاد و به سمت تبدیل مدارس دولتی رفتیم و نتیجه آن ایجاد نابرابریهای ساختاری بود.
در پنل سیاست گذاری وفاق ملی تاکید شد:
وفاق، پذیرش اصل همکاری و همگرایی اجتماعی است
جمعی از صاحب نظران حوزه اجتماعی با تاکید بر سیاست گذاری در کنار تعریف وفاق ملی بیان کردند: وفاق یک جور روحیه، گرایش، پذیرش اصل همکاری و همگرایی اجتماعی است.
همایش "گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی" پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور برگزار شد، نشست (پنل) سیاست گذاری وفاق ملی از جمله نشست های همایش "گفتگوی ملی درباره وفاق ملی" که به همت معاونت راهبردی ریاست جمهوری برگزار شد.
علی اصغر پورعزت استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با بیان سوالاتی از جمله وفاق بین چپ و راست است یا عامه مردم هم در آن دیده شده اند؟ آیا گروه های سیاسی مسلط امروز نماینده مردم هستند؟ چگونه میتوان اقتدار را به مردم داد؟ مردم چگونه می توانند مقتدر شوند؟ توضیح داد: باید مردم شاخص هایی در دسترس داشته باشند که بتوانند حکومت را امر و نهی کند. …ما حتی در پدیدههای عینی مانند محیطزیست هم نمیتوانیم به وفاق برسیم، چگونه میتوانیم در مسائل ذهنی به وفاق برسیم؟
پاکسرشت استاد دانشگاه بوعلی سینا، نیز با بیان اینکه اعتماد نوعی تحلیل انتظارات طرفین از یکدیگر است، گفت: دادهها نشان میدهند که اعتماد نهادی به شدت در ایران ضعیف شده است. وقتی ۵۰ درصد از جامعه اساسا پای صندوق رای نیامدند وفاق را چگونه تعریف کنیم که شامل همه جامعه باشد؟ جامعه را چه چیز در کنار هم قرار میدهد؟ تردید دارم که به درستی بتوانیم به سمت وفاق اجتماعی حرکت کنیم، چرا که جامعه به این جمعبندی رسیده که نهادمندی موجود و نظام سیاستگذاری در مسیر خیر عمومی که انتظار اصلی برای اعتماد است، حرکت نمیکند و در نسبت بین سیاستگذاری و وفاق ملی، نقطه اتصال، خیر عمومی است.
وی تصریح کرد: این دولت فرصتی تاریخی دارد تا بتواند با بازتعریف خیر عمومی مسائل را حل کند. این کار دشوار است، چون آورده مستقیمی برای گروههای سیاسی و دولت مستقر ندارد. ما در این مقطع به یک نظریه تغییر نیاز داریم که خیر عمومی را بهدرستی بازتعریف میکند. جامعه باید به مسیر درست نظام سیاستگذاری اعتماد کند اما این همدلی و تعریف مشترک از خیر عمومی وجود ندارد و خیر مردم از خیر نظام سیاسی و دولت جدا است.
زمانیان رئیس سابق مرکز بررسی های راهبردی، نیز با بیان اینکه اساسا اگر بدنبال وفاق هستیم، وفاق را در چه مییابیم و تجلی وفاق چیست؟ گفت: علیرغم همه آمارها و تحلیلها، امروز، بهترین فرصت را برای ایجاد وفاق ملی حول مسئله ایران آینده داریم. جامعه امروز ایران دچار گسستهای زیادی است.جامعه ایرانی متأثر از زیست بعد از انقلاب، تجربه خود را مبنای قضاوت خود درباره آینده قرار میدهد. جامعه ایرانی به شدت آمادگی دارد در مورد تصویر ایران آینده به وفاق برسد.
وی افزود: راهحل عملیاتی ایجاد این همسفری این است که بتوانیم آینده خلقشده را با آینده پیشفرض در ذهن آحاد ایرانی جایگزین کنیم. مسیر حرکت در این مسیر، رفع عدمپذیرشها و عدمانسجامها است.
مریم اسماعیلیفرد سیاست پژوه، دیگر سخنران این نشست گفت: وفاق میتواند با مصالحه و اتفاقسازی تعریف شود، اما دولت باید وفاق را در معنای اتفاقسازی در نظر بگیرد، نه مصالحه. مصالحه فرایندی کوتاهمدت با هدف مدیریت بحران، بدون پرداختن به ریشهها است. اما اتفاقسازی فرایندی طولانیمدت است که در طی آن به مشارکت، گفتگو، اعتمادسازی، ریشهیابی مشکلات و حل بحرانهای انباشتشده میپردازیم.
وی افزود: امروز جامعه این برداشت را دارد که دولت به جای وفاق، در حال مصالحه با بانیان وضع موجود است که قبلا اقدام به خانهنشینی و حذف بسیاری کردهاند. اتفاقسازی باید یک روش سیاستگذاری عمومی در نظر گرفته شود. باید از پروژههای کوچکتری که کمتر محل مناقشه است، شروع کنیم و آن را به حوزههای بزرگتر تسری دهیم.
حلیساز پژوهشگر حوزه محیطزیست نیز محیط زیست را گروگان گروههای سیاسی و ارکان قدرت توصیف کرد و افزود: اساسا علاقهای به وفاق در حوزه محیطزیست وجود ندارد. شرایط امروز محیطزیست میتواند کل کیان و ساختار نظام را دگرگون کند زیرا محیطزیست به یک منع سیاستی و ضدسیاست تبدیل شده است.
اشتریان دبیرعلمی همایش وفاق ملی و آخرین سخنران این نشست، تصریح کرد: وفاق مشکل و مسأله همه مردم جامعه است. مساله این است که ما در عین تفاوتها چگونه با هم زندگی کنیم زیرا مساله باهمبودن است.
وی افزود: گاهی برای سیاستگذاری نباید تعریف مفهوم کنیم وگرنه در دام میافتیم؛ مثل مفهوم آزادی. وفاق هم همینطور است.
اشتریان تاکیدکرد: وفاق یک جور روحیه، گرایش، پذیرش اصل همکاری و پذیرش اصل همگرایی اجتماعی است. از این نقطه سیاستگذاری شروع میشود و به نظرم تأمل درباره سیاستگذاری وفاق خیلی مهم است، تا اینکه به تعریف آن بپردازیم.
«مفهومسنجی وفاق ملی» در همایش «گفتوگوی ملی برای وفاق ملی»
سرنوشت «گفتمان وفاق» در گرو کارنامه دولت چهاردهم
نهادینگی وفاق از دید برخی چهرههای حاضر در نشست مفهومشناسی آن، با نحوه عملکرد دولت چهاردهم پیوند میخورد و این عملکرد مشخص میکند که وفاق ملی با کدام مفهوم قرابت بیشتری مییابد؛ وحدت، توافق، گفتوگو، مصالحه یا ...؟
بخش دوم از همایش «گفتوگوی ملی برای وفاق ملی» که روز پنجشنبه ۲۰ دی در کتابخانه ملی و با حضور چهرههای برجسته سیاسی، استادان حوزه علوم سیاسی و اجتماعی و نیز جمعی از علاقهمندان این مسائل این حوزهها برگزار شد، به «مفهومسنجی وفاق ملی» اختصاص داشت.
این نشست تخصصی با حضور «صادق حقیقت» استاد دانشگاه مفید و نویسنده آثار اندیشه سیاسی، «هادی خانیکی» استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، «سعید معیدفر» جامعه شناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، «ابوالفضل دلاوری» استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، «سیدحسین طباطبایی» حقوقدان با مدیریت «محمدمهدی مجاهدی» برگزار شد.
در ادامه بخشهایی از مباحث مطرح شده در این نشست آمده است؛
حقیقت: اگر فشار اقتصادی از دوش مردم برداشته نشود، گفتمان وفاق هم نتیجه موفقیتآمیزی نخواهد داشت
صادق حقیقت در بخش ابتدایی سخنانش گفت: در بحث بر سر موضوع وفاق پنج مفروض و چهار مرحله وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ نخست اینکه نیاز نیست که اکنون ما در این جمع بر سر مساله وفاق به یک نتیجه برسیم یا به عبارتی بر سر وفاق با یکدیگر به وفاق برسیم، اما برای معاونت راهبردی ریاست جمهوری و رئیس جمهوری مهم است که یک معنا و تعریف مشخص از وفاق داشته باشند. به عبارتی در تراز سیاسی و سیاستی بر سر مساله وفاق باید توافق وجود داشته باشد. در واقع هرچند اختلافاتی میان استادان در مورد مفهوم وفاق وجود دارد، ولی معاونت راهبردی ریاست جمهوری باید منشوری در مورد وفاق تهیه کند که مورد تایید ریاست جمهوری باشد.
دومین مفروض این است که حذف جناحهای سیاسی نه مطلوب است و نه ممکن. سوم اینکه وفاق یک ضرورت است نه یک انتخاب. چهارم اینکه سخن از مفهوم وفاق، بحثی عبث و بیهوده نیست. پنجم اینکه فرصت دولت چهاردهم برای نهادینه کردن وفاق، تکرارنشدنی است و اگر در این برهه در موضوع وفاق موفق نشویم، شاید دیگر چنین فرصتی پیش نیاید.
به گفته این چهره دانشگاهی، همچنین چهار مرحله برای بحث در مورد وفاق وجود دارد؛ نخست مفهوم یا مراد از وفاق است. برخی اساتید بر این باورند که وفاق و مفهوم وفاق در علوم سیاسی و اجتماعی سابقه ندارد و بنابراین معادل انگلیسی ندارد. البته این گزاره درست نیست و مفاهیمی چون دموکراسی، وفاقگرایی و مصالحهگرایی را میتوان معادل وفاق در علوم سیاسی در نظر گرفت.
حال سوال این است که آیا ما باید کشف کنیم که در ذهن آقای پزشکیان در خصوص مساله وفاق چه میگذرد یا باید در حوزه علوم سیاسی و اجتماعی مداقه کنیم و نتایج بحث را خدمت ایشان عرضه کنیم؟ آقای پزشکیان بارها از وفاق به عنوان جایگزینی برای رفع اختلافات و تفاهم و مصالحه استفاده کردهاند؟
دومین مرحله این است که آیا باید وفاق را تعریف کنیم؟ آیا تعریف (definition) مشخصی از آن وجود ندارد و باید در خصوص آن تعیین مراد (assign) کنیم. definition به این معنا است که معنی مشخص چیزی را ارائه کنیم و assign یعنی معنی مشخصی در مورد یک گزاره وجود ندارد و ما باید در حوزه علوم اجتماعی در خصوص آن تعیین مراد کنیم. مساله بعدی این است که دایره معانی مرتبط با وفاق را مشخص کنیم. باید ببینیم وفاق با کدام مفاهیم دیگر یک دایره معانی درست میکنند، مثلاً با وحدت، توافق، گفتوگو، مصالحه و غیره.
سوم اینکه شرایط توفیق گفتمان وفاق چیست؟ آقای پزشکیان بحث عدالت و انصاف را شرط موفقیت وفاق معرفی میکند. به نظر من دولت برای موفقیت در این حوزه باید ۲ کار مهم انجام دهد؛ نخست از رانتهای کلان جلوگیری کند و دوم سیاست دولت رفاهی را پیش ببرد. اگر فشار اقتصادی از روی مردم برداشته نشود، گفتمان وفاق هم نتیجه موفقیت آمیزی نخواهد داشت.
چهارم، این مساله مطرح است که آیا گفتمان وفاق نهادینه میشود یا نه؟ همانطور که میدانیم گفتمان اصلاحات تا حدی نهادینه شد، گفتمان اعتدال در دولت یازدهم و دوازدهم اما نهادینه نشد و اینکه وفاق بتواند به یک گفتمان تبدیل شود یا نه، به عملکرد دولت چهاردهم در این زمینه بستگی دارد.
خانیکی: نیاز به وفاق داریم تا بتوانیم ایران را یک منظومه هماهنگ ببینیم
نهادهای مدنی هنوز برای مشارکت و نقد همتراز دولت نیستند
هادی خانیکی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست اظهار داشت: گفتوگو در مورد امید و وفاق بسیار سخت است. در مورد وفاق همچنان امید وجود دارد که دیر نشده باشد و این گفتمان بتواند به نتیجه منجر شود. باید از گذشته تجربه بگیریم از گفتوگوی تمدنهای آقای خاتمی و اینکه چقدر این گفتمان در حاشیه یا متن جامعه و قدرت سیاسی نهادینه شد. ما دیدیم که بقیه کشورها بیش از ما از این گفتمان بهره بردند. یا گفتمان اعتدال که قرار بود در جامعه اعتدال را برقرار کند، ولی در نهاد حکمرانی و جامعه سیاسی و جامعه مدنی به نتایج مورد انتظار منجر نشد.
حال سوال اینجا است که آیا میتوان از وفاق، گفتمانی ساخت که هم درون نهاد حکمرانی هم جامعه سیاسی هم جامعه مدنی اثر داشته باشد؟ اگر زمینهای وجود داشته باشد که نیاز به وفاق را به رسمیت بشناسیم، این امید وجود دارد که این گفتمان به وفاق منجر شود. اگر زمینهای وجود نداشته باشد، یا ضعیف باشد، به بحثهای نظری و فلسفی و دانشگاه و حوزه و نهادهای علمی و آکادمیک محدود خواهد شد.
به نظر میآید که پنج زمینه وجود دارد. پنج کاستی هم وجود دارد که از منظر وفاق میتوان به آن پاسخ داد؛ نخست در زمینه اجتماعی. تحقیقات و پژوهشها نشان میدهند که جامعه ما به سمت تفرد و فردی شدن و غلبه ارزشهای مادی پیش میرود. وقتی جامعه فردیتر میشود، احتیاج به گفتمان یا رویکردی دارد که به نوعی تجمیع در آن رخ بدهد. اگر نهادهایی بیایند به این فردیت پاسخ بدهند یکی از مشکلات حل میشود. اگر نهاد دین، سیاست، آموزش، خانواده و رسانه گفتگوها را به سمت تجمیع و گفتوگو که پایه وفاق است پیش ببرند، یکی از مشکلات حل میشود.
دوم در سطح جامعه مدنی. جامعه مدنی ما ضعیف است. از مشروطه تاکنون هم همین گونه بوده است. نهادهای مدنی هنوز برای مشارکت و نقد همتراز دولت نیستند. به ویژه در بحث تحزب و نهادهای صنفی حرفه ای ضعیف هستیم. سوم در نهاد دولت به معنی مجموعه نظام حکمرانی؛ در دولت تشتت و پراکندگی یا به عبارتی عدم توافق بر سر مساله مشترک وجود دارد و ضرورت وفاق درون آن پررنگ است.
چهارم در زمینه مناسبات یا روابط بینالملل؛ تهدیداتی که ایران امروز در نظام بینالملل با آن مواجه است جدیتر از قبل است و نیاز است در این زمینه برای بقای ایران هم نظری شکل بگیرد که جدا و فراتر از مسائل فردی و گروهی و منفعتی به آن فکر اندیشیده شود.
پنجم از نظر فرهنگی؛ گسیختگیای که بین پارههای مختلف تشکیلدهنده فرهنگ ایران وجود دارد یعنی بین بخش اسلامی ایرانی، قبل از اسلام، بعد از اسلام، قبل از انقلاب، بعد از انقلاب، دوره باستانی و سپس دوره مدرن، این نیاز به یک نوع ایجاد وفاق دارد، تا بتوانیم ایران را یک منظومه هماهنگ ببینیم.
معیدفر: وفاق زمانی مطرح میشود که مساله ایران، محور قرار بگیرد
مشکل اصلی ما عدم گشودگی، نشناختنِ جامعه و بیتوجهی به مسائل اقتصادی است
سخنران بعدی، سعید معیدفر جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران بود که سخنانش را اینگونه آغاز کرد: امروز یکی از مهمترین مسائل کشور این است که اصلاً مسائل اجتماعی ایران چیست؟ باید مسائل اجتماعی کشور احصا شود. اگر بخواهیم بر این مشکلات فائق آییم باید مشکلات و مسائل اجتماعی کشور را اولویتبندی کنیم. ما نتوانستهایم در اولویتها نه در سطح دانشگاهیان نه در سطح سیاستمداران به توافق برسیم. ما در حوزه مسائل اجتماعی و اولویت بندی آن با یکدیگر توافق نداریم.
به گفته معیدفر، مشکل اصلی، تعیین اولویتهای کشور است. چرا ما به اینجا رسیده ایم که نمیتوانیم بر سر اولویتها به توافق برسیم؟ این مستلزم این است که بدانیم اصولاً رویکرد ما به ایران و کشورمان آیا درست بوده است یا نه؟ مساله این است که در مجموع آیا ما میدانیم که در کجا داریم زندگی میکنیم؟ ایران کشوری در مرز مشترک شرق و غرب عالم است. موقعیت استراتژیک ایران همیشه موجب میشده که بیشترین ثروتها در اینجا تهنشین شود. چرا؟ چون ایران باید میان شرق و غرب عالم گشوده میبوده است.
از نظر تاریخی هم تنها زمانی ما تمدنهای موفق داشتیم که این گشودگی برقرار بوده است؛ یعنی به گونهای استراتژی تعیین میکردیم که ایران بتواند در حوزه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... به جهان گشوده باشد. مهمترین عنصر و اولویت این کشور اقتصاد و تجارت آن با دنیا بوده، اما ما امروز به این ویژگی بیتوجه هستیم، به همین دلیل کشورهای دیگر مانند امارات از این فرصت بهره بردند. نادیده گرفتن این موقعیت استراتژیک موجب میشود که مردم از منافع حاصل از آن بیبهره بمانند.
اگر تاریخ را مطالعه کنید دلیل سقوط تمدن ساسانیان از وقتی آغاز شد که خواستند به نحوی این گشودگی را از بین ببرند و با رویکرد دیگری عمل کنند. صفویان هم بر اساس همین ایدئولوژی، نهایتاً ارتباط ایران را با دنیا قطع کردند و در نتیجه تضعیف شدند. امروز هم متاسفانه مشکل اصلی ما عدم گشودگی و عدم شناخت این جامعه و عدم توجه به مسائل اقتصادی است که ما را با دنیا درگیر کرده است.
ما نمیتوانیم اولویت تعیین کنیم چون ایران را در سیر تاریخی آن ندیدهایم و استراتژیای تعیین کردهایم که جواب نمیدهد. وفاق زمانی مطرح میشود که مساله ایران، محور قرار بگیرد نه مساله این جناح و آن جناح. بنابراین چون مساله ایران را نادیده میگیریم وفاق جواب نمیدهد.
دلاوری: در ساحت منازعه همه چیز قربانی میشود و این داستان هنوز ادامه دارد/ وفاق در معنای تلاش برای پرهیز از سیاست تنازعی
ابوالفضل دلاوری استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان سخنران بعدی اظهار داشت: با بحث لغوی و مفهوم نمیتوانیم به جایی برسیم، باید معنای یک واژه و زبان را در بستر و دغدغهای که مطرح و به کار برده میشود فهمید. مساله وفاق در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و بعد در دولت چهاردهم مطرح شد اما کجا و در چه شرایطی؟ جایی که صفبندیهای عجیب و غریب تنازعی در انتخابات و البته بعد از آن شکل گرفت و به عنوان بدیلی برای یک رویکرد در سیاست تنازعی مطرح شد که در چند دهه اخیر مسلط بوده و آثار مخربی داشته است.
در سیاست تنازعی نیروهای سیاسی تمام موضوعات را به حوزه تعارض، تخاصم، حذف و طرد تبدیل میکنند؛ یعنی خود منازعه به اصل و هدف تبدیل می شود. در چنین فضایی اگر اختلافی هم وجود نداشته باشد، ساخته میشود. ذهن و زبان و موجودیت و هویت و منزلت در موضع تنازعی خود را نشان میدهد. رویکرد وفاق گویا بنا است پادزهری برای این الگو از سیاست باشد.
علم سیاست بر مبنای این ۲ مقوله سیاست تنازعی و سیاست توافقی یا مصالحه است. ما نه فقط در تاریخ معاصرمان بلکه ما در ادبیات سیاسی خودمان نوع دوم را کمتر میبینیم. در علم سیاست در ایران بیشتر وجه تنازعی برجسته است. ما بیشتر چهره عبوس سیاست را میشناسیم.
اینجا معنی وفاق معلوم میشود. ما در حوزه سیاست داخلی و خارجی با سیاست تنازعی مواجهیم که آثار و پیامدهای آن چیزی جز انباشت بحرانهای سیاسی اقتصادی اجتماعی امنیتی زیست محیطی و غیره و استهلاک سرمایههای انسانی فرهنگی روانی اقتصادی و غیره نبوده است. چرا؟ چون همه این منابع و امکانات را وجه المنازعه کردهایم. در ساحت منازعه شما همه چیز را قربانی منازعه میکنید. این داستان هنوز هم ادامه دارد.
آقای پزشکیان با درکی شهودی وتجربی از سیاست آمد و گفت باید به این بحث پایان دهیم و مساله وفاق را مطرح کرد. من وفاق را به معنی تلاش برای پرهیز از سیاست تنازعی میدانم. آنچه پزشکیان مطرح کرد شهودی است و دلالت عملی نداشته است. این همایش میخواهد این خلا را پر کند. آنچه که تا حالا اتفاق افتاده حل منازعه نیست. حل منازعه سه مرحله یا سه استراتژی اصلی دارد؛ نخست مدیریت منازعه، دوم تحول منازعه و سوم حل منازعه. آنچه در چند ماه رویکرد و عملکرد دولت پزشکیان دیدیم از نوع مدیریت منازعه و آن هم بسیار محدود بوده است. یعنی تلاش برای کاهش سطح منازعه (conflict avoidance).
تلاش برای کاهش سطح منازعه به صورت یکطرفه اعمال میشود. یعنی دو طرف متوجه خطر نیستند. یک طرفه شروع میکند نشانههایی از خود نشان میدهد که یعنی میخواهم سطح منازعه را پایین بیاورم. سطح انتظاراتش را پایین میآورد، طرف مقابل هم حس می کند و توجهش جلب می شود و نشانههایی از میل به کاهش منازعه نشان میدهد و سطح منازعه کاهش پیدا میکند.
در اینجا چیز زیادی به دست نمیآید، چیزهایی باید از دست برود. در واقع از مرحله کاهش سطح منازعات به عنوان باخت- باخت هم نام میبرند. یعنی دو طرف باید چیزهایی را از دست بدهند. این بسیار مهم است. فهم ما امروز از وضعیتی که داریم اگر بر این پایه استوار شود، انتظارات فزایندهای که بعد از استقرار دولت جدید پیش آمده، جای خود را به کاهش سطح انتظارات میدهد.
الان بحث موجودیت ایران مطرح است. در هم پیچیدگی سطوح داخلی و خارجی بحرانها و تبدیلش به مساله اساسی در داخل شکاف دولت- ملت و در خارج نزدیک شدن مخاطرات شدید امنیتی و موجودیتی به مرزهای کشور. در اینجا باید سریعاً وارد مرحله بعدی شویم. الان کاهش سطح تنش به سطح هیات حاکمه و آن هم بخش کوچکی از بلوک قدرت محدود است یعنی هنوز به سطح نیروهای سیاسی کشانده نشده است.
خود مرحله مدیریت منازعه باید آنقدر گسترش پیدا کند تا به همه عرصههای داخلی و خارجی کشیده شود. بعد از آن باید واردفاز دوم یعنی تحول منازعه شویم که در آن موضوعات مورد اختلاف به چیزهای مثبت تبدیل میشود به جای چیزهای منفی. مرحله سوم یعنی حل منازعه هم ملزومات زیادی دارد که فقط بحث سیاسی نیست و نیازمند اصلاحات همزمان و موازی در شرایط فعلی ایران است. ما در حال حاضر به گزارههای همزمان نیاز داریم، نه اولویت بندی. ما امکان اولویت بندی نداریم تمام مسائلمان به هم گره خورده است.
طباطبایی: وفاق برای تعادل بین سنتهای حقوقی در ایران کارآمدی دارد
سیدحسین طباطبایی در پاسخ به این پرسش که وفاق برای پاسخ به چه مسالهای طرح شده است، بیان داشت دعوت میکنم تا از زاویه دید حقوقی و زاویه دید دانش حقوق و دانش تنظیم روابط بین اشخاص به این موضوع نگاه کنیم.
نظام حقوقی ایران نزدیک ۱۲ دهه است که دارای قانون اساسی است و قوانین اساسی ایران چه قانون اساسی مشروطه و متمم آن و چه قانون اساسی جمهوری اسلامی و سند بازنگری شده، همواره تحت تاثیر ۲ سنت حقوقی مختلف بوده است؛ اول سنت حقوقی اسلام با بنیادهای حق الله و حق الناس و دوم، سنت حقوقی رومی- ژرمنی که اهم بنیادهای آن آزادی فرد محور و برابری است. به عبارتی، نظام حقوقی ایران تحت ۲ سنت حقوقی مختلف با بنیادهای متمایز بوده است، بنابراین قانونگذار در همه این ۱۲ دهه برای صدور گزارههای باید و نبایدی، با تعارضات و تزاحماتی روبرو بوده است.
شاهد مثالهای فراوانی میتوان ارائه داد که طرفداران هر یک از این ۲ سنت، بنا را بر انکار، حذف یا تضعیف سنت دیگر گذاشتهاند، اما نقطه امیدوار کننده و قابل اتکا این است که همین نظام حقوقی در طول این ۱۲ دهه در برهههایی نشان داده که ظرفیت ایجاد تعادل بین این ۲ سنت حقوقی برای صدور گزارههای باید و نبایدی و تنظیم روابط بین افراد را داشته است.
اگرچه میتوان در مورد برههها مناقشه کرد، ولی به عنوان مثال دهه ۴۰ و حد فاصل سالهای ۷۵ تا ۸۵ دو برههای هستند که برآیند کنش و واکنش جامعه ایران اعم از شهروندان و حاکمیت به یک نقطه تعادل نسبی بین این ۲ سنت رسیدهاند و از قضا خروجیهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی قابل توجهی به بار آوردهاند
بنابراین شاید بشود از دید سنتهای حقوقی تاثیرگذار بر قوانین اساسی ایران، وفاق را پاسخی به این عدم تعادل دانست. اکنون باید هر دوی این سنتها را به رسمیت شناخت. باید میان این ۲ سنت تفاهمسازی کرد وفاق در این حوزه میتواند نقش موثری ایفا کند. وفاداران هر دو سنت حقوقی تفاسیر متفاوتی از آن سنت دارند، وفاق میتواند، نزدیکترین تفسیرها از هر دو طیف را انتخاب و میان آنها تفاهم ایجاد میکند. در وهله آخر اگر تفاهمسازی را به رسمیت شناختیم و باز هم چیزی روی زمین ماند، جز رجوع به رای اکثریت راهی وجود ندارد.
در پنل جمعبندی همایش وفاق:
«وفاق» به دنبال ساخت آینده است/ همبستگی اجتماعی نیاز مبرم جامعه امروز ایران
پنل پایانی همایش «وفاق ملی» با حضور معاون راهبردی رئیس جمهور، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت و معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور برگزار شد و ابعاد مختلف وفاق از مفهوم سنجی تا سیاستگذاری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.
همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور آغاز به کار کرد و در ادامه با برگزاری ۱۰ پنل تخصصی به بررسی ابعاد مختلف «وفاق» از مفهوم سنجی گرفته تا سیاستگذاری و تجربیات جهانی پرداخته شد.
پنل پایانی و جمعبندی این همایش با حضور «محمدجواد ظریف» معاون راهبردی رئیسجمهور، «الیاس حضرتی» رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، «زهرا بهروز آذر» معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، «محمد فاضلی» جامعه شناس و استاد دانشگاه، «محمدرضا جلائیپور» فعال سیاسی اصلاح طلب و «کیومرث اشتریان» دبیر همایش برگزار و هر یک از سخنرانان به ارایه دیدگاههای خود پرداختند.
کیومرث اشتریان دبیر همایش در ابتدای این نشست تاکید کرد: باید ببینیم که هر یک از مردم ایران در مرحله نخست و در مرحله بعد دولت و حاکمیت چه وظیفهای برای وفاق بر عهده دارند. مساله وفاق یا واگرایی از وفاق، مساله همه ماست و گریز ناپذیر است و همه ملت و دولت درگیر آن هستیم.
«وفاق» به دنبال ساخت آینده است
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده به عنوان نخستین سخنران این پنل، برگزاری همایش وفاق را مثبت و آموزنده دانست و تاکید کرد: موضوع وفاق اولین بار با حضور دکتر پزشکیان وارد ادبیات سیاسی ایران شد، پیش از این نیز مفهوم آشتی ملی و گفتگوی تمدنها توسط آقای خاتمی مطرح شده بود اما مساله وفاق در دیدگاه دکتر پزشکیان را از زمان همبستگی میان مسلمانان در زمان پیامبر اکرم در صدر اسلام میتوان جستجو کرد.
زهرا بهروز آذر گفت: جنس وفاق، اتفاقسازی است. ما برای دو آینده، وفاق میکنیم یکی آینده پیش فرض و دیگری آینده خلق شده است و ما در بحث وفاق به دنبال «آینده خلق شده» هستیم.
همبستگی اجتماعی نیاز مبرم جامعه امروز ایران است
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت به عنوان دومین سخنران ضمن تقدیر از زحمات مجموعه معاونت راهبردی رئیس جمهور، تاکید کرد: وفاق و آثار و برکات آنرا آزمودهایم، انقلاب اسلامی با وفاق ملی اوج گرفت و به ثمر نشست. متاسفانه با بروز اختلافات، کمی از وفاق دور شدیم، باز به صورت نسبی در زمان جنگ، با وفاق و با حضور همه اقشار به پیروزی رسیدیم. متاسفانه بعد از جنگ تفرقههایی ایجاد شد اما امروز دکتر پزشکیان بازگشت به خویشتن را مطرح کردند.
الیاس حضرتی گفت: در همین چهار پنج ماه گذشته، اتفاقاتی افتاده است که شاید امکان آن در گذشته وجود نداشت. دکتر پزشکیان به دنبال حل مساله ایران است؛ سه مساله برای جامعه ایران اصل است، ابتدا حل مشکلات اقتصادی و معیشت است که لازمه آن حل مسائل بینالمللی، حل FATF و مسائل جهانی است اما سومین که از همه مهمتر و فوریتر است همبستگی اجتماعی است. ایجاد امید و همبستگی نیاز ضروری مردم ایران برای مقاومت است.
وی افزود: مردم ایران باید احساس کنند که ایران متعلق به همه ایرانیان است، با ادامه بحثهای وفاق به این گفتمان خواهیم رسید. وظیفه شورای اطلاع رسانی دولت است که این گفتمان را به مباحث قابل فهم در رسانه تبدیل کند و آنرا در جامعه اشاعه دهد.
جلائیپور: توافقسازی در سیاست داخلی را جدی بگیریم
محمدرضا جلائیپور با تاکید بر اینکه باید به سمت فهم و حل مساله حرکت کنیم، تصریح کرد: توافقسازی را در سیاست داخلی جدی بگیریم همانطور که در سیاست خارجی آنرا جدی گرفتیم.
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: باید از وفاق و توافقسازی قبحزدایی شود اما باید بدانیم که وفاق به تنهایی کافی نیست. وفاق یعنی هم مسالگی و همکاری برای حل مسائل کشور اما نمیتوانیم بدون ساخت دستاورد اقتصادی و نسبت دادن آن به معیشت مردم آنرا محقق کنیم.
وی افزود: زیست پذیری پایدار ایران و حل مسائل مشترک، زمینههای تحقق وفاق است. باید زی نفعان رشد و توسعه ایران در سطح جهان را افزایش دهیم و به دنبال نهادهای فراگیرتر و عادلانهتر باشیم.
جلائیپور تاکید کرد: وفاق از پایین به سمت بالا ایجاد شده است، شاید بیش از ۱۰ سال است که روی وفاق کار شده باشد و ما میوه آنرا پس از ۱۰ سال برداشت میکنیم.
وی گفت: وفاق شرکت سهامی برای تقسیم پستهای دولتی نیست، تقسیم رانت بین رانت خواهان نیست، نادیده گرفتن مسائل مهم نیست، توافق مطلق حول همه باورها نیست. باید بدانیم که وفاق حداکثری مقدور نیست اما وفاق حداقلی حول پایداری، بالندگی ایران و حل مسائل ملموس ممکن است.
فاضلی: باید ظرفیت حل مساله در کشور ایجاد شود
محمد فاضلی گفت: توافق یعنی اینکه به جای یکدیگر را بفرسائیم، ظرفیت حل مساله مشترک ایجاد کنیم. جوهره توافق بر شیوه جدیدی از توزیع منافع است، نمیشود همه منافع مربوط به گروههای خاص باشد و خواستههای گروهی دیگر همواره نادیده گرفته شود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: آلودگی هوا، ناترازی بانکها و انرژی، ناکارآمدی بهداشت و درمان، ناکارآمدی آموزش و پرورش و .. درگیریهای امروز ماست و باید مدل جدیدی از اقتصاد سیاسی را در پیش بگیریم که مردم و حکومت یکدیگر را نفرسایند. هزینههای اصلاح باید به شکل متوازنی بین برخورداران و سایرین تقسیم شود. قصه و روایت جدیدی در ایران لازم است، نمیشود لباسی که دو سالگی تن بچه کردهاید در چهل سالگی هم به تن او کنید و بگویید بسیار زیباست. قصه اقتصاد جدید، قصه روایت جدیدی از اقشار، قصه روایت جدیدی از زن، قصه روایت جدید از جوان، قصه روایت جدیدی از تولید و بروکراسی و توزیع قدرت لازم است. هدف باید مدیریت غیرخشونت آمیزِ خشونت و گذار به وضعیت رضایت بخش جدیدی بدون خشونت و بدون آسیب به ایران و مردم ایران باید.
وی افزود: این قصه جدید باید روی زمین دستاورد داشته باشد، مساله واقعی ما تورم بالا، رشد اقتصادی صفر یک دهه گذشته، سرمایهگذاری پایین، آلودگی آب و هوا، بحران جنگلها، بحران زلزله محتمل شهر تهران و .. است، مردم و حکومت باید روی زمین واقعیت و در دنیای واقعی به مسالههایی فکر کنیم که روزانه مردم را میآزارد. توافق و وفاق یک ابزار است با ادبیات گسترده که خوشبختانه از یک فحش به یک واژه تئوریک تبدیل شده است و به شرطی که به آن پایبند باشیم.
فاضلی ادامه داد: در دنیای سیاست عمومی اگر ماهی را به موقع نگیری، فاسد میشود و دیگر نمیشود کاری کرد. زمان زیادی نداریم که مردم و حکومت جهت کشتی را به سمتی هدایت کنند که از گزند طوفانها رهایی یابند.
ظریف: «مردم» اصل وفاق هستند/ وفاق دولت ائتلافی نیست
معاون راهبردی رئیس جمهور با تاکید بر این که مردم اصل وفاق هستند، گفت: وفاق شرکت سهامی و دولت ائتلافی نیست، بلکه به معنای شنیدن از مخالفان داخلی در دولت است اما مهمتر از آن شنیدن از ولی نعمتان یعنی مردم ایران است.
محمد جواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور در پنل پایانی گفت: در همایش وفاق بسیار آموختم اما یادگرفتن به معنی توافق و موافقت با آنچه میشنویم نیست، ما میشنویم، شنیدن این امکان را میدهد که بهترینها را انتخاب کنیم، شنیدن لازمه تعقل است. باید آماده باشیم که بشنویم، صحبتهایی شنیدیم که با آن موافق نیستیم اما باید اجازه دهیم مخالفان ما هم سخن بگویند.
ظریف با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین گفت: آنچه اتفاق میافتد پستتر از آن چیزی است که حیوان انجام میدهد، این به این دلیل است که آنها خود را به دروغ قوم برتر میدانند.
وی افزود: اگر اجازه دهید صدای یک نفر خاموش شود، نهایتا صدای خودتان شنیده نخواهد شد. در بازی حذفی آنکه حذف میشود، مائیم، چه در داخل و چه در دنیا. اگر در داخل به دنبال بازی حذفی برویم، حذف خواهیم شد و اگر در دنیا به دنبال بازی حذفی برویم، در نهایت حذف خواهیم شد.
ظریف تاکید کرد: وفاق به این معنی نیست که همه مثل هم فکر کنیم، وفاق به این معنا نیست که به یکدیگر علاقه وافر داشته باشیم. اگر با زبان خوش با یکدیگر گفت وگو نکنیم پراکنده خواهیم شد، زبان خوش ضروری است اما دلیل ندارد هر حرفی که میزنیم را بپذیریم. داشتن دیدگاههای متفاوت موجب بالندگی است، جامعه تک صدایی جامعهای مرده است، دنیای تک صدایی هم دنیایی مرده است. عدهای در دنیا به زور اسلحه میخواهند تک صدایی را حاکم کند، بپذیریم که آمریکا هم نتوانست در جامعه بین المللی صداهای مخالف را ساکت کند، ما هنوز هستیم، به ما فشار آمده است اما هستیم.
معاون راهبردی رئیس جمهور ادامه داد: در جامعه امروز، فرد در سطح جهانی کنشگر است و لذا نمیتوانیم فردی در سطح ملی را ساکت کنیم. در جامعه جهانی هم یک فرد با یک توئیت میتواند یک حرکت ایجاد کند، ما باید خود را با دنیای امروز وفق دهیم. اگر ادراک نداشته باشیم که دنیای امروز تفاوت کرده است، حتما به راه غلط میرویم و امکانات خود را نابود میکنیم.
ظریف با تاکید بر اینکه وفاق یعنی پذیرفتن اختلافات و تفاوتها است، گفت: وفاق یعنی آمادگی برای شنیدن و آمادگی برای کنار گذاشتن پیش فرضها. اگر ما نتوانیم همه پیش فرضها را کنار بگذاریم حداقل باید پیش فرضهایمان را برای خودمات شفاف کنیم چرا که پیش فرض موجب گمراهی میشود.
وی مشکلات ادراکی را پایه همه مشکلات دانست و گفت: مشکلات اداراکی از گوش نکردن، اداراک غلط و نفهمیدن به وجود میآید. وفاق یعنی تلاش کنیم بفهمیم مشکل چیست و لذا وفاق مساله محور مهم است، باید مساله را بشناسیم، این مساله را بیش از همه مردم میفهمند و بدون مشارکت مردم توسعه امکانپذیر نیست.
معاون راهبردی رئیس جمهور نبودن مردم و نشنیدن از مردم را ایستادگی بر راه غلط دانست و تاکید کرد: مردم اصل وفاق هستند، آن ۵۰ درصد که در انتخابات ۹۲ شرکت نکردند، آنها کسانی هستند که درد کشور را میفهمند.
ظریف با تاکید بر اینکه وفاق شرکت سهامی و دولت ائتلافی نیست، گفت: بلکه به معنای شنیدن از مخالفان داخلی در دولت است اما مهمتر شنیدن از ولی نعمتان ما یعنی مردم ایران است، ما هر چه داریم از مردم داریم، اگر مردم نبودند جنگ را باخته بودیم، برای منافع کوتاه مدت این اصل بازدارنگی ایران که مردم هستند را نباید از دست بدهیم. باید با مردم گفتگو کنیم، مردم مشکلات را میدانند و خیلی اوقات این مردم هستند که راه حلها را میدانند.
وی در پایان تاکید کرد: ایران بسیار قدرتمند و ثروتمند است و بزرگترین ثروت ایران مردم ایران هستند.
منبع: ایرنا
مشاهده خبر در جماران