در دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی؛
منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران: ما باید با واقعبینی بپذیریم که نه رسالت تغییر نظم جهانی را داریم و نه قادر به آن هستیم/ در روابط بینالمللی، دوستی یا دشمنی همیشگی میان کشورها بر اساس ایدئولوژیهای جزمی و غیرمنعطف کارکرد ندارد
آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات ایران صبح امروز ششم دیماه در دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در سالن اجلاس سران برگزار شد، تاکید کرد: اگر گوش شنوا و چشم بینایی وجود داشته باشد، دادههای پیمایش اخیر و نیز نتایج انتخابات ریاستجمهوری، بیانگر عمق چالشها و گسست بین حاکمیت و ملت است و اگر ارادهای برای برونرفت از آنها وجود داشته باشد، باید به پیشنهادها و راهحلهای دلسوزان کشور و نظام توجه شود.
به خبرنگار گزارش جماران؛ رئیس جبهه اصلاحات ایران گفت: هیچ دولت و کشوری صرف نظر از قدرت و امکاناتی که دارد، بینیاز از همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با سایر کشورها نیست. بنابراین در روابط بینالمللی، دوستی یا دشمنی همیشگی میان کشورها بر اساس ایدئولوژیهای جزمی و غیرمنعطف کارکرد ندارد و مطلقبینی و مطلقگرایی نهتنها فاقد کارآیی است، بلکه برای منافع ملی نیز خطر دارد.
آذر منصوری صبح امروز ششم دیماه در دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در سالن اجلاس سران برگزار شد، اظهار کرد: مقدم میهمانان گرامی و اعضای محترم حزب اتحاد که از سراسر کشور در این اجتماع حضور دارند را گرامی میدارم. دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی را در حالی برگزار میکنیم که جهان و منطقه خاورمیانه دستخوش تحولاتی بزرگ شده است؛ تحولاتی که اگر به درستی درک و فرصت ها و تهدیدهای آن شناسایی نشود و ایران عزیز ما آمادگی لازم برای رویارویی با آنها نداشته باشد، بیش از هر زمان دیگری امنیت ملی کشور در معرض خطرات جدی قرار خواهد گرفت. به همین دلیل باید مسائل کنونی و پیش روی کشور را بر پایه مطالعات گستردهای که در مورد وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، مورد مداقه بیشتر قرار دهیم.
وی افزود: پرسش اصلی که امروز پیش روی ماست، این است که در چه جهان و جامعه ای به سر میبریم؟ برای رسیدن به نگاه واقعبینانه به جامعه امروز باید فراتر از یک جریان یا جناح سیاسی اندیشید و خارج از رقابتهای مرسوم به آن پرداخت. طبق آخرین پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در آبان ۱۴۰۲ انجام شد، سرمایه اجتماعی در ایران با روند فزایندهای کاهش یافته، به نحوی که به کمترین میزان خود در چهاردهه اخیر رسیده است. نتیجه این پیمایش برای صاحبنظران، پیامی روشن دارد؛ ایران در آبانماه ۱۴۰۲ با بیشترین شکاف بین حاکمیت و ملت در طول پس از انقلاب اسلامی ۵۷ مواجه شده است.
رئیس جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه دادههای این پیمایش حاوی نکات هشداردهندهای بود، عنوان کرد: عدم رضایت ۹۲ درصد ایرانیان از وضعیت اجتماعی کشور، کاهش اعتقاد و دینداری ۸۵ درصد مردم در ۵ سال گذشته، مخالفت بیش از ۶۰ درصد جامعه ایران با حجاب اجباری و اعلام موافقت تنها درصد کمی از شهروندان با رویکردهای سلبی، موافقت بیش از ۷۰ درصد جامعه ایران با جدایی دین از سیاست، تایید وجود تبعیضهای قومی، جنسیتی و مذهبی در ایران توسط اکثریت شرکتکنندگان در پیمایش و عدم اعتقاد به وجود عدالت در اشکال قضایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از نتایج این پیمایش بود.
منصوری ادامه داد: اینها و دیگر دادههای این پیمایش نظیر بیافقی و نگرانی مردم نسبت به آینده نشان از شکست آشکار سیاستها و رویکردهای غلطی دارد که با نام دین دنبال شده و ارزشهای دینی را به ناحق خرج تحقق آنها و ناکارآمدیها کرده است و همچنین با خرج از دین، فساد و تبعیض و نابرابری را توجیه کرده و در موارد متعددی به نام دین و ارزشها، حق شهروندان نقض شده است. دادههای این پیمایش در حوزههای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی به منزله هشداری بزرگ برای حکمرانی است، تا هر آنچه در قالب سیاستگذاریها و رفتارهای متولیان نظام که موجب و مقوم گسست حاکمیت ملت است، کنار گذاشته شود. بیتردید تداوم عوامل پدیدآورنده و رشد این شکافها با توجه به انباشت نارضایتیها میتواند به منزله بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی کشور قلمداد شود.
وی اضافه کرد: این واقعیتها و مسائلی از این دست باید همه ما را مجاب کند که به ایران بیندیشیم و نگران وطن باشیم. نتایج این پیمایش به ما میگوید که چهار نهاد دین، آموزش، خانواده و سیاست کارآیی و کارآمدی خود را تا حد زیادی از دست دادهاند و ناگفته پیداست که چنانکه هر کدام از این نهادها از کار بیفتد، تهدیدها و خطرات را در ایران عزیز ما تشدید می کند. حال می کوشم در دو محور سیاست داخلی و سیاست خارجی، دغدغهها و پیشنهادات خود را برای دور شدن از این تهدیدها و استفاده از فرصتها بیان کنم.
رئیس جبهه اصلاحات ایران بیان کرد: در حالیکه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ با یکی از بالاترین نرخهای مشارکت مواجه بودیم، تا انتخابات ۱۴۰٣، راهبرد مشارکت حداکثری از دستور کار حاکمیت خارج شد و در انتخابات ریاستجمهوری اخیر نیز حاکمیت رویکردی متفاوت از چند انتخابات قبل اتخاذ کرد. به بیان روشنتر، در سال های ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ انتخاباتها بدون رقابت معنادار سازماندهی شد و میزان مشارکت مردم مستمرا کاهش یافت و رکورد کمترین مشارکت در طول دوران جمهوری اسلامی پی در پی شکسته شد.
منصوری با بیان اینکه حاکمیت یکدست که با توهم حل مشکلات کشور و با هرینه گزاف شکل گرفت، بر اساس شاخصها ناموفقترین دوره حاکمیت ثبت کرد، گفت: پس از تجربه چند انتخابات گذشته، در انتخابات اخیر رقابتی نسبی شکل گرفت و جناب دکتر پزشکیان یکی از نامزدهای مورد تایید و حمایت جبهه اصلاحات ایران امکان حضور در رقابت را پیدا کرد و با جلب آرای اکثریت رایدهندگان به عنوان چهاردهمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. اتفاق مهم و متفاوت این بود که در گذشته نوعا تنها در انتخاباتی با مشارکت بالا اصلاحطلبان پیروز رقابت انتخاباتی بودند، اما این انتخابات نشان داد که با افول بیسابقه اعتماد عمومی به حاکمیت یکدست، حتی در انتخاباتی با مشارکت پایین تر از ۵۰ درصد نیز در صورتی که رقابتی وجود داشته باشد، اصلاحطلبان مورد اقبال بیشتری قرار می گیرند.
وی افزود: بارها گفته شد و شنیده نشد که مانعتراشی در مسیر و حتی مقابله با تحقق خواست و اراده ملت، چه با محدود کردن انتخابات و چه با کم یا بیاثر کردن رای مردم و محدود کردن نهادهای انتخابی، این ادبار و ناامیدی مردم از صندوق رای روزبهروز بیشتر و عمیقتر خواهد شد. بدون تردید نقش عمده در شکلگیری این پدیده، که نمود بارز شکاف فزاینده دولت-ملت است، عملکرد حاکمیت بوده که نیازمند اصلاحات جدی است.
رئیس جبهه اصلاحات ایران ادامه داد: در چنین شرایطی آنچه ما اصلاحطلبان تحت عنوان راهبرد انتخاباتی خود در انتخابات ۱۴۰۳ اعلام کردیم، در واقع تلاش بر تحقق انتخاباتی معنادار، رقابتی و اثربخش بود تا شاید با استقرار دولتی خارج از گروه یکدستسازان، جلوی سقوط بیشتر سرمایه اجتماعی در کشور گرفته شود، تا شاید این راهبرد بتواند صخره ستبر بنبستی که مقابل ما قرار داشت را بشکند و پنجرهای برای اصلاح شیوه حکمرانی باز شود. البته این تنها دلیل ما برای مشارکت و لزوم تغییر و اصلاح از مسیر انتخابات نبود، بلکه دلیل و علت اصلی را باید در رشد پرشتاب فقر، تحقیرشدگی رو به تزاید ملی، دور شدن کشور از روند توسعه و فرار سرمایههای مادی و معنوی جستوجو کرد؛ همان طور که علی (ع) نیز میفرماید توانگرى در غربت، وطن است و فقر در وطن، غربت است.
منصوری تصریح کرد: علیرغم اینکه طبق سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی میخواستیم به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهٔ آسیای جنوب غربی با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل دست یابیم، اما به باور من پیمایش ارزیابی ارزشها و نگرشهای ایرانیان از یک سو و درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، فاصله میان درآمد دهکهای بالا و پایین جامعه امروز ایران و نرخ سرمایهگذاری در کنار مجموعهای از ناترازیها و موقعیت ما در منطقه و جهان، نشان میدهد اکنون که تنها یک سال تا پایان زمان ۲۰ ساله این چشمانداز باقی مانده، تا چه حد نظام توانسته است در تحقق این اهداف موفق عمل کند.
وی اظهار کرد: به عنوان نمونه مرکز آمار ایران در یک گزارش درآمد خالص ملی سرانه را در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ منتشر کرده است. محاسبه این آمارها با قیمت ثابت، میتواند به نوعی روایتی از درآمد هر ایرانی بدون اثر تورم را منعکس کند و تغییرات رفاه خانوارها را به تصویر بکشد. مطابق بررسیهای صورتگرفته، میزان درآمد خالص سرانه هر ایرانی طی ۱۳ سال گذشته به میزان ۲۰ درصد کاهش یافته است. در واقع آنچه امروز عاید حقوقبگیران ایرانی میشود، تورم فزاینده ای است که طول و عرض معیشت مردم را به هم وصل کرده است.
اگر برخی کشورهای در حال توسعه و کشورهای شرق جهان و نه کشورهای توسعهیافته را مد نظر قرار دهیم، خط فقر در آنها حول و حوش هزار دلار است، این در حالی است که میانگین میزان دستمزدها در ایران ۲۰۰ دلار است. یعنی اگر حقوقها در ایران تا ۵ برابر هم افزایش یابد، تازه مردم ایران میتوانند به درآمدهایی دسترسی داشته باشند که نزدیک به خط فقر جهانی است. این به معنی آن است که سیاستهای کلان کشور با خواستهای حداقلی مردم همخوانی ندارد.
رئیس جبهه اصلاحات ایران با اشاره به تاکیدات دولت چهاردهم بر وفاق ملی، بیان کرد: اکنون بیش از هر زمان دیگری باید به این واقعیت پرداخت که بدون شکلگیری تفاهم بر سر این چالشها و بحرانها، امکان دستیابی به وفاق ممکن نیست. نتیجه پروژه وفاق باید آشتی با مردمی باشد که حتی با فراخوان و مشارکت جدی اصلاحطلبان نیز بیش از ۵۰ درصد آنان در انتخابات شرکت نکردند و بخشی از رأیدهندگان با تردید به پای صندوق رای آمدند.
منصوری با بیان اینکه راهکار اصلی حل مشکلات کشور سیاسی است، گفت: اگر گوش شنوا و چشم بینایی وجود داشته باشد، دادههای پیمایش اخیر و نیز نتایج انتخابات ریاستجمهوری، بیانگر عمق چالشها و گسست بین حاکمیت و ملت است و اگر ارادهای برای برونرفت از آنها وجود داشته باشد، باید به پیشنهادها و راهحلهای دلسوزان کشور و نظام توجه شود. جناب آقای سیدمحمد خاتمی که به باور ما یکی از دلسوزترین مصلحان تاریخ ایران است، در بهمن ماه ۱۴۰۱ و پس از اعتراضات به مرگ دختر نازنین ایران مهسای عزیز و جمعی از جوانان این کشور، در بیانیهای با ارائه تحلیلی دقیق از وضعیت جامعه و ابربحران های پیش روی کشور، ۱۵ پیشنهاد به حاکمیت و نخبگان ایران ارائه کرد.
وی با اشاره به بندهای این بیانیه، عنوان کرد: تغییر نگاه رسانه ملی، زدودن فضای امنیتی و ایجاد فضای باز و امن سیاسی، برداشتن حصر از محصورین عزیز، آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام عفو عمومی، رفع محدودیتهای بیجا، پایان دادن به افراط و تندروی، کارآمدی بیشتر قوای سهگانه و نهادهای حاکمیتی، شنیدن صدای اعتراض مردم، پاسخگویی دولت، تقویت اعتماد و امید مردم، مبارزه با فساد و تبعیض، تشکیل دادگاهها با هیأتمنصفه مردمی، برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه، قانونی و معنادار و همچنین رفع تحریمها و تقویت روند تعامل سازنده با جهان از جمله این پیشنهادات بود. در حقیقت مبدع گفتوگوی تمدنها طی این سالها همواره بر گفتوگو و آشتی حاکمیت با مردم تاکید و اصرار داشته است. آنچه که مصلحان دیگری نظیر برادر گرانقدرمان سید مصطفی تاجزاده عزیز و دیگر منتقدان دلسوز کشور نیز طی این سال ها به عنوان پیشنهادات اصلاحی مطرح کرده اند.
رئیس جبهه اصلاحات ایران همچنین با اشاره به وضعیت کشور در بعد سیاست خارجی، اضافه کرد: همه کشورهای جهان امروز با نظامهای متنوع سیاسی و اقتصادی، اگر به حقوق ملت خود متعهد باشند، باید با توجه به اولویتهای ملی، اهداف و برنامههای خود را در روابط خارجی تعریف و تدوین کنند، چراکه هیچ دولت و کشوری صرف نظر از قدرت و امکاناتی که دارد، بینیاز از همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با سایر کشورها نیست. بنابراین در روابط بینالمللی، دوستی یا دشمنی همیشگی میان کشورها بر اساس ایدئولوژیهای جزمی و غیرمنعطف کارکرد ندارد و مطلقبینی و مطلقگرایی نهتنها فاقد کارآیی است، بلکه برای منافع ملی نیز خطر دارد. بر مبنای آنچه در سند چشمانداز ۲۰ ساله نظام آمده است، قرار بود در چهارچوب تعامل سازنده و مؤثر با جهان با لحاظ نمودن عزت، حکمت و مصلحت به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه برسیم. چرا به این هدف نرسیدهایم؟
منصوری ادامه داد: آنچه که در تمام کشورهای توسعهیافته در روابط خارجی وجود دارد، این است که با اینکه نهادها و مراکز متنوع قدرتمند اعم از سیاسی، نظامی و اقتصادی ذینفع یا ذیربط در این روابط هستند و هر یک تلاش میکنند تا در رابطه با اولویتهای خاص خود بر سیاست خارجی اثرگذار باشند، اما از آنجا که نباید روابط بینالملل محل نزاع این نهادها و قدرتها باشد، در نهادی مانند شورای عالی امنیت ملی با حضور مجموعه این نهادها و قدرتها تضارب آرا و تصمیمات در سیاست خارجی اتخاذ میگردد، اما به وقت اجرا فقط نهاد دیپلماسی کشور به عنوان مسئول، اجرای آن تصمیمات را به عهده دارد. در حالیکه آنچه در کشور ما اتفاق افتاده، این است که عموما نهادهای متعدد و بعضا در رقابت با یکدیگر در صحنههای بین المللی فعالند. این تعدد، تنوع و پراکندهکاریها و برخی تعارضها با سخنگویان متعدد حتی در شرایط عادی به ضرر منافع ملی ایران عمل کرده است.
وی با بیان اینکه این رویکرد نهتنها نفعی برای منافع ملی ایران به دنبال نداشته، بلکه موجب تشدید فشارهای بین المللی علیه ایران شده است، گفت: در قضیه فلسطین میتوانستیم ضمن محکومیت جنایتهای رژیم متجاوز و کودککش اسرائیل، با فعال نمودن دیپلماسی مطابق با آنچه خواست مردم فلسطین است، بر سر تشکیل کشور و دولت مستقل فلسطین و توافق با کشورهای منطقه به خصوص کشورهای عربی، نقشی متفاوت و در راستای تقویت منافع ملی خود بگیریم. در مسأله سوریه نیز میتوانستیم در همان اوایل اعتراضات در این کشور و پیش از تقویت موضع تندروها و داعش، در مقام میانجی، هم خوشنامی ایران در میان ملل اسلامی و جهان عرب را حفظ کنیم و هم جای پای خود را در آن کشور محکم و پایدار نگه داریم و ذهنیت دوستانمان در کشورهای عربی و حتی گروههایی چون حماس را دچار تردید و تناقض نکنیم.
رئیس جبهه اصلاحات ایران افزود: در موضوع هستهای نیز می توانستیم مانع ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل به ویژه فصل هفت و گرفتاریهای پس از آن شویم. میتوانستیم با رویکرد تقویت منافع ملی و در چهارچوب حفظ استقلال کشور، در تنظیم روابط خود با شرق و غرب به توازن برسیم. میتوانستیم با به خدمت گرفتن دیپلماسی در راستای رشد اقتصاد کشور، از منابع ارزشمند انرژی به عنوان ظرفیت بدهبستان در بین کشورهای منطقه و جهان، امروز به جای ناترازیهای تشدیدشونده انرژی، نقش محوری تولید انرژی را در خاورمیانه داشته باشیم. میتوانستیم با تقویت تبادل تجاری با دنیا، صادرات و واردات را به گونهای رونق ببخشیم که به جای فراری دادن سرمایهها به برخی کشورهای دور و نزدیک، سرمایههای ایرانیان خارج از کشور را در خدمت به تولید و اشتغال و رفاه شهروندان ایران جذب کنیم. همچنین میتوانستیم با تقویت تبادل و تعامل با دنیا و حذف برخی رویکردهای جزمگرا، صنعت گردشگری را به قطب مهم رونق اقتصاد و اشتغال و تولید کشور تبدیل کنیم.
منصوری تاکید کرد: باید پذیرفت آنچه که امنیت ملی ما را تضمین میکند، تنها تقویت قوای دفاعی و نظامی نیست. البته که در منطقه پرآشوب خاورمیانه با وجود تهدیدهای غیرقابل انکاری که وجود دارد، باید آن را تقویت کرد، اما غفلت از وجوه دیگر آن در نهایت اگر بیشتر از تهدیدهای نظامی نباشد، کمتر نیست. به عبارت دیگر به ازای تلاش برای حفظ موجودیت و تمامیت ارضی کشور، حاکمیت باید بر سیاستگذاریهایی که به حفظ جان، اعتبار، آزادی و نهادینه شدن حاکمیت ملت و مشروعیت سیاسی نظام مبتنی بر خواست و اراده ملت، حفظ منابع حیاتی کشور و استفاده بهینه از آنها متنهی میشود، باور داشته باشد. بررسی اهدافی که سال ۱۳۸۴ در برنامه ۲۰ ساله هدفگذاری شد و شرایطی که امروز در آن قرار داریم، به وضوح نشاندهنده آن است که نهتنها به هیچ یک از اهداف دست نیافتهایم، بلکه در مواردی عقبگرد هم داشتهایم. این سیر ۲۰ ساله تردیدی باقی نمیگذارد که ما در مسیر صحیح حرکت نکردهایم و سیاستگذاریهایمان هم در عرصه داخلی و هم در سیاست خارجی صحیح و راهگشا نبوده است.
وی تصریح کرد: مهمترین هدف سیاست داخلی باید تامین معیشت و جلب رضایت مردم و ایجاد امید به آینده، تقویت الزامات توسعه پایدار، جلب و جذب سرمایههای مادی و معنوی و پیشگیری از مهاجرت نخبگان و مقابله با تحقیرشدگی باشد که بر اساس آمارها و پیمایشهای رسمی به آن دست نیافتهایم. در عرصه سیاست خارجی نیز چه در سطح منطقهای و چه در سطح بینالملل، در شرایط مطلوبی قرار نداریم. تحولات یک سال گذشته و به خصوص تحولات غیرمنتظره هفتههای اخیر، دشواریهای پیش روی کشور را آشکارتر کرده است. در شرایط فعلی مبرمترین و ضروریترین امر برای تصمیمگیران کشور، پذیرش این واقعیت است که سیاستهای کلان در داخل و خارج به نتایج مثبت نرسیده و نیاز به تجدید نظر اساسی و تصمیمات بزرگ و شجاعانه دارد. پذیرش اشتباه و تصحیح سیاستها میتواند زمینهساز موفقیتها و پیروزیهای آتی باشد و البته تداوم سیاستهای شکستخورده گذشته نتایجی به مراتب زیانبارتر از گذشته در پی خواهد داشت.
رئیس جبهه اصلاحات ایران بیان کرد: ما به این واقعیت باور داریم که در عرصه بینالملل، در بسیاری موارد ساختارها، نظامها، و فرایندها مطلوب و عادلانه نیستند، اما در همین ساختار واجد پدیدههای منفی و مثبت، همه کشورها به دنبال بهرهگیری از فرصتها و تامین منافع ملی خود هستند و سیاستهای خود را در جهت به حداکثر رساندن منافع کشورشان تنظیم میکنند. ما هم باید با واقعبینی بپذیریم که نه رسالت تغییر نظم جهانی را داریم و نه قادر به آن هستیم، بلکه باید هم از فرصتهای موجود در جهت منافع کشور استفاده و هم در این راستا فرصتسازی کنیم.
منصوری عنوان کرد: در شرایط فعلی که از یک سو مشکلات منطقهای ایران عزیز افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر فردی با سابقه سیاستهای ضدایرانی و فشار حداکثری در مسند ریاستجمهوری آمریکا قرار گرفته، باید با درک شرایط که طبعا پیچیدهتر و دشوارتر از گذشته است، مهمترین خواسته ما از تصمیم گیران تدبیر و تدبیر و تدبیر باشد. طبعا در چنین شرایطی نه باید شتابزده بود و نه از سرعت تحولات جا ماند که به فرموده حضرت علی(ع): الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ. البته پیشنیاز حضور مقتدرانه و عزتمندانه در عرصههای بینالمللی برای حکومت پشتوانه رضایت و حمایت قوی مردم است که به آن توجه نشده است.
وی خاطرنشان کرد: حال با باز شدن پنجره فرصت در انتخابات ریاستجمهوری، رئیسجمهوری روی کار آمده است که بارها اعلام کرده برای دعوا نیامده، بارها گفته برای حل مشکلات کشور باید دست به دست هم بدهیم و بدون انسجام ملی کاری به پیش نمیرود، بارها اعلام نموده که باید مردم باور کنند که حاکمیت بر اساس حق و عدالت رفتار میکند، بارها اعلام کرده که نمیتوان عقیدهای را به زور به مردم تحمیل کرد، بارها گفته فیلترینگ و محدود کردن دسترسی مردم به اطلاعات و شفافیت چه آسیبهایی را به جامعه ایران وارد کرده است، گفته که مشکل ناترازیها بدون رفع تحریمها و حل مسئله fatf حل نخواهد شد، تأکید کرده که باید از کارشناسان و متخصصان برای اداره کشور استفاده کرد و همچنین گفته است برای مقابله با رانت و فساد باید FATF داخلی داشته باشیم.
رئیس جبهه اصلاحات ایران تاکید کرد: حال که کسری بودجه در کنار انواع ناترازیها سر به فلک کشیده است، باید همه نهادهای قدرت بدون سهمخواهی و نیز درک واقعبینانه از میزان عمق و گستره شکاف حاکمیت-ملت، این دولت را فرصتی مغتنم بدانند و بدون کارشکنی توان خود را برای موفقیت او به کار گیرند. اگر موفقیت دولت چهاردهم موفقیت نظام و شکست آن شکست نظام تلقی میشود، برخی از دیگر نهادهای قدرت نباید دست این دولت را در پوست گردو بگذارند و تصور کنند که اگر این دولت شکست بخورد، مردم بار دیگر به آنها اقبال نشان خواهند داد.
منصوری اضافه کرد: آنچه در این چند ماه پس از روی کار آمدن دولت چهاردهم دیدهایم، تلاش دولت برای پرهیز از تنش و توافقسازی با نهادهای دیگر قدرت بر سر حل مسائل و چالشهای ایران بوده است. اما رقبا و مخالفان این دولت تصویر و درکی متفاوت از وفاق دارند. از جمله اینکه در برابر رفع فیلترینگ که مطالبه ملی است مقاومت میکنند، اصرار بر اجرای قانون سراپا اشکال و ناقض حقوق شهروندی موسوم به عفاف و حجاب دارند و همچنین صداوسیما که باید رسانه ملی باشد بیشتر تریبون مخالفان و رقبای انتخاباتی رئیسجمهور است. به علاوه دولت در بهکارگیری نیروهای خود با قانون ویژهگزینی که نقش مکمل نظارت استصوابی را ایفا میکند، عملا دستش بسته است و رئیسجمهور کمترین نقش را در بهکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد دارد. اکنوندخالتهای پیدا و پنهان دولت موازی در عزلونصبها شدت بیشتری گرفته است و نهادهای دیگر قدرت، کمترین کمکی به حل موضوع fatf و رفع مسئله تحریمها نمیکنند.
وی ادامه داد: تلاش طیف تندرو برای ایجاد مانع در راه دولت چهاردهم در شرایطی است که ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و به مدنیترین شکل ممکن نشان دادند به تغییر از مسیر صندوق رای و انتخابات باور ندارند.
بخش عمدهای از کسانی هم که رای دادند، با تردید به پای صندوق رای آمدند و اگر این اندک امید و اعتمادی که موجب جلب مشارکت آنها در انتخابات شده، به ناامیدی تبدیل شود و فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به مردم تشدید شود، بحران مشروعیت سیاسی نظام به بیش از حد تصور خواهد رسید.
رئیس جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه در کنار ناترازیهای تشدیدشونده، طبقه متوسط ایران هر روز کوچک و کوچکتر شده است، گفت: کارگران و معلمان و بازنشستهها تحت بیشترین فشارهای اقتصادی هستند. چه تصویری واضحتر و ترسناکتر از این میتواند این واقعیت را برای صاحبان قدرت در ایران بیشتر نمایان کند که دولت چهاردهم فرصتی بیبدیل برای اصلاح شیوه حکمرانی در کشور است و نهتنها باید قدر این فرصت دانسته شود، بلکه با بازگشت و تکیه به مردم، باید فرصتهای جدید خلق کرد. نباید فراموش کرد که بدون مردم هیچ مشکلی را حتی با اقتدار هم نمی توان حل کرد.
منصوری اظهار کرد: آنچه ایران امروز بیش از هر زمان دیگری بدان نیازمند است، شجاعت در تغییر و بازگشت از مسیرهای شکستخورده، تمکین به حقوق و مطالبات ملت، دموکراسی، فروکش کردن اقلیت از زیادهخواهی و خلق امید و اعتماد است. همه ما به عنوان کنشگران مدنی، مصلح و دغدغهمند ایران و توسعه آن، باور داریم که
قدرت تام و تمام از آن ملت است و مردم باید در تمام شئون و اشکال زندگی خود از این حق برخوردار باشند.
همان طور که دولت و حاکمیت تماما باید کارگزار ملت باشند و با کارآمدی و اثربخشی امر، کارگزاری خود را به نفع ملت به انجام رسانند و چگونگی بده و بستان بین دولت و حاکمیت، باید ثمرهای از درستیها، کارآمدیها و اثربخشی آن هم به صورت همهجانبه، باکفایت، فراگیر و پایدار در کلیت عرضه جغرافیایی و کلیت جمعیت کشور اعم از ادیان، مذاهب، جنسیت و مناطق ایران عزیز باشد.
وی با تاکید بر اینکه راهحل برونرفت از شرایط موجود، پذیرش الزامات حکمروایی خوب است، افزود: این اتفاق نیز نمیافتد مگر آنکه مجموعه حاکمیت بپذیرد بدون داشتن جامعهای قدرتمند، دولت توانایی نیز شکل نخواهد گرفت. با سایه انداختن رویکردهای امنیتی بر سیاست، فرهنگ، هنر، اقتصاد و اجتماع ایران، عملا تقویت جامعه مدنی قدرتمند به خصوص احزاب تاثیرگذار با موانع بسیاری روبروست. به همین دلیل نهتنها دولت، بلکه همه ارکان نظام باید نهادهای مدنی و احزاب را تقویت کنند و برای کارآمدی و تواناتر و اقتدار بیشتر حکمرانی، دست نیاز به سوی آنها دراز کنند.
تجربه تاریخ پر از عبرت است و ما نیز تا دیر نشده، با عبرت گرفتن از آن نباید اجازه دهیم تاریخ و تجربه شکست ملت ها در ایران عزیزمان تکرار شود.
مشاهده خبر در جماران