گزارش جماران؛
بلایی که با خالصسازی بر سر دانشگاهها آمد
هنوز در بسیاری از دانشگاهها، روسای بهجایمانده از دولت قبل مشغول به کار اند و در دانشگاههایی هم که رئیس تغییر کرده، نظام اداری به همان شکل سابق است و دانشگاه با همان رویکردهای امنیتی اداره میشود. اگرچه دولت در حال انجام یک سری تلاشها برای ایجاد تغییر در دانشگاههاست، اما عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی و طولانی شدن فرایند استعلامات، باعث شده تا به امروز اصلاحات بسیار محدودی رخ ندهد.
پایگاه خبری جماران: اگرچه اصولگرایان تصویر «اسب زینشده» را از عملکرد دولت سیزدهم اراده می دهند، اما یکی از مشکلات به جا مانده برای دولت بعدی، اخراج اساتید و دانشجویان منتقد است.
به گزارش جماران، در اواسط شهریورماه 1400، یعنی حدودا دو هفته پس از آغاز به کار کابینه دولت سیزدهم، بیژن عبدالکریمی و محمد فاضلی اساتید سابق دانشگاههای آزاد و شهید بهشتی، حکم اخراج خود را دریافت کردند و بدین ترتیب دولت سیزدهم در همان ابتدای کار خود، ضرب شستی به اساتید دانشگاهها نشان داد. سیل اخراج اساتید که از شهریور 1400 شروع شده بود، رفتهرفته قربانیان بیشتری گرفت و نهایتا در شهریور و پاییز 1401 و پس از اعتراضات نسبت به فوت مهسا امینی، به اوج خود رسید. در آن ایام موج اعتراضات مردم از سطح جامعه به داخل دانشگاهها کشیده شد و بسیاری از اساتید نیز با این نارضایتیها همراهی کرده و ضمن بیان انتقادات خود از شرایط نامناسب کشور، خواستار کاهش خشونت در برخورد با دانشجویان معترض شدند.
بر این اساس ضمن اینکه اساتید دانشگاههای مختلف با انتشار نامههایی خواستار توقف خشونت علیه دانشجویان معترض شده بودند، در تاریخ دهم مهرماه 1401 نیز نامهای با امضای 1144 تن از اساتید تمام دانشگاههای کشور منتشر شد که بازداشت دانشجویان معترض را محکوم میکرد و خواستار آزادی آنان میشد. تقریبا تمام اساتیدی که در طی دو سال اخیر از دانشگاهها اخراج شدند، اسمشان حداقل پای یکی از این نامهها وجود داشته است.
صدور حکم اخراج، عدم تمدید قرارداد تدریس، انفصال موقت از تدریس و قطع حقوق و بیمه و همچنین بازنشستگی زودهنگام و اجباری از جمله کارهایی بود که وزارت علوم دولت رئیسی برای قطع همکاری با اساتید منتقد انجام داد. آن طور که رسانهها گزارش دادهاند، تا مردادماه سال 1402 تعداد حداقل 58 استاد از دانشگاهها اخراج شدهاند.
دولت سیزدهم اما، در واکنش به اعتراضات نسبت به اخراج اساتید، ادعا میکرد عمده افراد اخراجشده، عضو هیأت علمی نبوده و با دانشگاههای محل کار خود، به صورت قراردادی همکاری میکردند و پس از اتمام تاریخ قرارداد، به صورت قانونی قطعهمکاری شدهاند. مسئولین وزارت علوم دولت رئیسی همچنین مدعی بودند که اعضای هیات علمی اخراجشده، یا صلاحیت علمی کافی برای ادامه حضور در دانشگاهها را نداشتهاند، یا به علت دارا بودن پروندههای امنیتی و قضایی، وزارت علوم همکاری خود با آنان را قطع کرده است. ادعایی که توسط اساتید اخراجی رد شد و تصاویر منتشرشده از احکام اخراج آنان نیز نشان میدهد که تقریبا تمام اساتید به دلیل مسائل سیاسی اخراج شدند.
البته که آمار اخراج اساتید در حد 58 نفر اعلامشده توسط رسانهها باقی نماند و تا تابستان امسال روند افزایشی داشت. حتی در شرایطی که مخبر، سرپرست ریاستجمهوری هر گونه عزل و نصب در نهادهای دولتی را غیرقانونی اعلام کرد، باز هم صدور احکام اخراج برای اساتید ادامه داشت.
برنامه دولت سیزدهم برای خالصسازی دانشگاهها، صرفا به اخراج اساتید محدود نماند و وزارت علوم با استخدام غیرقانونی و بدون رعایت سلسلهمراتب تعداد بسیاری از اساتید، خیال خود را بابت سلطه یافتن تفکرات ایدئولوژیک بر محیط آکادمیک، راحت کرد. کما اینکه چندی پیش تصویری از نامهای محرمانه به تاریخ دیماه 1401 در فضای مجازی منتشر شد که در آن وزیر وقت کشور از رئیسی خواسته بود تا به منظور جلوگیری از حوادثی نظیر ناآرامیهای آن سال، مجوز استخدام 15 هزار عضو هیات علمی «انقلابی» برای دانشگاههای وزارت علوم و وزارت بهداشت را صادر کند.
وزارت علوم دولت سیزدهم همچنین در آخرین تلاشهای خود در راستای اجرای خالصسازی در دانشگاهها، با صدور دستورالعملی در اوایل مردادماه امسال، ریاست دفتر تحقیق جذب اعضای هیات علمی هر استان را به مسئول بسیج اساتید آن استان محول کرد. یعنی هر فردی فارغ از میزان توانمندی و صلاحیت علمی خود، برای اینکه بتواند به عضویت هیات علمی دانشگاه دربیاید، باید تایید بسیج اساتید را کسب کند.
نارضایتی شدید افکار عمومی از جفاهایی که 3 سال در حق اساتید شده بود و همچنین افت جایگاه علمی کشور در نتیجه اخراج بهترین اساتید، باعث شد بازگرداندن اساتید و دانشجویان اخراجی، به یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان تبدیل شود. بر همین اساس پزشکیان در جلسه معارفه وزیر علوم خود، او را مکلف به بازنگری در احکام اخراج اساتید و بازگرداندن دانشجویان اخراجی کرد.
اگرچه وزارت علوم اعلام کرده در حال بررسی پرونده اساتید اخراجی است و دانشجویان اخراجشده نیز عمدتا به دانشگاهها بازگردانده شدهاند، اما شواهد نشان میدهد تا کنون تعداد اندکی از اساتید اخراجی به دانشگاهها بازگشتهاند. البته که به نظر میرسد با توجه به سرعت گرفتن روند تغییر روسای دانشگاهها، احتمالا از حالا به بعد بازگشت اساتید اخراجی نیز با شتاب بیشتری انجام شود.
به گزارش جماران، البته در این میان چند نکته قابل توجه است: اول اینکه برخی از اساتید اخراجی در این فاصله برای تدریس به دانشگاههای خارج از کشور رفته اند. برخی نیز استاد قراردادی بوده اند و اکنون برای برگشتن طبق قوانین نیاز به تایید صلاحیت از سوی مراجع مربوطه دارند که اکنون کار برخی اساتید در این مرحله متوقف مانده است. گروهی دیگر نیز بازنشسته شده اند که صرفا دیوان عدالت اداری می تواند حکم بازنشستگی این اساتید را بشکند و حکم برگشت به کار را صادر کند.
همچنان بسیاری از دانشگاهها با رویکردهای امنیتی اداره میشوند
غلامحیدر ابراهیمبای سلامی، استاد اخراجشده دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، معتقد است اخراج اساتید از دانشگاهها بزرگترین ضربه را به نهاد علم در کشور زده و چهرهای ضدعلمی از ایران به جهان مخابره کرده و تضعیف شدید جایگاه علمی کشور را به دنبال داشته است.
سلامی در گفتوگو با خبرنگار جماران اظهار کرد: اخراج اساتید منتقد باعث تداوم مشکلات کشور شده است. این کار مانند این است که وقتی پزشکی حاذق، دلسوزانه به بیمار خود داروی تلخ تجویز و توصیه میکند، بیمار به جای تشکر و عمل به توصیه او را به گلوله ببندد. متأسفانه در چند سال اخیر تعدادی از بهترین استادان دانشگاه به دلایل واهی و عمدتا سیاسی از دانشگاهها اخراج شدند که لطمات شدیدی به نهاد علم در کشور وارد کرد. اخراج اساتید باعث تشدید ناامیدی بسیاری از دانشجویان و دیگر همکاران و ترغیب از نخبگان و دیگر اساتید به مهاجرت به خارج از کشور شد.
وی ادامه داد: اکنون مردم نمیتوانند به دانشگاه به عنوان مرجع حل مشکلات کشور نگاه کنند، زیرا آن را یک سازمان اداری و بورکراتیک میبینند که زیر بار فشارهای امنیتی در حال تضعیف شدن و روزمرگی است. در حال حاضر عمده استادان اخراجشده در مورد وضعیت شغلی خود سکوت کرده و به جای فعالیتهای علمی و آکادمیک، مشاغل دیگری را در پیش گرفتهاند.
عضو سابق هیات علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با اشاره به تبعات بینالمللی اخراج اساتید برای کشور، افزود: این کار باعث شد یک تصویر ضدعلمی و مبتنی بر قشرینگری و ایدئولوژی عامیانه، از ایران به جهان مخابره شود و به انزوای بینالمللی بیشتر برای کشور منجر گردد. مرجعیت علمی دانشگاهها به دلیل اخراج اساتید آسیب دیده و این وضعیت به فرایند بینالمللی شدن دانشگاهها خدشه وارد کرده است. در حال حاضر اساتید و دانشجویان خارجی از کشورهای پیشرفته به ایران نمی آیند و تقریبا هیچ همایش علمی بینالمللی در ایران برگزار نمیشود.
سلامی اضافه کرد: اکنون در فرایند جهانی شدن، بسیاری از کشورهای عربی و همسایگان سعی دارند نمادها و عناصر هویتی ایران را مصادره کنند و در این زمینه کتاب و مقاله چاپ میکنند، اما ایرانشناسان کشور ما نمیتوانند با حضور در همایشهای بینالمللی، واقعیات را بیان کنند.
وی با بیان اینکه علیرغم تمام صحبتهای مطرحشده از سمت دولت جدید، اقدام خاصی برای بازگرداندن استادان اخراجی به دانشگاهها انجام نشده است، گفت: حتی برای برخی از اساتید در دولت چهاردهم نیز احکام جدید صادر شد. لذا اگرچه بازگشت اساتید باید در همان روزهای اول آغاز به کار دولت حل میشد، اما این معضل همچنان پابرجاست و هنوز نهادهای امنیتی بر دانشگاهها حاکم اند. امنیت در دانشکاه ضروریست، اما امنیتی کردن فضا و فشار و اجبار بر اساتید و دانشجویان قابل قبول نیست. البته اکنون وضعیت دانشجویان اخراجی بهتر شده و ظاهرا بخشی از آنان به دانشگاهها بازگردانده شدهاند.
این استاد اخراجشده دانشگاه بیان کرد: هنوز در بسیاری از دانشگاهها، روسای بهجایمانده از دولت قبل مشغول به کار اند و در دانشگاههایی هم که رئیس تغییر کرده، نظام اداری به همان شکل سابق است و دانشگاه با همان رویکردهای امنیتی اداره میشود. اگرچه دولت در حال انجام یک سری تلاشها برای ایجاد تغییر در دانشگاههاست، اما عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی و طولانی شدن فرایند استعلامات، باعث شده تا به امروز اصلاحات بسیار محدودی رخ ندهد.
اساتید اخراجی هیچ نیازی به بازگشت به دانشگاه ندارند، بلکه این کشور است که به آنان نیاز دارد
احسان روحی گلختمی، عضو سابق هیات علمی گروه مکانیک دانشگاه فردوسی است که در سالهای اخیر مجبور به استعفا از این دانشگاه شده و اکنون در دانشگاه هوایی امبریریدل آمریکا تدریس میکند. وی با اشاره به تنگنظریهای دولت سیزدهم نسبت به اساتید دانشگاهها، به خبرنگار جماران گفت: در دوران رئیسی، ضعیفترین افراد برای ریاست بر دانشگاهها انتخاب شدند. به عنوان مثال در دولت سیزدهم، افرادی به ریاست دانشگاه فردوسی منصوب شدند که به شدت ضعیف، شیفته قدرت و وابسته بودند؛ به نحوی که رئیس سابق دانشگاه فردوسی، یکی از اعضای هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه را که از بورسیههای دوران احمدی نژاد بود، عملا به عنوان همهکاره و تصمیمگیر دانشگاه منصوب کرد. تحت مدیریت این افراد بیتجربه، سخت ترین احکام برای برخی از همکاران دانشگاهی صادر شد.
وی افزود: اینحانب با مأموریت پژوهشی بدون حقوق از کشور خارج شده بودم و مسئولیت تأمین بودجه پژوهشی خودم را داشتم. به منظور تامین بودجه بهتر، از یک دانشگاه مرتبه پایینتر در چین به دانشگاه رتبه برتری در آمریکا منتقل شدم، اما دانشگاه فردوسی من را به ابطال پاسپورت و تماس با دانشگاه میزبان تهدید کرد و لذا من مجبور به استعفا از دانشگاه فردوسی شدم. در همین سال جاری، من به عنوان دانشمند 2 درصد برتر در زمینه سیالات و پلاسما از طرف انتشارات معتبر الزویر و دانشگاه استنفورد انتخاب شدم و به دلیل نداشتن ارتباط کاری با دانشگاه فردوسی، امتیاز این افتخار به دانشگاه آمریکایی رسید؛ اتفاقی که دقیقا ناشی از بیتدبیری مدیریت وقت دانشگاه فردوسی بود و قاعدتا در افت رتبهبندی دانشگاه نیز تاثیر داشت.
عضو سابق هیات علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به بحرانهای کشور، عنوان کرد: هر کدام از این بحرانها میتواند بقای جامعه را تحتالشعاع قرار دهد. اساتید اخراجی عمدتا از بین افراد توانمند و خوشفکر بودند که میتوانستند فعالیتهای بسیار مفیدی برای جامعه انجام دهند و تنها گناه آنان این بود که به نهادهای قدرت وابستگی نداشتند. اگر این اساتید به دانشگاه بازگردند و به نهادهای تصمیمگیر مشورت دهند، میتوانند این وضعیت پر از بحران جامعه را تغییر دهند. ما فردی مانند کاوه مدنی را داشتیم که به علت مشکلاتی که در داخل برایش ایجاد شد، به ناچار مهاجرت کرد و اکنون میبینیم که در سازمان ملل مسئولیت مهمی را بر عهده گرفته است. ما نظیر این افراد را زیاد داریم که چنانچه آنان را در کشور نگه داریم، مشکلات کشور حل خواهد شد.
روحی با اشاره به اینکه تا کنون تعداد بسیار اندکی از اساتید اخراجی به دانشگاهها برگردانده شدهاند، اظهار کرذ: مشکل از دخالت نهادهای فراقانونی ناشی میشود. زمانی که من در ماموریت پژوهشی بودم، به رئیس وقت دانشگاه فردوسی نامه زدم و گفتم که میخواهم محل ماموریتم را تغییر دهم. ایشان برای کسب اطلاع، نامه من را به رئیس نهاد رهبری در دانشگاه ارجاع داد. آیا رئیس نهاد رهبری میتواند تصمیم بگیرد که یک عضو هیات علمی کجا برای فرصت مطالعاتی برود؟ بعد این آقایان بررسی کرده بودند و به من ایراد گرفته بودند که چرا من به سفرهای خارجی رفتهام. یعنی این افراد به قدری کوتهفکر بودند که متوجه نمیشدند در جامعه علمی امروز، شما باید برای شرکت در کنفرانسهای علمی، به کشورهای مختلف سفر کنی.
وی ادامه داد: کسی که مسئول لغو حکم بنده و همکاران بود، فرزند و دامادش در استرالیا زندگی میکنند و خودش نیز مرتب به این کشور رفتوآمد دارد، اما با ماموریت پژوهشی بنده به آمریکا مخالفت کرد. از دیدگاه من، این افراد سمیترین و خطرناکترین کسانی هستند که در نظام مدیریتی کشور مسئولیت دارند و متاسفانه با غفلت نهادهای نظارتی، به تصمیمگیر مهم در همه امور تبدیل شدهاند.
عضو هیأت علمی دانشگاه هوایی امبریریدل آمریکا اضافه کرد: در کشورهای پیشرفته برای انتخاب رئیس دانشکده، یک آگهی منتشر میشود و از افراد متخصص و توانمند میخواهند که رزومه خود را ارسال کنند و تواناترین آنان انتخاب میگردد. این سیستمی است که آمریکا را به پیشرفت رسانده است. تا وقتی چنان سیستم فشل و شکستخوردهای در کشور ما وجود داشته باشد، هیچ نتیجهای حاصل نخواهد شد.
روحی با تأکید بر اینکه باید دست نهادهای فراقانونی بسته شود و دانشگاه، به دانشگاهیان بازگردد، گفت: بسیار از سمت مجلس به وزیر علوم برای عدم تغییر رئیس دانشگاه فردوسی فشار وارد شد، اما نهایتا به دلیل درخواستهای اساتید اخراجی، تغییر رئیس صورت گرفت. اساتید اخراجی هیچ نیازی به بازگشت به دانشگاه ندارند، بلکه این کشور است که به آنان نیاز دارد. متأسفانه کسانی پشت پرده تصمیمگیر هستند که به چنین درکی نرسیدهاند تا وقتی چنین سیستمی تصیمگیر باشد، هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد و حتی اگر تعداد محدودی از اساتید بازگردند، مجددا پس از چند سال با تغییر دولت کنار گذاشته خواهند شد.
مشاهده خبر در جماران