یادداشت؛
آیتالله منتظری: ذرهای از ارادتم به امام کم نشد
آیتالله العظمی منتظری از همان روز تولد نهضت، تا آن لحظه ابدی پایان زندگیاش دل در گرو اسلام، امام، انقلاب و مردم داشت. در این راه، هم پایبند به ارزشهای اخلاقی انسانی و هم پایبند به ارزشها و اصول انقلاب بود.
به گزارش جماران؛ سید مهدی حسینی دورود در یادداشتی نوشت:
در میان مشهورترین انقلابیهایی که در طی سالها نشست و برخاستی که با انان داشته یا گفتوگو و پژوهشی درباره آنها داشتهام؛ مرحوم آیتالله العظمی منتظری یک انقلابی واقعی بود.
از همان روز تولد نهضت، تا آن لحظه ابدی پایان زندگیاش دل در گرو اسلام، امام، انقلاب و مردم داشت.
در این راه، هم پایبند به ارزشهای اخلاقی انسانی و هم پایبند به ارزشها و اصول انقلاب بود.
اصولی که به تعبیر خانم دکتر سوسن شریعتی؛ از زمان و زمانه تاثیر نمیپذیرد و تابع مد و گفتمانهای مسلط نیست و معطل اکثریت قاطع نمیماند و از در اقلیت ماندن نمیترسد.
استقامت آیتالله منتظری در حمایت از مهدی هاشمی و بیتوجهی به نصایح حضرت امام و دلسوزان از جمله مرحوم حاج احمدآقای خمینی و اصرار بر خطای خود ضعف بزرگ و نقد وارد آن مرد بزرگ بود.
گاهی توفیق شرکت در درس تفسیر نهجالبلاغه ایشان نصیبم میشد.
یک روز نظر شریفشان درباره حضرت امام (ره) را جویا شدم.
فرمودند: یک ذره از ارادتم به ایشان کم نشده است که او هرکاری میکرد برای خدا و از سر تکلیف بود!
از بعضی بزرگانِ مریدان ایشان هم شنیدم که در روزهای پایان عمر هم این سخن را گفتهاند.
حالا و به مناسبت یازدهمین سالگرد رحلت آن فقیه عالیقدر،خاطرهای مستند از خدمات بیبدیلش به نهضت و امام و انقلاب را از زبان حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد اشرفی اصفهانی نقل میکنم:
"بعد از رحلت آیت الله سید محسن حکیم به محمد آقای منتظری گفتم الان وقت آن است که آیتالله منتظری کاری بکنند.
پرسید؛ چه کاری؟
گفتم؛ امشب به منزل شما میآیم و نظرم را به پدرتان میگویم.
شب به منزل آقای منتظری رفتیم محمد آقای منتظری به ایشان عرض کرد؛ آقای اشرفی میگوید در این شرایط شما باید برای تبلیغ و ترویج مرجعیت حاج آقا روح الله خمینی کاری بکنید!
از من پرسید چه کار کنم؟
عرض کردم؛ برای همه علمای بلاد و بزرگان نامه بنویسید.
فرمودند: چه پیشنهاد خوبی، همین حالا اولین نامه را برای والد شما مینویسم.
فردای آن روز از آیت الله یزدی خواستم به کرمانشاه بیاید و نامه را در ختم آقای حکیم برای مردم بخواند.
برخلاف یکی از آقایان که گفت جرأتش را ندارم، ایشان پذیرفت و راهی کرمانشاه شدیم.
پدرم با دیدن نامه دستها را بالا برد و گفت؛ الحمدلله که حجت برمن تمام شد.
سه روز بعد از این ماجرا و برگشت به قم رفتم خدمت آقای منتظری...
ایشان در جمع بزرگان فرمودند:
به پیشنهاد آقازاده حاجآقا عطاءالله دیشب "صدمین نامه" را در اعلام مرجعیت و اعلمیت حاج آقا روحالله خمینی به بزرگان کشور نوشتهام.
مشاهده خبر در جماران