کلینیک ترک بی حجابی با بودجه ۲۵۵ میلیاردی!
پشت این طرح فردی به نام «مهری دارستانی» نشسته که البته خودش میگوید طرح با همکاری مختصصان و دغدغهمندان در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» تهیه شده که در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه از ردیف بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است!
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران خبر داد؛ برای نخستینبار در کشور به همت اراده زنان و خانواده ستاد امر به معروف، کلینیک ترک بیحجابی در تهران با هدف درمان علمی و روانشناختی بیحجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح میشود.
در توضیح این طرح گفته شده بود که «براساس مراجعات مکرر صورت پذیرفته به ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران از سوی خانوادهها و بانوان و دختران تهرانی مبنی بر وجود فشارهای محیطی و سایر عوامل که منجر به اجبار انتخاب پوشش خارج از حدود حجاب شرعی شده که پس از بررسیهای تخصصی و جلسات کارشناسی به عمل آمده تصمیم بر آن شد که اولین کلینیک تخصصی مشاوره و حمایت از بازگشت به حجاب با عنوان «کلینیک ترک بیحجابی» در تهران راهاندازی شود.»
خیلی زود گفته شد که پشت این طرح فردی به نام «مهری دارستانی» نشسته است که البته خودش میگوید طرح با همکاری مختصصان و دغدغهمندان در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» تهیه شده است که در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه از ردیف بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است!
بعد از انتشار خبر، خانم دارستانی در توییترش نوشت: «در پی انتشار خبر تاسیس کلینیک زیبایی اجتماعی تحت عنوان کلینیک ترک بیحجابی و استقبال بسیاری از فعالان فرهنگی و همچنین مدیران موسسات فرهنگی اجتماعی جهت همکاری با ما، شماره تلفن... جهت ارتباط و ثبت درخواست همکاری اعلام میگردد.» این توییت نشان میداد که لااقل کسانی که آن را نوشتهاند میخواهند ما قبول کنیم که هنوز معلوم نیست چه کسانی قرار است با این به اصطلاح «کلینیک» همکاری کنند.
درحالی که خانم مهری دارستانی، رییس فعلی اداره زنان ستاد امر به معروف، از حامیان سعید جلیلی و از نزدیکان حجت عبدالملکی؛ وزیر برکنار شده کار در دولت ابراهیم رییسی، مشغول یارگیری در توییت و بازنشر توییتهای حامیان این طرح بود، متخصصان جامعهشناسی از طرفی و متخصصان حوزه سلامت روان از طرف دیگر شروع به انتقاد به این طرح کردند.
خانم دارستانی اما همچنان اصرار داشت که باید از این طرح دفاع شود، بنابراین یک بار دیگر در توییتر، متنی با عنوان «داستان امروز» منتشر کرد و در آن از آنچه که «تقابل با رویکرد علمیدر مقابله با یک ناهنجاری اجتماعی«خوانده است انتقاد کرده و نوشت: «درخصوص کلینیک زیبایی اجتماعی، تحت عنوان #کلینیک-ترک-بی-حجابی دست به نقدهای منتقد شروع کردهاند به قلمفرسایی که درحالی که مردم درگیر قطع برق و مشکلات معیشتی و... هستند چرا بودجه مملکت را صرف این امور میکنید؟ همچنین عنوان کردند چرا کلنیک ترک رشوه و ترک اختلاس و... تاسیس نمیکنید؟ توضیح اول درمورد پرسش دوم: به زودی اخبار آن موارد هم منتشر خواهد شد و مفسدان شگفتزده خواهند شد. اما در مورد پرسش اول: لازم به ذکر است عدهای از اساتید و متخصصان دغدغهمند عفاف وحجاب، مدتهاست در مکان ستاد امر به معروف استان با خط تلفن و سیستم موجود به صورت کاملا جهادی به مراجعین مرتبط خدمات مربوطه را ارایه میدهند. اما امروز که حجم مراجعات بالا رفته، لازم دیدیم برای گسترش کار از موسسات و سایر دغدغهمندان دعوت به همکاری کنیم و الحمدلله طی همین چند ساعت که به حماقت رسانههای بیگانه خبر به خوبی منتشر شد، استقبال خوبی صورت گرفته. البته این توضیحات برای آنان که فهمی از دغدغهمندی انقلابی ندارند، سودی ندارد که قاعدتا درکی از چنین دغدغهمندی که منجر به فعالیت جهادی و افتخاری میشود، ندارند.»
او همچنین در این مطلب به لینکی از یک کانال در پیامرسان «ایتا» به نام «کانال بانوی تمدنساز» ارجاع داد که در آن متن اظهارات او در مورد ایجاد کلینیک ترک بیحجابی به طور کامل منتشر شده است. در این متن آمده است: «...این مرکز با هدف بهبود سلامت روان افرادی که به دلیل عدم انطباق با محیطهای اجتماعی دچار استرس یا تناقض درونی شدهاند، برنامههای کارگاهی با رویکرد تقویت خودباوری و پذیرش تفاوتها در دستور کار دارد. ...خانوادهها هم میتوانند از خدمات مشاوره این کلینیک بهرهمند شوند تا با ایجاد همدلی و حمایت به عزیزان خود کمک کنند.»
ستاد امربه معروف هم درنهایت یک روز بعد از این اظهارات بیانیه داد و گفت: «باتوجه به تقاضا و تماسهای مکرر بسیاری از خانوادههایی که فرزندان دلبندشان گرفتار این حرام سیاسی و شرعی گردیده و کلیت خانواده خود را در خطر فروپاشی میبینند، با ملاحظه اصرار بر فرار انبوهی از دختران عفیفی که به دلایل ۱) همراهی ناخواسته با موج رسانهای دشمنان فرهنگ حیا و عفت این مرز و بوم، ۲) ترس از تمسخر یا انزوا در میان همسالان و اطرافیان ۳) ترس از محرومیت از شغل در برخی موسسات خصوصی و فشار کارفرما، از این وضعیتی که خسارتهای دهشتناکی بر آنها وارد نموده، به منظور اجرایی نمودن پیشنهاد ستاد امر به معروف، انجام گفتوگوهای آگاهیبخش به جای جریمه در مورد کسانی که به دلیل قانونشکنی به دادگاه دلالت داده میشوند، با درنظر گرفتن دغدغه رییسجمهور محترم درخصوص برخورد امنیتی با ناقضان حرام سیاسی و شرعی بیحجابی، باتوجه به تاکید رییسجمهور محترم و بسیاری از صاحبنظران مبنی بر اینکه حجاب قطعا یک موضوع تربیتی است و باید کار فرهنگی صورت پذیرد، ستاد امر به معروف و نهی از منکر در اجرای بند ۱۱ ماده ۱۶ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر با کمک تشکلهای امر به معروف آموزش دیده، به صورت داوطلبانه و جهادی محافلی را برای گفتوگو و پاسخ به سوالات و راهنمایی افراد درگیر با پدیده بدپوششی در اماکن متعدد به ویژه برخی بوستانهای شهری در تهران تدارک دیده است. در این محافل زنان و دخترانی که در گذشته، خود بیحجابی و بد پوششی را تجربه نموده و دچار آسیبهای روحی و جسمی گردیده بودند و امروزه خود را به زینت حجاب آراستهاند، به آگاهیبخشی و انتقال تجربیات خود میپردازند. ستاد امر به معروف در راستای این اقدام که مورد توجه و تقدیر بسیار قرار گرفته و در پاسخ به دلسوزانی که به دلیل عنوان خبر، بر اسم اشکال میگیرند و نگران بیمار تلقی شدن این افراد هستند، تاکید میکند که بر سر اسم هیچ مناقشهای ندارد، بلکه مهم نفس اقدام است. تاکنون با استقبال بسیار زیاد مواجه شده و نتایج ارزشمندی را به همراه داشته است.» طبیعتا همانطور که خانم دارستانی از انتشار اسامی افرادی که در فراهم کردن این طرح همکاری داشتهاند خودداری میکند، ستاد امر به معروف هم از نام بردن از کسانی که از این طرح استقبال کردهاند یا حتی اشاره به جایگاه حرفهای و موقعیت سیاسی و اجتماعی آنها، خودداری کرده است.
دولت میگوید به ما ربطی ندارد
زهرا بهروزآذر؛ معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری درباره تشکیل کلینیک حجاب گفت: «این موضوع هیچ ارتباطی به دولت ندارد و شکلگیری آن در دولت تصویب نشده است.» اظهاراتی که در بهترین حالت نشاندهنده بیاطلاعی خانم بهروزآذر است، چراکه تصمیمات ستاد امر به معروف نیاز به تصویب در دولت ندارند و تا زمانی که بودجه این ستاد از جیب دولت پرداخت میشود، دولت نمیتواند در مورد آن اعلام بیطرفی کند.
خانم بهروزآذر البته با گفتن اینکه مساله حجاب باید در داخل خانوادهها حل شود و نباید از طرح مسائلی که وهن اسلام و موضوع امر به معروف است خودداری شود، مخالفت خودش با این مساله را نشان داد، اما توضیح نداد که مخالفت دولت با این طرح چگونه جلوی اجرای آن را میگیرد.
فاطمه مهاجرانی؛ سخنگوی دولت آقای پزشکیان هم یک روز بعد از اینکه ستاد امر به معروف اعلام کرد که طرح ایجاد کلینیکهای زیبایی اجتماعی با عنوان «کلینیک ترک بیحجابی» براساس صحبتهای رییسجمهوری در مورد صحبت کردن با جوانان فراهم شده است، دخالت دولت در این موضوع را شدیدا تکذیب کرد.
متخصصان چه می گویند
با وجود این بیانیه و آن توضیح که در کانال «بانوی تمدنساز» منتشر شده است، روند انتقادات به طرح اخیر متوقف نشده است.
دکتر ساسان توکلی از چهرههای شناخته شده در حوزه روانپزشکی و سلامت روان در توییتر خود نوشت: «طرحهایی مثل «کلینیک ترک بیحجابی» هیچ ارتباط و سنخیتی با کاربرد «علمیروانشناسی» ندارد و استفاده از اصطلاحات «کلینیک»، «ترک»، «درمان» و مانند آن برای آنها مصداق سوءاستفاده و «استفاده ابزاری از روانشناسی» است. روانشناسی علمی و حرفهای، سبک زندگی و انتخاب و ترجیح شخصی افراد را بیماریانگاری نمیکند، چه رسد به آنکه بخواهد آن را «درمان کند» یا «ترک بدهد.» تبعات منفی این نوع طرحهای نااندیشیده بسیار زیاد است. اگر واقعا افرادی به عنوان کارشناس و متخصص روانشناسی در طراحی یا اجرای این طرح نقش و دخالتی داشته یا دارند، لازم است این کارشناسان به جامعه و متخصصان معرفی شوند و به طور علنی، صریح و آشکار پشتوانه و مبانی دیدگاهشان را به آگاهی عموم و نقد متخصصان بگذارند. انجمنهای علمی-حرفهای و دپارتمانهای دانشگاهی روانشناسی و سایر حوزههای مرتبط با سلامت روان هم لازم است موضع علمی و حرفهای و اخلاقی خود را در برابر این اقدامات اعلام کنند. طبیعتا هر نوع مداخله و تاسیس مرکز در حوزههای سلامت روان نیازمند کسب مجوز از مراجع قانونی مرتبط است. قاعدتا برای تاسیس مراکزی با چنین عنوانی، باید از نهادی مانند وزارت بهداشت یا سازمان نظام روانشناسی مجوز اخذ شده باشد. در صورتی که این نهادهای مسوول چنین مجوزی دادهاند لازم است این موضوع را به اطلاع جامعه برسانند و در غیر این صورت، وظایفی که برای جلوگیری از دخالت غیرمجاز در امر درمان برعهده دارند را انجام بدهند. همانطور که در بیانیه اخیر انجمن علمی روانپزشکان ایران توصیه شده، «امر درمانی نباید تبدیل به امری سیاسی» شود و البته اگر قرار است این اتفاق نیفتد، موضوعات سیاسی یا ایدئولوژیک نباید وارد حوزه خصوصی زندگی افراد و موضوعات مرتبط با سلامت و درمان بشوند.»
«دکتر وحید شریعت»، استاد روانپزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مورد به «اعتماد» میگوید: «تلقی اینکه با تاسیس کلینیک میشود سبک زندگی را تغییر داد و درمان کرد، تلقی نادرستی است. مسلم است که این رفتارها به اهدافی که برای آن طراحی شده است نخواهد رسید، اما مساله خطرناکتر این است که این سوءاستفاده از زبان و واژگان علمی به ضرر علم تمام خواهد شد. با اصول علمی نمیشود به صورت دل بخواهی رفتار کرد و هر روز چیز تازهای را به عنوان بیماری یا ناهنجاری تلقی کرد. نمیتوانیم و نباید به تفاوت دیدگاهها برچسب بزنیم و بعد هم بخواهیم آنها را درمان کنیم. این سوءاستفاده از علم روانشناسی و درنهایت به ضرر سیستم درمان در کشور است. هنوز برای ما روشن نیست که قرار است در این مراکز از چه کسانی استفاده کنند و چه کسانی را به کار بگیرند، اما آنچه ما بر آن اصرار داریم این است که وقتی صحبت از درمان به میان میآید، ملاک آن باید چارچوبهای علمی باشد. علاوه بر این کسانی که مسوولیتی دارند باید توجه کنند که همین حالا هم بدبینی به مساله درمان مشکلات سلامت روان قابل ملاحظه است، چنین رفتارهایی باعث میشود که این بدبینیها تشدید شود و در جایی که لازم است نظام سلامت برای حل گرفتاریهای مردم دخالت کند هم عملا نتواند وظایف خودش را انجام دهد. متاسفانه این رویهها در جایی خارج از وزارت بهداشت اعلام و اعمال میشود و این مساله باعث میشود حتی با وجود تغییرات خوبی که در وزارت بهداشت رخ داده، این نهاد عملا نتواند در این موضوعات تاثیری بگذارد.»
«دکتر حمید پورشریفی» رییس انجمن روانپزشکی ایران هم در این مورد میگوید: «طرحهایی مانند کلینیکهای ترک بیحجابی، سوءاستفاه از روانشناسی هستند. حجاب مردم ربطی به مسائل سلامت روان آنها ندارد و انتخابی فردی است. وقتی در مورد این مساله از کلمه درمان استفاده میکنند، به معنی سوءاستفاده از روانشناسی و عملا نوعی تشویش اذهان است، چراکه باعث میشود افراد به خدمات سلامت روان بدبین شوند. این رفتارها باعث میشود مردم خدمات سلامت روان را تربیتی تلقی کنند در صورتی که کار خدمات سلامت روان چیزی غیر از این است. علاوه بر این باید به یاد داشته باشید که پیششرط موثر بودن خدمات سلامت روان در حوزههایی مانند ترک اعتیاد، مصاحبه انگیزشی است. حالا اگر کسی انگیزه داشته باشد که حجابش را تغییر دهد که به کلینیک نیاز ندارد، اگر انگیزهای نداشته باشد هم این کلینیکها موثر نخواهند بود. انجمنهای علمی مانند انجمن علمی روانشناسی چه زمانی که احکام دادگاه در مورد حجاب هنرمندان مطرح شد، چه حالا که کلینیک ترک بیحجابی یا بدحجابی مطرح میشود، به این رویهها اعتراض دارد، اما به هر حال باید پذیرفت که امکانات انجمنهای علمی و تخصصی در این موارد محدود است و هر چند نمونههایی هست که در آنها به حرف انجمنها توجه شود، همیشه هم ممکن است که به حرف انجمنها دراین موارد توجه نشود، منتها ما وظیفه اخلاقی و حرفهای خودمان در مورد اعتراض به این رویهها را انجام خواهیم داد.»
در ادامه این واکنشها، انجمن روانشناسی ایران و انجمن علمیرواندرمانی ایران هم در یک بیانیه مشترک در واکنش به ایجاد کلینیکهای زیبایی اجتماعی یا کلینیکهای ترک بیحجابی، بیانیهای صادر کردند که در آن آمده است: «خبر راهاندازی «کلینیک ترک بیحجابی در تهران» موجب تشویش اذهان عمومی شده و متخصصان سلامت روان را متعجب و در عین حال به شدت نگران کرده است. در این خبر میخوانیم: «برای نخستینبار در کشور، به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف، کلینیک ترک بیحجابی در تهران با هدف درمان علمی و روانشناختی بیحجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامیافتتاح میشود.» (خبرگزاری فارس، 22 آبان 1403). داشتن یا نداشتن حجاب پدیدهای اجتماعی و فرهنگی است و نه یک بیماری که نیاز به درمان داشته باشد. استفاده از واژههای «کلینیک» و «ترک»، به طور ضمنی «حجاب متفاوت از قوانین کشور» را به عنوان یک اختلال یا بیماری معرفی میکند که از نظر علمی کاملا مطرود و مصداق بارزی از سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی است. چنین تصمیمها و اقداماتی آسیبزا، افراد غیربیمار را با برچسب بیماری مواجه میکند، موجب استیگما میشود، دریافتکنندگان خدمات روانشناختی را دچار سردرگمی میکند. یا حتی با خلط درمان و تادیب که دو امر ناهمخوان و متضاد است، ممکن است موجب نگاه منفی مراجعان به این خدمات شود و آنها را از دریافت کمکهای حرفهای محروم کند. چنین تصمیمهایی که نشاندهنده عدم تأمل در پیامدهای منفی و فاقد هرگونه منطق است، به واسطه آسیبهای جدی ناشی از آن، مسوولیت انسانی و اخلاقی زیادی را متوجه دستاندرکاران میکند. متاسفانه سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی پیش از این هم در اشکالی نظیر حکم قضایی رخ داده و با واکنش انجمنهای مرتبط با سلامت روان و نامه این انجمنها (انجمن علمیروانپزشکان ایران، انجمن روانشناسی ایران، انجمن علمیرواندرمانی ایران و انجمن علمی پزشکی روانتنی ایران) به رییس محترم قوه قضاییه شده بود که خوشبختانه مورد توجه قرار گرفت و چنین احکامی تکرار نشد. امید اینکه دستاندرکاران به حساسیت امر و آسیبهای جدی ناشی از سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی توجه کنند، اقدامات اینچنینی را متوقف کرده و از تکرار آن در آینده خودداری کنند. همچنین از دادستانی کل کشور انتظار میرود به این امر بسیار حساس ورود کرده و اقدامات لازم را برای پیشگیری از تداوم آن به عمل آورد.»
پای لایحه حجاب و عفاف در میان است
از متن طرح مطرح شده، برای ایجاد آنچه کلینیک زیبایی اجتماعی یا کلینیک ترک بیحجابی نامیده میشود، چنین بر میآید که گامیبه عقب برداشته شده و هدف این مراکز صرفا کمک به افرادی که همین حالا هم حجاب دارند، عنوان شده است. در بیانیه ستاد امر به معروف آمده است که این مراکز قرار است برای کمک به کسانی که به حجاب مقید هستند ایجاد شود نه برای کسانی که تصمیم گرفتند نوع دیگری از پوشش را انتخاب کنند. برخی توییتهایی که خانم دارستانی در این مورد بازنشر کرده است هم حاوی این پیام است که «اجباری در مراجعه به این کلینیکها در کار نیست و کار آنها ارشادی است.» با این وجود به نظر میرسد این طرح یک لایه زیرین هم دارد که در جایی به غیر از توییتر خانم دارستانی و کانال «بانوی تمدنساز» قرار گرفته است و آن «لایحه حمایت از خانواده» دولت سیزدهم است که به «لایحه حجاب و عفاف» مشهور شده است. در ماده هفده این لایحه ستاد هماهنگی و راهبری اجرای مصوبه عفاف و حجاب وزارت کشور به منظور تحقق اهداف این قانون، مکلف شده است که با همکاری حوزههای علمیه، مراکز مشاوره حضوری و مجازی با محوریت سبک زندگی اسلامی خانوادهمحور و توانمندسازی و پاسخ به سوالات عفاف و حجاب را گسترش دهد و تقویت کند. در ماده نوزده این لایحه هم آمده است که «سازمان بهزیستی کشور به منظور تحقق اهداف این قانون، مکلف به وظایف زیر است: توسعه، تقویت و ارتقای کیفیت خدمات مراکز فوریتهای اجتماعی و مراکز مشاوره در تمامی استانها و شهرستانها به منظور ارایه خدمات مشاورهای لازم در راستای حمایت و گسترش فرهنگ پوشش، عفاف و حجاب به جامعه هدف؛ شناسایی، حمایت و مراقبت از زنان آسیبدیده و در معرض آسیب و توانمندسازی آنان به منظور پیشگیری از ارتکاب رفتارهای نابهنجار و غیراخلاقی و گزینش متقاضیان دریافت مجوز، صدور و تمدید مراکز مشاوره و سایر مراکز تحت پوشش سازمان براساس صلاحیتهای عمومی، اخلاقی و رفتاری و گذراندن دورههای آموزشی مبتنی بر عفاف و حجاب با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی.» وظایفی که به نظر میرسد به راحتی و با یک تفاهمنامه و آییننامه داخلی میتوان به نهادهای مشاورهای دیگری ازجمله مراکز مشاوره اسلامی که هماکنون زیرنظر حوزه علمیه فعالیت میکنند و چه بسا «کلینیکهای زیبایی اجتماعی» که قرار است «به شیوه علمی»
در راستای ترک بیحجابی بکوشند قابل واگذاری باشد. از این طریق مشکل قدیمیعدم حمایت بهزیستی و سازمان نظام روانشناسی و خدمات مشاوره از مراکز مشاورهای که توسط فارغالتحصیلان رشته مشاوره و روانشناسی حوزههای علمیه ایجاد میشود هم برطرف شود! یک سنگ است و چندین گنجشک.
آنچه تا امروز در مورد کلینیکهای زیبایی اجتماعی یا کلینیک ترک بیحجابی گفته شده، دو گام به جلو و یک گام به عقب است، اما تجربه نشان داده است که معمولا توقفی در آن یک گام به عقب رخ نمیدهد. علیرغم موضعگیری صریح کارشناسان حوزه سلامت روان، بعید است حوزه سلامت روان با چند بیانیه و اعتراض صنفی بتواند جلوی قاببندی مساله حجاب در درون حوزه سلامت روان را بگیرد به خصوص که همین حالا هم ژورنالهای تخصصی و همایشهای داخلی و بینالمللی که مقالاتی در زمینه ارتباط حجاب با سلامت روان زنان و خانواده منتشر میکنند، کمشمار نیستند. با جستوجوی کلیدواژه «حجاب و سلامت روان» میتوانید به مقالات ثبت شده و ارایه شده در ژورنالها و کنگرههای مختلف دسترسی پیدا کنید که نویسندگان آنها هم از قضا خودشان را «روانشناس» معرفی میکنند و علیرغم نظر بسیاری از چهرههای مطرح روانپزشکی و روانشناسی و فعالان حوزه سلامت روان، در مورد اینکه چگونه حجاب امری مربوط به سلامت روان است، قلمفرسایی میکنند.
مشاهده خبر در جماران