چشم انداز اقتصاد ایران در لایحه بودجه/ فرشاد مومنی: از درون بودجه ۱۴۰۴، بهبود رابطه با مردم بیرون نمی آید
صمیمانه و خاضعانه، به دولت و مجلس گرامی می گویم از درون بودجه ۱۴۰۴ بهبود رابطه با مردم بیرون نمی آید. اما احتمال اینکه این رابطه بدتر شود، زیاد است. این مقوله باید تبدیل به شاقول باشد و هر سیاستی را که می خواهند اتخاذ کنند، ابتدا بسنجند.
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، به طرز نگرش و طرز اداره چرتکه ای اقتصاد ملی گرفتار شده که ما به آن قفل شدگی به تاریخ و وابستگی به مسیر طی شده می گوییم، گفت: حلقه مفقوده نظام تصمیم گیری های اساسی کشور این است که در رویکرد چرتکه ای به هر چیزی توجه دارد، به جز اینکه توجه کند که با این جهت گیری های سیاستی اش، چه بر سر تولیدکننده ها می آید. فشارهای بسیار شدیدتر از گذشته، در سند بودجه ۱۴۰۴ و برنامه هفتم وجود دارد، اما کوچکترین اراده ای برای رفع تنگناهای تولید مشاهده نمی شود.
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در «کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب» با عنوان «چشم انداز اقتصاد ایران در آینه لایحه بودجه 1404»، سخن می گفت، خاطرنشان کرد: اگر اوضاع و احوال جامعه مطلوب نیست و چرخهای اقتصاد خوب نمی چرخد، یک وجه معرفتی برای چرایی این اوضاع مطرح می شود و یک وجه منفعتی. برای وجه معرفتی می توانیم کارهایی بکنیم، اما اگر آنها که در ساختار قدرت هستند، منافع خود را ناهمراستا با منافع ملی تعریف کرده باشند، باید فکر دیگری برای آن کرد. اکنون حمل بر صحت می کنیم و فرض می کنیم که مشکل اصلی نظام تصمیم گیری های کشور، ضعف اندیشه ای است.
وی با بیان اینکه بدون تردید آن ناهمراستایی میان منافع گروه های قدرت و ثروت و منافع ملی هم در جای خود ریشه در کوته نگری و نداشتن بنیه اندیشه ای اعتلابخش دارد، افزود: متفکران بزرگ توسعه، برای وجه معرفتی گرفتاریهای کشورها، یک جایگاه بزرگ در نظر می گیرند. این تعبیر از یکی از برجسته ترین متفکران تاریخ اندیشه توسعه که می گوید رقابت میان کشورها و شرکتها، شکل تجسد یافته رقابت میان اندیشه ها است، این مساله را به خوبی توضیح می دهد.
نظام تصمیم گیریهای اساسی، به طرز نگرش و اداره چرتکه ای اقتصاد ملی گرفتار شده
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، گفت: نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، بالغ بر بیش از ۳۵ سال است که دچار یک قفل شدگی اندیشه ای شده و به قاعده مالوف نزد حکومتگران این سرزمین گرامی، عزیزان از تذکرها و هشدارهای اولیه با انکار و تکذیب عبور کردند اما وقتی یک دوره زمانی نسبتا طولانی سپری می شود، آن زمان واقعیتها هستندکه خود را به همه تحمیل می کنند. برداشت ما این است که در حیطه اقتصاد، نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، به طرز نگرش و طرز اداره چرتکه ای اقتصاد ملی گرفتار شده که ما به آن قفل شدگی به تاریخ و وابستگی به مسیر طی شده می گوییم.
گویا حجره داری، هزینه هایی دارد و باید به هر قیمت ممکن برای آن هزینه ها درآمد جور کند
مومنی در توضیح مفهوم اقتصاد چرتکه ای، تصریح کرد: در چارچوب این مفهوم، تمام منطق های علمی برنامه ریزی میان مدت و بلندمدت و بودجه ریزی سالانه تبدیل به یک صورتک توخالی می شود اما آنچه که عمل می شود این است که دولتی که دچار این قفل شدگی شده کل ماجرای اداره کشور را به این حد متنزل می کند که گویا حجره داری، یک سری هزینه ها دارد و باید به هر قیمت ممکن برای آن هزینه ها درآمد جور کند. از آنجا که این حجره ای که عزیزان می خواهند اداره کنند، ناظر به یک جمعیت تقریبا ۸۵ تا ۹۰ میلیون است، بخش بزرگی از شیوه هایی که عزیزان برای تنظیم چرتکه ای منابع و مصارفشان درنظر می گیرند، از طریق قربانی کردن مصالح دورمدت جامعه و چنگ انداختن به صورت عامه مردم و فعالان اقتصادی جور می شود. ما به این فرایند در اقتصاد، قفل شدگی به سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا می گوییم. اکنون اقتصاد سیاسی ایران، گرفتار چنین شرایطی است.
وی با بیان اینکه این قفل شدگی، جامعه را در یک دور باطل انداخته که در هر دوره ای، شرایطی را تجربه می کنیم که آگاهانه یا ناخودآگاهانه می گوییم دریغ از پارسال، ادامه داد: متاسفانه ماجرای بودجه ریزی در کشور ما هم در همین چارچوب قابل توضیح است. اداره چرتکه ای نظام ملی ما را در اسارت حیرت انگیز یک فرایند فرسودگی همراه با استثمار قرار داده و این استثمار از دریچه اقتصاد سیاسی، یک طنز تلخ دارد. در این فرایند استثماری، گروه های هدف، خود دولت ، تولیدکننده ها و عامه مردم هستند. یعنی در این کادر، سیاستگذاریها به هر گونه ای که باشد، این سه گروه تنبیه می شوند. اما طنز تلخ ماجرا این است که بالاترین سطح تنبیه شدگی، معطوف به خود دولت می شود و البته منظور از دولت در اینجا، کل حکومت است و نه فقط قوه مجریه. اکنون ما با یک نهاد دولت روبرو هستیم که از نظر ظرفیتهای مالی، یک روند ۳۵ ساله پیشروی در باتلاق را تجربه می کند. یعنی هر سال، اوضاع و احوال مالی دولت از سال قبل از آن، بدتر است.
برخی در حکومت مانند معتادی شده که نمی تواند دست از شیوه چرتکه ای اداره اقتصاد بردارد
این اقتصاددان توضیح داد: طنز تلخ دیگر در اینجا این است که در دورانهایی که کشور از درآمدهای ارزی بیشتر برخوردار می شود، گرفتاری مالی دولت شدیدتر می شود. هر کدام از اینها را می توان با جزئیات و مصداقها بررسی کرد، اما آنچه که گره اصلی معرفتی این ساختار قدرت در این شیوه تصمیم گیری اش محسوب می شود، گرفتاری در یک پارادوکس است. این پارادوکس این است که سیاستهای تخریبی که آنها دنبال می کنند، به نیت افزایش درآمدهای دولت صورت می گیرد، اما به دلیل اینکه نمی توانند با نگاه چرتکه ای، پویایی های نظم اقتصادی و اجتماعی را درک کنند، ۳۵ سال است که این دور باطل در اقتصاد سیاسی ایران ادامه دارد ، اما گویی با یک معتاد روبرو هستیم که عنان از کف داده و با وجود اینکه می داند هر روز وضعش از روز قبل بدتر می شود، اما نمی تواند دست از آنچه که یاد گرفته که شیوه چرتکه ای اداره اقتصاد است، بردارد.
چرا بازی با نرخ ارز در دوره هاشمی رفسنجانی آغاز شد؟
مومنی یادآورشد: وقتی مرحوم هاشمی رفسنجانی، مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده گرفتند، بازی با نرخ ارز شروع شد و آنچه که آن خدا بیامرز را متقاعد کرد که به این سیاست تن دهد، این بود که درست با یک استاندارد استدلالی چرتکه ای، مساله را برای ایشان این گونه صورت بندی کردند و گفتند در دوره بعد از جنگ، ما نیاز به بازسازی اقتصاد داریم و بازسازی اقتصاد هم پول می خواهد . برای اینکه پول تهیه شود هم گفتند عنصر اصلی، منابع ارزی کشور است، ما ارز محدودی داریم، برای اینکه بتوانیم پول بیشتری به دست بیاوریم، باید قیمت ارز را افزایش دهیم تا با پول فراوانی که ایجاد می شود، بتوانیم آن کارهایی که می خواهیم را انجام دهیم. در ذهنیت چرتکه ای برای اداره اقتصاد ملی، یکی از مولفه های کلیدی این است که فکر می کنند اگر برای هر کاری پول وجود داشته باشد، دیگر هیچ مانعی برای اجرای آن نیست و با پول می توان همه مشکلات را حل و فصل کرد.
چرتکه داران گرامی مفاهیم «بیماری هلندی» و «نفرین منابع» را بررسی کنند
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه گفت: اگر قرار باشد که علم فصل الخطاب قرار گیرد، می توان با این چرتکه داران گرامی صحبت کرد و آنها را دعوت کرد که ذهنشان را با مفاهیمی مانند بیماری هلندی و نفرین منابع درگیر کنند. در آنجا به جزئیات توضیح داده شده که اگر خرد اداره اقتصاد نباشد، وفور منابع مانند بلا می ماند. نفرین منابع استعاره ای برای تشریح وضعیت کشورهای خام فروش که در دهه ۱۹۷۰ با جهش قیمت مواد خام روبرو شدند به کار گرفته می شود. برای نمونه ، در ایران، همه شما بدمستی های شاه را در دوره بعد از جهش قیمت نفت به خاطر دارید. منطق های رفتاری اینکه چرا اگر خرد اداره اقتصاد ملی نباشد، وفور منابع به ضد خود تبدیل می شود و کشور را با هزینه های بسیار سنگین انسانی، اجتماعی و محیط زیستی روبرو می کند، در جای خود یکی از ذخیره های بزرگ دانایی در اندیشه توسعه محسوب می شود.
وی اضافه کرد: کسی که مانند هاشمی رفسنجانی حسن نیت داشته باشد اما دانایی کافی نداشته باشد و قادر هم نباشد از دانایان استفاده کند، با دست خودش، خود را گرفتار می کند. اما به زیان عدد و رقم، سالهای ۶۵ تا ۶۸ سالهایی بود که ما با نخستین شوک معکوس نفتی روبرو بودیم. یعنی بعد از جهش های قبل، اولین سقوط آنجا اتفاق افتاد. مرحوم هاشمی رفسنجانی که سرآغاز شوک درمانی را در اقتصاد سیاسی ایران کلید زد، که البته با حسن نیت بود و دلش می خواست پول انبوهی در اختیار دولت باشد تا بتواند با سرعت خرابیهای دوره جنگ را مثلا به آبادی تبدیل کند. با اینکه قیمت رسمی نفت را در سرآغاز از حدود ۷ تومان به حدود ۱۰۰ تومان رسید، در دوره ریاست جمهوری ایشان، کسری مالی دولت از محل بودجه عمومی، یعنی بدهی های دولت از کانال بودجه عمومی، در عرض ۸ سال ۸ برابر و بدهی دولت از محل بودجه شرکتها، ۲۳ برابر شد! ظاهر قضیه این بود که آنها قیمت ارز را تقریبا ۱۵ برابر کردند که ۱۵ برابر پولدارتر شوند، اما این اتفاق افتاد و می توان با جزئیات درباره حکمت آن صحبت کرد.
افزایش نرخ ارز، یک سیاست تورم زا است
این اقتصاددان با بیان اینکه در گزارش اقتصادی سال ۱۳۷۳ که سازمان برنامه منتشر کرده است، آمده که زمان عبرت گیری از پدیده شوک درمانی است، افزود: در این گزارش می گوید در این حدود شش سال که ما به نیت افزایش درآمد قیمت ارز را جهش دادیم، به ازای هر یک واحد کسب درآمد از این محل،هزینه های مصرفی دولت ۳.۵ برابر شده است؛ یعنی دولت برای جبران خطاکاریهای خود در باتلاق افلاس و بدهی و فشار به مردم افتاد. در توضیح اینکه چرا با افزایش نرخ ارز، هزینه های دولت به آن اندازه افزایش می یابد، توضیحی که داده می شود این است که افزایش نرخ ارز، یک سیاست تورم زا است و یکی از پیامدهای شرایط تورمی، پیامدهای اخلاقی است. افراد احساس می کنند که دولت دیگر پناه آنها نیست و به فکر آنها هم نیست و هر کس هر جا هست، باید خودش به فکر خودش باشد. اینگونه می شود که در دورانهای شوک درمانی، ایران با بی سابقه ترین ابعاد گسترش و تعمیق فساد و نابرابریهای ناموجه هم روبرو می شود.
نامه چهارم مومنی و راغفر به دولت و مجلس منتشر خواهد شد
به گفته مومنی؛ اکنون اقتصاد سیاسی ایران در این باتلاق گیر کرده است. آنچه که همراه با دکتر راغفر تا کنون طی سه نامه که به آقای رئیس جمهور نوشتیم و گوشزد کردیم، هشدار به این بود که اگر ریل سیاستگذاری اقتصادی را تغییر ندهید و به فکر رفوکاری خطاهای قبلی باشید، شما هم در اسارت این دور باطل در خواهید آمد. اکنون هم به مناسبت این لایحه بودجه به غایت نگران کننده که دولت محترم داده است، ما مشغول تنظیم نامه چهارم هستیم. در این نامه، علاوه بر دولت محترم و رئیس جمهور، خطابمان به مجلسی ها هم هست؛ چرا که در پخت و پز بودجه، مجلسی ها هم نقش دارند.
صدای برندگان تورم نزد تصمیم گیران ما رساتر از صدای مردم و تولیدکننده ها است
به گزارش جماران، این استاد اقتصاد تاکید کرد: مقدمه این تغییر ریل این است که همه کمک کنیم که نظام تصمیم گیری های اساسی کشور، قدرت تشخیص پیدا کند. چون اغواگریهای آن سیاست، به منافع گروه هایی گره می خورد، که در حالی که اکثر قاطع جمعیت از سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا ضرر می کنند، آن گروه ها نفع می برند و اکنون صدای آن گروه ها در نزد تصمیم گیران ما، خیلی رساتر از صدای تولیدکننده ها، فرودستان و عامه مردم است. بنابراین ما برای اینکه این هشیاری و قدرت تشخیص ایجاد شود که اگر دولت و مجلس بخواهند در همان باتلاق دست و پا بزنند، بیشتر فروخواهند رفت، یکی از روزنه هایی که می تواند کمک کند و این هوشیاری را پدید آورد، مراجعه به تاریخ است. گفته می شود هر میزان که به گذشته برگردید، پیچیدگی های جامعه کمتر می شود، بنابراین می تواند با تشخیص قدرتمندتری توجه نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور را به کانونهای اصلی جلب کرد.
کانون اصلی قفل شدگی ایران
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: کانون اصلی قفل شدگی ایران، این است که در اثر شوک درمانی، رباخوارها، دلالها، سوداگران و واردات چی ها نفع می برند، اما دولت، مردم و تولیدکننده ها به شدت متضرر می شوند و هر میزان اندازه شوکهای قیمتی بزرگتر باشد، اندازه این نفع و ضرر هم افزایش می یابد.
مومنی با اشاره به بخشهایی از کتاب «مالیه، روح مشروطه است» که در آن نشان داده شده که انقلابیون مشروطه، از نظر زمان آگاهی نسبت به شرایط جامعه و اقتضائات برون رفت از دورهای باطل توسعه، نسبت به شرایط زمانه خود از روشنفگران کنونی سطح بسیار بالاتری داشتند، گفت: روشنفکران موثر در پخت و پز عملکرد اقتصادی ایران در ۱۰ ساله اول انقلاب، در تراز مشروطه چی ها و از بعضی جهات، حتی باکیفیت تر از مشروطه چی ها بودند. اما در دوره بعد از جنگ، عموما آنها کنار گذاشته شدند و اصلا ریل سیاست گذاری و اداره عمومی جامعه تغییر کرد. اگر می بینید که می توانیم جنگ را آبرومندانه اداره کنیم، دلیلش این بود که متحدان استراتژیک کشور، در ۱۰ ساله اول بعد از انقلاب، تولیدکننده ها و عامه مردم بودند با تاکید بر محرومان. آنها اولویت بودند اما اکنون تولیدکننده ها و فرودستان اولویت نیستند.
آنچه از ناحیه فقرزایی سیاستهای شوک درمانی بر سر ایران آمده، وحشتناک است
این اقتصاددان با بیان اینکه آنچه از ناحیه فقرزایی سیاستهای شوک درمانی بر سر ایران آمده، وحشتناک است، اضافه کرد: در سال ۱۴۰۱، این پوست خربزه زیر پای مرحوم رئیسی هم انداخته شد که یک شوک نرخ ارز ایجاد کند، و به شکل بسیار بدتری در بودجه ۱۴۰۴، برای آقای رئیس جمهور و مردم ایران تدارک شده است. در شرایطی که بخش قابل اعتنایی از جمعیت فقیران ایران، بر اساس گزارشهای رسمی، با کل حقوق و درآمدشان نمی توانند نیازهای غذایی خود را تامین کنند، بی سابقه ترین جهش در قیمت مواد غذایی از پایان جنگ جهانی دوم تا امروز در ۱۴۰۱ رخ داد. کانون بسیار کلیدی دیگر فقرا، اجاره خانه است. همیشه با هر شوک قیمتی که اتفاق می افتد، فقرا هم از نظر مواد غذایی و هم از نظر اجاره خانه با عسرت های جدیدتر و شدیدتری روبرو می شوند.
انقلابیون مشروطه، به محض پیروزی اولویت را اصلاح نظام بودجه ریزی کشور گذاشتند
بودجه دربار ایران بیش از ۱۵ برابر بودجه دربار انگلستان!
وی توضیح داد: انقلابیون مشروطه، به محض اینکه پیروز شدند، محور اصلی خود را تغییر ریل اداره اقتصاد با اولویت اصلاح نظام بودجه ریزی کشور گذاشتند. صنیع الدوله اولین شهید اصلاح نظام بودجه ریزی در ایران بعد از مشروطیت است. در مقدمه ای که به لایحه بودجه اولی که می خواهد به تصویب پارلمان برسد، می گوید دربار انگلستان دارد دنیا را اداره می کند، اما دربار ایران، ایران را نمی تواند اداره کند، اما با استانداردهای یکسان شده، بودجه دربار ایران بیش از ۱۵ برابر بودجه دربار انگلستان است! آنها کانون اصلی ماجرا را شناخته بودند. به محض اینکه مجلس اول مشروطه تشکیل شد، فوری ترین دستوری که در برنامه گذاشتند، لغو تیول داری در ایران و اصلاح نظام بودجه ریزی بود و برای اولین بار در تاریخ ایران ایران بودجه مصوب پارلمان پیدا می کند و به جای اینکه اراده شاه و دربار تعیین کننده سرنوشت بودجه باشد، نمایندگان مردم تعیین کننده می شوند.
سنگ اندازی منافع خارجی ها در اصلاح نظام بودجه ریزی کشور
کلید نجات، ارتقای بنیه تولیدی است
مومنی ادامه داد: به محض اینکه حرف اصلاح بودجه ای با بازنگری در هزینه های دربار مطرح می شود، محمدعلی شاه با کمک روسها، به عنوان مقاومت اولیه در برابر اصلاح نظام بودجه ریزی کشور، مجلس را به توپ بستند. در تجربه تاریخی می گوید برای سنگ اندازی در اصلاح نظام بودجه ریزی کشور، نیم نگاهی هم به منافع خارجی ها داشته باشید. همیشه در طول تاریخ بشر، تولیدکنندگان بزرگترین منبع تامین مالیات برای حکوکتها بوده اند. وقتی به هر دلیل در گذشته، به ویژه به دلیل سیاست شوک درمانی در شرایط کنونی، تولید لطمه می بیند، دولت به معنای حکومت، در معرض افلاس مالی قرار می گیرد. بنابراین اگر حکومتی بخواهد عزت داشته باشد و مردمش رفاه و توسعه داشته باشند، کلید نجات، ارتقای بنیه تولیدی است. در همیشه تاریخ هم اینگونه بوده است. هر میزان به شرایط امروز نزدیک می شویم، اهمیت این مساله بیشتر می شود.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: حلقه مفقوده نظام تصمیم گیری های اساسی کشور این است که در رویکرد چرتکه ای به هر چیزی توجه می کند، به جز اینکه توجه کند که با این جهت گیری های سیاستی اش، چه بر سر تولیدکننده ها می آید. فشارهای بسیار شدیدتر از گذشته، در سند بودجه ۱۴۰۴ و برنامه هفتم وجود دارد، اما کوچکترین اراده ای برای رفع تنگناهای تولید مشاهده نمی شود.
به گزارش جماران، وی ضمن اشاره به گزارشهای منتشر شده از سوی دستگاه های مسئول درباره فضای کسب و کار کشور، ناتوانی در تامین سرمایه در گردش مورد نیاز برای فعالیتها را شکوه اصلی تولیدکننده ها عنوان کرد و افزود: بازار رسمی پول تعهد بایسته به تامین نیازهای آنها ندارد و با سیاست شوک درمانی آن را به سمت نزول خورها پرتاب می کند و باید با بهره های سنگین، سرمایه در گردششان را تامین کنند. سوال این است که این موضوعی که به این اندازه واضح است چرا مورد توجه قرار نمی گیرد. در اینجاست که باید به مساله منافع توجه کرد و آن قفل شدگی به منافع گروه های غیرمولد است که توضیح دهنده این وضعیت است.
یک سوم کل هزینه خودروسازان، مربوط به پرداخت نرخ سود است
مومنی به صورتهای مالی خودروسازان بزرگ کشور اشاره کرد و گفت: بر اساس این صورتهای مالی، در ساختار هزینه ای آنها، نزدیک به یک سوم کل هزینه هایشان ، هزینه های مربوط به پرداخت نرخ سود است که اسم بزک شده و تلطیف شده بار ربا بر هزینه های خودروسازان است. در حالی که در همان صورتهای مالی، مشاهده می شود که سهم نیروی کار در ساختار هزینه های خودروسازان ما حدود ۱۳ تا ۱۴ درصد است. یعنی سهم رباخوارها از تولید هر خودرو، بیش از ۲ برابر نیروی کاری است که این خودرو را تولید می کند. آن مافیای رسانه ای که از شوک درمانی پشتیبانی می کند چقدر باید زورش زیاد باشد که ما با داعیه اسلامی و اینکه ربا را جنگ با خدا می دانیم، این مناسبات را داریم.
مهم ترین پیامد شوک درمانی افزایش قیمت پول برای تولیدکننده ها است
مومنی با بیان اینکه مهم ترین پیامد شوک درمانی این است که قیمت پول را برای تولیدکننده ها افزایش می دهد، تاکید کرد: اکنون نرخ بهره ایران جزء بالاترین نسبت ها در دنیا است، غیرتهایی راجع به چیزهایی زود برانگیخته می شود، کفن می پوشند و تجمع می کنند، اما درباره اینکه از ۱۳۷۰ تا کنون، قیمت تمام شده پول برای تولیدکنندگان ایران بین تا ۱۰ برابر میانگین جهانی است، غیرتی برانگیخته نمی شود. وقتی این فشار را روی تولیدکننده ها می گذارید و تولید سقوط می کند، نیازهای مردم که منتفی نمی شود، وقتی نیازهای جامعه از محل تولید داخلی تامین نشد، راه برای واردات باز می شود. این گونه می شود که همیشه پست سر آنها که علیه اصلاح ساختار هزینه حکومت و مهار هزینه های بی مورد در دوره قاجار قیام کردند، خارجی ها هم قرار دارند.
ترور وزیر اقتصاد حامی کاهش هزینه های غیرضروری دربار توسط دو تبعه روس
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد افزود: بعد از به توپ بستن مجلس، وقتی صنیع الدوله اولین لایحه بودجه بر محور کاستن از هزینه های غیرضروری حکومت را به مجلس برد، دو نفر تبعه روس با گلوله در مغز او شلیک کردند. چرا ذی نفعان ایرانی، ترجیح می دادند که روسها کار ترور را انجام دهند!؟ به این دلیل که بر اساس امتیاز کاپیتولاسیون اتباع روس و انگلیس اگر در ایران هر کاری می کردند، حداکثر کاری که می توانستیم بکنیم این بود که آنها را به سفارت خانه هایشان تحویل دهیم. حتی ما اجازه رد گیری اینکه آنها که این جنایت را کردند وقتی به کشورشان فرستاده می شدند، چه می کنند را هم نداشتیم. به همین دلیل هم بود که وقتی آن دو تبعه روس صنیع الدوله را زدند، بلافاصله تحویل سفارت روس شدند و ما در تاریخ هم هیچ گزارشی نداریم که با آنها چه کردند.
مومنی خاطرنشان کرد: حکمت اینکه می بینید منافع خارجی ها هم در این است که حکومت در ایران تولیدش را تقویت نکند و راه را برای واردات باز کند، این است. اگر در ساختار قدرت، گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن داشته باشیم، موضوعاتی که ریچارد نفیو، که بیست سال مسئول میز تحریمها علیه ایران در دوره بعد از انقلاب بوده است، به خوبی اهداف آمریکا را در این ارتباط توضیح داده است. من زمانی که این کتاب دردوره روحانی منتشر شد، از دولت و مجلس خواستم کلاسهای آموزشی برای سیاستگذاران در دولت و مجلس با محوریت بررسی این کتاب برگزار شود.
بودجه ۱۴۰۴ نگران کننده است
وی با بیان اینکه در این کتاب برنامه شان را برای اینکه ایران را دچار بحران و خفت و ذلت کنند به خوبی تشریح کرده اند و آورده اند که باید حکومت ایران را به این سمت کانالیزه کنیم که سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا را سیاستهای مطلوب تلقی کند، اظهارداشت: برآیند آنچه که حاصل شده و به شکل بسیار نگران کننده ای در بودجه ۱۴۰۴ هم حاصل شده، این است که با این خرد نمی شود از ورطه آن دورهای باطل خارج شویم. باید ریل اداره اقتصاد ما تغییر کند.
طرفین دعوای بین المللی بر عقیم سازی حکومت در ایران، کاملا با هم هماهنگ هستند
این اقتصاددان به تصمیم مشروطه خواهان برای استفاده از مستشار خارجی پس از قتل صنیع الدوله اشاره کرد و با بیان اینکه این تصمیم به این علت گرفته شد که اگر هر ایرانی برای اصلاح ساختار بودجه منصوب می شد، باز هم او را می کشتند، یادآورشد: کتاب اختناق ایران ، نوشته شوستر که به عنوان مستشار وارد ایران شده بود، تعابیری دارد که برای هوشیار کردن حکومتگران ما، مثل اکسیر می ماند. می گوید در این چند ماهه ای که من به ایران آمدم متوجه شدم که قدرتهای بزرگ، بر سر عقیم سازی توان مالی حکومت ایران با هم توافق مطلقه دارند. ما اکنون به شدت به توجه به این نکات نیاز داریم. اکنون کسانی از سر حسن نیت، می گویند ما که می خواهیم با آمریکا شاخ به شاخ شویم، زیر حمایت روسها و چینی ها قرار بگیریم. از آن زمان و قبل تر از آن، تمام شواهد نشان می دهد که در هنگامه منازعه های هژمونیک میان قدرتهای بزرگ به دلیل ویژگی های خاص ژئوپلیتیکی و استراژیکی ایران، طرفین دعوا به تعبیر شوستر بر عقیم سازی حکومت در ایران، کاملا با هم هماهنگ بودند.
به گزارش جماران، مومنی به هماهنگی روسها و انگلیس ها برای سرکوب منافع ایران در جریان تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و همچنین همکاری و نقش آفرینی مشترک آنها در دوره دولت دکتر مصدق علی رغم رقابتهایی که با یکدیگر داشتند اشاره کرد و گفت: شکنندگی آوری امتیازهایی که در جهت خلاف مصالح توسعه و استقلال ملی به هر بهانه ای به روس و چین داده شود، برای آینده ایران ، اصلا کمتر از امتیازاتی که محمدرضا شاه به آمریکا داد، نیست. شواهدی وجود دارد که در برخی از زمینه ها بدتر از آن است. بررسی امتیازاتی که خودروسازان چینی در ایران دارند، نشان می دهد که اصلا نمی توان آن را با منطق استقلال ملی توضیح داد. اینکه ما مهلک ترین فشارها را بر خودروسازان داخلی وارد کنیم و آن از بین بردن توان تولید ملی ما، جاده صاف کن حضور خودروسازان چینی در اقتصاد ایران شود.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ابراز عقیده کرد: اکنون اگر از ما بپرسند که آیا خودروسازان ایران کار با کیفیت می کنند یا خیر!؟ قاطعانه می گوییم نه! اما آنها که حلیم خارجی ها را در اقتصاد ایران هم می زنند، می گویند آن را تعطیل کنیم و به طور کلی به دست خارجی ها بدهیم. در حالی که اگر کشوری در قواره ایران، ظرفیتهای تولید باکیفیت خودرو اش کاهش یابد، نمی تواند کمر راست کند و حتی ممکن است منجر به خطر تجزیه ملی هم شود. اینها را می تواند با عدد و رقم بررسی کرد.
با ژست طرفداری از مردم و محیط زیست، خواهان بازکردن راه برای تسلط خارجی ها در اقتصاد ایران هستند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه خودروسازان را به اسارت رباخواران درآورده اند و بعد می گویند چرا ضرر می دهد یا خودروی با کیفیت تولید نمی کند، تصریح کرد: شما با سیاست افزایش نرخ ارز، کمر آنها را شکسته اید، نمی توانند ماشین آلات مستهلک شده شان را جایگزین کنند. ما را در دور باطلی انداخته اند، یک سیاست نابخردانه کمر تولید را می شکند، بعد عده ای با ژست اینکه ما طرفدار مردم و محیط زیست هستیم، می گویند راه را باز کنیم که خارجی ها در اقتصاد ما مسلط شوند.
مومنی گفت: بعضی ها که صلاحیت تخصصی ندارند، با این پروژه که شوستر نام آن را عقیم سازی مالی حکومت در ایران گذاشته بود، همراهی می کنند. هر ضربه ای که به تولیدکننده داخلی زده شود، یعنی به توان مالیه حکومت ضربه خورده شده. ببینید خودروسازها که در دوره رونق خودروسازی در ایران، بزرگترین مالیات دهنده بودند، را اکنون به چه روزی انداخته اند! شما در ساختار قدرتتان، با آنها مانند غنیمت برخورد می کنید! ۲۵ دستگاه در صنعت خودروسازی ایران مداخله می کنند و تمام اینها را که حاصل مناسبات رانتی است، نادیده می گیرند. ثبات مدیریت را در خودروسازان بزرگ رد گیری کنید، هر باد سیاسی که وزیده می شود، بلافاصله مدیران خودروسازی جابجا می شوند و حتی در درون دولتها هم اگر میان فراکسیون های مختلف دعوا شود، بلافاصله انعکاسش در مدیریت خودروسازان و همه تولیدکنندگان بزرگ دیده می شود.
سهم دلالها، از سود ناشی از فعالیت خودروسازی بین ۲ تا ۲.۵ برابر خودروسازان است
وی افزود: بر اساس قاعده گذاریهای موجود، سهم دلالهای خودرو، از سود ناشی از فعالیت خودروسازی بین ۲ تا ۲.۵ برابر خودروسازان است. بعد می گویند چرا خودروساز ما ورشکسته می شود! بعد نتیجه می گیرند که برویم خودروی چینی بیاوریم!
دخالت مخرب روسیه علیه اصلاح نظام بودجه ریزی در ایران
به گذشته نگاه کنیم تا مسائل را عریان تر ببینیم
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تجربه شوستر را ببینید، او از شعاع السلطنه که اخوی پادشاه بوده به عنوان یک دانه درشت بدهکار مالیاتی، می خواهد بدهی هایش را به دولت بدهد. وقتی نمی دهد ، شوستر سه ساختمان از او را مصادره می کند. به محض اینکه اموال او مصادره شد، وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای به ایران اولتیماتوم داد که باید ظرف ۷۲ ساعت، دو اتفاق در ایران بیفتد، اول اینکه شوستر باید برود و دیگر اینکه اموال شعاع السلطنه به او بازگردانده شود. حکومت روسیه به این وضوح، اینگونه مداخله کرد. انقلابیون مشروطه تظاهرات می کنند و زنده باد و مرده باد می گویند، ظرف ۴۸ ساعت قوای روس خود را به قزوین می رساند. در بیانیه دوم اعلام می کند که اگر در این ۲۴ ساعت، این دو اتفاق نیفتد، ما تهران را اشغال خواهیم کرد. در نتیجه آنها شوستر را اخراج و دارایی های شعاع السطنه را به او بر می گردانند. بعدا که از سفیر روس درباره این اقدامات توضیح می خواهند، او به معاهده ترکمنچای استناد می کند و می گوید در قبال امتیازهایی که گرفته بودیم، قول داده بودیم که هوای خاندان قاجار را داشته باشیم. تعرض به خانواده سلطنتی قاجار، تعرض به اتباع روس تلقی می شود. اینها در تاریخ به شفافیت دیده می شود. به گذشته که نگاه می کنیم، مسائل را عریان تر می بینیم.
مومنی افزود: اکنون شرایط بسیار پیچیده تر است. اگر بخواهید نفوذی های واقعی را بشناسید، باید خیلی فسفر بسوزانید. بخش بزرگی از پروژه نفوذ در کشورهای در حال توسعه برای به فلاکت و افلاس انداختنشان از کانال برنامه تعدیل ساختاری اجرا می شود. شما خودتان ۳۰ سال است که این برنامه را اجرا می کنید و بعد دنبال نفوذ می گردید!؟ اما در گذشته تاریخی می شود اینها را شفاف تر دید و فهمید.
ساختار نهادی علیه ارتقای بنیه تولید ملی آرایش پیدا کرده
این استاد دانشگاه اظهارداشت: اگر بخواهیم از این جلسه ، هدیه ای به حکومت گرامی بدهیم ، باید بگوییم اگر استقلال کشور و عزت مردم را می خواهید، باید خط قرمز را سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا قرار دهید و از جنبه ایجابی هم باید بنا را بر ارتقای بنیه تولید ملی بگذارید. اکنون ساختار نهادی ما به صورت سیستمی علیه ارتقای بنیه تولید ملی آرایش پیدا کرده ، یعنی سیاستهای پولی، مالی، تجاری، نرخ ارز و سیاستهای صنعتی مشوق فعالیتهای مونتاژی و رانتی معدنی به نام تولید است و تولیدهای ارتقا دهنده کیفیت زندگی و جایگاه ایران در اقتصاد جهانی، تحت غیرعادی ترین فشارها قرار دارد. می پذیریم که دنیا بسیار پیچیده شده و شما سوراخ دعا را گم کرده اید و در رویکرد چرتکه ای، مانند معتادی که می گوید من این هزینه ها را دارم و هیچ کاری هم نمی توانم بکنم، فقط اینکه من چگونه کسب درآمد کنم را وجهه همه قرار داده اید! باید از این رویه دست بردارید، شاقولت ارتقای بنیه تولیدی و ارتقای جایگاه فرودستان شود.
امکان ندارد اگر مردم بی اعتنایی کنید و نیازهایشان را نادیده بگیرید، به توسعه دست یابید
وی با تاکید بر اینکه کشوری که توسعه می خواهد باید رابطه اش را با مردمش خوب کند، خاطرنشان کرد: امکان ندارد اگر به آنها بی اعتنایی کنی و آنها را تحقیر کنی و نیازهایشان را نادیده بگیری، به توسعه دست یابی. در مسیر توسعه، هیچ متغیری به اندازه بهبود رابطه مردم با حکومتش نقش آفرینی نمی کند. صمیمانه و خاضعانه، به دولت و مجلس گرامی می گویم عزیزان از درون بودجه ۱۴۰۴، قطعا بهبود رابطه مردم و حکومت بیرون نمی آید. اما احتمال اینکه این رابطه بدتر شود، زیاد است. این مقوله باید تبدیل به شاقول باشد و هر سیاستی را که می خواهند اتخاذ کنند، ابتدا بسنجند.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: اکنون همه حکومتگران گرامی در دولت و مجلس می گویند اصلا بنای وارد کردن شوک به قیمت بنزین نداریم، به آنها می گویم اگر چنین بنایی ندارید، پس این اظهارات آقای رئیس جمهور و اطرافیانش چیست؟ حمل بر صحت می کنیم، می گوییم اول می خواستند این کار را بکنند، بعد متوجه عواقبش شدند، منصرف شدند. اما در صورت مذاکرات مجلس، در خصوص کلیات بودجه، یکی از نماینده های مجلس که امتیازش نسبت به دیگر نماینده ها این است که متخصص اقتصاد است، با عدد و رقم نشان داده که عزیزان به صورت اعلام نشده، در بودجه پیش بینی کردند که قیمت بنزین افزایش پیدا کند. اینها خوب نیست. برای اینکه مردم به شما اعتماد کنند، باید با مردمت صادق باشی. اگر حکومتی اعتماد مردمش را نداشته باشد، نمی تواند اقدام موثری به نفع کشور داشته باشد.
به گزارش جماران، مومنی گفت: باید اصلاحیه ای در آیین نامه داخلی مجلس و مصوبه ای در دولت بگذرانند و بگویند دولت و مجلس حق ندارند هیچ موضوعی در دستور کار قرار دهند، الا اینکه ضمیمه کارشناسی برای آن تهیه کنند و اعتبار علمی آن ضمیمه کارشناسی را سه موسسه پژوهشی تخصصی صاحب صلاحیت و مستقل تائید کنند. با این اقدام، که به آن راه حل نهادمند می گویند، ایران نجات پیدا می کند. نمی شود که شما مرتب شعار دانایی محوری بدهید، اما بی کیفیت ترین قاعده گذاریها را انجام دهید. این نقض قرض است. اینها چیزهایی نیست که کسی نداند، اما ببینید که زور آن منافع مافیایی، چقدر بیشتر از زور علم است که در این مملکت به سهولت می توان نظرات کارشناسی را نادیده گرفت اما کسی با منافع رانتی شاخ به شاخ نمی شود.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: هنوز برای ایران راه برون از این گرفتاری وجود دارد، چون در ذخیره دانایی موجود در ایران، ما هم می توانیم توضیح دهیم که چرا به این روز افتادیم و هم می توانیم توضیح دهیم که چگونه می توان از آن خارج شد. انشالله راهی باز شود و ما چشم اندازهای بهتری را مشاهده کنیم.
مشاهده خبر در جماران