یادداشت؛
راه گشایش در سیاست خارجی کدام است؟
جمهوری اسلامی ایران به حدی از اقتدار و خودباوری رسیده است که بتواند خود را در یک بازی بزرگتر وارد کند و همزمان با پیشبرد روابط با چین و روسیه وارد گفت و گوهای جامع انتقادی متقابل با ایالات متحده آمریکا شود.
سیاست خارجی ایران امروز در مسیر برون رفت از مشکلاتی چون تحریم و تعریف نقش متناسب با جایگاه تاریخی کشور با نوعی بن بست مواجه شده است که نمود بارز آن را می توان در کم توجهی اروپا و آمریکا به پیشنهادهای ایران برای دور جدید مذاکرات در جریان مجمع عمومی سازمان ملل مشاهده کرد.
تعارض نگرشها و منافع آمریکا و جمهوری اسلامی ایران وجه غالب سیاست خارجی ۵ دهه اخیر بوده است. روابط با اروپا هم اگرچه بدون فراز و نشیب نبود، اما هیچ گاه به سردی کنونی هم نبوده است. بحران اوکراین و کشیده شدن پای ایران به این مناقشه، اروپا را نه صرفا در مقام متحد آمریکا، بلکه در موقعیت مستقل قدرتی که نقش بزرگنمایی شده ایران را در جنگ اوکراین تهدیدی علیه منافع حیاتی و امنیتی خود ارزیابی میکند، در برابر ایران قرار داد. این تغییر نگرش اروپا، در مواضع سخت تر یک سال اخیر تروئیکای اروپا در قبال موضوعات هسته ای دیده شد؛ به نحوی که در این مدت واشنگتن عملا در مقام تعدیل کننده مواضع اروپا قرار گرفت.
اما روابط ایران و دو کشور مهم روسیه و چین روابطی نزدیک و در عین حال پیچیده است. در حالی که تهران علاقه مند به اتحاد و روابط استراتژیک با پکن و مسکو است، اما این دو کشور نه تنها هیچگاه تمایلی جدی به ارتقای روابط به سطح راهبردی نشان نداده اند، بلکه در مقام عمل چنین سطحی از روابط را با رقبای منطقه ای ایران تعریف کرده اند. تنهایی ایران در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا به صورت روشنی در همگرایی مواضع آنها در مورد جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس قابل ردیابی است. روسیه و چین حتی پیش از آمریکا با ادعای همسایه جنوبی در قبال بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همدلی نشان دادند و از ادعای ارضی امارات حمایت کردند. اتحادیه اروپا البته پا را فراتر نهاد و در یک اقدام رادیکال، فراتر از ادعای روسیه، چین و آمریکا مبنی بر مناقشه ارضی دو کشور، تهران را متهم به اشغال خاک امارات متحده عربی کرد.
بدین ترتیب علاوه بر اختلاف بنیادین ایران با غرب بر سر رژیم اسرائیل، پرونده یک ادعای ارضی کشور همسایه جنوبی نیز با حمایت قدرتهای بزرگ به دشواری های سیاست خارجی کشور افزوده شد. اهمیت این موضوع البته در صرف ادعای ابوظبی و همراهی دیگران نیست، بلکه این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که در زمانه تحریمها، تنها کانال جدی ارزی تهران از مسیر دبی میگذرد. به عبارتی یکی از شریانهای حیاتی کشور در کنترل همسایه مدعی علیه تمامیت ارضی ماست و البته این مدعی در ادعای خود مستظهر به حمایت بالاتفاق همه قدرتهای جهانی است.
با موضع اروپا در قبال برنامه موشکی ایران که پیامد بحران اوکراین است و فرارسیدن بندهای غروب برجام، عملا این توافق قابلیت احیای خود را از دست داده است. امری که در بی تفاوتی اروپا و آمریکا در قبال دست گشوده ایران در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۴ برای گفتگوهای احیای برجام خود را کاملا آشکار کرد. بدین ترتیب ایران با افول نقشش در بازار انرژی دنیا که خود پیامد تغییر ساختار بازار انرژی دنیا در اثر ورود نفت و گاز شیل، تحریمهای یک و نیم دهه اخیر و نهایت مصرف فزاینده داخلی است، نقش سنتی خود را در دنیا از دست داده است. مزیت دیگر ایران به عنوان چهارراه استراتژیک ترانزیت شمال - جنوب و غرب-شرق نیز در اثر تحریمها و فشارهای آمریکا در دو دهه گذشته عملا بلا موضوع شده و با تکمیل کریدورهای ایمک، ترانس کاسپین و سیونیک(زنگه زور)، بندر فاواین قابلیت ژئوپلیتک از حیز انتفاع ساقط میشود. در واقع تداوم تحریمها، ساختار منافعی را در منطقه ایجاد کرده که در آن ایران نه تنها نقش سازنده در این شبکه منافع ندارد بلکه از منظر برخی بازیگران، مزاحم هم تلقی میشود.
برون رفت از این کلاف پیچیده و در حال پیچش روبه تزاید حتما با راهبردها و روشهای معمول در سیاست خارجی ایران میسور نیست. شاید تغییر پارادایم در سیاست خارجی ایران و تغییر جهت موازنه در روابط خارجی و شکل دهی به موازنه مثبت با قدرت های مهم دنیا بتواند دگرگونی در تعادل منفی شکل گرفته کنونی علیه ایران را در برداشته باشد.
جمهوری اسلامی ایران به حدی از اقتدار و خودباوری رسیده است که بتواند خود را در یک بازی بزرگتر وارد کند و همزمان با پیشبرد روابط با چین و روسیه وارد گفت و گوهای جامع انتقادی متقابل با ایالات متحده آمریکا شود.
چنین رهیافتی موجب رهایی ایران از قرار گرفتن در تله انزوا و مواجهه فعالتر در مقابل قدرت های بزرگ خواهد شد و از سوی دیگر با افزایش گزینه های پیش روی ایران و گسترش سطح کنشگری بین المللی تهران، مواضع قدرت های مهم جهانی را در برابر ایران مسئولانه تر خواهد کرد.
*فائز دین پرست، استاد علوم سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
مشاهده خبر در جماران