یادداشت/
تاثیر تحولات جنگ اسراییل علیه حزب الله بر لبنان و جمهوری اسلامی ایران
مقامات جمهوری اسلامی به دفعات اعلام کرده اند که خواهان افزایش درگیری منطقه ای نیستد. رییس جمهور در سفر خود به نیویورک بارها به این مساله اشاره کرد . مقامات ایرانی معتقدند که اسرائیل با رفتار تهاجمی خود به دنبال این است که پای جمهوری اسلامی را به جنگ باز کرده و منطقه را به آشوب بکشد. آشوبی که به دنبال آن آمریکا نیز به حمایت از اسرائیل وارد معرکه خواهد شد.
پایگاه خبری جماران: عبدالرضا فرجی راد، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:
از ۷ اکتبر که حماس به داخل اسرائیل حمله و اسرائیل حملات ویران کننده ای را علیه غزه و مردم این منطقه آغاز کرد، یک سال میگذرد.
ویرانی غزه و قتل عام مردم از همان ابتدای عملیات انتقامی اسراییل باعث شد که حزب الله نیز برای توقف عملیات اسرائیل علیه مردم غزه عملیاتی محدود را در شمال اسراییل انجام دهد. شاید تصور نمی شد که این درگیری به مدت یکسال طول بکشد؛ همچنانکه تصور نمی شد جنگ غزه یکساله شود.
در مدتی که جنگ و گریز بین نیروهای حزب الله و اسرائیل ادامه داشت اسراییل خود را برای عملیات اساسی بعد از غزه و در لبنان آماده می کرد. بنابر تجربه گذشته این تصور وجود داشت که اسرائیل برای بازگرداندن ۶۰ هزار آواره خود به شمال اسرائیل و امن سازی مرز شمالی از توان نیروی نظامی بهره گیرد و با شدت دادن عملیات هوایی و احتمالا زمینی دست به اقدامات جدی بزند. ولی این رژیم در ابتدا با فعالیت گسترده اطلاعاتی که می توان گفت با همکاری امریکا، تعدادی از محدودی از کشورهای غربی و عربی شکل گرفت و نیز با نفوذ گسترده در بین لبنانی ها تلاش کرد ساختار مدیریتی، ارتباطی و فرماندهی حزب الله را متلاشی کند تا عملیات نظامی علیه حزب الله را بهتر مدیریت کند. به همین دلیل است که با انفجار پیجرها و دستگاههای بی سیم در دست فرماندهان و شهادت و زخمی شدن آنها، فرماندهان اصلی و موثر حزب الله را به شهادت رساند. پس از آن با بمبارانهای پی در پی در جنوب لبنان و بیروت و آواره کردن صد ها هزار نفر ضربه غیر منتظره ای که شهادت سید حسن نصرالله را در پی داشت وارد کرد.
حالا این سوالات مطرح می شود که بعد از این حوادث و به ویژه ترور رهبران ارشد حزب الله و دبیرکل آن سیر روند حوادث در لبنان و منطقه چگونه پیش خواهد رفت.
آیا اسرائیل به حملات خود به لبنان ادامه خواهد داد و عکس العمل حزب الله چگونه خواهد بود؟
وضعیت داخل لبنان چگونه خواهد بود و این کشور با سیل آوارگان از جنوب و جنوب بیروت چه خواهد کرد؟
آیا با ضرباتی که اسرائیل وارد کرده، اختلافات داخلی قومی و مذهبی در لبنان برای کسب قدرت افزایش خواهد یافت؟
عکس العمل جمهوری اسلامی ایران به این ترورها به ویژه ترور رهبری حزب الله چه خواهد بود؟ آیا ایران با اسرائیل درگیر می شود؟
با این حوادث در غزه و لبنان روابط درون جبهه مقاومت چگونه خواهد شد و نقش آتی جمهوری اسلامی ایران چگونه خواهد بود؟
در رابطه با سوال اول آنچه که مسلم است حملات اسرائیل به لبنان ادامه خواهد یافت. با توجه به اینکه حزب الله در هفته های اخیر ضربات سختی را متحمل شده، برداشت دولت نتانیاهو این است که ضربات به حزب الله باید ادامه یابد تا این گروه هر چه بیشتر تضعیف شود و در نتیجه در توافقی که با حزب الله و دولت لبنان برای خروج نیروهای مقاومت از جنوب لبنان بعمل می آید حداکثر امتیاز را مطرح و خواسته های حداکثری خود را تحمیل کند.
عقب نشینی حزب الله تا ۳۵ کیلومتری مرز یعنی تا شمال رودخانه لیتانی از خواسته های نتانیاهو در ماههای قبل بوده ولی با توجه به شرایط پیش آمده برای حزب الله و دست بالای رژیم اسرائیل، ممکن است این رژیم خواسته های بیشتری را از جمله خلع سلاح حزب الله مطرح کند و خواستار تصویب در شورای امنیت سازمان ملل متحد شود. البته که نه حزب الله و نه حامیان آن زیر بار خلع سلاح نخواهند رفت، ولی این مسئله می تواند بهانه ای برای تل آویو باشد که به جنگ افروزی خود که هدفش تضعیف حزب الله است، ادامه دهد. هرچند حزب الله هم با توجه به توان نظامی که در این مقطع در اختیار دارد به حملات پاسخ خواهد داد. حتی این احتمال وجود دارد که اسرائیل برای تثبیت استقرار آوارگان خود در شمال اسرائیل، به جنوب لبنان که در حال خالی شدن از جمعیت است حمله زمینی کند و تا مرز رودخانه لیتانی پیش رود. البته این موضوع شاید برای حزب الله در شرایط سخت فعلی مطلوب باشد، زیرا قدرت هوایی حزب الله با قدرت هوایی اسرائیل برابری نمی کند؛ ولی حمله زمینی اسرائیل به خاک لبنان می تواند باعث تغییر تاکتیک حزب الله در جنگ و آن هم به صورت پارتیزانی باشد که تلفات بیشتر از سربازان اسراییلی گرفته شود.
این حرکت شاید بتواند انسجام تضعیف شده حزب الله را نیز تقویت کند. ضمن اینکه ورود نیروهای اسرائیل به داخل لبنان و اشغال بخش هایی از ان سرزمین هم میتواند باعث اعتراض جامعه بین المللی شود و همچنین انسجام درونی لبنانی ها را با توجه به کثرت اقوام و مذاهب بیشتر کند.
البته با توجه به تنوع قومی و مذهبی در لبنان و اختلافاتی که وجود دارد برخلاف پیش بینی های قبلی مبنی بر اینکه در صورت حمله اسرائیل به لبنان این احتمال داده می شد که احزاب مخالف حزب الله از جمله نیروهای قوات لبنانی سمیر جعجع ممکن است وارد یک درگیری با حزب الله شوند تا کنون شاهد چنین صحنه ای نبوده ایم. بر اساس گزارشات منابع رسانه ای غرب، کمک هایی نیز از سوی دیگر جوامع به آوارگان جنوب ارائه شده است. حتی گزارش شده که در بمباران جنوب در روزهای قبل که تعداد زخمی ها بسیار بالا بوده، بیمارستان های بخش مسیحی نشین دربهای خود را برای مداوای شیعیان باز گذاشتند.
در رابطه با پاسخ سوال بعدی و حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل در حمایت از حزب الله شواهد امر نشان می دهد که بعید است چنین اتفاقی در این رابطه رخ دهد. مقامات جمهوری اسلامی به دفعات اعلام کرده اند که خواهان افزایش درگیری منطقه ای نیستد. رییس جمهور در سفر خود به نیویورک بارها به این مسأله اشاره کرد. مقامات ایرانی معتقدند که اسرائیل با رفتار تهاجمی خود به دنبال این است که پای جمهوری اسلامی را به جنگ باز کرده و منطقه را به آشوب بکشد. آشوبی که به دنبال آن آمریکا نیز به حمایت از اسرائیل وارد معرکه خواهد شد. زیرا اسرائیل به حمله به لبنان قناعت نخواهد کرد و این احتمال بالا وجود دارد که بخواهد بعد از لبنان به بهانه هایی و با کمک اطلاعاتی، سیاسی و نظامی غرب به سوریه هم حملاتی انجام دهد. حمله به سوریه به این بهانه که علاوه بر وجود دو مرز نا امن در غزه و لبنان مرز ناامن دیگری در ارتفاعات جولان وجود دارد که امن سازی آن برای نتانیاهو ضروری تشخیص داده شده است. آنچه که مسلم است دولت نتانیاهو مصمم است مرزهای همسایگان با رژیم را امن کند و در این راه از هر گونه تهاجم و بی اعتنایی به حقوق و قوانین بین المللی ابایی ندارد، همچنانکه در غزه و لبنان تا کنون شاهد بوده ایم.
نهایتا سوال آخر این خواهد بود که با توجه به حوادث اخیر ارتباط جمهوری اسلامی با جبهه مقاومت و به ویژه حزب الله از این به بعد چگونه خواهد بود؟!
بعد از شکل گیری «سازمان امل» توسط امام موسی صدر که وی نیز یک رهبر شیعه ایرانی بود، گروه حزب الله هم توسط جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه پس از شکل گیری انقلاب اسلامی بوجود آمد و به تدریج رشد کرد. حزب الله با کمک های فراوان جمهوری اسلامی به یک نیروی زبده نظامی تبدیل شد و تمایلات و علاقه مندی های عاطفی فراوانی بین مقامات جمهوری اسلامی و حزب الله به وجود آمده است و این احساس عاطفی نه تنها بین حزب الله و یک گروه سیاسی داخل ایران همچون اصولگرا بلکه بین اصلاح طلبان هم وجود دارد. لذا طبیعی است که همچون گذشته کمک های جمهوری اسلامی به حزب الله ادامه پیدا می کند.
با توجه به دست برتر نظامی اسراییل، نتانیاهو و دولتش علاقه مندند که تنش و جنگ را تا انتخابات آمریکا در منطقه حفظ کنند تا از این طریق او علاوه بر اعلام پیروزی در چند جبهه موقعیت سیاسی خود را داخل اسراییل برای ادامه پست نخست وزیری حفظ کند.
با توجه به سابقه تمدنی و اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی ایران، در صورتی که سیاست های مناسب اعلام شده در دولت فعلی اجرایی شود، نه تنها می توان از مشکلات به وجود آمده فعلی عبور کرد، بلکه امکان افزایش وزن ژئوپلیتیکی ایران در مقایسه با چند سال گذشته وجود دارد.
توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی ، فعال کردن برجام و یا هر توافق دیگر و رفع تحریم ها از جمله اموری است که پیشرفت در آن موجب عصبانیت دولتهای اسراییل می شود و برای ایجاد ممانعت در این روندها دست به هر اقدامی خواهند زد.
لذا باید صبر کرد و دید که سیاست های اعلامی دولت جدید ایران تا چه اندازه کارآمد است تا بر اساس آن از مشکلات به وجود امده منطقه ای عبور کرد.
مشاهده خبر در جماران