یادداشت/
اربعین، بدون فیلتر
پایگاه خبری جماران، منصوره جاسبی: به یُمن سفر هوایی دو ساعتی بعد از سوار شدن بر هواپیما خودم را در صحن حرم امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام یافتم. پایت که به این حرم شریف می رسد، انگار دلشوره ها شسته می شود و می رود. یک آرامشی خودش را در همه سلول های تنت جاری می کند که دلت می خواهد زودتر گوشه ای پاهایت را دراز کنی و از خستگی ها و دلتنگی هایت بگویی. اما فرصت کوتاه بود و درددل می ماند برای یک وقت دیگر. ذوق زدگی ام از دیدن دوباره حرم، مرا دست به گوشی کرد. عکسی از گنبد طلا با سیاه پوش های حرم انداختم. آمدم فیلتر شکن روشن کنم که یادم افتاد اینجا عراق است نه ایران. فیلترشکن معنا ندارد. اصلا شاید مردم عراق نمی دانند فیلترشکن دیگر چه صیغه ای است! عکس را که برای استوری کردن انتخاب کردم در کسری از ثانیه آن بالا نشسته بود و منتظر تا دنبال کننده های صفحه چشمشان به جمال گنبد روشن شود.
جز خواندن نماز و زیارتی کوتاه، نصیب دیگری از حرم نداشتم. باید خودم را زودتر به مسیر مشایه می رساندم تا محض خالی نبودن عریضه با طی کردن چند عمودی نامم را در لیست پیاده روندگان می نوشتم.
مثل همیشه آنقدر صحنه های دوست داشتنی به چشم می آمد که مجبور بودم مدام هی گوشی را در بیاورم و دوباره در کیف کمری ام بگذارم. گوشه ای می نشستم و از ذوق زدگی زیاد همه را استوری می کردم. ذوق زدگی از نبودن فیلتر، ذوق زدگی از سرعت بالای اینترنت. اصلا تا نت را وصل می کردم نوتیف پیام های همین یکی دو گروه واتساپی که هفته ها هم می گذرد و نمی توانم نگاهشان کنم، پشت سر هم می رسید.
تلگرام هم که دیگر جای خود داشت، پروکسی را قطع کرده بودم تا روی صفحه می زدم، فیلم های حتی چند دقیقه ای مثل باز شدن یک عکس چند کیلو بایتی باز می شدند. گوشی خاصیت خودش را پیدا کرده بود. انگار برگشته بودم به سال های قبل که در ایران هم نه فیلتر شکنی بود و نه کندی اینترنت.
این تنها یکی از تفاوت هایی بود که می شد در سفر چند روزه اربعین با همه گوشت و پوست لمسش کرد.
ای کاش ما هم به زودی اینترنت سرعت بالای بدون فیلتر را دوباره تجربه کنیم.
مشاهده خبر در جماران