درخواست مدیرعامل کافهبازار: گوگلپلی را رفع فیلتر کنید/ دولت جدید در فیلترینگ بازنگری انجام دهد
«شهاب خدابخش»، مدیرعامل کافهبازار اعلام کرد مردم در گذشته حق انتخاب داشتند که از چه پلتفرمی استفاده کنند و حالا با تبدیل شدن فیلترشکن به ابزار همیشگی کاربران که خود خطرات متعددی به همراه دارد، بار دیگر این حق انتخاب به زندگی کاربران برگشته است؛ با این تفاوت که خطرات بسیاری آنها را تهدید میکند و هزینههای بیشتری برای استفاده از اینترنت آزاد میپردازند. او باور دارد با نگاهی به زندگی امروز کاربران و نحوه رفتار آنها در اینترنت میتوان فهمید عملاً نتایجی که دولت در فیلترینگ بهدنبال آن بود، صورت نگرفته است و دولت جدید باید با ارزیابی این موارد در تصمیمهای فیلترینگ بازنگری انجام دهد.
به گزارش جماران؛ «شهاب خدابخش»، مدیرعامل کافهبازار، در یادداشتی در پلتفرم «ویرگول» با فیلترینگ گوگل پلی مخالفت کرده و آن را تهدیدی برای امنیت کاربران دانسته است. خدابخش در این یادداشت درخواست کرده است که در فیلترینگ گوگلپلی تجدیدنظر شود.
متن کامل یادداشت مدیرعامل کافهبازار را در ادامه بخوانید:
«داستان کاربران و توسعهدهندههای ایرانی نرمافزار با تحریمها و فیلترینگ موضوع امروز و دیروز نیست و سالهاست که تکتک ذینفعان با این غول بیشاخودم درحال دستوپنجه نرمکردن هستند. همه ما کموبیش از جزئیات این قصه خبر داریم ولی بر خود لازم میدانم یک بار دیگر آن را در قالب این دلنوشته مرور کنم، شاید برسد به دست آن کس که باید:
قصه ما از اوایل دهه ۹۰ شروع میشود، زمانی که تحریم توسعهدهندههای ایرانی جدی شده بود و این تحریمها بخشی از یک روند گستردهتر از محدودیتها و تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود. تحریمهای بینالمللی باعث شد که شرکتهای فناوری بزرگ، مانند گوگل، خدمات خود را برای کاربران و توسعهدهندگان ایرانی محدود کنند. این تحریمها شامل محدودیتهای دسترسی به خدماتی مانند «گوگلپلی»، «گوگل ادسنس» و سایر سرویسهای مرتبط بود. در مراحل اولیه، گوگل دسترسی توسعهدهندههای ایرانی را به حسابهای توسعهدهندگی مسدود کرد. علاوهبرآن، توسعهدهندگان ایرانی بهعلت همین تحریمها امکان دسترسی به خدمات پرداخت بینالمللی را نداشتند. ضربه آخر این تحریمها هم عدمامکان استفاده توسعهدهندگان ایرانی از خدمات ابری، ابزارهای تحلیل داده و سایر خدمات مرتبط با توسعه اپلیکیشنها بود.
پیچیدگی حل مسائل کلان در ایران و روابط بینالمللی ایران با جهان تکنولوژی امید توسعهدهندگان را از حل موضوعات بهصورت ریشهای کمرنگ کرد و تنها راه استفاده از این تهدید محیطی بهعنوان یک فرصت بود که موجب ایجاد پلتفرمهای داخلی شد تا بدین ترتیب توسعهدهندگان ایرانی بتوانند از زیرساختهای داخلی برای ارائه خدمات خود به کاربر ایرانی استفاده کنند. بازار هم یکی از همین پلتفرمهای داخلی بود که با هدف ایجاد امکان و فرصت رشد و توسعه اپلیکیشنها و توسعهدهندگان ایرانی برای مخاطب فارسیزبان ایجاد شد و تمام تلاش خود را برای توسعه این اکوسیستم در کنار سایر بازیگران انجام داده است.
باوجود اینکه ایجاد پلتفرمهای داخلی در زمان خود توانست قدری از مشکل پیشآمده را مرتفع کند، در بلندمدت تأثیرات این تحریمها بر این اکوسیستم غیرقابلانکار است. ازجمله این تأثیرات میتوان به کاهش توان رقابتی توسعهدهندگان ایرانی در بازارهای جهانی، افزایش هزینهها و مشکلات مالی و کاهش دسترسی به فناوریهای پیشرفته اشاره کرد.
با گذشت زمان، توسعهدهندگان ایرانی همانند رودی که راه خود را در مقابله با صخره مییابد، راه خود را جهت انتشار برنامهها و بازیهای خود بر روی پلتفرمهای جهانی پیدا کردند. کاربران نیز بسته به تمایل خود، از پلتفرمهای مناسب برای خود استفاده میکردند. اما این وضع نیز پایدار نبود و این بار نه از بیرون که از خودی ضربه بعدی وارد شد و در شهریور ۱۴۰۱ با فیلترینگ گسترده گوگلپلی و پلتفرمهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی روبهرو شدیم. بهناچار ترافیک گستردهای از کاربران به گزینههای داخلی وارد شدند. راهحل معروف «راه بنداز، جا بنداز» بهعنوان راهبرد توسعه جایگزینهای داخلی برگزیده شد. این راهبرد عواقبی قابلپیشبینی برای کاربرانِ سرازیر شده به همراه داشت. اجرای این راهبرد باعث شد پلتفرمهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی بومی بدون آمادگی کافی با حجمی از مسائل و چالشهایی روبهرو شوند که در حالت استاندارد بایستی در گذار از دورههای مختلفی از بلوغ با آن روبهرو میشدند. نارضایتی از کیفیت، کاهش حس اعتماد، کلافگی کاربر از تغییر یکباره از نتایج این نوع تصمیمگیریهاست.
طبق آنچه گفته شده است، هدف از این راهبرد پاسخ به تحریمهای بینالمللی، عدمتمکین پلتفرمهای جهانی در تطابق با قوانین و درخواستهای حاکمیت برای انتشار در ایران، حمایت از تولید داخل، جلوگیری از خروج ارز، افزایش امنیت و کنترل و درنهایت حمایت از فرهنگ و ارزشهای ملی اعلام شد. اهداف نامبرده میتوانند اهدافی ارزشمند باشند که مستقل از شرایط، ممکن است قابلدفاع هم باشند اما…
این اما در شرایط ایران معنا پیدا میکند. همانطور که اشاره شد با آغاز فیلترینگ، ترافیک زیادی از کاربران به پلتفرمهای ایرانی سرازیر شدند و ما نیز در کافهبازار رشدی مقطعی در تعداد کاربران تجربه کردیم که اصلاً درموردش خوشحال نبودیم؛ چون آن دسته از کاربران از سر علاقه و آزادی در انتخاب، از ما استفاده نمیکردند. پس از گذشت ۶ الی ۱۲ ماه بعد، کاربران مانند گذشته راه خود را برای دسترسی به محتوای موردعلاقهشان از کانال انتخابیشان پیدا کردند اما این بار نه بهصورت آزاد بلکه با استفاده از فیلترشکنها. فیلترشکنها به جزء جداییناپذیر زندگی مردم عادی تبدیل شدند و درعینحال هزینهای جدید و سنگین را به کاربران تحمیل کردند. درحالیکه پیشازاین تنها اقلیتی از جامعه به فیلترشکنها دسترسی داشتند.
طبق آمار یکتانت، ۸۰ درصد کاربران در گروههای سنی مختلف برای ورود به شبکههای اجتماعی و پیامرسانها از فیلترشکن استفاده میکنند. این باعث شده گردش مالی خریدوفروش فیلترشکن در سال ۱۴۰۱ به یک بازار ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومانی تبدیل شود. تمام این آمار نشان از تمایل بالای مردم به استفاده از بسترهای فیلترشده دارد. همچنین طبق آمار ذکرشده در گزارش یکتانت میزان استفاده از VPN در بین کاربران ۱۵ تا ۱۷ سال ۹۷ درصد است. همچنین میزان استفاده کاربران در مقطع ابتدایی از فیلترشکن ۶۳ درصد است؛ یعنی از هر ۳ کاربر ایرانی با تحصیلات ابتدایی ۲ نفر از VPN استفاده میکنند. این نشان میدهد استفاده از این ابزارها دیگر مخصوص قشر تحصیلکرده نیست. چنین آماری میتواند بیانگر یکی دیگر آسیبهای فیلترینگ به وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه باشد.
استفاده گسترده از فیلترشکنها توسط مردم عادی عواقب جبرانناپذیری داشت و دارد که به برخی از آنها در ادامه اشاره میشود:
افزایش هزینه استفاده از اینترنت بهطور مستمر: علاوه بر خرید اشتراک اینترنت، بهصورت مستمر خرید اشتراک فیلترشکن به سبد خانوار ایرانی تحمیل شد. بازار سیاهِ فروش فیلترشکن بهیکباره بزرگ شد. سازوکارهای بازار سیاه ساخته شد و بخشی از اقتصاد آسیبپذیر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات این کشور را به سمت خود چرخاند.
استفاده از فیلترشکنها توسط مردم عادی و غیرمتخصص: این موضوع موجب افزایش سطح آسیبپذیری دستگاههای کاربران شده است.
نهادینه شدن عادت استفاده از روشهای غیررسمی برای دسترسی به محتوای موردعلاقه در اغلب مردم: مردمی که تا پیشازاین به محتواهای ناهنجار و نامتناسب با فرهنگ و عرف خود دسترسی نداشتند، با گسترش دسترسی به فیلترشکنها، بهراحتی به این محتوا دست پیدا کردند و همانطور که در گزارش دیجیاتو هم ذکر شده است، بخش زیادی از این مردم در بازه سنی نوجوانان هستند که آموزشهای رسمی و درستی در زمینه برخورد و تعامل با این محتواها دریافت نکردهاند.
تسهیل در جمعآوری اطلاعات کاربران بدون اطلاع و کسب اجازه از آنها. باتوجهبه اینکه فیلترشکنها در جایگاه سروری واسط بین درخواستهای دستگاه مبدأ و پاسخ سرویسدهنده قرار میگیرند، از تمام این تبادلات و تعاملات مطلع هستند. استفاده گسترده از چنین سازوکاری در سطح کشور، این سازوکار را محل جذابی برای مجرمین و سواستفادهگران میکند تا از طریق آن اطلاعات جمع کنند و در زمان مقتضی ضربه بزنند.
علاوهبر موضوع گسترش استفاده از فیلترشکنها، امنیت گوشیها و ابزارهای کاربران کاهش پیدا کرد. برنامههای ازپیشنصبشده روی گوشی کاربران، مانند پلیاستور، یوتیوب، نتفلیکس و… که برای کاربران عادی در دنیا بهصورت خودکار بروزرسانی میشوند، قابلیت دریافت بهروزرسانی خودکارشان را از روی گوگلپلی از دست دادند. کاربران ایرانی با داشتن نسخههای منسوخشده (Obsolete) در معرض سوءاستفاده از حفرههای امنیتی و آسیبپذیریهای شناساییشده این نسخههای منسوخ قرار گرفتند و طعمهای ساده برای متخلفین شدند. تحلیل و بررسی رفتار کاربران در بازار نشان داده است که کاربران تمایل کمی به اقدام برای بهروزرسانی برنامهها از طریق اپاستورها دارند و بهروزرسانی خودکار بهترین راهحل جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی است. گستردگی این موضوع و ابعاد اثرگذاری آن روی دستگاههای اندرویدی چند ده میلیون ایرانی قطعاً ریسک بالقوه بسیار بزرگی در سطح امنیت ملی است.
فیلترینگ گوگلپلی موجب ازکارافتادن «پلیپروتکت» نیز شد. این اتفاق یکی از بزرگترین ضربهها را به امنیت گوشی کاربران وارد آورد. یکی از قویترین سپرهای امنیت دنیا از کار افتاد و بسیاری از برنامههای فیشینیگ که از منابع غیررسمی و غیرمعتبر روی گوشیهای کاربران نصب میشدند، در نبود پلیپروتکت، راه سادهتری برای سوءاستفاده از کاربران پیدا کردند.
همچنین کاربران برای دسترسی به بازی یا برنامههای موردعلاقهشان رو به منابع غیررسمی و نامطمئن در پیامرسانها و سایتها آوردند که باعث نصب نسخههای غیررسمی و هکشده روی گوشی کاربران ایرانی شد.
فیلترینگ علاوهبر کاربران، زندگی را برای توسعهدهندگان ایرانی نیز سخت کرد. دسترسی به منابع و ابزارهای بینالمللی موردنیاز بسته شد و بخش عمدهای از توان و انرژی این اکوسیستم که باید صرف توسعه و ارتقای آن میشد، یا صرف ایجاد «چرخی از اول» برای رفع نیاز خود شد یا صرف ایجاد راههای مسالمتآمیز دیگر در دسترسی به منابع و ابزارهای موردنیاز.
در مقابل همه این خطرات، دردسرها و موانع، یک سؤال بزرگ باقی میماند: آورده فیلترینگ برای اکوسیستم فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران چه بود؟ این سؤالی است که قانونگذاران محترم بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از آخرین تصمیم بزرگ خود باید به آن پاسخ دهند. آیا این تصمیم به توسعه و ارتقای پایدار در ایران منجر شد؟ یا فقط سنگ دیگری به سنگهای قبلی در راه توسعهدهنده ایرانی اضافه کرد؟ آیا این تصمیم موجب ارتقای امنیت ملی شد یا ریسکهای بزرگ ایجاد کرد؟
هماکنون با آغازبهکار دولت جدید و باتوجهبه تجارب کسبشده طی این مدت در اکوسیستم فناوری اطلاعات و ارتباطات و همینطور سالها تجربه انحصارگرایی در صنایع مختلف، لازم میدانیم با نگاهی جدید تصمیمهای اتخاذشده قبلی ارزیابی و بازنگری شوند.»
مشاهده خبر در جماران