کدخبر: ۱۶۳۸۶۵۸ تاریخ انتشار:

در گفت وگو با جماران؛

مرتضی جوادی آملی: دولتی مقتدر است که تمام قدرت را در جهت مردم هزینه کند/ منابع انسانی داخل و خارج کشور باید به صحنه بیایند/ دولت ضعیف نمی‌تواند در تعامل با جهان موفق باشد/ یکی از چالش های دولت جدید رفع بی اعتمادی مردم است

یک استاد حوزه علمیه قم به جماران گفت: چالش‌ها در بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... فراوان است. رعایت اصول و حقوق مصرّح در قانون اساسی مثل حق حاکمیت، حق ملت و بسیاری از مسائل دیگر از اموری است که تنها و تنها یک دولت مقتدر می‌تواند همه برآورده و از بحران‌ها به درستی عبورکند. همچنین یک دولت مقتدر بسیاری از دشواری‌ها، صعوبت‌ها و عقبه‌های سخت نظام و جامعه را می‌تواند برطرف کند.

پایگاه خبری جماران: رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء گفت: آنچه که لازمه‌ی یک دولت مقتدر است این است که مصالح کشور را بیابد و حقیقت را فدای مصلحت نکند. مسئول دولت مقتدر باید مصلحت‌شناس باشد و حقیقت را در قالب مصلحت حقیقی به جامعه برگرداند. اینکه احیاناً بخواهیم با برخی از کشورها رابطه دوستی برقرار کنیم و برخی‌ها را طرد کنیم، اساساً مصلحت‌سنجی نیست. 

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی مدرس حوزه علمیه قم در پی می آید:

 

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم. درباره ابرچالش‌ها و بحران‌های پیش روی دولت در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، داخلی و خارجی بگویید.

این پرسش بسیار عمده و اساسی است که در پیش روی جامعه و نظام اسلامی قرار دارد. مراسم تنفیذ الحمدالله با عزت، عظمت و شکوه برگزار شد و این یک ورق خوش‌رنگ و طلایی برای نظام جمهوری اسلامی است که توانست چنین شرایطی را فراهم بیاورد. به هر حال، این صحنه ظاهر است، ولی به لحاظ باطن باید کارهای بسیار عمیق و گسترده‌ای انجام شود.

به نظر می‌رسد که چالش اساسی، تشکیل یک دولت مقتدری است که شاخصه‌های متعددی دارد. لذا ابتدا دولت مقتدر را باید تعریف کنیم و شاخصه‌های برجسته آن را ذکر کنیم. دولت مقتدر دولتی است که تمام قدرت را متمرکز در حضور خود داشته باشد و همه آنچه را که از ملت گرفته در اختیار او باشد.

لذا آن دولتی که قدرت‌ها در آن توزیع شده و نهادهایی برخی از منابع قدرت را در اختیار بگیرند، و دولت به بعضی از امور بخواهد بپردازد، دولتِ مقتدر نیست. دولتی مقتدر است که تمام قدرت را که از مردم به عنوان آراء گرفته، در جهت مردم بر اساس یک اندیشه‌ی واحد و منسجم بتواند هزینه کند؛ قدرت مردم را در صحنه‌ی دولت ببرد و هر آنچه را که به عنوان منابع و ذخائر در اختیار ملت است را برای ملت هزینه کند.

برای اینکه از یک دولت مقتدر بتوانیم به درستی یاد کنیم، لازم است به شاخصه‌های متعددی برای آن توجه کنیم. باید اذعان کنیم که متاسفأنه در دوره‌های اخیر ما دولت نداشتیم، بلکه یک هیئت و جریان اجتماعی بود که بعضی از نهادهای منابع قدرت را در اختیار داشت و از بسیاری از منابع قدرت دیگر یا اصلاً اطلاع نداشت و یا در اختیار او نبود تا بتواند یک کار منسجمِ همه جانبه‌ای را ارائه کند. در حقیقت، شیرازۀ دولت گسسته و قدرت توزیع شده بود. دولت مقتدر آن است که تمام آنچه را که از آنِ ملت است، در جهت ملت هزینه کند و از همه‌ی منابع اعم از منابع انسانی و منابعی که به عنوان ذخایر کشور است، مثل نفت و گاز یا منابع دیگر و همچنین اعتباراتی که در صحنه جهانی و بین‌المللی وجود دارد، استفاده کند.

جامعه ما از بسیاری از منابع زیرزمینیِ نفتی و گازی هیچ اطلاعی نداشت. لذا از این وضع، بسیار آشفته و نگران بود. دریای خزر یا خلیج فارس و نظائر آن اگر تحت قدرت دولت باشد، می‌تواند یک دولت مقتدر تشکیل دهد. یکی از مهمترین مسائلی که به عنوان شاخص در دولت مقتدر است این است که از منابع انسانی خود، کمال استفاده را کند و بتواند از همه نیروهای متخصص که ذخیره‌های الهی هستند، برای کشور بهره ببرد. فرق نمی‌کند در داخل کشور باشند یا در خارج کشور؛ چون در دوره‌های گذشته با اتهام‌هایی این‌ها نمی‌توانستند در صحنه‌ی دولت حضور پیدا کنند و خدمتی به جامعه ارائه دهند. در همه رشته‌های علمی، شخصیت‌های بسیار ممتازی در داخل و خارج ایران داریم که باید اندیشه، افکار و نظرات آن‌ها در دولت دیده شود. حال اگر احیاناً حضور شخصی آن‌ها فراهم نشد، ولی تخصص و قدرت علمی آن‌ها باید در دولت دیده شود.

بنابراین، آزادسازی بسیاری از نیروها و منابع انسانی که در داخل و خارج هستند و می‌توانند در جهت توسعه و پیشرفت جامعه ایران کمک کنند، مهم است و این‌ها باید به صحنه بیایند و دولت از این منبع بسیار عمیق و گسترده الهی که در اختیار بشر و جامعه اسلامی-ایرانی ما است استفاده کند.

دولت مقتدر دولتی است که در عرصه جهانی، جهان و قدرت‌های جهانی را بشناسد و علم، تکنولوژی، توسعه و پیشرفت شایسته‌ی قدرت‌ها را شناسایی کند و در جهت توسعه ایران از آن‌ها بهره ببرد. صرف ارتباط گرفتن و رفت و آمدها بین کشورها، توسعه قلمداد نمی‌شود؛ بلکه توسعه زمانی محقق می‌شود که ضمن تعاطی و تعامل با کشورها، از تکنولوژی آن‌ها برخوردار شده و تکنولوژی را بومی کرده و به نفع کشور و امکانات کشور هزینه کند. بنابراین، ارتباط با جهان از یک دولت مقتدر امکان‌پذیر است، اما یک دولت ضعیف و ناتوان، دولتی که همه جانبه نباشد و از منابع عمده خود به ویژه منابع انسانی استفاده نکند، نمی‌تواند راه تعامل با جهان را داشته باشد و طبعاً در این راه موفق نخواهد بود.

یکی دیگر از شاخص‌هایی که می‌تواند یک دولت مقتدر را تشکیل دهد این است که ما در کشور به سیاستگذاری‌های کلان نیازمندیم. در دوره‌های قبل سیاست‌ها بسیار مقطعی، و تصمیم‌گیری‌ها بسیار ضعیف و ناتوان و بدون پشتوانه‌های علمی و تخصصی بود. لذا قوانین و مقررات  قابلیت اجرایی نداشت. اگر عده‌ای بتوانند سیاست‌های کلان را بشناسند و سیاست‌گذاری کلان برای کشور انجام دهند، یک دولت مقتدر ایجاد خواهد شد. گاهی اوقات فکر می‌کنیم که رفت و آمدها و مسافرت‌های دوره‌ای و میدانی اثرگذاراست، در حالی که این‌ها جز هزینه برای کشور فایده‌ای نخواهد داشت؛ گرچه ممکن است یک سلسله فواید جزئی و جانبی محدود داشته باشد.

دولت مقتدر دولتی است که وقتی تصمیم را در مرکز گرفت، آن تصمیم در تمام شعاع کشور تا دورترین نقاط به‌عینه برود و طول موج آن در تمام کشور اجرایی شود و همه بر اساس آن عمل کنند وگرنه این رفت و آمدها و مسافرت‌های هفتگی دردی را درمان نمی‌کند. ممکن است یک تشفّی خیلی جزئی و مقطعی ایجاد کند ولی کشور به جهت نداشتن یک سیاست کلان که همه‌ی قدرت دولت برای اجرای آن سیاست باید باشد، به مشکل می‌خورد و عملاً توفیقی حاصل نمی‌کند.

از چالش‌های جدی در دوره‌های قبل این بود که نظام آموزشی در کشور در تمام سطوح ضعیف شده بود. این ضعف وقتی در نظام آموزشی راه پیدا کند عملاً در تمام بخش‌های کشور خود را نشان می‌دهد. چون وقتی نظام آموزشی ضعیف شد، همه کسانی که در این نظام درس خواندند و رشد کردند، با ضعف در تمام کشور توزیع می‌شوند. چالش جدی ما مسائل آموزشی و پرورشی است که در همه سطوح کشور بایستی دولت آن‌ها را ببیند و از بهترین‌ها و بهترین سیاست‌ها برای ارتقاء سطح آموزش استفاده کند تا کسانی که در نظام‌های آموزشی رشد می‌کنند، آینده درخشانی را برای کشور رقم بزنند.

نکته دیگری که می‌تواند یک دولت مقتدر را ایجاد کند این است که غارتگری‌هایی که به لحاظ منابع اتفاق افتاده؛ دستان خیانت‌کاری که از کشورهای خارجی نسبت به منابع ما در شرق و غرب کشور اتفاق می‌افتد، این منابع آزاد شود و مردم احساس و اعتماد کنند که آنچه را که در کشور وجود دارد برای خودشان است و در جهت توسعه و پیشرفت کشور مصرف  و صرف می‌شود.

امروزه این مسأله که منابع کشور چیست و چگونه هزینه می‌شود، برای جامعه شناخته نیست. این نیازمند به مسأله است که ما بتوانیم منابع را به کشور، مردم و دولت بازگردانیم. بنابراین، یکی از جهاتی که می‌تواند یک دولت مقتدر تشکیل دهد، مسأله شفاف‌سازی در تصمیم‌ها و در بیان آن‌هاست. پشت پرده و در اتاق بسته تصمیم گرفتن، ممکن است برای مقطعی یا برای یک عده‌ای خوب باشد، ولی جامعه‌ای که نداند دولتش به عنوان نماینده مردم، برای مصالح او تصمیم می‌گیرد، هرچند بهترین تصمیم هم باشد، بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند.

لذا یکی از چالش‌های موجود دولت جدید این است که بتواند بی‌اعتمادی را برطرف کند و اعتماد را به کشور بازگرداند. مردم باور ندارند که دولت می‌تواند آن‌ها را نسبت به منابع‌شان سهیم کند و از بیت‌المال کشور طرفی ببندند. مردم فکر می‌کنند که یارانه‌ای که می‌گیرند، صدقه و امداد است در حالی که یارانه نمی‌تواند کرامت انسانی را تأمین کند. دولت مقتدر دولتی است که بر مبنای کرامت بخواهد جامعه را اداره کند، نه بر مبنای یارانه و صدقه و امداد و امثال ذالک. ما می‌توانیم از سیاست‌هایی بهره ببریم که همین کمک‌هایی که در قالب‌های امداد و یارانه انجام می‌شود، به بهترین وجه به جامعه برگردد بدون اینکه کمک یا صدقه محسوب شود. بنابراین، بازگرداندن اعتماد به جامعه از ناحیه دولت، یکی از بزرگترین کارهای شدنی است و این در قالب برخی از امور از جمله شفاف‌سازی می‌تواند اتفاق بیفتد.

آنچه که لازمه‌ی یک دولت مقتدر است این است که مصالح کشور را بیابد و حقیقت را فدای مصلحت نکند. مسئول دولت مقتدر باید مصلحت‌شناس باشد و حقیقت را در قالب مصلحت حقیقی به جامعه برگرداند. اینکه احیاناً بخواهیم با برخی از کشورها رابطه دوستی برقرار کنیم و برخی‌ها را طرد کنیم، اساساً مصلحت‌سنجی نیست. متأسفانه گاهی اوقات هزینه‌های فوق‌العاده‌ای از جیب ملت هزینه می‌شد تا با کشورهای بسیار بسیار دوردست ارتباط برقرار کنیم، در حالی که اساساً به نفع کشور نبود، بلکه سیاستی بود که به ظاهر می‌خواستند شو و نمایشی برای ایجاد ارتباط با برخی از کشورها نشان دهند؛ کشورهایی که به هیچ وجه با ما نه جهت فرهنگی دارند، نه جهت اقتصادی دارند، نه جهت سیاسی دارند و هیچ‌گونه همسویی با ایران عزیز و بنیان‌های فکری و فرهنگی ما ندارند.

متأسفانه هم اکنون هم این مسائل وجود دارد. لذا باید مطابق با خلق و خو و فرهنگ ایران اسلامی تصمیم گرفت و تعاملات و ارتباطات جهانی را بر اساس این اصل ساخت، و الّا به کشورهای آمریکای لاتین یا آفریقا رفتن، هیچ خیری برای کشور ما ندارد جز هزینه‌ی مضاعف و سنگین؛ و قابلیت این را ندارند که تکنولوژی و جهات دیگر را برای ما بیاورد. بنابراین، این هم از مصالحی است که یک دولت مقتدر می‌تواند به درستی تصمیم بگیرد و مصلحت کشور را آن‌گونه که اقتضای آن است فراهم بیاورد.

چالش‌ها در بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... فراوان است. رعایت اصول و حقوق مصرّح در قانون اساسی مثل حق حاکمیت، حق ملت و بسیاری از مسائل دیگر از اموری است که تنها و تنها یک دولت مقتدر می‌تواند همه برآورده و از بحران‌ها به درستی عبورکند. همچنین یک دولت مقتدر بسیاری از دشواری‌ها، صعوبت‌ها و عقبه‌های سخت نظام و جامعه را می‌تواند برطرف کند.

بنابراین، همه باید برای چنین دولتی کمک کنیم و زمینه را برای رشد، توسعه و پیشرفت جامعه فراهم بیاوریم. امیدواریم که این اتفاق بیفتد و کشور در مسیر بالندگی قرار بگیرد.

 

درباره فیلترینگ و پیامدهای ناگواری که تا امروزه داشته و خواهد داشت هم اشاره بفرمایید.

یکی از مسائلی که یک دولت مقتدر به او می‌پردازد، بحث روابطی است که امروزه در جهان به صورت بسیار روشن و با قدرت پدید آمده است. به هر حال، امکان ارتباطات برای جامعه یک فرصت بسیار طلایی و زرّین است که و باید قوی‌تر، عمیق‌تر و وسیع‌تر در همه رده‌ها باشد. یکی از بخش‌های این ارتباطات می‌تواند مسائل اقتصادی باشد، یکی دیگر می‌تواند مسائل فرهنگی باشد، اما متأسفانه ارتباط علمی دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی ما با جهان، به دلیل فیلترینگ به شدت ضعیف است. ملت ما به خاطر فیلترینگ، هزینه‌های سرسام‌آوری می‌دهد و هیچ روشن نیست که این هزینه‌ها، بودجه‌ها و امکانات چگونه هزینه می‌شود و به چه کسی داده می‌شود. مشخص است که یک عده در داخل کشور فیلتر می‌کنند و یک عده‌ای فیلتر را می‌شکنند؛ این‌ها نمی‌توانند از هم بیگانه باشند و عین هم هستند. همان کسی که فیلتر می‌کند، فیلترشکن دارد و این کارها خسارت به کشور، جامعه و نظام پیشرو و پیشرفته است.

ما نمی‌توانیم ادعای توسعه و پیشرفت داشته باشیم، در حالی که روابط ما در این سطح بسیار بسیار محدود و تنگ‌نظرانه است. مثل اینکه در کشور جاده و خیابان نداشته باشیم و بخواهیم با هم ارتباط داشته باشیم. یا وسیله‌ای برای نقل و انتقال نداشته باشیم اما ادعا کنیم که یک کشور پیشرفته‌ایم. امروزه کشور پیشرفته و توسعه‌یافته تعریف دارد و یکی از مؤلفه‌های روشن کشور توسعه‌یافته این است که بتواند از امواجی که روابط انسانی را تحکیم می‌کند استفاده کنند. مسئله فیلترینگ یکی از ضعف‌ها و نقاط شکست دولت‌های قبل است که متاسفانه در عقب افتادن کشور بسیار موثر بوده است.

 

امروزه با چالش‌های اجتماعی مثل حجاب و افزایش سن پیری در جامعه ایران مواجهیم. جامعه ایرانی به سمت پیری حرکت می‌کند و طبق آمار، جامعه ایرانی در جهان امروزه جزء کشورهای افسرده به شمار می‌آید. تحلیل و ارزیابی خود را درباره این موضوعات بفرمایید.

بله، این‌ها معالیل یک دولت ضعیف است. دولتی که ناپایدار و ضعیف باشد و از منابع اصیل انسانی و غیرانسانی خود نتواند استفاده کند، این گونه عوارض برای او اتفاق می‌افتد. دولت مقتدر اگر کار خود را انجام دهد، نه مسئله حجاب داریم، نه مسأله افسردگی داریم و نه مسأله پیری داریم.

بنده معتقدم که یک دولت مقتدر با شاخصه‌هایی که عرض کردم اگر شکل بگیرد به راحتی می‌تواند از این چالش‌ها و بحران‌های موجود عبور کند. البته زمانی این امر امکان‌پذیر است که اجازه فعالیت به دولت مقتدر به آن اوصافی که عرض کردم، داده شود.

 

توصیه‌ شما به افراطیون و کسانی که از همین الان با تخریب و تهدید، چوب لای چرخ دولت می‌گذارند چیست؟

به هر حال معمولاً دولت‌ها با چالش‌هایی مواجه هستند؛ این اتفاقی نیست که صرفاً در کشور ما باشد. باید قلم و بیان توجیهِ فعالیت‌ها، همواره به صورت روشن باشد. پیشنهاد مشخص بنده این است که هر کسی هر حرف و نظری دارد، در مراکز علمی و دانشگاهی و حوزوی، نظر خود را به صورت آشکار بگوید و در این راستا، بحث‌های علمی در قالب‌های مناظره می‌تواند بسیار راهگشا باشد. مناظره‌هایی که اخیراً در بحث انتخابات ریاست جمهوری انجام شد، راه را گشود و جامعه فهمید که باید به کدام سمت حرکت کند. آن‌هایی که ادعاهایی دارند تنها مسیر این است که گفت‌وگو و مذاکره را در قالب مناظره‌های علمی قرار دهند. طبعاً بحث‌ها اول جنبه فنی و تخصصی پیدا می‌کند، بعد جنبه عمومی پیدا می‌کند و حق روشن می‌شود. اگر حق با آن‌ها است، طبعاً یک دولت مقتدر نمی‌خواهد برای خودش مخالف درست کند، پس نظرات آن‌ها را می‌گیرد. اما اگر مطلب حق و آشکاری نبود طبعاً مطرودند و در صورتی که بخواهند به تعبیر شما چوب لای چرخ دولت بگذارند و اجازه حرکت به دولت ندهند، دستگاه‌های مرتبط با آن‌ها برخورد خواهند کرد.

مرامی که جناب آقای دکتر پزشکیان بر آن تاکید و اصرار می‌کنند که ما کارها را با گفت‌وگو و مذاکره پیش می‌بریم؛ در حقیقت راه همین خواهد بود و باب برگزاری مناظره‌های علمی باید بسیار بازتر باشد. ما باید فرصت شنیدن و گفتن را به جامعه بدهیم تا نظرات مختلف را بشنوند و نباید از این کار هراس پیدا کرد. یکی از اتفاقات بسیار مبارکی که در این دوره اتفاق افتاد، این است که هراس‌ها شکست، ترس‌ها از بین رفت و مشخص شد که آن‌هایی که مدعی و پرگو بودند و قدرت داشتند، پشتوانه مردمی و همراهی مردم را نداشتند لذا وضعیت‌شان مشخص شد.

بنابراین، دوستانی که به صحنه آمدند و چنین صفحه‌ای را برای کشور باز کردند، باید در صحنه بمانند. کانال‌ها و فضای مجازی بایستی که با قدرت با این دسته از افراد در مسائل فکری و نظری به گفت‌وگو بپردازد. البته قبلاً ممکن بود که این‌ها با داشتن منابع اطلاعاتی فراوان و پراکنده، و رسانه‌های متعدد، یک نوع هراس و وحشتی را بر جامعه تحمیل کنند. چون می‌گویند بزرگترین دیکتاتوری، دیکتاتوری جو و فضا است. این‌ها وقتی جوّ و فضا را از آن خود کرده بودند بر اساس آن این دیکتاتوری را ایجاد کردند، ولی اکنون این دیکتاتوری شکسته شد، فضای تحمیلی که بر جامعه بود از بین رفت و امروزه جامعه احساس آزادی و تنفس می‌کند. جامعه این رو باید که قدر بداند و در این مسیر پیش برود.

مشاهده خبر در جماران