در گفت و گویی مطرح شد؛
میرابزاده، پژوهشگر میراث فرهنگی: وزیر بعدی باید وزارت میراث فرهنگی را در قواره ی وزارت صمت و محلی برای سیاستگذاری و جذب درآمد ارزی از محلی غیر از نفت ببیند
احسان میراب زاده پژوهشگر میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که «وزیر بعدی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟» می گوید: دولتها زمانی میتوانند آزادی اقتصادی را افزایش دهند که زیرساختی برای شاخصهای آزادی اقتصادی ایجاد کنند. از نظر بنده تغییر و تحول در بخشهای سه گانه ی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تأمین رضایت نسل جوان و آینده ساز جز با درک این شاخص ها و رفع موانع در این بخش امکانپذیر نیست و نیازمند وزیری است که باورمند به بهبود شاخص های آزادی اقتصادی ایران؛ صاحب نگاهی کلان به حوزه ی داخلی و بین المللی، توانمند از نظر قدرت اجرایی و صاحب اعتبار در دو قوهی دیگر باشد و در یک کلام باید این وزارتخانه را در قواره ی وزارت صمت و محلی برای سیاستگذاری و جذب درآمد ارزی از محلی غیر از نفت ببیند.
به گزارش جماران؛ احسان میراب زاده پژوهشگر، نویسنده و ناشر در زمینه ی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و کارآفرین در حوزه ی صنایع خلاق فرهنگی و تأسیسات گردشگری است. از وی سه جلد کتاب راهنمای گردشگری تهران، ری و شمیران - تهران؛ شکوه قله ها (راهنمای طبیعت گردی شمال تهران و شمیرانات) و هُنرِ دستِ تهران (راهنمای صنایعدستی و هنرهای سنتی در استان تهران) مجموعاً در 1272 صفحه منتشرشده است. آثار وی در زمره ی کتابهای راهنمای گردشگری قرار می گیرد.
گفت و گو با احسان میراب زاده را ادامه بخوانید:
وزیر بعدی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
براساس شاخص آزادی اقتصادی فریزر که در شهریور سال ۱۴۰۲ منتشر شد، شاخص آزادی اقتصادی ایران، ۱۶۰ از میان ۱۶۵ کشور اعلام شده است.
دولتها زمانی میتوانند آزادی اقتصادی را افزایش دهند که زیرساختی برای شاخصهای آزادی اقتصادی ایجاد کنند. از نظر بنده تغییر و تحول در بخشهای سه گانه ی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تأمین رضایت نسل جوان و آینده ساز جز با درک این شاخص ها و رفع موانع در این بخش امکانپذیر نیست و نیازمند وزیری است که باورمند به بهبود شاخص های آزادی اقتصادی ایران؛ صاحب نگاهی کلان به حوزه ی داخلی و بین المللی، توانمند از نظر قدرت اجرایی و صاحب اعتبار در دو قوهی دیگر باشد و در یک کلام باید این وزارتخانه را در قواره ی وزارت صمت و محلی برای سیاستگذاری و جذب درآمد ارزی از محلی غیر از نفت ببیند.
شاخص های آزادی اقتصادی کدام اند؟
پنج حوزه آزادی اقتصادی که در گزارش موسسه فریزر سنجیده میشود شامل «اندازه دولت»، «سیستم حقوقی و حقوق مالکیت»، «پول قوی»، «آزادی تجارت بینالمللی» و «مقررات» هستند. اجازه دهید نخست این پنج حوزه را بشکافیم و بعد پاسخ شما را عرض میکنم.
هرچه اندازهی دولت افزایش یابد، هزینههای دولت زیاد میشود، درنتیجه مالیاتستانی از اندازه فزون میشود و تصمیمگیری دولتی تبدیل به مداخله و مانعتراشی میشود. حمایت حقوقی از اشخاص و اموال افراد با پشتوانههای قانونی، یکی از عناصر اصلی آزادی اقتصادی و جامعه مدنی است و در واقع، مهمترین کارکرد یک دولت است.
پول قوی یعنی عدم وجود تورم؛ همان تورمی که ارزش دستمزد و پسانداز بهدستآمده از کار و کسب را از بین میبرد و مردم را به جای سرمایهگذاری مولد تشویق به حضور در بازارهای موازی و غیرسالم و دلالی و خروج ارز میکند. آزادی تجارت بینالمللی نیز با پابرجایی تحریمها با دشواری روبرو است. در بخش مقررات هم، مقررات مرتبط نباید آنقدر سنگین وضع و اعمال شوند که در عمل حق مبادله، کسب اعتبار و تسهیلات، اشتغال و اداره آزادانهی کار و کسب افراد محدود شود.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در سه بخش «اندازه دولت»، «سیستم حقوقی و حقوق مالکیت» و «مقررات» میتواند موانع بخش گردشگری را رفع و قدرتمند عمل کند. این، خصوصیت گردشگری است که میتواند حامی و شتابدهندهی دو بخش دیگر میراثفرهنگی و صنایعدستی باشد و تأثیرات مجموع این وزارتخانه را حتی فراتر از یک وزارتخانه کند و بر تمام اقتصاد کشور تأثیر مثبت بگذارد، نظیر تأثیرات گردشگری در ترکیه، امارات متحده عربی، فرانسه، ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، سنگاپور و... .
دو بخش «پول قوی» و «آزادی تجارت بینالمللی» جزو مواردی هستند که فراتر از یک وزارتخانهاند و البته بازهم گردشگری جزو بخشهایی است که بیشترین میزان تابآوری را در برابر تحریم و تورم دارد هرچند با وجود ایرانهراسی، فرصتهای گردشگری یکی پس از دیگری از ایران دریغ میشوند. درحالیکه بخش خصوصی در سهگانهی میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، میتواند درصورت حل چالشهای تحریمی توسط دولت و بهبود ارتباط با جهان، در رفع ایرانستیزی و ایرانهراسی بسیار مؤثرتر از تمام بخشهای دیگر دولت عمل کند.
نمونه ای از یک سند گردشگری موفق را در دنیا میتوانید مثال بزنید؟
سند گردشگری ترکیه (Vision ۲۰۲۳) که برمبنای گردشگری پایدار تدوین و به اجرا گذاشته شده یکی از نمونههای موفق در دنیاست. در این سند، تمامی ظرفیتهای ممکن گردشگری ترکیه بررسی و دولت با تعیین نیازمندیهای گردشگری و ارائهی یک مسیر راه کاملاً مشخص، سرمایهگذاری خصوصی را به کانالهای مورد نیاز کشور منتقل کرده است. نیازمندیهای گردشگری ترکیه در این سند عبارتنداز:
- تحقیق و توسعه در زمینه گردشگری پایدار
- بهبود خدماتدهی و رشد کسبوکارهای خدماتی
- قدرتمندسازی حملونقل در سرتاسر کشور
- آموزش در سطح عمومی و برندینگ و هویتسازی برای شهرها
- متنوعسازی فرمها و فعالیتهای گردشگری
- بازسازی ساختارهای گردشگری فعلی و بهبود وضعیت خدمات مقاصد فعلی
طبق این برنامه، تمامی سرمایهگذاریها در تمام دولت باید توانایی بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ترکیه را داشته باشند. سپس با بهبود زیرساختها، هویت شهرهای مختلف ترکیه ایجاد میشود و بازاریابی و تولیدمحتوای سنگینی بر روی این هویتها شکل میگیرد و تمام تلاش دولت و سرمایهگذاران خصوصی متمرکز بر گردشگری میشود که هم از هدر رفت سرمایه جلوگیری کرده و هم سبب شده تا ترکیه به سرعت و طی چند دهه به اهداف خود برسد.
اما اصلیترین تغییری که بعد از رونمایی از سند اعمال شد تغییر برخورد نسبت به شهرهای گردشگری بود. ترکیه به جای اینکه نقاط مختلف شهرها را به فضایی مناسب گردشگر تبدیل کند، کل شهر را بر پایه پذیرا بودن از گردشگر مدیریت کرد. هر ساله این برنامه ضمیمهها و برنامههای تشویقی برای سرمایهگذاران دریافت میکند که سرمایهگذاران را با همراهی دولت مرکزی به نقاط درخواستی سوق میدهد.
ملاحظه میکنید که توسعهی گردشگری نیازمند برنامهای جامع و ملی برمبنای گردشگری پایدار است و کاملاً به سیاستهای کلان دولت درقبال جهان، سیاستهای کلان مالیاتی، سیاستهای زیربنایی، سیاستهای فرهنگی، سیاستهای اجتماعی، سیاست داخلی و حمایتهای قانونی از سرمایهگذاری وابسته است. از همین روی است که بنده قوارهی وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را در حد و اندازههای وزارت صمت و حتی وزارت نفت میبینم چراکه گردشگری به راحتی و به سرعت میتواند درآمد ارزی ما را زیر و رو کند و مسیر پیشرفت و توسعه را شتاب قابلتوجهی بخشد؛ آنقدر سریع که طی ده سال اثرات آن را در تمام کشور حس کنیم.
آیا بخش حمل و نقل هوایی ما مناسب برای این رشد سریع گردشگری که شما ابراز امیدواری می کنید هست؟
خیر. توسعهی هوانوردی تجاری در چند دههی اخیر که دوران انفعال و غیبت ما در عرصههای جهانی بود، سفرهای جهانی را به طور قابلتوجهی افزایش داده است. در سال ۲۰۲۳، تعداد گردشگران جهان به ۱.۳ میلیارد نفر رسید. همسایهی شمالغربی ما ترکیه، با ۵۵ میلیون نفر گردشگر، جایگاه پنجم را در میان پربازدیدترین کشورهای جهان در سال ۲۰۲۳ دارد. این تعداد در امارات متحده عربی ۲۴ میلیون نفر بوده است.
در میان ۱۰ فرودگاه برتر جهان در سال ۲۰۲۴، نام دو فرودگاه دوحه قطر و مسقط عمان در همسایگی جنوبی ما به چشم میخورد که جالب توجه است. فرودگاه دبی و استانبول هم که جایگاه ویژهی خود را در ناوگان هوایی منطقه و ترانزیت بینالملل هوایی و گردشگری دارند.
اما همانطور که اشاره کردید، ناوگان هوایی ما همچنان فرسوده و فرودگاه بینالمللی پایتخت ما در حد و اندازههای حتی یک فرودگاه کوچک محلی هم نیست تا چه رسد به اینکه برازندهی ایران باشد. نوسازی ناوگان حملونقل هوایی و فرودگاههای ایران و نیز حملونقل ریلی و جادههای مناسب جزو ضروریات گردشگری است و با وجود تحریمهای بینالمللی و قرارگیری در لیست سیاه افایتیاف و عدم توجه به زیرساختها و نوسازی ناوگان حملونقل فرصتهای زیادی از ایران و فرزندانمان برای درآمدزایی از طریق گردشگری از بین خواهد رفت. اصولاً شتاب گردشگری زیاد است و در منطقهی ما هم زیادتر و منتظر ما نخواهد شد.
مقاصد گردشگری جدید در منطقه یکی پس از دیگری ایجاد میشوند؛ زیرساختهایشان را تقویت میکنند؛ برندسازی و هویتسازی میکنند؛ تأسیسات گردشگری یجاد میکنند؛ کار و کسبهای خدماتی را گسترش میدهند؛ جذب سرمایهگذاری میکنند و ما عقب و عقبتر میمانیم و جبران فاصله هر روز سخت و سختتر میشود این درحالی است که ظرفیتهای گردشگری ایران در جهان، شگفتانگیز و کمنظیر است.
اما مهم این است که چنانچه تحریمهای ظالمانه و ایرانهراسی رفع شود و ورود گردشگر به ایران آغاز شود، در ابتدا فرسودگی ناوگان هوایی از طریق شرکتهای هوایی خصوصی خارجی و داخلی میتواند جبران شود هرچندکه بازهم سهم کشور از درآمد بخش هوانوردی تجاری به دلیل فرسودگی ناوگان اندک خواهد بود. آنگاه ایران باید به سرعت ناوگان هوایی خود را زیر و رو کند تا سهم درآمد ارزیاش از این محل افزایش یابد. پس نه تنها ناممکن نیست بلکه با ورود گردشگر خارجی این اتفاق خودبهخود شروع به افتادن میکند. مهم این است که ضرورتش درک شود و با اظهارات پوپولیستی نظیر اینکه ناوگان هوایی برای قشر ثروتمند است و نظیر این حرفها موضوع به ابتذال کشیده نشود آنگونه که قبلاً شد و بعد از برجام فرصت نوسازی نسبی ناوگان هوایی از دست رفت و اکنون حتی کمبود ناوگان هوایی و ریلی در سفرهای داخلی هم مشهود است.
در دنیا هیچ کشوری بدون ناوگان هوایی روزآمد و قدرتمند نتوانسته است در گردشگری رشد کند؛ گویی شرکتهای هواپیمایی نمادی از قدرت و پیشرفت یک کشور در دنیای کنونی هستند. ترکیش ایرلاینز، امارات ایر ویز، قطر ایر ویز سه مثال روشن در این خصوصاند.
ظرفیت های ایران برای گردشگری چیست؟
ایران، نخستین رتبه از نظر ثبت جهانی شهرها و روستاها و جزو سه کشور برتر از نظر تنوع رشته های صنایع دستی در جهان است. از نظر جاذبه های تاریخی و طبیعی و اقلیمی نیز، ایران در زمره ی ده کشور برتر جهان است. گردشگری خوراک و نوشیدنی از ابتدای دههی نود خورشیدی به این سو رشد چشمگیری یافته و جاذبههای مردمشناسی و میراث ناملموس در جایجای ایران نیز برای گردشگران خصوصاً مردمان قارهی اروپا جذاب است. سواحل ایران در جنوب و شمال میتوانند بخشی از گردشگری ساحلی منطقه را به خود جذب کنند و این، باتوجه به کیفیت عالی سواحل مرجانی کیش امکانپذیر است. حتی موسیقی ایرانی و جشنوارههای هنری میتوانند به گردشگری رویدادمحور در ایران رونق دهند. همچنین، بارگاه امام هشتم در مشهد و اصولاً گردشگری زیارتی ایران، بازار هدف سفرهای مردم عراق، کویت و سایر کشورهای مسلمان منطقه است. به هرحال ایران یکی از پرجاذبه ترین و پرظرفیت ترین کشورهای جهان در گونه های مختلف گردشگری است.
آیا ارزان بودن ایران برای سفر یک فرصت است؟
باید گفت بله. ایران همچنان ارزانتر از کشورهای اصلی منطقه است. پس با رفع ایرانهراسی و آغاز موج ورود گردشگر به ایران، ارزآوری بسیار خوبی را در بخش خدمات سفر شاهد خواهیم بود. با تثبیت شرایط، سرمایهگذاری برای ایجاد تأسیسات گردشگری نیز رشد خواهد یافت. البته که نیازمند یک برنامهی جامع گردشگری برای تمرکز تمام توان و ظرفیت کشور برای رونق گردشگری هستیم و این، از یک وزیر قدرتمند برمیآید.
برخی بین گردشگری و میراث فرهنگی تفکیک قائل میشوند.
ببینید این تفکیک ناشی از عملکرد مدیران گذشته در بیتوجهی به میراثفرهنگی یا عدم توفیق در جذب بودجه و مرمت و احیاء بناهای تاریخی است وگرنه گردشگری میتواند بهترین حامی و شتابدهندهی میراثفرهنگی و صنایعدستی باشد. میراثفرهنگی به غیر از اینکه جاذبهی اصلی گردشگری در کشور ماست، هویت ایران نیز محسوب میشود. اصلاً جداکردن این دو از هم مثل این است که بحث کنیم که مثلاً دست در بدن مهمتر است یا پا؟! در مورد صنایعدستی هم همینطور است.
رشد بخش میراث فرهنگی با وجود بودجه های محدود دولتی چطور ممکن است؟
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چنانچه دارای قدرت اجرایی بالا باشد و فلسفهی تأسیس صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و احیاء و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی را بداند میتواند از جایگاه قانونی و حقوقی این صندوق به منظور حمایت، توسعه و ترویج صنایعدستی و تشویق و تکریم هنرمندان، پیشکسوتان و فعالان بخش صنایع دستی و فرش دستباف و اعطای مجوز کاربری و بهرهبرداری از کلیه بناهای تاریخی و فرهنگی قابل احیاء حداکثر استفاده را نماید. نه فقط این صندوق، بلکه میتواند سایر مقررات را درجهت حمایت از احیاء و بهرهبرداری از اماکن و بناهای تاریخی و فرهنگی بازنگری کند. از نگاه بنده وزیر چارهای ندارد جز اینکه مقررات را در جهت تسهیلگری بازنگری کند و وزارتخانه را در جایگاه نظارت و سیاستگذاری بنشاند و اجازه دهد تا بخش خصوصی آزادانه وارد عمل شود. استفاده از تجربیات بینالمللی موفق در بخش گردشگری نظیر ترکیه، امارات متحده عربی در دسترس است، نیازی به اختراع چرخ نیست و البته نیازمند بومیسازی است که متخصصان داخلی در این زمینه هستند.
مرز بین نظارت و دخالت، مرز بین سیاستگذاری و مانعتراشی مرز باریکی است. آنچه اکنون به عنوان یک چالش با آن مواجهیم، این است که مقررات بخش گردشگری در جهت آزادی اقتصادی و حمایت از بخش خصوصی برای احیاء و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی نیست و این موضوع، متأسفانه میراث فرهنگی را تقریباً به طور کامل وابسته به بودجهی عمومی کرده است. درحالیکه وقتی کشور ما مملو از آثار و اماکن تاریخی است باید قوانین و مقررات به نفع احیاء و بهرهبرداری از این بناها بازنگری، تدوین و اجرا شود.
همچنین در بخش گردشگری نیز این قوانین، صعب و با محدودیتهای بسیار برای گردشگر ورودی تدوین شدهاند که نیازمند بازنگری براساس فرهنگ و هنجارهای جامعهی ایرانی و زمانهی نو هستند. برای این منظور باید «فهم گردشگری» را در تمام بخشهای دولت و سایر قوا ایجاد کرد. این بخش، نیازمند جهاد تبیین است.
افزایش تسهیلگری و کاهش تصدیگری در بخش گردشگری و حمایت از بخش خصوصی یعنی «اندازه دولت»، «سیستم حقوقی و حقوق مالکیت» و «مقررات» که سه شاخص اساسی در آزادیهای اقتصادی هستند نیازمند اصلاح است. در مثل مناقشه نیست.
بنده بر این باورم که بهبود این سه شاخص در میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی دیگر ارتباطی به تحریم ندارد بلکه موضوعی تماماً داخلی است و اتفاقاً همراستا با قانون برنامه پنجساله هفتم نیز هست و از عهدهی کارشناسان و تحصیلکردگان و بدنهی وزارتخانه کاملاً برمیآید. فقط اراده نیاز است.
رسیدن به رشد سالانه حوزه صنایع دستی به میزان حداقل هشت درصد ۸% در سال طبق قانون برنامه را چقدر ممکن می دانید؟
تبدیل کردن «صنایع دستی» به «دغدغه» نخستین قدم برای دستیابی به این هدف است. این موضوع، به درستی جزو رویکردهای دولت سیزدهم در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از سال 1401 بوده است. سپس تسهیل در صدور مجوزها و پروانه های بهرهبرداری در جهت سهولت قوانین کسبوکار و رفع موانع بخش خصوصی برای فروش و بازاریابی و صادرات که نیازمند اقدامات بسیاری است. همچنین تعامل با سازمان امور مالیاتی و صندوق اعتباری هنر. اما تمام اینها بدون ورود گردشگر به ایران محقق نمیشود ولی به جرأت میگویم با تسهیلگری دولت و نیز ورود گردشگر خارجی، این بخش رشدی به مراتب بیش از قانون برنامه را تجربه خواهد کرد.
مگر میشود یک گردشگر به ایران بیاید و در خیابانها، بازارها، بناهای تاریخی و زیارتگاهها، طبیعت، کافهها، رستورانها، سفرهخانهها، مجتمعهای گردشگری و مراکز خرید قدم بزند و لحظاتی را با مردم و اقوام و خردهفرهنگهای ایران سپری کند و خاطرهی خوش مهماننوازی را از ایران اسلامی با خود به کشورش نبرَد؟ چنین گردشگری هرگز در بازیِ ایرانهراسی نخواهد افتاد و به یک تجربه و درک ملموس از جامعهی ایرانی خواهد رسید.
یک رابطه ی سالم و مشخص و براساس منافع ملی و احترام با تمام دنیا به خصوص کشورهای قدرتمند، بدون دشمنتراشیهایی چون بالارفتن از دیوار فلان سفارت (رابطه با رژیم نسلکش و نژادپرست صهیونیست و حامیانش، مشخصاً و ابداً مورد نظر نیست)، بستر و پیشنیاز رشد گردشگری است و در آن صورت، وزیر گردشگری میتواند نقشی تاریخساز و بهیادماندنی را ایفا کند. و یکایک فعالان صنعت گردشگری، سفیران تاریخ و فرهنگ کشورمان خواهند شد و خواهید دید چه قدرت نرمی در داخل و حول محور وحدت ملی شکل خواهد گرفت که هر غیرممکنی را برای کشور و مردم، ممکن خواهد ساخت. خواهید دید که سرانه درآمد، تولید ناخالص ملی، تورم، شاخص های آزادی اقتصادی و تولید بهبود خواهند یافت و آنگاه توسعهی سیاسی هم به طور نسبی محقق خواهد شد.
هرچند خروج کشور از ریل تورم بلندمدت ۴۰ درصدی و دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصدی، همزمان نیاز به حضور آزاد و بدون مانع در بازارهای منطقهای در کنار تعامل با اقتصادهای ثروتمند و پیشرو جهان و دهها عامل دیگر دارد اما گردشگری همیشه یک راهحل قوی و جذاب و چندمنظوره است. گردشگری به تنهایی، میتواند اقتصاد ما را از نفت بینیاز کند. این، یک شعار نیست.
مشاهده خبر در جماران