کدخبر: ۱۶۳۷۹۱۴ تاریخ انتشار:

یادداشت؛

کاشی، استاد علوم سیاسی: سیاست قلمرو تحقق آرزومندی‌های بلند نیست/ فضای گفتاری در ایران تحولی پیدا کرده/ همه نیروها و جناح‌های سیاسی به دیوار خورده‌اند؛ آنها ناگزیر شده‌اند وجود حریف خود را به رسمیت بشناسند

همکاری، همدل و وفاق مفاهیمی هستند که در فضای پس از انتخابات طلایی شده‌اند و توجهات را به خود جلب کرده‌اند. آنها که سخن از ستیز و براندازی و انتقام می‌گفتند کم جان شده‌اند. به نظر می‌رسد فضای گفتاری در ایران تحولی پیدا کرده است. دو عامل می‌تواند فضای امروز را تبیین کند. اول خستگی مردم است. دوم حس جمعی « شکست» در میان نیروهای سیاسی است.

به گزارش جماران؛ محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد علوم سیاسی در یادداشتی با عنوان «ناتوانی راه بسته را می‌گشاید»، نوشت:

همکاری، همدل و وفاق مفاهیمی هستند که در فضای پس از انتخابات طلایی شده‌اند و توجهات را به خود جلب کرده‌اند. آنها که سخن از ستیز و براندازی و انتقام می‌گفتند کم جان شده‌اند. به نظر می‌رسد فضای گفتاری در ایران تحولی پیدا کرده است. دو عامل می‌تواند فضای امروز را تبیین کند. 

اول خستگی مردم است. بسترهای بنیادی زندگی مردمان مثل آب، امنیت، سرمایه‌های اجتماعی و اخلاقی و مدیریت متعارف امور عمومی به سرعت از دست می‌روند. مردم دلنگران امکان بقاء در بنیادی‌ترین معنای مادی‌اش هستند. 

دوم حس جمعی « شکست» در میان نیروهای سیاسی است. همه نیروها و جناح‌های سیاسی به دیوار خورده‌اند. آنها که جامعه را تماماً انقلابی و اسلامی می‌خواستند، شکست خورده‌اند. آنها که خیال می‌کردند جامعه باید با شتاب به یک جامعه کاملاً توسعه‌یافته و دمکراتیک تبدیل شود، شکست خورده‌اند. آنها که در صدد براندازی نظام مستقر بودند و خیال می‌کردند همه چیز مهیای یک سکولاریسم تمام عیار است شکست خورده‌اند. ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که همه مدعیان آرزومند خسته‌اند و به حریف‌شان که از میدان به در نرفت خیره می‌نگرند. هرکدام دریافته‌اند نمی‌توانند. این بار حس ناتوانی راه بسته سیاست را می‌گشاید. ناگزیر شده‌اند وجود حریف خود را به رسمیت بشناسند. این اتفاق مبارکی است به شرطی که راه بازگشت به آن آرزومندی‌های تمامیت‌گرا را ببندیم. 

دوران جدال میان آرزومندی‌های تمامیت‌گرا بازمی‌گردد اگر طرفین خیال کنند به طور موقت و برای تجدید قوای یک نبرد تازه با دیگری همراه شده‌اند. 

سیاست قلمرو تحقق آرزومندی‌های بلند من و تو نیست. عرصه سیاسی در وهله اول بستری است برای تداوم زندگی متعارف مردمان بی‌شمار و پس از آن سقفی است برای موجودیت‌های بی‌شمار انسانی که هر کدام آرزومندی‌های فردی و جمعی متفاوت دارند. من به شرط وجود تو می‌توانم در حد مقدور آرزومندی‌های خود را به پیش ببرم تو نیز به شرط وجود من. جامعه برای اسلامی شدن، دمکراتیک شدن، سکولار شدن، غربی شدن و هر نام دیگر، حدود مقدوری دارد. این نام‌ها به شرط وجود دیگری رنگ و لعاب جذابی دارند و به شرط پذیرش دیگری قادرند حامیان راستین را در خیمه خود جمع کنند. 

همدلی و همکاری و وفاق در حال حاضر مفاهیم توخالی‌اند. می‌توانند نقاب‌های فریب برای کلاه گذاشتن سر یکدیگر باشند. اما می‌توانند پر شوند و در زمین ریشه کنند به شرطی که همه در جستجوی الگوی تازه‌ای برای همزیستی با یکدیگر باشیم. کثرت جامعه ایرانی را بپذیریم و همه برای تداوم زندگی مرفه و آزاد و عادلانه مردمان این سرزمین رقابت منصفانه کنیم. 

مشاهده خبر در جماران