کدخبر: ۱۶۳۷۲۵۱ تاریخ انتشار:

چرا رای جلیلی در مرحله دوم انتخابات به حدود ۲۲ درصد کل واجدین حق رای رسید؟

در اغلب نظرسنجی‌های دور اول دیده می‌شد که رای جلیلی از ابتدا ثابت بود و تغییر معناداری نمی‌کرد. در مقابل آرای پزشکیان رو به رشد و آرای قالیباف نیز کاهشی بود. ثبات نسبی رای او مهمترین دلیلی بود که در ضرورت کنار رفتن جلیلی برای شکست دادن پزشکیان آورده می‌شد و اتفاقا قابل فهم و‌ منطقی بود و در عمل هم همین نتیجه حاصل شد و به احتمال فراوان اگر قالیباف به دور دوم می‌آمد دو قطبی کنونی شکل نمی‌گرفت و مشارکت افزایش پیدا نمی‌کرد و او می‌توانست با حدود ۱۲ تا ۱۳ میلیون رای پیروز شود ولی در غیاب قالیباف دو قطبی جلیلی-پزشکیان شکل گرفت و ماجرا تمام شد.

به گزارش جماران؛ عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در روزنامه اعتماد نوشت:

خیلی‌ها از ۱۳/۵ میلیون رای آقای جلیلی در انتخابات ۱۵ تیر تعجب کرده‌اند، و معتقدند که این رقم بیش از انتظار آنان بوده است. اگر آقای قالیباف چنین رایی می‌آورد، طبعا تعجبی نمی‌کردند. دلایلی که برای این اثبات این ادعا ارائه می‌دهند گوناگون است. مهمترین دلیل نیز بی‌اعتقادی مطلق آنان به مردم و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است. 

کسی که چنین اعتقادی به مردم نداشته باشد و حتی ابراز هم کند طبیعی است که گفتار و رفتارش نیز به گونه‌ای نیست که مطلوب مردم بوده و ظرفیت رای‌آوری داشته باشد. نمونه آن سخنان مرحوم مصباح یزدی درباره نقش مردم و نیز مواضع پساانتخاباتی همین طرفداران آقای جلیلی و خودش است. این که به اکثریت رای دهندگان به این علت که به نامزد مخالف ما رای داده‌اند توهین کنیم و آنان را کودک صفت یا کودن بدانیم طبعا نمی‌تواند مورد اقبال مردم واقع شود. بعلاوه بیان غیراقناعی و زبان تحکمی و زورمدارانه آنان نیز جایی برای جلب نظر مردم نمی‌گذارد. کافی است اینها را با ادبیات آقای پزشکیان مقایسه کنید. 

همچنین عملکرد ضعیف و حتی ایده‌های عجیب و غیرمعقولانه آنان همچون ایجاد شغل با یک میلیون تومان یا رسیدن ایران به رتبه دوم اقتصادی جهان، و از این حرف‌های بیهوده موجب رویگردانی طبیعی مردم از آنان می‌شود. در عمل هم انتخابات دور اول نشان داد که رای جلیلی از ابتدا تا روزهای آخر منتهی به ۸ تیر به نسبت ثابت، و حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مشارکت کنندگان بود که از کل واجدین حق رای حدود ۸ تا ۱۰ درصد می‌شود. 

در اغلب نظرسنجی‌های دور اول دیده می‌شد که رای جلیلی از ابتدا ثابت بود و تغییر معناداری نمی‌کرد. در مقابل آرای پزشکیان رو به رشد و آرای قالیباف نیز کاهشی بود. ثبات نسبی رای او مهمترین دلیلی بود که در ضرورت کنار رفتن جلیلی برای شکست دادن پزشکیان آورده می‌شد و اتفاقا قابل فهم و‌ منطقی بود و در عمل هم همین نتیجه حاصل شد و به احتمال فراوان اگر قالیباف به دور دوم می‌آمد دو قطبی کنونی شکل نمی‌گرفت و مشارکت افزایش پیدا نمی‌کرد و او می‌توانست با حدود ۱۲ تا ۱۳ میلیون رای پیروز شود ولی در غیاب قالیباف دو قطبی جلیلی-پزشکیان شکل گرفت و ماجرا تمام شد. البته با آمدن قالیباف مشارکت در همان حد ۴۰ درصد باقی می‌ماند. 

 

با این حال چرا رای جلیلی در مرحله دوم به حدود ۲۲ درصد کل واجدین حق رای رسید؟

 

 

این آرا به دو دلیل زیاد شد. یکم حذف قالیباف در دور اول. طبیعی بود برخی از این رأی‌دهندگان به قالیباف، در دور دوم نیز جناحی رای داده و رای خود را به سود جلیلی در صندوق ریختند. حدود ۲/۴ میلیون رای دور دوم از آرای قالیباف است. 

حدود ۱/۶ میلیون رای دیگر را هم از طریق دوم اضافه کردند. این که تمامی ابزارهای قدرت و امکانات دولتی را بکار گرفتند بلکه فاصله خود را با پزشکیان جبران کنند. این ابزارها بسیار متنوع بود و تمامی امکانات دولتی از مالی و استخدامی و مدیریتی و اقتدار دولتی را در این راه مورد استفاده قرار دادند. 

حمایت‌های کامل شبکه‌های ماهواره‌ای و براندازان اثرات جدی خود را داشت. اگر اینترنشنال چنین حمایت ضمنی را از هر رقیب دیگری می‌کرد آن رقیب را متهم به صهیونیسم و جاسوسی می‌کردند ولی هنگامی که خودشان حمایت شدند صدایش را در نمی‌آورند و خیلی هم استقبال می‌کردند.

بنابراین باید گفت که آرای این جناح همان حدود ۲۵ درصد مشارکت کنندگان دور اول است. بقیه آرا بر حسب موقعیت و عاریتی و یا ناشی از امکانات مقطعی است و فاقد ماندگاری و ثبات است. واقعیت این است که آنان از یک سو فاقد زبان صریح و روشن هستند. به همین دلیل هم کمتر کسی متوجه می‌شد که چه می‌گویند، شاید خودشان هم متوجه معنای دقیق آنچه می‌گفتند نبودند. 

از سوی دیگر چون با الزامات جامعه جدید همسویی ندارند تقیه می‌کنند و مکنونات قلبی خود را بیان نمی‌دارند. در موضوعاتی از قبیل زنان و حقوق انان، درباره تعامل با جامعه جهانی، درباره حقوق شهروندی و بویژه حق تعیین سرنوشت مردم، درباره الزامات حقوق و مبنای اجتماعی قانون، در باره به رسمیت شناختن دیگری، در باره مفهوم دولت_ملت و واحد‌های ملی و... عقایدی متفاوت با اکثریت قاطع مردم دارند، در نتیجه صادقانه و شفاف سخن نمی‌گویند، به همین دلیل ممکن نیست که بتوانند نفوذ و عمقی بیش از همین اندازه از آرا را داشته باشند. 

بیشتر آرای دور دوم آنها بصورت نیابتی از سایر اصولگرایان گرفته شده بود و پس از شکست و پایان انتخابات به جایگاه پیشین خود بازخواهند گشت. این تحلیل برای آقای پزشکیان از این جهت اهمیت دارد که می‌تواند با نادیده گرفتن اقلیت تندرو بقیه اصولگرایان را در چینش کابینه مشارکت دهد و نوعی وفاق ملی را به نمایش بگذارد.

مشاهده خبر در جماران